برچسب ها
پس از آنکه رودی جولیانی، وکیل دونالد ترامپ، به صراحت گفت جمهوری اسلامی باید برود و به جای آن یک حکومت دموکراتیک به رهبری مریم رجوی بیاید، حالا خبر رسیده است که نانسی پلوسی، رهبر اقلیت دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان آمریکا نیز در حمایت از گردهمایی مجاهدین خلق در پاریس بیانیه داده و حمایت آمریکا از منافقین را اعلام کرده است[...]
کد خبر: ۳۱۱۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۲

نسبت دموکراسی و شهروندان در گفت‌وگوی «آسمان آبی» با دکتر عبدالرسول خلیلی
اشاره: در یک دموکراسی، عالی‌ترین منصب، منصب شهروند است؛ به‌همین دلیل، ماکس وبر از حق شرکت شهروندان در انتخابات دموکراتیک دفاع می‌کرد، با این تصور که یک رهبر سیاسی باید مورداعتماد شهروندانی باشد که او را انتخاب می‌کنند. این اعتماد از آن‌جا سرچشمه می‌گیرد که از ناحیه فرد انتخاب‌شونده کمتری احتمال فساد و دیکتاتوری می‌رود. دکتر عبدالرسول خلیلی، استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد که پیش از این نیز استدلال‌های او را در نقد دموکراسی منتشر کرده بودیم، در توضیح نسبت دموکراسی و شهروندان می‌گوید حتی «حکومت‌های دموکراتیک هم مدت‌هاست بر عملکردهای غیر دموکراتیک ‌ از فساد مالی گرفته تا پارتی‌بازی و شبکه‌های رفقای قدیمی‌ متکی هستند.» عملکردهایی که اکنون به یمن پیشرفت‌های فناوری اطلاعات به‌وفور و به‌آسانی افشا و موجب بیداری و بیزاری رأی‌دهندگان در نظام‌های دموکراتیک می‌شوند. همین بی‌علاقگی نیز باعث شده میزان مشارکت جامعه در انتخابات، طی دهه‌های اخیر کاهش یافته و عضویت در حزب‌های سیاسی بزرگ نیز رو به افول بگذارد. در ادامه، متن کامل گفت‌وگو را می‌خوانید.
کد خبر: ۳۰۹۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸

گفت‌وگویی با نیکوس پولانزاس
مقدمه: این مصاحبه با نیکوس پولانزاس نخستین‌بار بعد از مرگ او در نشریه حزب کمونیست ایتالیا به تاریخ ١٢ اکتبر ١٩٧٩ منتشر شد، فقط ٩ روز بعد از مرگ نابهنگام او. گرچه تاریخ دقیق این مصاحبه مشخص نیست به احتمال زیاد یکی از آخرین مصاحبه‌های اوست. همان‌طور که از دیگر نوشته‌ها و مصاحبه‌های دو سال پایانی زندگی پولانزاس بر می‌آید، در این گفت‌وگو پولانزاس درگیر مسائلی است همچون رابطه بین مارکس و لنین، بین احزاب کمونیست و جنبش‌های اجتماعی، بین انقلاب اجتماعی و نهادهای دموکراسی نمایندگی. آنچه بیش از همه قابل‌توجه است شک و تردید پولانزاس است نسبت به احتمال رفع بحران چپ در سال‌های اواخر دهه ١٩٧٠، چه با کمک کمونیسم اروپایی و چه با سیاسی‌کردن مناسبات اجتماعی. به گمان او مشخصا ظهور و بروز دولت‌گرایی اقتدارگرا و بحران نظام حزبی تردیدهایی جدی نسبت به راهبردهایی برمی‌انگیزند که احزاب کمونیست اروپا در پیش گرفته‌اند، از جمله تلاش آنها برای برتری‌دادن به جنبش‌های اجتماعی در حال ظهور. در این مقطع پولانزاس در کل تصدیق می‌کند که موضعش به سمت چپ‌گرایی کمونیسم اروپایی چرخیده ولی اظهارات او در این گفت‌وگو شواهد بیشتری به دست می‌دهد برای درک اینکه تا چه حد بحران مارکسیسم بر سیر تحول افکار او تأثیر گذاشت. شاید جذاب‌ترین نمونه، حمایت مشروط پولانزاس از چیزی باشد که در نظر بسیاری از متفکران مارکسیست فرم‌های نهادی لیبرال و اصلاح‌ناپذیر است: یک نظام نمایندگی مبتنی بر تعدد احزاب، یک جامعه مدنی پرجنب‌و‌جوش، و حدگذاری بر تعدی دولت به حوزه «خصوصی». ولی به‌رغم اینکه او تردید دارد بتوان تحلیل‌های لنین و گرامشی را بر اوضاع روز اِعمال کرد، این حمایت مشروط صرفا اعتباربخشی به دولت مشروطه لیبرال نیست. تحلیل پولانزاس به تلویح از امکان یک سوسیالیسم دموکراتیک و تکثرگرا می‌گوید و پیشنهاد می‌دهد در مقابل پروژه‌های مبتنی بر سیادت حزب از خودآیینی نهادهای دموکراسی نمایندگی و جنبش‌های اجتماعی حمایت کنیم. تنها در این‌صورت هر دوی اینها می‌توانند ایرادات حزب را برطرف کنند: نهادهای دموکراتیک با فراهم‌کردن سازوکارهایی برای وساطت میان تخاصم‌های ناگزیر موجود در یک نظام چندحزبی، و جنبش‌های اجتماعی با امکان بروز سوژگی‌های نوظهور و پروژه‌هایی جمعی که در برابر ادغام درون یک الگوی سازماندهی مرکزگرا مقاومت می‌کنند.
کد خبر: ۳۰۹۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۴

تغییر در ترکیب شورای‌ عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان با هدف جذب اعضا
کد خبر: ۲۹۵۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۵

آخرین مطلب