دکتر موسی حقانی(قسمت اول)/ سلسله برنامههای ویژه انتخابات
کد خبر: ۳۵۵۸۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۰
دکتر موسی حقانی/ رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر
کد خبر: ۳۴۹۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۱۲
اندیشه سیاسی سیدعبدالحسین لاریـ 1
کد خبر: ۳۴۵۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
سیدمحمدکاظم یزدیـ ۵۱
کد خبر: ۳۴۱۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۷
مجموعه کلیپ های معاونت سیاسی سپاه
از زمان مشروطه تا پايان دوران پهلوي، 40 نخستوزير بر اين سرزمين حکومت کردند. اغلب آنان دست نشاندگاني بودند که بيش از آنکه منافع ملت را هدف فعاليتهاي خود قرار دهند، در خدمت استبداد داخلي يا استعمار خارجي بودند.
کد خبر: ۳۳۹۵۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
مجموعه کلیپ های معاونت سیاسی سپاه
غربگرايان از فراموشي و ضعف حافظه تاريخي ملت و همچنين عدم آگاهي کامل نسل جوان از تاريخ گذشته اين سرزمين، بيشترين بهره را ميبرند.
آنان در تلاشاند تا با تحريف حقايق، غرب را قابل اعتماد جلوه داد و سران کشور را به مذاکره با غرب دعوت کنند، در حالي که در پس اين دستکش مخملي، دستي چدني است که براي نابودي ملت ايران دراز شده است.
کد خبر: ۳۲۴۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۸
نهضت مشروطه يکي از حرکتهاي مهم ضد استبدادي تاريخ معاصر جهان است. نهضتي پيشرو که در ميان ديگر ملتها الهامبخش عدالتطلبي و آزاديخواهي شد[...]
کد خبر: ۳۱۶۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۹
امام خامنهای (مدظلهالعالی):
همه مسئولان اجرایی متفقند که مذاکره با آمریکا مطلقاً توصیه نمیشود. نه فقط مذاکره با این دولت به خصوص؛ رفتار دولت اوباما هم با این دولت تفاوت جوهری نداشت، ظاهرش فرق میکرد اما باطنش یکی بود. ما فریب ترفند آمریکاییها را بلاشک نخواهیم خورد.(1398/3/8)
*شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت، امام جواد(ع) را تسلیت میگوییم*
کد خبر: ۳۱۶۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۹
حسنعلي منصور در «سيصد و بيست و پنج روز» در گفتوگو با حميدرضا صدر، نويسنده
اشاره: گاهي بعضي سياستمداران در تاريخ محو ميشوند، محو شدني كه خودخواسته نيست و شايد بتوان گفت قرباني شرايط زمانه ميشوند، يكي از اين افراد جان افكندي، رييسجمهور امريكاست كه هنوز هم دربارهاش مينويسند و علاقهمندان نيز اين آثار را دنبال ميكنند. در ايران نيز با وجود محدوديت دسترسي به اسناد و اطلاعات، برخي شخصيتها وجود دارند كه پرداختن به زندگي آنها ميتواند باعث برانگيختن ساير محققان و مولفان شود تا زندگي و سرنوشت آنها از هاله ابهام خارج شود. شايد يكي از اين افراد، نخست وزيري است كه در سالهاي آغازين دهه ٤٠ ترور شد. بيش از ٥٠ سال از ترور حسنعلي منصور ميگذرد، اما هنوز درباره اين نخستوزير پهلوي نقاط ابهام بسياري وجود دارد. ازاينرو شايد قرار دادن شخصيت و ترور منصور در قالب رمان بستر مناسبي باشد تا اطلاعات بيشتري از وي ارايه شود. حميدرضا صدر كه پيش از اين رمان«تو در قاهره خواهي مرد» را با تكيه بر تاريخ نوشته است، به تازگي رمان «سيصد و بيست و پنج روز» را نيز با نشر چشمه منتشر كرده است. رماني كه مطالعه آن حكايت از روي كار آمدن سياستمداران تكنوكراتي است كه رويكرد آنها و محمدرضاشاه، عصر پهلوي را خاتمه ميدهد.
کد خبر: ۳۰۶۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۷
مشروطيت و اكنون ما در سخنراني هاشم آقاجري، ابراهيم توفيق و محمد مالجو
اشاره:
١٤ مرداد ١٢٨٥ خورشيدي - ١١١ سال از امضاي فرمان مشروطيت گذشت - ١١١ سال از امضاي قانون مشروطه به قلم مظفرالدينشاه قاجار ميگذرد و باز در ميانه گرماي تابستان ايرانيان دغدغه مند و دل نگران به هواي آرمانها و ايدههاي مشروطيت ايران به تاريخ معاصر خود رجوع ميكنند و ميكوشند با بازخواني اين تجربه زيسته صد و اندي ساله دريابند كه بر ما چه گذشت و چه ميگذرد. نسبت امروز ما با مشروطه چيست؟ اين پرسشي بود كه در نشست گروه همكاريهاي ميان رشتهاي پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات با مديريت داريوش رحمانيان مطرح شد. اين گروه كه پيش از اين در پژوهشكده تاريخ اسلام فعاليت ميكرد، در اين نشست بر آن شدند كه مشروطه و تجربه زيسته پس از آن را از منظر امروز بنگرند.
بر اين اساس ابراهيم توفيق تاكيد كرد كه ما همچنان در عصر مشروطه خواهي به سر ميبريم، البته او معتقد است كه فهم ما از مشروطه به عنوان يك رويداد تاريخي در چنبره گفتارهايي است كه پژوهشگران و روشنفكران به خصوص از نيم سده گذشته به اين سو ارايه كردهاند. هاشم آقاجري اما معتقد است كه با توجه به شرايط امروز ديگر بايد از مشروطه خواهي گذر كرد و به سمت جمهوريخواهي گام گذاشت. او معتقد است كه جامعه از ساختار قدرت پيشي گرفته و اگرچه آرمانهاي مشروطه دستاوردهايي در ابتداي قرن بيستم براي ايران داشته، اما تكرار آنها امروز تنها به تكرار چرخهاي معيوب ميانجامد. محمد مالجو از سوي ديگر بر پيامدهاي عدم تحقق مشروطه در فرآيندهاي اقتصادي انگشت تاكيد گذاشت و كوشيد نشان دهد كه چگونه نهادهايي كه از دل آرمانهاي مشروطه خواهي سر برنياوردهاند، مصايبي را براي اقتصاد ايران پديد آوردهاند.
کد خبر: ۳۰۴۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
مهم ترين دخالت و نفوذ غربي ها را در تدوين قانون اساسي مشروطه شاهد هستيم که جرج چرچيل، دبير امور شرقي سفارت انگليس در جلسات تدوين قانون اساسي حضور داشته و آنها را به سفير گزارش نموده است و از اين طريق در بحث تساوي حقوق مطرح در تدوين قانون اساسي باعث اعتراضات از سوي اقليت هاي ايراني با هدايت انگليسي ها در ايران شده است
کد خبر: ۲۹۴۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۰
با مقایسه تطبیقی میان دو مجلس دهم قبل و بعد از انقلاب اسلامی مشخص می شود که خاستگاه نمایندگان این دو مجلس با هم بسیار متفاوت است. هر چند فاصله تاریخی تشکیل این دو مجلس بیش از 80 سال است، اما آنچه این دو مجلس را از هم متفاوت کرده است، خاستگاه اقتصادی و طبقاتی نمایندگانی است که به این دو مجلس راه یافته اند. به طوری که 80 درصد نمایندگان مجلس دهم شورای ملی از طبقه ملاکین، کارمندان عالی رتبه دولت، بازاریان و تجار هستند.
کد خبر: ۲۹۲۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
پيشگفتار:
معني لغوي «توطئه» آماده كردن، با هم ساختن، زمينهسازي و مقدمه چيدن براي دستيابي به چيزي است. معادل انگليسي واژه توطئه، "conspiracy" است. توطئه يعني برنامهريزي پنهاني و كارهايي كه بر پايه روشهاي غيرقانوني و غيراخلاقي و معمولا غيرمسالمتآميز، براي پيشبرد اهداف و مقاصد فردي يا گروهي يا ملي، به بهاي لطمه زدن به منافع و حقوق ديگران در يك كشور يا در سطح بينالمللي صورت ميگيرد.1 توطئه به اين معنا (به شكل عيني و واقعي) از آغاز خلقت بشر تاكنون در اشكال و ابعاد گوناگون وجود داشته و بعنوان ابزاري براي رسيدن به هدف، بويژه در حوزه سياست به كار رفته است.
تئوري توطئه معادل اصطلاح "conspiracy theory" در زبان انگليسي است كه مترادفهايي نيز دارد، از جمله: شيوه پارانويدي2، توطئهانديشي يا توطئهباوري3، ذهنيت توطئهانديش4 و ذهنيت دست پنهان5. از تئوري توطئه تعبيرها و تعريفهاي گوناگون شده است، ولي تعاريف ارايه شده در اين باره، همانند ديگر تعاريف در حوزه علوم اجتماعي يكدست نبوده و مورد توافق همگان نيست، گذشته از اين تا اندازهاي هم گيجكننده است.6
تعريف ما از «تئوري توطئه»، چارچوب و پارادايمي است براي تجزيه و تحليل رويدادها و پديدههاي زندگي بشري كه براساس آن، تنها عامل مؤثر و رقمزننده سرنوشت اينگونه رويدادها و پديدهها، در عرصههاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و... همانا دستهاي پنهان، اقدامات و نقشههاي پليد و غالبا مخفيانه توطئهگران (اعم از قدرتها و كشورهاي بزرگ، برخي افراد و گروهها، انجمنهاي پنهان و كانونهاي توطئهگر) است كه براي رسيدن به اهداف شوم خود در تلاش و تكاپو هستند.
با توجه به اين تعريفها، بايد ميان توطئه و تئوري توطئه تفاوت قايل شد زيرا، توطئه يك عمل عيني و واقعي و نيز ابزاري در خدمت سوءاستفاده توطئهگران است، اما تئوري توطئه آن روش تبييني و ذهني است كه بر مبناي پنداري (غالبا بيپايه) از نقش توطئهگران، در ذهن توطئهانديشان، براي تجزيه و تحليل پديدهها و رخدادها شكل ميگيرد. تئوري توطئه بيشتر متشكل از سه ركن اصلي، يعني توطئهگران، توطئهباوران و مباني تحليل و مفروضات است.
(1) توطئهگران به نيروها، كشورها، افراد، گروهها و كانونهاي نهان و آشكاري اطلاق ميشود كه نقش توطئهچيني و توطئهگري را در تئوريهاي توطئه برعهده دارند؛ اما مصاديق و شواهد عيني توطئهگران با توجه به تفاوتهاي جوامع و كشورها، متفاوت است؛ براي مثال، به نظر ريچارد هافستادر، نيروهاي دست راستي آمريكا همواره گمان كردهاند كه كشور آمريكا به كام يك توطئه بينالمللي رانده ميشود. از ديد او، در شيوه پارانويدي سياست آمريكايي در سده نوزدهم، توطئهگران و عاملان اصلي اين توطئهها فراماسونها و كاتوليكها دانسته ميشدند كه در نيمه سده بيستم، جاي خود را به يهوديها، كمونيستها و مأموران داخلي آنها دادند7، در صورتي كه در تئوريهاي توطئه خاورميانه، امپرياليستها، صهيونيستها و فراماسونرها نقشآفرينان اصلي توطئهها به شمار ميآيند.
(2) ركن دوم تئوري توطئه را توطئهباوران تشكل ميدهند. توطئهباوران به برخي افراد، اقوام، گروهها و كانونها گفته ميشود كه در تحليل و تبيين حوادث و وقايع پيرامونشان و نيز در تفسير و توضيح پديدهها و رويدادها، بر عامل «توطئه» تأكيد دارند و حوادث را ناشي از توطئهچيني و توطئهپردازي توطئهگران ميپندارند.8 از ديدگاههاي گوناگون مصاديق توطئهباوران در جوامع و كشورهاي جهان متفاوت هستند، ولي اين افراد و گروهها بيشتر مورد اشاره و توجه هستند؛ بنيادگراهاي مذهبي (اعم از يهودي، مسيحي و مسلمان)، ناسيوناليستهاي افراطي، محافظهكاران راستگرا، چپهاي افراطي، اقليتهاي قومي و نژادي، سياستمداران اهل توطئهگري سياسي و كساني كه بنا به دلايلي، از تجزيه و تحليل مسايل سياسي و اجتماعي ناتوانند.
(3) ركن سوم تئوري توطئه، «مباني تحليل و مفروضات تئوري توطئه» است. در استنتاجها و چگونگي تبيين تئوري توطئه، شرايط و مراحل متداول در روششناسي و، روش شناخت علمي، رعايت نميشود9 و اساسا، شيوه استدلال فرد دچار توهم و توطئهباور با شيوه استدلال فرد معقول متفاوت است. براي مثال، توطئهباوران در تجزيه و تحليلهاي مبتني بر توطئهباوري، بر پايه مفروضات خاص به تبيين مسائل ميپردازند؛ از جمله براساس اين فرضها و باورها كه توطئه عامل محرك تاريخ است؛ هدف، به دست آوردن قدرت است؛ سود بردن نشانه دست داشتن است؛ هيچچيز تصادفي اتفاق نميافتد؛ و اينكه ظاهر امور فريبنده است.10
تئوري توطئه در فرهنگ سياسي كشورها و ملتها كم و بيش وجود دارد و شواهد مبين آن را در بسياري كشورها ميتوان يافت. هرچند به سادگي نميتوان تئوريهاي توطئه را به گونه كمي و قابل سنجش مورد بررسي قرار داد، ولي به اعتقاد برخي صاحبنظران، تئوري توطئه در خاورميانه بيش از ديگر مناطق جهان و در ايران بيش از كشورهاي ديگر خاورميانه مطرح است.11 از اينرو، برخي ادعا ميكنند كه ايران «توطئهباورترين كشور جهان»12 است.
توطئهباوري در فرهنگ سياسي معاصر ايران ابعاد و دامنه گسترده دارد؛ از اينرو، از مسائل جزئي تا مشكلات و مسائل مهم كشور و نيز طيفها، افراد و گروههاي گوناگون جامعه را دربرميگيرد. با نگاهي به بحثها، مجادلهها و نوشتههاي سياسي فارسي در دوران معاصر، صرفنظر از اينكه با كدام ديدگاه مطرح شده باشد، به برخي واژهها و اصطلاحات برميخوريم كه پيوسته تكرار ميشوند: «توطئه»، «عمال خارجي»، «جاسوس»، «خطر بيگانگان»، «دشمن»، «خائن»، «سرسپرده»، «وابسته»، «اسرار»، «مهره»، «نقشه»، «عروسك»، «آلتدست»، «پشت پرده»، «پشت صحنه»، «نوكران استعمار يا امپرياليسم»، «ستون پنجم»، «عوامل نفوذي»، «روباه مكار»، «دست پنهان»، «مزدور بيگانه».
اين واژهها و مانند آنها در واقع بخشي از تصوير بزرگتري هستند كه در گفتار سياسي و ادبيات سياسي معاصر ايراني جلوه ميكند و نيز اين كلمات و تعابير را طيفها و گروههاي سياسي گوناگون (سلطنتطلبان، چپگراها، مليگراها و ديگران) به كار ميبرند؛ البته، شخصيتها و بازيگران توطئهگر كه در اينگونه گفتارها و نوشتههاي سياسي از آنها نام ميبرند، با توجه به تفاوت ديدگاهها و گرايشهاي فكري نويسندگان و گويندگان، متفاوت هستند.
مثلا از ديدگاه سلطنتطلبان، قدرتهاي خارجي (بويژه بريتانيا و روسيه) همواره توطئه چيدهاند تا سلطنت و بويژه سلطنت محمدرضا شاه را نابود كنند. از نظر چپگراها، استعمار و امپرياليسم و نوكران آنها بر ضد كارگران و دهقانان توطئه ميچينند و نقشه ميكشند و از نظر مليگراها نيز خائنان به ملت و نوكران بيگانه و استعمار در پشت پرده سرگرم دسيسهچيني بر ضد منافع و مصالح ملياند. اينگونه گفتارها و تحليلهاي سياسي بر اين نكته تأكيد دارد كه تحولات، رويدادها و سياستهاي داخلي و خارجي ايران تحتتأثير دستهاي پنهان توطئهگران و قدرتهاي بزرگ است.
در بررسي اين مؤلفه فرهنگ سياسي معاصر ايرانيان، تحليلها و اظهارنظرهاي گوناگون و بسياري از سوي صاحبنظران ايراني و خارجي ارائه شده و هر يك از آنان علل و عواملي را براي توضيح گسترش و رواج تئوري توطئه بيان كرده است. به نظر ابراهاميان، تئوري توطئه يا «شيوه تفكر پارانويايي»، نشانه نابساماني رواني نيست، بلكه حاصل دو عامل عمده است: (1) عامل تاريخي، يعني مداخله قدرتهاي بزرگ از اوايل سده نوزدهم به بعد؛ (2) عامل جامعهشناسي كه مربوط به استبداد طبقاتي حاكم در جامعه ايران است.
از ديد او، اين عوامل سبب شده است كه مردم در برهههاي حساس تاريخي، رخدادهاي كوچك و بزرگ را ناشي از مداخله بيگانگان بدانند، بازيگران سياسي را با بياعتمادي بنگرند و آنان را مأمور قدرتهاي بزرگ به شمار آورند و نيز خود را فاقد هرگونه قدرت و نفوذ در صحنه سياست بيابند. از سوي ديگر، فاصله عميق و قديمي ميان دولت و جامعه، به نوبه خود، باعث تشديد توطئهباوري در بين مردم شده است.13
احمد اشرف، در كنار عوامل گوناگوني كه پذيرفتن تئوري توطئه را برآيند آنها ميداند، به توطئههاي واقعي قدرت بزرگ در شرايط نيمه استعماري براي گسترش و ترويج توطئهباوري اشاره ميكند.14
كسان ديگر، از جمله مهدي بازرگان15، ماروين زونيس16، گراهام فولر17 و دانيل پايپز18 نيز به عامل «دخالت قدرتهاي خارجي» در ترويج تئوري توطئه در فرهنگ سياسي معاصر ايران اشاره دارند.
ما نيز در اين مقاله در پاسخ به اين پرسش كه مهمترين علت گسترش و رواج تئوري توطئه در فرهنگ سياسي معاصر ايران از مشروطيت تا انقلاب اسلامي چه بوده است، در پي آزمودن اين فرضيه هستيم كه توطئهها و دخالتهاي قدرتهاي خارجي در ايران و رقابت آنان با يكديگر، مهمترين علت گسترش و رواج تئوري توطئه بوده است. براي يافتن پاسخ اين پرسش و ارزيابي اين فرضيه، روش تحليل و تفسير متون تاريخي به كار رفته و دادههاي اين مقاله با مراجعه به منابع اوليه و ثانويه به دست آمده است.
در اين مقاله، موضوع مورد بحث در سه بخش مورد بررسي قرار گرفته است. نخست، به پيشينه دخالت و رقابت قدرتهاي بزرگ در ايران تا دوران مشروطيت اشاره شده و آنگاه نقش قدرتهاي بزرگ در تحولات و مسائل ايران از دوران مشروطيت تا آغاز دوره پهلوي و تأثير آن در تكوين و گسترش تئوري توطئه مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش سوم هم نقش قدرتهاي بزرگ در وقايع و توطئههاي دوران پهلوي و تأثير آن در شكلگيري و رواج تئوري توطئه، با اشاره به برخي شواهد و رويدادها مطرح شده است.
کد خبر: ۲۸۴۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۵