نگاهي به پيام امام خميني به گورباچف؛ واكنشها و تحليلها
اشاره:
امام خمینی در تاریخ یازدهم دی ماه سال 67 پیامیبا مضامینی الهی و به شکلی سنتی همانند پیام رهبران آسمانی خطاب به گورباچف صادر کردند.
در تاریخ سیزدهم دی ماه، آیتالله جوادی آملی، مرضیه حدیدچی دباغ و محمدجواد لاریجانی این پیام را به دست رهبر اتحادیه جماهیر شوروی رساندند.
در این جلسه، پیام به زبان روسی ترجمه و در اختیار او قرار گرفت اما وی ابعاد معنوی پیام را که مد نظر امام بود به خوبی درک نکرد و پس از هشت هفته پاسخ رسمیخود را به وسیله وزیر خارجه خود، ادوارد شوارد نادزه خدمت امام تقدیم کرد.
گورباچف در این پاسخ، اهمیت و ارج فراوانی برای نامه امام قائل شده بود و از آنجایی که درک درستی از پیام نکرده بود سعی در تشریح اقدامات خود برای ترویج آزادیهای سیاسی در شوروی کرده بود و نیز به توجیه دستاوردهای اقتصادی کمونیسم پرداخته بود.
مقاله زیر سعی در بررسی ابعاد این پیام کرده است.
مقدمه:
روابط ایران و شوروی در سالهای پس از انقلاب اسلامیبه خاطر تجاوز ارتش سرخ به افغانستان، جنگ تحمیلی عراق بر ایران و حمایت شوروی از عراق و برخورد ایران با احزاب چپ و بویژه حزب توده تیره بود. در سال 1358 براساس خاطرات ولادیمیر کوزیچکین مامور کا. گ. ب در ایران، سفیر شوروی در سه مرحله با امام خمینی دیدار کرد تا به زعم خویش امام را دلگرم به حمایت کشورش کرده و با سخنان خود بر رویکرد سیاست داخلی و خارجی ایران تاثیر بگذارد، اما امام با بی اعتنایی او را به وزارت خارجه حواله داد. تنها ده سال بعد در سال 1367 اما این بار امام بود که با نامه ای به رئیس جمهور اتحاد شوروی او را خطاب قرار داد تا بر نگرش کلان او در نگاه به جهان و انسان اثر بگذارد.
امام خمینی (س) در نامه اش به میخائیل گورباچف، آخرین رئیس جمهوری اتحاد جماهیر شوروی از فروپاشی مکتب کمونیسم سخن گفت و او را به تدبر در پیام اسلام دعوت کرد. سه سال پس از این نامه شوروی فروپاشید. اساساً این سنت ابلاغ پیام که سبکی کاملاً سنتی و دینی دارد در دین اسلام امری مسبوق به سابقه است و بسط این تجربه سنتی در دوران معاصر و برای اثرگذاری بر یکی از مقاطع حساس تاریخ بشری و تحول سیستمیبینالمللی در دورهای که بعدها با عناوینی چون پایان تاریخ یا آغاز درگیریهای تمدنی و فرهنگی نام میگیرد موضوع قابل بحثی است.
در این نوشته کوشش شده تا ماهیت و بسترهای اصلی صدور نامه امام به گورباچف و واکنشها به آن، مورد بحث قرار گیرد. از این نگاه، نامه حضرت امام خمینی یک دعوت به شکل سنتی و با زبان و منطق دینی و فلسفی است و این موضوع سه دهه بعد به شکل دیگری با نامه آیتالله خامنهای به جوانان اروپا اما به شکل یک متن برای روشنگری و با زبان اقناعی بیان شده است. هدف نگارنده در این نوشته بیشتر آن است که با مروری بر محتوای این نامه، واکنشهای مختلف به آن در داخل شوروی و سپس روسیه و نیز تفاسیر مربوط به آن در داخل و خارج، متنی توصیفی و تحلیلی را در اختیار خوانندگان قرار دهد تا واقعیت امر را در حد درک و دریافت خود معرفی کند.
نگارنده برای این منظور کوشید تا تحلیلها و دادههایی را در مورد این موضوع از طریق شماری از دانشگاهیان روسیه که در آن زمان از موضوع اطلاعاتی داشتهاند، گردآوری کند. اما بیشتر آنها بر این نکته تاکید داشتند که به خاطر فضای رسانهای آن زمان امکان طرح و بحث جدی و فراگیر در مورد آن پیام وجود نداشته و از این رو تا سالهای بعد که شوروی فروپاشید و رایزنی فرهنگی ایران اقدام به انتشار متن نامه کرد کمتر مورد توجه محافل دانشگاهی قرار گرفت.
کد خبر: ۲۹۸۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۹