برچسب ها
زندگي سياسي احمد پورزنجاتي چگونه گذشته است؟
اشاره: بعد از نيم ساعتي گپ زدن و چاي نوشيدن با سوهان اصل قم كه هميشه روي ميز جلوي مبل‌هاي ساده مقابل كتابخانه پيدا مي‌شود رسيديم به اصل سخن. قرار مصاحبه را كه با احمد پور زنجاتي گذاشتيم، نپرسيد موضوع چيست من هم نگفتم چون مي‌دانستم اگر بگويم مي‌خواهيم از خاطرات بگويد حتما قبول نمي‌كرد كما اين كه وقتي پرسيد: «خب حالا بگو ببينم موضوع مصاحبه چيست؟» گفتم: مي‌خواهم درباره زندگي سياسي‌تان گفت‌و‌گو كنيم. گفت: اگر همان موقع كه قرار را تنظيم كرديم مي‌گفتي موضوع چيست قبول نمي‌كردم. دلخور نشد اما متوجه شد كه در عمل انجام شده قرار گرفته است. او را بردم به سال‌هاي انقلاب و مبارزه؛ سال‌هاي دبيرستان و آقاي ناصح‌زاده معلم عربي آن روزهايش در مجتمعي كه كار فرهنگي مي‌كرد. آقاي ناصح‌زاده‌اي كه بعدها شد غلامحسين كرباسچي و همخانه احمد و پسر شيخ صادق خلخالي. از روزهاي زندان قصر گفت و سيدهادي خامنه‌اي از شيرين‌كاري‌هايي كه باعث شده بود در زندان احمد زبل نام مستعارش شود اما به وزارت اطلاعات كه رفت هر كاري كردند زير بار انتخابات نام مستعار نرفت. از روزهاي وزارت اطلاعات هم گفت؛ روزهايي كه كشور درگير دفاع مقدس بود و او يك پايش در ستاد تبليغات جنگ بود و پاي ديگرش در وزارت اطلاعات، تازه در شوراي بررسي كتاب وزارت ارشاد هم بود. خاطرات پورزنجاني اگر چه بخش‌هاي غير قابل چاپ هم داشت اما خواندني است.
کد خبر: ۲۹۹۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۴