سعيد ليلاز، فاطمه صادقي و عباس سليمينمين در ميزگرد «اعتماد» انتخابات را تحليل ميكنند
مقدمه:
از همان فرداي ٢٤ خرداد ٩٢ كه نام حسن روحاني به عنوان رييسجمهور ايران اعلام شد پيشبينيها براي تكدورهاي بودن يا دو دورهاي بودن دولت او نيز در بين تحليلگران و فعالان سياسي و همچنين برخي روشنفكراني كه با دقت بيشتري مسائل سياسي را دنبال ميكنند، رونق گرفت. برخيها از همان ابتداي كار روحاني را حتي دشوارتر از كار رييسجمهور اصلاحات در دولتش پيشبيني ميكردند و احتمال تكدورهاي بودن دولت اعتدال نزد آنها قوت بيشتري داشت. يعني زماني كه هنوز دولت روحاني كار خود را آغاز نكرده بود تا بر مبناي كارنامهاش تكدورهاي يا دو دورهاي بودنش را پيشبيني كنند. اما صاحبان اين تحليل موانع بر سر راه روحاني را آنقدر بزرگ و متعدد ميديدند كه حتي كارنامه احتمالا موفق او هم نميتواند سرنوشت – از نظر آنها محتوم- تكدورهاي بودنش را تغيير دهد.
اما از آن طرف هم بودند تحليلگراني كه معتقد به توانايي روحاني در استفاده از فرصت چهار ساله پيش رو (٩٢ تا ٩٦) در جهت جلب اعتماد ساير نيروهاي اجتماعي خواهان تغيير كه به هر دليلي در انتخابات سال ٩٢ شركت نكرده بودند. بر مبناي تحليل آنها آراي روحاني در دور دومش حتي از دور پيش هم بالاتر ميرود و پايگاه اجتماعي به مراتب قويتري را براي خود رقم خواهد زد.
هر چه در اين چهار سال جلوتر آمديم هر دو طرف ماجرا در پيشبيني خود مصرتر و در اثبات درستي آن مصممتر ميشدند. انصافا هم هر كدام از اين دو جريان تحليل، دلايل و مستندات قابل توجهي ارايه ميدادند و با تكيه به آنها بر اثبات نظر اوليه خود اصرار ميكردند.
نزديك شدن فصل انتخابات هم نتوانست پيشبينيها را يكسره كند بلكه حتي بر ابهامات آن افزود. جناح رقيب روحاني هم در اين انتخابات هرچه در چنته خود داشت را رو كرد و حتي در روزهاي آخر توانست بر سر يك كانديداي واحد به وحدت برسد و عذر كانديداي ديگر را بخواهد. اتفاقي كه با شناختي كه از كانديداي انصراف داده وجود داشت بسيار عجيب- اگر نگوييم محال- به نظر ميرسيد. اما حتي اين اتفاق هم نتوانست گره از كار فروبسته اصولگرايان در جلب آراي اكثريت جامعه باز كند و شايد بتوان تنها تاثير آن را بالا رفتن انگيزه منتقدان آنها در جامعه براي شركت در انتخابات و راي به رقيب شان يعني حسن روحاني دانست. با انتخاب قاطع حسن روحاني به رياستجمهوري بالاخره فصل پيشبينيها به پايان رسيد و الان در مرحلهاي هستيم كه نياز به تحليل اين انتخابات و نتايج برآمده از آن بيش از هر زمان ديگري ضروري است.
به همين جهت «سياستنامه» تصميم به برگزاري ميزگردي با محوريت اين موضوع و با حضور سعيد ليلاز، عباس سليمي نمين و فاطمه صادقي گرفت.
سعيد ليلاز، تحليلگر سياسي – اقتصادي اصلاحطلب در زمره كساني قرار داشت كه از همان اوان روي كار آمدن روحاني در سال ٩٢، دولت او را دو دورهاي ميدانست و معتقد به بالاتر رفتن آراي او در انتخابات ٩٦ نسبت به دور قبلي آن بود. فاطمه صادقي، نويسنده، مترجم و پژوهشگر اجتماعي اما به عكس ليلاز در شمار تحليلگراني قرار داشت كه احتمال تكدورهاي بودن روحاني را بيش از دو دورهاي بودن آن ميدانست.
در اين ميزگرد هر دوي اين ديدگاهها با دلايل و مستندات خاص خود روبهروي هم نشستند تا نتايج نهايي انتخابات را تحليل كنند. علاوه بر اين عباس سليمينمين تاريخپژوه و تحليلگر سياسي اصولگرا هم از زاويه خود به تحليل اين انتخابات پرداخت. به بيان ديگر ميزگرد پيش رو سعي كرد از ٣ ديدگاه متفاوت انتخابات اخير و نتايج آن را بررسي كند. سليمينمين تحليلگر اصولگرا، ليلاز تحليلگر اصلاحطلب و صادقي تحليلگر منتقد هر دو جريان اصلاحات و اصولگرا. البته صادقي در هر دو دوره انتخابات رياستجمهوري اخير (٩٢ و ٩٦) شركت كرد و به حسن روحاني راي داد. او در ساير انتخاباتهاي ديگر هم به ليست اميد (اصلاحطلبان) راي داد اما در عين حال ابايي از بيان انتقادات جدي خود نسبت به جريان اصلاحات و اعتدال نداشته و ندارد.
صادقي با وجود منظم بودن اما در روز برگزاري اين جلسه در ترافيك شديد شهر گرفتار شد و حدود نيم ساعت با تاخير رسيد كه لاجرم از اواسط بحث به ما پيوست.
متن پيش رو حاصل ميزگردي است كه با حضور فاطمه صادقي، عباس سليمي نمين و سعيد ليلاز در دفتر روزنامه اعتماد برگزار شد.
کد خبر: ۳۰۳۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲