برچسب ها
تحلیلی بر بازگشت بحران به فلسطین اشغالی
اشاره: «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا، چهارشنبه 15 آذر رسماً اعلام کرد، سفارت کشورش را از تل‌آویو به بیت‌المقدس انتقال خواهد داد. او با اعلام این تصمیم، قدس را به عنوان پایتخت رژیم نامشروع اسرائیل، به رسمیت شناخت. در همین حال، منابع آگاه معتقدند، با توجه به فشار افکار عمومی در سطح جهان، احتمال دارد این تصمیم تا دو سال به تعویق بیفتد. به هرحال، در کل این اقدام ترامپ، عملاً کانون بحران را یک‌بار دیگر به درون فلسطین اشغالی منتقل کرد و از آن زمان تاکنون جنگ و گریز نابرابر خیابانی میان نظامیان اسرائیلی و شهروندان فلسطینی ادامه دارد و طی این مدت، شمار زخمی‌های فلسطینی روزبه‌روز افزایش یافته و در حال نزدیک شدن به رقم 2000 است. چهار فلسطینی نیز در کرانه غربی بر اثر تیراندازی صهیونیست‌ها، شهید شده‌اند. در هر صورت، اکنون اوضاع به کلی عوض شده، دیگر رسانه‌ها و فضاهای مجازی جنایات داعش را گزارش نمی‌کنند، بلکه به جای آن، تصاویر درگیری‌های نابرابر میان جوانان غیرمسلح فلسطینی با نظامیان تا دندان مسلح صهیونیست را پخش می‌کنند. مقاله حاضر بحران مذکور را از منظر فرصتی که برای قطب‌های دخیل در ماجرا (آمریکا، متحدان این کشور و جبهه مقاومت) ایجاد کرده است، مورد بررسی قرار می‌دهد. سرویس خارجی - مقدمه: غرب آسیا، منطقه زایش بحران‌های پی‌درپی است؛ در این منطقه جنگ و حملات تروریستی امری دایمی است، اما معمولاً یک بحران در مرکز توجه قرار می‌گیرد و بحران‌های دیگر را به حاشیه می‌راند. بحران‌هایی که طی 20 سال اخیر یکی پس از دیگری، در کانون قرار گرفته‌اند، به ترتیب عبارتند از: انتفاضه الاقصی که در سال 2000 با ورود «آریل شارون» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی، به داخل مسجدالاقصی آغاز شد. اشغال افغانستان در سال 2001 و نبردهای داخلی در این کشور، اشغال عراق در سال 2003 و جنگ و گریزی که تا سال 2011 (خروج اشغالگران) ادامه داشت، بیداری اسلامی که از دسامبر 2010 (آذر- دی 1389) در تونس آغاز شد و دیگر کشورهای عربی را نیز بعداً فراگرفت. آغاز فتنه سوریه در سال 2011 و تداوم آن تاکنون، که به نظر می‌رسد روزها و یا ماه‌های پایانی خود را می‌گذراند و بالاخره، کانونی شدن دوباره بحران فلسطین به جای سوریه پس از تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا، درباره جابه‌جایی و انتقال سفارت این کشور از «تل‌آویو» به «بیت‌المقدس». با نگاه کلی به روندهای ظهور و افول بحران‌های پی‌درپی در منطقه غرب آسیا، طبیعی است که نمی‌توانیم درباره برقراری صلح و ثبات پایدار و فراگیر در این منطقه طی سال‌های آینده حرف بزنیم. بنابراین، در مورد ساختار تحولات آتی منطقه، بهتر است که خوشبینی را کنار بگذاریم و بگوئیم که زنجیر این بحران‌ها در آینده نیز قطع نخواهد شد و تنها اتفاقی که می‌افتد، این است که بحران‌ها جابه‌جا می‌شوند و بحران کانونی پس از مدتی، به حاشیه می‌رود و یک بحران حاشیه‌ای تبدیل به بحران کانونی می‌شود و یا بحران جدیدی متولد می‌شود.
کد خبر: ۳۰۷۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۸