آیا نسل جدید ما «خود گریز» شده است؟
مقدمه:
گفته شده است احساس «دیگریهراسی» و «بیگانههراسی» و «دیگریستیزی» و «بیگانهستیزی» و در مقابل اعتقاد به برتری قبیله، عشیره یا قوم «خود» نسبت به «دیگری» ریشه در دوران بسیار گذشته دارد. از گذشتههای بسیار دور، که موضوع مطالعه و پژوهش مردمشناسان و مورخان فرهنگ و تمدنهای اولیه بشری است که بگذریم، ما ایرانیان در طول تاریخ خود، همواره محل حمله و رفت و آمد قدرتهای بزرگ نظامی و نیز در مواجهه با فرهنگهای ملل و اقوام گوناگون یونانیان، اعراب، ترکها، مغولها، مصریها، هندیها، چینیها و این اواخر غربیها بودهایم و سراسر تاریخ ما ایرانیان صحنه مواجهه با سایر اقوام و جوامع بوده است.
نحوه رویارویی ما با بیگانگانــ در ابتدا بیگانگان و سپس با تغییر نسبت، مثل مال خود کردن یا در خویش منحل کردن همچون مال خود کردن فلسفه یونانی یا مضمحل کردن مغولها در فرهنگ خویش یا روند پیوند ما با تمدن غرب امروزـــ تاریخی بس طولانی داشته و در هر یک از این مراحل گاه شیفته فرهنگ تازه شدهایم، مثل دوره هلنیسم، گاه به مقاومت پرداختهایم و به شکل بخشیدن به نهضتهایی چون «بومیگرایی» (در برابر غرب) مبادرت ورزیدهایم.در اینجا، تنها خواهان ذکر یک نکته اساسی و تأکید بر آن هستم و آن، اینکه در تاریخ حیات اجتماعی، فکری و تاریخی ما ایرانیان، در هیچ دوره تاریخی زندگی ما ایرانیان، پدیداری که من از آن به تعابیری چون «خودگریزی»، «خودهراسی» و «خودستیزی» تعبیر میکنم، آنچنان که در دهههای اخیر در میان ما ایرانیانــ بویژه در میان نسلهای جدیدــ ظهور یافته، مشاهده نشده است. در مطلب پیش رو سعی می کنیم این امر را مورد مداقه قرار دهیم.
کد خبر: ۳۱۰۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲