برچسب ها
بعد از رنسانس که تفکر مدرن با محوریت انسان دنیایی یا به تعبیر شهید مطهری، حیوان مادی صرف و نه فرهنگی، پرچم انسان‌گرایی یا انسانیت را به دست گرفت، شاید کمتر کسی فکر می‌کرد همان اومانیسم، امروزه به واسطه سیاست‌های متناقضش، در گودالی از لجن‌های متعفنی مثل همجنس گرایی، تجاوز به محارم، فقر بی‌انتها و خشونت علیه مردم به علت مطالبه بحق انسان‌مدارانه آنها قرار بگیرد، چراکه اومانیسم با در نظر گرفتن نیاز‌های گسترده انسانی در ساحت‌های مختلف فردی و اجتماعی و عدم پاسخ درست مسیحیت در دوران قرون وسطا -و قبل‌تر از آن در نظام اسطوره‌ای که بر محور مبانی غیبی، ولو شرک‌آلود بود- به نیاز‌های انسان، خود را ملزم نمود تا برای زندگی بهتر انسان‌ها، بدون در نظر گرفتن انسان معنوی و با توجه بی‌اندازه به ابعاد حیوانی او، نظام زندگی را طراحی نماید که ثمره آن افتادن انسان‌ها به ورطه پوچ‌انگاری و احساس بی‌مصرفی در زندگی کردن و ایجاد بوروکراسی‌های سازمانی برای تأمین منافع سرمایه‌داران و نظام سرمایه‌سالاری بود که در نهایت ثمره‌اش هبوط انسان از انسانیتی است که باید به رشد و تعالی روحی و احساس خوشبختی در زندگی‌اش می‌رسید ولی به‌خاطر تحمیل محدودیت‌های نظام یافته توسط ارزش‌های اومانیستی، به انسانی شهوت‌آلود، دائماً عصبانی و جانی، تبدیل شده بود.
کد خبر: ۳۴۸۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۸

کد خبر: ۳۱۶۸۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۰