کد خبر: ۳۰۳۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۱
کد خبر: ۳۰۰۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۱
کد خبر: ۳۰۰۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
کد خبر: ۲۹۷۸۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
کد خبر: ۲۹۷۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۶
کد خبر: ۲۹۷۰۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۱
کد خبر: ۲۹۵۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۷
کد خبر: ۲۹۵۱۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۰
کد خبر: ۲۸۶۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
کد خبر: ۲۸۵۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
کد خبر: ۲۸۵۸۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
کد خبر: ۲۸۵۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
کد خبر: ۲۸۵۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
مقدمه:
انقلاب، به عنوان راهكاري سريع براي ايجاد تحولي بنيادين و همهجانبه در ساختار سياسي جامعه، از ويژگيهايي برخوردار است كه مهمترين آن «شالودهشكني» است. شالودهشكني به معني درهم ريختن نُرمها، نمادها، نهادها و ساختارهاي حاكم بر يك جامعه، شرط لازم و ضرور شكلگيري يك انقلاب پيروز است. در هر انقلابي، گستره، عمق و عرصههاي اين شالودهشكني، متفاوت است. در برخي انقلابها، تنها شالودههاي سياسي و ساختار نظم حاكم بر جامعه دچار تحول و دگرگوني ميشود، ولي برخي انقلابها، عرصههاي فرهنگي، اقتصادي، و اجتماعي را هم در معرض تحول عميق قرار داده، و شالودهشكني را به اين عرصهها هم گسترش ميدهند.
از همين روي، انقلابها سنتشكن تلقي ميشوند و مقابله با سنتهاي ديرپاي جامعه، در همان عرصههايي كه انقلاب در آنها روي ميدهد، امري است كه گويا لازمهي ذاتي انقلابها شمرده ميشود.
اما انقلاب اسلامي ايران از نگاه محققان و جامعهشناسان برجستهي انقلاب، اگرچه انقلابي جامع و عميق بود، ولي از نظر مواجهه با سنتهاي ريشهدار جامعه، نه تنها با آنها تقابل نداشت، بلكه اساسا با تكيه بر باورها، ارزشها، نهادها و نمادهايي شكل گرفت كه در عرف جامعهشناسي، «سنت» تلقي ميشود.1 البته ميتوان گفت شالودهشكني انقلاب اسلامي، عمدتا در عرصهي قالبها، نمادها و گفتمانهاي متحجرانه و جمودگرايانه ظهور و بروز پيدا كرد.
در اين مقاله برآنيم نسبت انقلاب اسلامي با مقولهي تحجر و سنت را ارزيابي كرده و ميزان توفيق آن را در تقابل با تحجر بررسي كنيم.
از نگاه كساني كه سنت و تحجر را مترادف ميانگارند، اين يك تعبير تناقضنما تلقي ميشود كه انقلاب اسلامي ايران، ضمن برخورداري از روح سنتگرايي و تلاش براي احياي ارزشها و آرمانهاي ديني، در عين حال، جهتگيري ضدمتحجرانه و اصلاحگرايانه داشته باشد. اين تلقي، ناشي از يكي دانستن مفهوم سنت و تحجر و برخاسته از اين برداشت نادرست است كه هر چه ريشه در سنتهاي جامعه داشته باشد، متحجرانه و ايستا است و آن چه به دوران مدرن تعلق دارد پويا و مترقي است، بنابراين تبيين دقيق و شفاف دو مفهوم «سنت» و «تحجر» براي اين بحث، ضرور است.
کد خبر: ۲۸۵۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
اشاره:
استاد شهيد مطهري، اسلامشناسي كمنظير1 بود كه در دو جهت درك ديني (دينشناسي) و درد ديني (دينداري) از وسعت انديشه، آفاق فكري گسترده و جامع، و مسالهشناسي، زمانشناسي، بيداري و بينايي در عرصهي تفكر ديني، خطرشناسي و معرفت به ضرورتها، هدفها، موضوعات، نيازهاي عصري و مرزباني انديشهي ناب اسلامي برخوردار بود. او با ابعاد فكري گسترده، حضور در زمان، شناخت مرزهاي فكري، شناخت تحولات و حقانيت مكتب اسلام2 توانست مبناي فكري نظام اسلامي را كه از كتاب و سنت برگرفته بود، پيريزي نمايد.3
استاد شهيد با عقل سليم و رشد يافته و روح لطيف و نوراني و بهرهگيري از استادان حكمت، عرفان، فقه و شريعت اسلامي و انديشه پويا و بالنده، كارآمد، خلاق، نقاد و مولد خويش توانست در دو بعد ايجابي و سلبي به ادراك و ابلاغ صحيح انديشه و بينش اسلامي بپردازد. او اعتقاد راسخ داشت كه جهانبيني اسلامي، توانمندي لازم را در تبيين عقلاني جهان داشته و اثباتپذير، تعهدآور، حرارتزا، تقدسبخش و عشقآفرين است و همه هَم خويش را در راستاي انحرافشناسي فكري و عملي از دو جبههي ذيل به كار برد:
الف. جبههي بيروني كه در خارج از محيط و جامعهي اسلامي، به وسيلهي بيگانگان شكل گرفته و انديشههاي آنها، چه غربي و چه شرقي را به داخل، وارد ميكرد.
ب. جبهه دروني كه خطر آن را به مراتب بيشتر از جبهه بيروني، ميدانست.
استاد مطهري با تحليل درست و جامعي كه از جريانات كلامي، فلسفي و مجموعهي معارف و فرهنگ اسلامي داشت، خطراتي چون جهل، جمود و التقاط را مطرح و با آنها مبارزه كرد.4 به آسيبشناسي معرفتي و اجتماعي فرهنگ اسلامي پرداخته است و چون متفكري نقاد و دردمند، ايفاي مسئوليت كرد و در عرصههاي حكمت نظري و عملي، مسايل معرفتي و اجتماعي، نقشآفرين بود. او به احياء انديشه و تفكر اسلامي پرداخت و مصونيت هر نهضت اجتماعي از افتادن در دام جريانها را، مرهون نهضت فكري و فرهنگي ميدانست5 از وضع انتشارات اسلامي بسيار نگران و از نفوذ انديشههاي بيگانه با مارك اسلامي،6 چه از روي سوءنيت يا بدون آن، بسيار دلنگران بود، راه مبارزه را عرضه داشتن صريح مكتب در همهي زمينهها با زبان روز دانسته7 و تفكر اسلامي را تفكري آسيبديده و آفتزده ميدانست كه بايد به آسيبشناسي و آفتزدايي آن پرداخت. آفات را به قديم و جديد تقسيم كرده،8 عوامل تصفيه تفكر اسلامي را در رجوع به قرآن، سنت، سيره ناب پيامبر، ائمه(ع) و عقل ميدانست9 و با دو مسير انحرافي افراط و تفريط در عرصهي معارف ديني به شدت مخالفت كرده، مبارزهي عقلاني ميكرد و راه اعتدال را تبيين و ترويج ميفرمود.10
در اين مقاله برآنيم تا دو انحراف عظيم جمود و جهل كه منشا تحجرگرايي و تجددطلبي افراطي و التقاطزدگي است و هر كدام در عر عصر و زماني با روحي واحد، قالبي متكثر و متعدد به حسب زمان ميپوشند و نقابدارانه در متن و بدنهي فرهنگ و آموزههاي اسلامي نفوذ ميكنند را از افق انديشهي استاد مطهري مطرح و راه درمان آن را جستوجو نماييم تا در دام پوزيتويسم معرفتي و ليبراليسم فكري و اجتماعي و سكولاريسم نظري و عملي قرار نگيريم و معيار سنجش و شناخت درست معرفت و عمل ديني را به دست آوريم، در دام پلوراليسم نقابدار ديني قرار نگرفته، با معنويت زميني كه جاي معنويت آسماني را ميگيرد و به عنوان دين مشترك عرضه ميشود، مبارزه نماييم و با انديشههاي ناب آن شهيد زنده و پاينده به نقل و نقد انديشههاي بيگانه پرداخته و در جهت تبيين درست، جامع و ناب تفكر اسلامي برآييم و چون او بر دو روي يك سكه، يعني توانايي، پويايي و كارآمدي دين از يك طرف و خلوص و شفافيت تفكر ديني از طرف ديگر، تكيه و تاكيد كنيم تا با احيا دين و اصلاح جامعه ديني به سوي آرمانهاي دستيافتني اسلام ناب محمدي(ص) در عرصههاي گوناگون گام برداريم بمن الله و كرمه.
کد خبر: ۲۸۵۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
کد خبر: ۲۸۵۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
کد خبر: ۲۸۴۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۵