نسبت اتحاد جماهير شوروي با انقلاب اسلامي ايران در گفتوگو با الهه كولايي
مقدمه: مواجهه و واكنش قدرتهاي بزرگ در مقابل حركتهاي انقلابي مردم ايران در سال ١٣٥٧ همواره يكي از مهمترين مسائل مورد توجه محققان بوده است. نظام جماهير شوروي به عنوان يكي از قدرتهاي بزرگ در زمان خود روابط پر پيچ و خمي را با ايران پشت سر گذاشته بود. اين كشور با داشتن مرز مشترك وسيع با ايران، همواره در پي نفوذ و تحت كنترل گرفتن نبض تحولات ايران بود. فعاليت حزب توده به عنوان مهمترين حامي شوروي در ايران مويد اين ادعاست. اما اينكه شوروي در انقلاب اسلامي٥٧ چه مواضعي داشت از مسائل پيچيده آن روزگار بود كه امروزه نيز پاسخي دقيق و مكفي بدان داده نشده است. بطور قطع مسائل لاينحل و پر ابهام درباره اين مساله بسيار است. براي فهم بيشتر مواجهه شوروي با انقلاب اسلامي ايران گفتوگويي را با الهه كولايي، مدرس علوم سياسي دانشگاه تهران داشتيم تا زواياي ديگري از اين مساله مهم را مورد بازخواني و بررسي مجدد قرار دهيم. كولايي داراي تاليفات زيادي در حوزه مطالعات بينالملل است كه از مهمترين تاليفات او ميتوان به «اتحاد شوروي و انقلاب اسلامي ايران» اشاره كرد.
کد خبر: ۳۰۹۵۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸
محمد مالجو در گفتوگو با «اعتماد» اعتراضات ديماه را تحليل كرد
اشاره:
حوادث ديماه 96 همه را غافلگير كرد. چه آنها كه از سالها قبل نسبت به وقوع آن هشدار ميدادند و چه كساني كه مسبب آن بودند. دكتر محمد مالجو در گفتوگويي تحليلي با «اعتماد» تاكيد ميكند كه ريشه اين حوادث را بايد در علل متنوعي جست. او سياستهايي را بررسي ميكند كه در سالهاي پس از جنگ نه تنها داشتههاي طبقات فرودستتر را گرفتند بلكه همزمان درآمدهاي آنان را نيز كاهش دادند. مالجو به سلبمالكيت از اين طبقات در سطوح و با شدتهاي مختلف اشاره ميكند و حوادث ديماه را در رويدادي ميداند كه پيشاپيش بسيار محتمل بود اما كسي نميدانست چه زماني و به چه ترتيبي و با چه شدتي به وقوع خواهد پيوست.
محمد مالجو در شهريور 1392 در مقالهاي با نام «تنشهاي بنيانكن» در نشريه «نقد اقتصاد سياسي» نوشته بود: «به همان اندازه كه مبادرت به واكنش دستهجمعي فعالانه متشكل به صحنهگرداني نيروهاي كارگري يا فعالان سياسي چپ در ميانمدت بسيار نامحتمل است، به نظر ميرسد مبادرت به واكنش دستهجمعي فعالانه نامتشكل در ميانمدت به صحنهگرداني خودجوش قشرهاي گوناگون تهيدستان شهري محتمل باشد؛ قشرهايي چون حاشيهنشينان شهري و بيخانمانها و فروشندگان خردهپاي دورهگرد و دستفروشان و مهاجران فقرزده روستايي و مهاجران فلاكتزده خارجي و متكديان و بيكاران و كارگران روزمزدي كه غالبا با بليه بيكاري دست به گريبانند. چنين واكنشي در قالب آنچه در علوم اجتماعي شورشهاي نان ناميده ميشود امكان ظهور دارد.
شورشهاي نان هنگامي محتمل خواهند بود كه از يكسو پوزيسيون در حوزه اقتصاد داخلي نتواند نرخ رشد اصابت تنشهاي طاقتفرساي اقتصاد داخلي به طبقات فرودستتر اجتماعي را مهار كند و از ديگر سو انواع نيروهاي سياسي و اجتماعي معترض نيز كه بركنار از هيات حاكمه هستند نتوانند نارضايتيهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي جاري را در جهت نوعي از تغيير هدفمند در حوزه سياست داخلي سازماندهي كنند. شورشهاي نان به يك معنا محصول ناتواني توأمان پوزيسيون و اپوزيسيون است، محصول مشترك دو نوع عجز، عجز پوزيسيون در حوزه اقتصاد داخلي و عجز اپوزيسيون در حوزه سياست داخلي. »
اين اقتصاددان در گفتوگوي پيش رو مجموعه سياستهايي را تحليل ميكند كه كشور را به سمت حوادث ديماه 96 هدايت كرد. مالجو با برشمردن راهكارهايي براي مهار شدت بحران، درباره آينده به دو جناح سياسي هشدار ميدهد.
روزنامه اعتماد لازم به تذكر ميداند اين گفتوگو شروع سلسله مصاحبههايي است براي تحليل اقتصادي وقايع ديماه كه در آنها سعي ميشود نظرات كارشناساني با گرايشهاي متفاوت فكري نشر داده شوند.
کد خبر: ۳۰۹۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸