روزنامه اعتماد - صفحه 486

برچسب ها
بررسي دوره‌ نخست‌وزيري حسنعلي منصور در گفت‌وگو با سعيد ليلاز:
اشاره: هفدهم اسفندماه ١٣٤٢ امير اسدالله علم كه پس از توافق امريكا و شاه ايران به نخست‏وزيري رسيده بود، سرانجام پس از ٢٠ ماه صدارت به اراده شاه و بدون اعتنا به قوه مقننه استعفا كرد و جاي خود را به حسنعلي منصور داد. اين استعفا و سپس انتصاب منصور، از نظر سرعت عمل در مشروطيت ايران بي‏سابقه بوده است زيرا در همان روز كه علم از كار بركنار شد، منصور به اين مقام انتخاب شد و او كه از ماه‌ها قبل مهياي اين منصب بود، در همان روز، وزراي خود را معرفي كرد. حسنعلي منصور فرزند علي منصور، نخست‌وزير عصر پهلوي و از رجال كهنه‌كار دوره رضاشاهي بود. وي در ارديبهشت ١٣٠٢ چشم به جهان گشود و پس از پايان دوران تحصيل و دريافت مدرك ليسانس حقوق و علوم سياسي از دانشگاه تهران، كار دولتي خود را در سال ١٣٢٤ در وزارت امور خارجه آغاز كرد و با پشتوانه‌ قوي خانوادگي مدارج ترقي را طي كرد. سالروز انتصاب منصور به نخست‌وزيري بهانه‌اي شد تا با سعيد ليلاز، پژوهشگر سياسي و اقتصادي به تجزيه و تحليل دوره ١٠ماهه نخست‌وزيري حسنعلي منصور، انگيزه شاه از اين انتصاب و همچنين دستاوردها و تبعات صدارت او بپردازيم. متن گفت و گو با اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي را در ادامه مي‌خوانيد.
کد خبر: ۲۹۴۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۸

تحليل راي هفتم اسفند در گفت‌وگوي «اعتماد» با محمدرضا تاجيك
اشاره: انتخابات هفتم اسفند ٩٤ حماسه شد؛ حماسه‌اي به رنگ و بوي خرداد ٧٦ و خرداد ٩٢ كه نه برنده و نه بازنده انتخابات، چنين نتيجه‌اي را برايش پيش‌بيني نمي‌كردند. حالا پس از يك هفته‌اي كه از قطعي شدن نتايج انتخابات مي‌گذرد هر كسي از منظر خودش مي‌خواهد از چگونگي و چرايي اين انتخابات رمز‌گشايي كند. عده‌اي عملكرد بد اصولگرايان در تنظيم ليست انتخاباتي را دليل عمده شكست اصولگرايان مي‌دانند و جماعتي ديگر، اتحاد و انسجام اصلاح‌طلبان را عامل پيروزي اصلاح‌طلبان اعلام مي‌كنند. اين در حالي است كه محمدرضا تاجيك، رييس مركز پژوهش‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري در دولت اصلاحات و از تئوريسين‌هاي رفرميست‌هاي سياسي ايران معتقد است كه «هفتم اسفند ٩٤ يك رخداد است كه دفعتا، ناگهاني و در بي‌موقعيتي حادث شده است.» به اعتقاد تاجيك راي مردم و حضورشان پاي صندوق‌هاي راي يك مشاركت اعتراضي بود كه هيچ يك از اهالي قوم سياستمدار آن را پيش‌بيني نمي‌كردند و همين نشان‌دهنده آن است كه برنده و بازنده در اين انتخابات كيش و مات شدند. او در تحليل چرايي اقدام هماهنگ مردم مي‌گويد: «بر اساس يك موقعيت و در يك لحظه خاص به صورت يك «سوژه جمعي سياسي» عمل كردند كه اين سوژه از خاصيت اكسپرسيونيستي برخوردار است. يعني «خود تاكيد‌گر» بوده. لزوما و ضرورتا يك هدايت منسجم حزبي پشت آن نبوده و به نداي يك شخص خاص يا حزب خاص تماما لبيك نگفته است.» به اعتقاد اين تئوريسين اصلاحات انتخابات هفتم اسفند و رايي كه از سوي مردم به ويژه شهروندان تهراني به صندوق‌هاي راي ريخته شد بسيار هوشمندانه و آگاهانه بود. به گفته محمدرضا تاجيك مردم تهران اهداف پايين خود را فداي اهداف والاي‌شان كردند تا اراده خود را تحميل كنند. به گفته او داستان هفتم اسفند همچون داستان فيل مولاناست كه بايد آن را از تاريكي بيرون آورد تا در روشنايي تحليلي درست از آن ارايه كرد. در اين گفت‌وگو جداي از آناليز پكيج شكست اصولگرايان و پكيج پيروزي اصلاح‌طلبان به بررسي حال و روز اصولگرايان و اصلاح‌طلبان پرداخته‌ايم. جايي كه محمدرضا تاجيك به اصولگرايان توصيه مي‌كند كه به خودشان اجازه دهند درد هفتم اسفند آزارشان بدهد نه آنكه بخواهند خيلي زود از اين درد خلاصي پيدا كنند. او به اصلاح‌طلبان هم پيشنهاد مي‌كند همه هم و غم شان را بگذارند براي كمك به كساني كه وارد مجلس مي‌شوند. البته مشاور رييس دولت اصلاحات يك حرف سياسي خاص هم دارد؛ اينكه مردمي كه به اصلاح‌طلبان راي داده‌اند مي‌خواهند اثر راي خود را در تغيير تركيب هيات رييسه مجلس ببينند.
کد خبر: ۲۹۴۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۸