روزنامه شرق - صفحه 187

برچسب ها
عليرضا علوي‌تبار از بازگشت به خويشتن اصلاح‌طلبان مي‌گويد
اشاره: سوسياليسم مي‌گويد ثروت و منابع بايد در اختیار جامعه باشد تا دموکراسي واقعي شکل بگيرد. همان معنايي که علوي‌تبار بر آن تأکيد مي‌کند و مي‌گويد توزيع قدرت بايد منجر به توزيع ثروت بشود. انديشه چپ، دهه ٦٠ را با دولتي‌کردن آغاز کرد. از برابري و عدالت سخن گفت و آرمان خود را عدالت و برابري‌طلبي تعريف کرد. اينکه دولت‌هاي دهه ٦٠ تا چه اندازه به اين آرمان وفادار بودند، مجال ديگري مي‌طلبد. چپ‌ها با دوم خرداد و اصلاحات به سراغ آزادي و توسعه سياسي رفتند. در اين ميان، از انديشه‌هاي اقتصاد آزاد دفاع کردند و کسي آنها را ديگر چپ نمي‌ناميد. اما سال ٨٤، گروهي سر برآورد که خود را احياکننده آرمان دهه ٦٠ معرفي کرد و شعارهايش به قول علوي‌تبار «مردم‌انگيز» شد. بعد از آن بود که انگار راست و چپ بار ديگر به صرافت آرمان عدالت و برابري‌طلبي افتاد. راست‌هاي قديم، استفاده بيشتري از اين شعار کرد و حالا در اوخر دهه ٩٠، سعيد حجاريان از لزوم سازماندهي در جنوب شهر و طبقه کارگر مي‌گويد و از توجه به اقشار ضعيف؛ بازگشت به اصل. اما علوي‌تبار مي‌گويد نه بازگشت، که تأکيد بر آنچه از آن غفلت شده است. بعد هم به تعريف ابعاد جديد از چپي مي‌پردازد که به گفته او، چپ ميانه جديد است. اصلاحاتي که گويا قرار است در انديشه‌هاي چپ‌روانه دهه‌شصتي تجديدنظر کند، خود را به گفته علوي‌تبار با چپ بعد از فروپاشي همراه کرده و تا جايي که بتواند خود را با بازار همسو مي‌کند؛ تأکيد بر مردم‌سالاري دارد و برابري را از اين ناحيه طلب مي‌کند. بااين‌حال، هنوز آرمان است، حتي خود علوي‌تبار هم معتقد است چپ يک آرمان است، اما لزوما يک سازوکار نيست... .
کد خبر: ۳۰۴۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۲

سیدعباس صالحی، وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی
اشاره: با سیدعباس صالحی، وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم دیدار کردیم تا سخنانش را در کنار تصویرهای پراکنده‌ای که از او داریم، بشنویم، تصویرهای پراکنده غیررسمی. چهار سال معاونت امور فرهنگی تصویرهایی رسمی و غیررسمی از او در اختیارمان قرار داده است. نخستین تصویر غیررسمی او را از خانه دوست تازه در‌گذشته‌مان رضا رستمی داریم که به قصد تسلیت آمده بود. تصویر دوم از مجلس ختم پدرشان -که از چهره‌های برجسته حوزه علمیه مشهد بود- در ذهنمان مانده است. در این تصویر افرادی کنار هم قرار گرفته‌اند که در شرایط عادی کنار هم قرار نمی‌گیرند، از مصطفی ملکیان و محمدعلی ابطحی تا علی لاریجانی و دیگران و تقریبا همه طیف‌های ناشران ایران. یادداشتی از او این‌روزها دست به دست می‌شود که سال ۹۲ در روزنامه خراسان با عنوان زخم چرکین شنود و حریم خصوصی نوشته است. نزدیک به یک سال حضور در توییتر نیز تصویر غیررسمی او را روشن‌تر کرده‌است. توییت‌های او وقتی گل کرد که درباره پرسش دختر ۹ساله‌اش درباره هاشمی‌رفسنجانی نوشت که از پاسخ مانده بود. آخرین توییتش هم تصویری دیگر از او ارائه می‌دهد: «خدایا یاری‌ام کن تا صداقت را قربانی سیاست نکنم»در این تصویرهای پراکنده چهره‌ای از او نمایان می‌شود که وسعت مشرب، ویژگی آن است؛ اما در این چند روز مطبوعات و رسانه‌ها در معرفی او نوشته‌اند از حوزه علمیه آمده است. با اینکه چهار سال حضورش در معاونت امور فرهنگی آرامش نسبی و رضایت پدیدآورده است، اما برخی نگران‌اند که آشنا نبودنش با حوزه هنر در کنار سابقه حوزوی به زیان هنر تمام شود. ما با پرسش‌هایی از همین دست سراغ او رفتیم. او نامزد سکان‌داری وزارتخانه‌ای است که هم امور هنر مانند موسیقی و سینما و تئاتر به او سپرده شده‌است و هم امور حج و زیارت و قرآن و عترت و کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد و وقف. آیا با این سابقه و با این تجربه از پس این کار بر می‌آید؟ آیا صداقت و وسعت نظر و اعتقاد به مشارکت نهادهای صنفی و واگذاری امور و اهل گفت‌وگو بودن برای سکان‌داری این کشتی بزرگ کفایت می‌کند؟ آیا ناآشنایی با هنرهایی مانند تئاتر و موسیقی و سینما به زیان اهل فرهنگ و هنر تمام نخواهد شد؟ با همین پرسش‌ها به سراغش رفتیم تا ببینیم از پاسخ می‌ماند یا نه؟
کد خبر: ۳۰۴۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۲