برچسب ها
سيدمحمود دعايي از سفارت در عراق و جنگ مي‌گويد
مقدمه: «خدا به سلامت دارد امام موسي صدر را»؛ اين عبارتي است كه در برخي نقل‌قول‌هايش از آن استفاده مي‌كند؛ مردي كه در طبقه سوم موسسه اطلاعات در يك دفتر كوچك نشسته است هنوز هم اميد به زنده بودن مردي دارد كه ديگر خيلي‌ها به آن اميدي ندارند. تواضع نخستين صفتي است كه با ديدنش توجهت را جلب مي‌كند. عمامه را از سر برداشته و با عبا مشغول خواندن صفحه‌اي است؛ كاري كه در آن ساعت روز خيلي از مديران مسوول بايد كنند. سيد محمود دعايي اما ٣٥ سال است كه هر روز همين كار را مي‌كند. شمرده حرف مي‌زند و دقيق. همه چيز را از ٤٠ سال پيش به اين طرف با تاريخ دقيق به‌ياد دارد. سيد محمود دعايي همان مردي كه مي‌گويد خود عهد كرده همواره يك طلبه باشد در كنار نمايندگي مجلس و حضور در روزنامه اطلاعات، يك سمت مهم ديگر هم داشته است، سفير ايران در عراق كه شايد زودتر از هر فرد ديگري احتمال وقوع جنگ را مي‌داده است. معتمد امام كه به دليل همين اعتماد شد يك طلبه سفير. هان طلبه سفيري كه در گزارش‌هاي وقت ساواك و مذاكرات امنيتي رژيم پهلوي و عراق به عنوان تنها گزينه نزديك و تاثيرگذار بر امام شناخته مي‌شده است. سيدمحمود دعايي را علاوه بر تواضع به صراحتش هم مي‌شناسند آرامش نه‌تنها در چهره‌اش كه در تحريريه تحت مديريتش هم ديده مي‌ شود. سيدمحمود دعايي اما اين‌بار در گفت‌وگو با «اعتماد» از شرايط جنگ ٣٥ سال پيش و روزهاي حضورش در سفارت ايران در عراق مي‌گويد. متن گفت‌وگوي «اعتماد» با حجت‌الاسلام والمسلمين محمود دعايي را در ادامه مي‌خوانيد.
کد خبر: ۲۸۷۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۵

آخرین مطلب