گفتوگو با منتجبنيا درباره نمايندگاني كه ميخواستند با صدام همكاري كنند
مقدمه: ۳۰ دی ۱۳۶۹ یکی از چالشیترین روزها در روابط دولت سازندگی و مجلس سوم بود؛ فردای روزی که شورای عالی امنیت ملی به ریاست حسن روحانی، در حضور آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری تشکیل جلسه داد و ایران در قبال حمله آمریکا به عراق که در ۲۶ دی در پاسخ به اشغال کویت توسط رژیم صدام آغاز شده بود، اعلام بیطرفی کرد. اما اکثریت مجلس سوم که در اختیار نیروهای خط امام بود، با این تصمیم مخالفت کردند؛ علیاکبر محتشمیپور، صدام حسین را خالد بن ولید خواند و صادق خلخالی حمله آمریکا را یک جنگ صلیبی دانست. پاسخ روحانی هم این بود که «اتوبوس دم در آماده است؛ هر کس میخواهد به صدام کمک کند، به بغداد برود!» با سخنرانی آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری که تاکید کردند «این جنگ اسلام و کفر نیست»، اعتراضات مجلس فروکش کرد.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا، رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سوم، با گذشت بیش از دو و نیم دهه هنوز معتقد است نیروهای خط امام موضعگیری درستی داشتند و مواضعشان در ادامه همان رهنمودها و مشی امام خمینی بوده است. او معتقد است بهترین کار این بود که دولت و مسئولان نظام، مجلس را در جریان تصمیمات جدید خود در سیاست خارجی قرار میدادند، شاید نمایندگان با مسئولان اجرایی هماهنگ میشدند. منتجبنیا در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» معتقد است این موضعگیری نیروهای خط امام بر اساس نگاه دفع افسد به فاسد بود و اینکه در برابر آمریکا میتوانیم با صدام همکاری کنیم.
کد خبر: ۳۰۶۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۶
غلامحسين بلنديان، معاون امنیتی سابق وزارت کشور در گفتوگو با «وقايع اتفاقيه»:
مقدمه: چشمانداز امنيتي امروز جهان بهويژه خاورميانه بر حضور بيشتر و پررنگتر ناتو حکايت دارد. اين درحالي است که با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و ازبينرفتن پيمان ورشو، عملا اين تفکر به وجود آمد که ناتو نيز خصلت نظامي خود را از دست داده و بنابراين منطقي است که برچيده شود اما اين امر نهتنها ميسر نشد بلکه راهبرد آمريکا و جهان غرب بر گسترش حوزه نفوذ جغرافيايي ناتو و توانمندسازي نيروي نظامي آن، قرار گرفت. در اين زمان مهمترين راهبرد آمريکا، تضعيف روسيه و جلوگيري از ظهور دوباره آن کشور بهعنوان يک رقيب منطقهاي و جهاني بود؛ بنابراين آمريکا گسترش ناتو را در حوزه جمهوريهاي سابق شوروي در دستور کار خود قرار داد تا بتواند قدرت ايالاتمتحده را در قفقاز و آسياي مرکزي گسترش دهد. بهاينترتيب آمريکا سعي دارد تا منافع منطقهاي روسيه را در معرض خطر جدي قرار دهد. به اين صورت در سال 1999 و در پي فروپاشي شوروي سه جمهوري سابق بلوک شرق يعني لهستان، مجارستان و جمهوري چک به ناتو پيوستند که در سال 2004 ميلادي در موج دوم گسترش ناتو به شرق، کشورهاي روماني، بلغارستان، اسلواکي، اسلووني، لتوني، ليتواني و استوني نيز وارد ناتو شدند. اين اتفاق در موازات حضور مستقيم ناتو در خاک افغانستان و عراق بود. اين گسترش درحالي صورت ميگيرد که نهتنها ناتو همچنان در ابعاد نظامي از قدرت ويژهاي برخوردار است بلکه در ابعاد ديگر سياسي، امنيتي و فرهنگي نيز آنچنان از رويکرد تازهاي برخوردار شده که شکل جديدي از تهديدات خود را براي کشورهايي که عضو آن نيستند، به ارمغان آورده است. ناتو درحالحاضر در حال افزايش سطح نفود خود در ساير مناطق جهان بهويژه بعد از جنگ داخلي سوريه و عراق و مناقشات امنيتي افغانستان است. براي تحليل دقيقتر اين مسئله «وقايعاتفاقيه» گفتوگويي را با دکتر غلامحسين بلنديان، کارشناس مسائل سياسي و امنيتی که در کارنامه خود 20 سال معاونت امنيتي وزارت کشور و دبيري شوراي امنيت کشور را دارد، داشته است که در ادامه ميخوانيد:
کد خبر: ۳۰۵۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۹