در تمام هشت سال جنگ نه عراقیها از آن دست اروند از ترس صدها اسلحه «برنو» و «ام یک» قراضه نیروهای مردمی و نیز تنها تک اسلحه کمری آقامصطفی، این ور رودخانه آمدند و نه ما از ترس هیبت این مرد.
کد خبر: ۲۹۴۰۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
روایتی خواندنی از مادر شهید محمدنوری؛
مادرشهید که چشمانش خیس است، از روزی که پسرش به جزیره مجنون رفت با بغض حرف می زند. «از آن روز تا حالا هیچ خبری از او ندارم و فقط هرچندوقت یکبار به گلزار شهدا می آیم و با مزار خالیاش حرف میزنم».
کد خبر: ۲۸۸۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۴