انقلاب اسلامی - صفحه 251

برچسب ها
دیدگاه «حکومت دموکراتیک دینی »دیدگاهی است که هرچند نمی تواند وجود حکومت دینی را نفی کند، اما با ارائه الگویی از آن ، آنچنان ماهیت حکومت دینی را استحاله می کند که جز عنوان و نامی برای آن باقی نمی ماند. در این گروه چهره های متعددی از روشنفکران وجود دارند که در سال های اخیر نظرات خود را مطرح کرده اند که ...
کد خبر: ۲۵۴۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۱

دکتر محمدرضا مرندی مقدمه: پیروزی و تداوم هر انقلابی نیازمند آن است که میان رهبران و مسئولان آن یک گفتمان اصولی و مشترک وجود داشته باشد. در اکثر نظامهایی که پس از پیروزی انقلابها شکل می‌گیرند، به تدریج گفتمانهای فرعی کنار رفته و رقابت بر سر دو یا سه گفتمان باقی می‌ماند که در نهایت یکی از آنها بر روند امور سیطره می‌یابد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که با مشارکت همه گروههای سیاسی و دینی مخالف شاه به وقوع پیوست، سلیقه‌ها و نگرشهای مختلف و گاه متعارض بر جای ماند که سالهای اولیه پس از پیروزی را در ناآرامی و نابسامانی فرو برد. نگرشهای گوناگون به اصول و آرمانهای بایسته انقلاب و اختلاف‌نظر در مورد اولویتها، در نهایت باعث شد برخی گروههای سیاسی راه خود را از انقلاب جدا کردند و برخی نیز به اقدامات مسلحانه و خرابکارانه روی آوردند؛ اما گفتمان اصلی مردم و رهبران اصلی انقلاب که مبتنی بر تحکیم و توسعه ارزشهای اسلامی بود، به زودی همه گوشه‌ها و زاویه‌ها را پر کرد و به دیدگاهی فراگیر نه تنها در سطح ایران بلکه در گستره همه جنبشهای اسلامی تبدیل شد. با این حال در راستای نیل به آنچه هدف یا استراتژی نهایی انقلاب محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد هنوز هم چه در زمینه تئوری و چه در عمل، از جمله در مسائلی از قبیل عدالت اجتماعی و مباحث مربوطه، انعطاف، بازبینی و بازشناسی‌هایی مورد نیاز باشد. از این رو، مقاله حاضر به عنوان تلاشی محققانه در جهت تبیین خاستگاههای نظری گفتمانهای اصلی مطرح شده در انقلاب اسلامی تقدیم می‌گردد، امید که مورد توجه شما واقع شود. در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی ، یکی از بحثهای مطرح در جامعه ما، تعیین گفتمان‌ اصلی انقلاب بوده است. بحث از عدالت اجتماعی و رابطه آن با توسعه اقتصادی و سیاسی و ارتباط آنها با ارزشها و اصول انقلاب اسلامی و همچنین تقدم یا تأخر رتبی و زمانی آنها نسبت به هم و نسبت به ارزشها و تعیین اولویت میان آنها در سیاستگذاریهای کلان نظام جمهوری اسلامی در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از ابعاد مختلف این بحث بوده است. گروهی از صاحبنظران بر این عقیده‌اند که عدالت اجتماعی بر توسعه اقتصادی و سیاسی مقدم است؛ زیرا در متون اسلامی به آن بیش از هر امر دیگری به عنوان اصلی‌ترین ویژگی حکومت و حاکم اسلامی تاکید شده است؛ چنانکه مهمترین ویژگی حکومت حضرت علی(ع) به عنوان یک حکومت نمونه اسلامی، عدالت آن بوده است؛ به علاوه اینکه، عدالت خود یکی از اساسی‌ترین ارزشهای متعالی اسلام و انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. متقابلا، گروه دیگری بر این عقیده‌اند که اساساً توسعه اقتصادی مقدم بر عدالت اجتماعی و حتی ارزشها است؛ زیرا توسعه اقتصادی علاوه بر این که عامل و ضامن استقلال اقتصادی و صنعتی کشور و عدم وابستگی آن به اجانب است، باعث ایجاد رفاه عمومی در جامعه می‌گردد که خود از لوازم اولیه رشد و توسعه فرهنگی و معنوی جوامع به حساب می‌آید؛ مضافا اینکه توسعه در درازمدت عدالت اجتماعی را نیز به همراه می‌آورد. در میان همین گروه، برخی نیز بر این نظرند که توسعه اقتصادی متضمن عدالت اجتماعی بوده و تحقق آن در واقع همان تحقق عدالت اجتماعی است؛ زیرا توسعه یعنی ایجاد امکانات برای همه و عدالت اجتماعی نیز چیزی جز این نیست. گروهی دیگر نیز آزادی و توسعه سیاسی را مقدم می‌دانند؛ چرا که به زعم آنان، در سایه آزادی و مشارکت سیاسی افراد است که زمینه و امکان تحقق واقعی عدالت، رفاه و معنویت ایجاد می‌شود. همچنین عده دیگری از مسئولان و صاحبنظران معتقدند که گرچه میان عدالت، توسعه (اعم از اقتصادی و سیاسی) و ارزشهای انقلاب اسلامی ذاتا تعارضی وجود ندارد، اما برخی از الگوهای توسعه اقتصادی و سیاسی با عدالت اجتماعی یا ارزشهای انقلاب اسلامی چندان هماهنگی ندارند. لذا این گروه، توسعه همراه با عدالت و هماهنگ با ارزشها را مطلوب می‌دانند. گروه دیگری نیز بر این عقیده‌اند که عدالت اجتماعی و توسعه سیاسی و اقتصادی هیچ کدام در نظام و انقلاب اسلامی نمی‌توانند به عنوان هدف اصلی مطرح باشند؛ زیرا انقلاب ما همان‌گونه که شهید بهشتی گفت: «انقلاب ارزشهاست»؛ بنابراین هیچ کدام از این مسائل نمی‌توانند و نباید به عنوان جایگزینی برای ارزشها و اصول اسلام و انقلاب مطرح شوند و یا بهانه و دستاویزی برای کم‌رنگ شدن آنها قرار گیرند؛ لذا از دیدگاه آنان اولویت با توسعه فرهنگی است. البته در این خصوص شاید بتوان دیدگاههای دیگری را نیز برشمرد، لکن در اینجا به ذکر همین مقدار بسنده می‌کنیم. ما در این نوشتار به دنبال جستجوی خاستگاه نظری این دیدگاهها و گفتمان‌ها و نقد و بررسی آنها هستیم.
کد خبر: ۲۵۳۴۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۷