ناگفتههای محمد هاشمی از درگذشت «آیتالله»
مقدمه:
«آقای هاشمی در ماههای آخر عمرشان چند باری درباره وضعیت کشور صحبت کردند و تاکیدشان این بود که مردم راهشان را پیدا کردهاند و سفارششان هم به ادامه حرکت اعتدالی بود و در برابر مردم، گروههای افراطی را در اقلیت میدیدند. براساس گفتههای ایشان و آیندهنگریای که داشتند این اقلیت افراطی نمیتوانند کاری کنند هرچند که به حضورشان ادامه میدهند».
یکسالی میشود که «ستون انقلاب» درست در کنار «معمار کبیر جمهوری اسلامی» تن به خاک سپرده است که انتظار میرفت در این ۱۲ ماه تلاش بیشتری برای زنده نگهداشتن یاد آیتالله انجام شود اما از سویی اگر دید دیگری نسبت به ماجرا داشته باشیم بعید نیست با خودمان به این نتیجه برسیم که پذیرش سخنان «آیتالله» از مقطعی از سوی برخی مدعیان کاهش یافت و پذیرش این گزاره، لزوماً نیازمند بررسی حال و روز فعلی نیست. هاشمی از سال 88، آرامآرام پا به صحنهای گذاشت که او، همانی که انگار همیشه باید با صفاتی همچون «رئیس»، «فرمانده» و «سردار» از وی یاد میشد را به جایی رساند که مخالفان، «عمود خیمه فتنه» بخوانندش، «فائزه» و «مهدی»اش را روانه زندان و بازداشتگاه کردند، آخرین خطبه نماز جمعهاش را با شعار «مرگ بر فتنهگر» همراهی کنند، حتی محسن رفیقدوست هم از در کنایه و باب رفیقدوستی در این میان سنگتمام بیندازند! و در عقلانیت او شک کنند.
هاشمی اما انگار نه آن رفتارها را میدید، نه آن شعارها را میشنید، نه آن کنایهها را به خود میگرفت و نه آن رنگعوضکردنها را به روی خود میآورد؛ راه خودش را میرفت و در هر دیدار و مناسبتی که لب میگشود بازهم همان اندیشهها و راهکارهای آشنایش را طرح میکرد و بر آنها پای میفشرد. کار حتی به «عدم احراز صلاحیت»ش در انتخابات هم رسید، اما او بازهم از کوره در نرفت. نه گلایهای کرد، نه مخالفتی نشان داد؛ تنها مردم را به حضور حداکثری در انتخابات دعوت کرد و نتیجهاش هم انتخاب نزدیکترین کاندیدا به او، یعنی حسن روحانی بود.
شخصیتی که سابقه همراهیاش با «فرمانده جنگ» به سالهای دهه ۱۳۶۰ بازمیگردد و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولتش مشابه دولتهای پنجم و ششمِ «سردار سازندگی» و مشی سیاسیاش هم وامدار «اعتدالگرایی» رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اما کم نیستند تحلیلگرانی که گمان میکنند با درگذشت هاشمیرفسنجانی، دولت روحانی هم یتیم شده و شخص رئیسجمهوری دیگر راه و رسم گذشته را فراموش کرده و مسیری تازه پیش گرفته است. مسیری که به تعبیر کسانی همچون صادق زیباکلام به حدی از تصور عمومی دور است که «باید چراغی بهدست گرفت و به دنبال روحانی پیش از ۹۶ گشت».
اما اگر پای سخنان محمد هاشمی برادر کوچکتر آیتالله بنشینیم او برایمان چنین تحلیل می کند که هنوز شش ماه از آغاز دولت دوم روحانی نگذشته است و چهار سال زمان زیادی است؛ بنابراین از حالا نمیتوان سراغ ارائه چنین نظراتی رفت و روحانی را زود به قضاوت نشست. البته تأثیرات غیاب آیتالله به همین بحثها محدود نمیشود. رفتن او به تعبیر محمد هاشمی در این مصاحبه، آنقدر «دور از انتظار و غیرمترقبه» بود که همچنان حواشیاش را ۱۲ ماه به دنبال خود بکشاند و در آستانه سالروز درگذشتش، فائزه از وجودِ ۱۰ برابر حد مجاز رادیواکتیو در بدن پدرش پرده بردارد و فاطمه هم از وجود وصیتنامهای که اینک مفقود شده سخن به میان آورد. حواشیای که به نظر نمیرسد به این زودیها سایهاش از سر ماجرای درگذشت او کنار رود.
در چنین فضایی و در نخستین روزهای ناآرامیهایی که حالا پشت سر گذاشته شده است، محمد هاشمی میزبان ما میشود و در گفتوگویش با ایسنا، هم از حالوهوای خانواده هاشمی در این یکسال میگوید، هم ماجرای راهاندازی کمپین «پشیمانیم» را تحلیل و هم نظرش را درباره تجمعات اخیر بیان میکند. او نتیجه رفتار احمدینژاد با قوه قضائیه را نه صرفاً سخنان یک فرد علیه یکی از ارکان نظام، که سرآغاز ایجاد رخنهای در کشتی جمهوری اسلامی میداند که اگر مسدود نشود، همه را باهم غرق خواهد کرد. رئیس سازمان صداوسیما در دهه ۶۰ همچنین در این مصاحبه از آغاز پروژه هاشمیزدایی در دانشگاه آزاد سخن میگوید و ابعاد آن را تشریح میکند و البته گلایههایش از رویکرد صداوسیما نسبت به برادر بزرگترش را به صراحت به زبان میآورد.
مشروح گفتوگوی محمد هاشمی با ایسنا را در ادامه میخوانید:
کد خبر: ۳۰۹۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۷
مقدمه:
بروز و ظهور تکنولوژیهای نوین ارتباطی به ویژه در فضای مجازی و دیجیتال نیاز به فرهنگ سازی و آموزش در زمینه نحوه و شیوه استفاده از این فضا را دو چندان کرده به طوری که امروز بیش از هر چیز دیگری باید به سواد رسانهای به عنوان الفبای روش زندگی در عصر جدید نگریست.
سواد رسانهای (Media Literacy) مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروز به شمار میرود.
ما برای حرکت در محیط رسانهای پیچیده امروز باید قادر به درک بهتر پیامهای رسانهای باشیم.
افراد، با سواد رسانهای قادر به کشف پیامهای پیچیدهی موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، کتابها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و سایر رسانههای مستقل خواهند شد.آنها همچنین میتوانند رسانههای خود را ایجاد کرده و در شکلگیری فرهنگ رسانهای مشارکت فعالانه داشته باشند.این امر سبب میشود مردم از حالت مصرفی خارج شده و از رسانهها به صورت هوشمندانهای بهرهمند شوند.
به طور کلی میتوان گفت سواد و دانش در هر حرفه و رشته ای، مهارت انسان را در مواجهه با مسایل و مشکلات افزایش میدهد و در این میان سواد رسانهای نقش انکارناپذیری در تشخیص افراد نسبت به مطالب مفید و غیر مفید و همچنین درست و غلط بودن محتوای رسانهها دارد.
در میزگرد خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) در ارتباط با سواد رسانهای که با حضور صدیقه ببران عضو هیأت علمیگروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه، حسن محرابی مدیرکل سابق مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیو سید تقی کمالی مشاور عالی انجمن سواد رسانهای ایران برگزار شد، حاضران دیدگاههای خود را در این خصوص بیان کردند.
مشروح این میزگرد پیش روی شماست:
کد خبر: ۳۰۹۳۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۷