آمريكا ديگر نميخواهد تسليحات اتمي «سنگ بزرگ» باشد
کد خبر: ۳۱۰۰۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
چكيده:
هدف مقاله حاضر، بررسي تواناييها و قابليتهاي هستهاي اسراييل و تحليل راهبرد بازدارندگي هستهاي اين كشور است. نويسنده با تأييد اين نكته كه اسراييل داراي توانايي هستهاي است، پيروي از سياست ابهام در خصوص سلاحهاي اتمي را منطبق با اهداف اين كشور در منطقه خاورميانه ميداند. وي سپس به مفروضات و شرايط لازم براي موفقيت راهبرد بازدارندگي توجه ميكند و بر اين اساس، علل ناكامي راهبرد بازدارندگي اسراييل در منطقه را نشان ميدهد. از اين ديدگاه، انتفاضه مسجد الاقصي و موفقيتهاي حزبالله لبنان در جنوب اين كشور از جمله مهمترين نشانههاي ناكامي اين راهبرد بوده است.
مقدمه:
بازدارندگي به عنوان عنصري از ديپلماسي يا راهبرد ملي، مفهوم نوظهوري نيست، بلكه از جمله روشهاي قديمي و عادي است كه از آغاز تمدن بشري تاكنون افراد، گروهها و دولتها آن را اجرا كردهاند. البته از زماني كه سلاحهاي هستهاي گسترش يافتهاند و قدرتهاي بزرگ بعد از جنگ جهاني دوم به اين سلاح دست پيدا كردند، اين واژه نه تنها قوت بيشتري به خود گرفته، بلكه داراي اشاره ضمني مشخصي نيز گرديده است. گرچه بحث بازدارندگي اساساً معرف روابط دو ابرقدرت پس از جنگ جهاني دوم بوده است، نبايد فراموش كرد كه بازدارندگي مختص آن دو نبوده و روابط ميان ساير كشورها را نيز در برميگيرد. در مقاله حاضر، نظريه بازدارندگي مبتني بر روابط ميان يك بازيگر و بازيگران متعدد در خاورميانه است.
در منازعه خاورميانه يكي از طرفين منازعه سلاح هستهاي در اختيار دارد و طرف ديگر كه بازيگران متعدد در اين فرايند به حساب ميآيند، فاقد چنين سلاحي هستند. با توجه به اينكه رويكرد يك كشور به سلاح اتمي در هر نقطهاي از جهان يك تصميم سياسي بسيار مهم و حساس به حساب ميآيد و چنين رويكردي توازن قوا در منطقه و جهان را برهم خواهد زد، دستيابي اسراييل به سلاح اتمي نيز توازن قوا در خاورميانه را برهم زده است. البته به دليل دستيابي اسراييل به سلاح هستهاي و انحصار آن توسط اين رژيم، بازدارندگي هستهاي به طور يك جانبه و يك سويه از سوي اين رژيم در برابر كشورهاي عربي و اسلامي خاورميانه اعمال شده است.
در خصوص راهبرد بازدارندگي هستهاي اسراييل در خاورميانه سؤالات گوناگوني مطرح است: آيا اين راهبرد در تحقق اهداف منطقهاي اين رژيم مؤثر بوده است؟ آيا اسراييل از طريق تهديدهاي هستهاي توانسته است رفتار كشورهاي عربي و اسلامي خاورميانه را در قبال خود تغيير دهد؟ آيا اسراييل با تكيه بر اين راهبرد توانسته است كشورهاي منطقه را به پذيرش صلح دلخواه خود تسليم كند؟ در صورت وقوع يك نبرد اتمي در خاورميانه كداميك برنده نهايي خواهند بود؟ با توجه به واقعيتهاي موجود در خاورميانه و شرايط خاص جغرافيايي و جمعيتي منطقه ميتوان گفت كه راهبرد بازدارندگي هستهاي اسراييل شكست خورده است.
براي پاسخ به سؤالات فوق و اثبات فرضيه موردنظر، ابتدا به توان هستهاي اسراييل خواهيم پرداخت و سپس اهداف راهبردي اسراييل در خاورميانه بررسي خواهد شد. در بخش ديگر مقاله ضمني بررسي علل رويكرد اسراييل به گزينه هستهاي، به ارزيابي راهبرد بازدارندگي هستهاي اسراييل با توجه به مفروضات و شرايط بازدارندگي خواهيم پرداخت.
كليدواژهها: منازعه اعراب و اسراييل، راهبرد بازدارندگي، سياست ابهام هستهاي، توان اتمي، انتفاضه
کد خبر: ۲۸۵۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶