شهید - صفحه 64

برچسب ها
آتش پاتک‌های حجیم دشمن در عملیات خیبر نقطه به نقطه جزایر مجنون را شخم می‌زد. در کنار سنگر ستاد لشکر، سنگری بود که چند نفر از همرزما‌ن تخریب‌چی در آنجا بودند. برای ایجاد موانع و تخریب دژها به مهمات نیاز بود. با سعید حرمی تماس گرفتم و گفتم: «مهمات لازم را بریز پشت وانت واحد؛ بعد سیدمجتبی پیموده را هم همراهش کن و با یک هلیکوپتر شینوک بفرستش بیاد.» به خاطر آتش دشمن و شرایط جزایر مجنون راه زمینی برای انتقال مهمات امن نبود...
کد خبر: ۳۵۷۸۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۳

حبیبه آقایی پور/ دخترها لطیف‌ترند، عزیزکم! برای همین است که هیچ قلبی نبوده که پریشان آن دخترکِ گوشواره قلبیِ صورتی‌پوش نشده باشد. تو اما پسری، مردی! هشت سالت شده بود. شاید از دو سه هفته قبل هی توی‌ خانه می‌پرسیدی: «دقیقا چند روز مونده تا تولدم؟» و بعد تأکید می‌کردی که دوست داری کیک تولدت پاری‌سن‌ژرمن باشد. هرچند مادرت شنیده بود که آرام به دوستت گفته بودی: «من دیگه مسی رو دوست ندارم. شنیدم به اسرائیلی‌‌ها کمک کرده.»
کد خبر: ۳۵۵۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۲

پربیننده ترین