گفتوگو با مهدي تديني، مترجم و پژوهشگر درباره نسبت افراطگرايي و محافظهكاري جديد
مقدمه: ماركس و انگلس، مانيفست مشهورشان را چنين آغاز كردند: «شبحي در حال تسخير اروپاست: شبح كمونيسم». حالا روشنفكران از صداي گامهاي خزنده و آرام روح سرگردان ديگري سخن ميگويند كه اينبار نه فقط اروپا كه سراسر جهان را تهديد ميكند: فاشيسم. شاهد مثال نيز ظهور راستافراطي در اروپا، مساله برگزيت، رشد افراطگرايي و قدرت گرفتن ترامپ در امريكاست. اما آيا آنچه در حال ظهور و بروز است، همان فاشيسم است، در مقياسي به مراتب گستردهتر و نگرانكنندهتر، آيا گريز از ميانه سياست به افراط و تفريط راستگرايي و چپگرايي راديكال و سر برآوردن عوامفريبان در سياست را ميتوان مشابه آنچه در دهههاي آغازين سده بيستم رخ داده، ارزيابي كرد؟ آيا تودهها يا همان اكثريت هميشه خاموش نگه داشته شده بار ديگر به دنبال منجياني چون هيتلر و موسوليني، گيرم با شمايل مضحك ترامپ هستند؟ آيا روشنفكراني كه سياستزدگي خلقها و رجوع شان به پوپوليستها را مترادف با ظهور فاشيسم و نازيسم ارزيابي ميكنند، نگراني بيجايي ندارند؟ فاشيسم چه بود و از دل چه شرايطي سر بر آورد؟درباره فاشيسم پژوهي و نظريات مربوط به فاشيسم آثار كمي در فارسي موجود است، مثلا يك كار كلاسيك بهيموت نوشته فرانتس نويمان است كه سالها پيش محمدرضا سوداگر آن را ترجمه كرده بود. خوشبختانه در سالهاي جديد مهدي تديني چندين اثر در اين زمينه ترجمه و تاليف كرده است مثل فاشيسم و كاپيتاليسم: نظريههايي درباره خاستگاهها و كاركرد اجتماعي فاشيسم (ماركوزه و ديگران)، جنبشهاي فاشيستي نوشته ارنست نولته و نظريههاي فاشيسم نوشته ولفگانگ ويپرمان. اتفاقهاي اخير در سياست بينالملل بهانهاي شد كه به بازنگري نظريه فاشيسم با او بپردازيم.
کد خبر: ۲۹۹۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۵
کد خبر: ۲۹۹۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۷