دردناک بودن موضوع آنجایی است که بان کی مون به عنوان رئیس سازمان ملل منافع ملل مختلف را تأمین نمی کند بلکه به دنبال تأمین منافع کدخدا است. آخر او پست خود را مدیون کدخدا و اربابان دلار می داند نه ملل پابرهنه ای که این روزها زیر آتش و گلوله روزگار سپری می کنند.
استراتژی پسابرجامی امریکا در قبال ایران:
نیکلاس برنز میگوید: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و جانشین او و یا حتی جانشین رئیسجمهور بعد از اوباما، باید تلاش کند قدرت ایران را در منطقه مهار کند... بنابراین ما باید قدرت دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی خود را برای انسداد ایران در شرایط فعلی و مهار قدرت این کشور در منطقه در سالهای آینده به کار بریم... استراتژی مؤثرتر و هوشمندانهتر، فشار به آنها از طریق مذاکرات است.»
دولت سوريه براي تحت فشار قرار دادن صدام در جنگ تحميلي، لولههاي نفتي كه نفت عراق را به ساحل سوريه در كناره درياي مديترانه براي صادرات منتقل مينمود، قطع كرد و اين اقدام علاوه بر فشار ديپلماتيك، فشار اقتصادي زيادي بر رژيم صدام وارد نمود.
اینکه رئیسجمهور آمریکا به صراحت میگوید ایران در راستای عمل به روح توافق باید گام بردارد تا بتواند به جامعه به اصطلاح جهانی امریکایی ملحق شود، منظوری جز تغییر رفتار ایران ندارد و به عبارت دیگر ایران باید بهگونهای رفتار کند که مورد اقبال و پسند کاخ سفید قرار گیرد.
اگر ما مناسبات داخلی خود را در انتخابات آینده مدیریت بکنیم و مناسبات منطقه ای خود در عراق و سوریه را در دست بگیریم و این پیچ منطقه ای را رد کنیم؛ نظم منطقه ای تغییر کرده و ایران قدرت بلامنازع منطقه ای و فرامنطقه ای خواهد شد.
امروزه اروپا و آمريكا را مي توان به عنوان يك « همكار رقيب » دانست كه مفهوم آن رقابت و همكاري در مسائل مختلف بين المللي است. با توجه به روابط ديرينه و عميق اتحاديه اروپا با آمريكا، اگر هم در مواردي تضاد مهمي بين آمريكا و اروپا بوجود آيد، سرانجام در استراتژي، اين دو بازيگر از يكديگر حمايت مي كنند.
هدفگذاری دشمن روی موضوعاتی از قبیل: توانایی اقتصادی ایران، قدرت نظامی و موشکی، نوآوری های علمی و فنی، همگی با هدف کنترل ایران و جلوگیری از هژمون شدن ایران در منطقه انجام میشود.
وجود جمهوری اسلامی اساساً تهدیدی برای تمدنهای انسان محورانه و اومانیستی است. مجموعه تمدنی غرب به جمهوری اسلامی ایران به دید یک دشمن تمدنی مینگرد و تا نابودی انقلاب اسلامی به چیز دیگری راضی نخواهد شد.
بر اهمیت تنگه هرمز همین بس که بیش از دو سوم نفت مورد نیاز دنیا از این تنگه می گذرد و دومین تنگه پرتردد بین المللی است. هر روز حدود 16.5 الی 17میلیون بشکه نفت خام توسط نفت کش های دنیا از این آبراه می گذرد.حدود 68% ذخایر شناخته شده نفت و گاز دنیا در خلیج فارس قرار دارد.