در زمان وقوع هر جنگ یا دشمنی علیه هر ملتی عموماً نخبگان آن کشور سعی میکنند با فهم درست علت اصلی دشمنی ها، برای مقابله تاکتیکهای مناسبی اتخاذ کنند تا بتوانند خطرات را کاهش داده و کسب منافع را به حداکثر برسانند. در صورت عدم فهم درست علت دشمنی، چه بسا با انتخاب راهبرد نادرست، زمینه شکست بوجود آید. بنابراین برای درک بهتر هر پدیده در عرصه روابط بین الملل باید به علت اصلی وقوع این پدیده ها توجه نمود. با درک و فهم صحیح علت واقعی دوستی ها و دشمنی ها میتوان تحلیل درست و در نهایت راهبرد درستی را در مقابل حریفان اتخاذ کرد.
در شرایط کنونی و بعد از امضای توافقنامه برجام، از دشمنی غرب با انقلاب اسلامی ذرهای کاسته نشده است. آیا واقعاً ترس غرب از دستیابی ایران به بمب اتمی دلیل تمامی فشارهای یک دهه اخیر بود؟ اگر اینگونه بود، حال که برجام حاصل شده و کشورهای 5+1 پذیرفتهاند حق هستهای ایران را در سطح مفاد برجام به رسمیت بشناسند، حال چرا باز ایران را تهدیدی برای جامعه بینالملل شمرده و کارشکنیهای فراوانی را در اجرای برجام از خود نشان میدهند.
بعد از امضای برجام، آیا این ترس برطرف نشده است؟ ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از حدود 11هزار کیلوگرم به 300 کیلوگرم کاهش یافته است. دستگاههای سانتریفیوژ ایران از 19000 عدد به حدود 6000 عدد کاهش یافته است. قلب راکتور آب سنگین اراک خارج شده و با بتن پر شده است . تأسیسات زیر زمین فوردو به آزمایشگاه (شما بخوانید موزه) تبدیل شده است. حتی قرارداد فروش ذخایر آب سنگین ایران با قیمت ناچیزی نیز بسته شده است. آیا هنوز ترس غرب از برنامه هسته ای ایران برطرف نشده است؟
امروز شاهدیم علی رغم قبول محدودیتهای بسیار و اجرای تمام تعهدات از جانب ایران ، آمریکائیها علاوه بر عمل نکردن به تعهدات ناچیزشان در قالب برجام و نادیده گرفتن روح برجام! میلیاردها دلار از اموال ملت ایران را نیز به سرقت میبرند.
حال سوال اساسی این است آیا واقعاً علت اصلی دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی ایران ، موضوع هسته ای است؟ ملت ایران توطئه های آمریکا در دهه اول عمر انقلاب اسلامی یعنی حمایت از جدایی طلبان و منافقین برای ضربه زدن به انقلاب و مردم، حمایت از صدام برای حمله به ایران، تحریم های ظالمانه اقتصادی( داماتو)، تبلیغات رسانه ای و فرهنگی شدید علیه انقلاب، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و صدها جنایت دیگر را بخوبی به یاد دارند. آیا علت این دشمنی ها در دهه اول انقلاب هم به بحث هسته ای مرتبط بود؟
در پاسخ باید گفت اساساً در آن برهه زمانی، ایران به تکنولوژی هسته ای دست نیافته بود. ایران توان ساخت موشک قاره پیما را نداشت. حزب الله یا حماس هنوز به وجود نیامده بودند. ولی با این حال از روز اول پیروزی انقلاب در ایران، شاهد دشمنی مجموعه تمدنی غرب به سرکردگی آمریکا هستیم که تا امروز نیز بی وقفه ادامه داشته است.
براستی دلیل اصلی این دشمنی چیست؟ جمهوری اسلامی ایران چه تفاوتی با جمهوری اسلامی گامبیا و جمهوری اسلامی موریتانی یا افغانستان و پاکستان دارد؟ پاسخ درست، مستدلل و منطقی به سوالهای فوق و فهم علت اصلی دشمنی دشمن میتواند ما را در نوع مواجهه با دشمن یاری کرده و تضمین کننده آینده انقلاب باشد.
ماهیت انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر اصول اسلام انقلابی است. اسلام انقلابی که یک جنبه اثباتی و یک جنبه نفی کننده دارد. اسلام انقلابی حاکم در ایران با ظلم و ظالم سر سازش ندارد. مدافع مظلومان است. به دنبال پیشرفت همراه با عدالت است. اسلام انقلابی به دنبال استقلال و آزادی از چنگال استکبار است و در این راه فرزندان خود را فدا کرده است. اسلام انقلابی به دنبال کسب قله های دانش است، نه دنباله روی در دانش. اسلام انقلابی به دنبال احیای ارزشهای دینی است نه سکولاریسم و اباحی گری سیستماتیک. به دنبال مبارزه با فساد است و برخورد با دانه درشتها و آقازاده هاست. اسلام انقلابی به دنبال اثبات جایگاه و ارزشهای رفیع زنان در جامعه است نه استفاده ابزاری از آنها. اسلام انقلابی به دنبال احیای هویت انسانی بشریت اسیر در نفسانیات است، هویتی که بازگشت به ربوبیت و حرکت در مسیر سعادت اخروی را نوید میدهد.
ساحت نفی کنندگی انقلاب اسلامی تمام اصول مذموم تمدنی غرب را نفی میکند و اثبات کننده ارزشهای ناب اسلامی در عرصه اجتماعی و فردی است. بنابراین مسئله ما با غرب مسئله هست و نیستهاست. مسئله مرگ و زندگی است. وجود جمهوری اسلامی اساساً تهدیدی برای تمدنهای انسان محورانه و اومانیستی است. مجموعه تمدنی غرب به جمهوری اسلامی ایران به دید یک دشمن تمدنی مینگرد و تا نابودی انقلاب اسلامی به چیز دیگری راضی نخواهد شد.
با وجود تمام دشمنی های دشمنان، در ساحت اثبات و بروز و ظهور توانمندی ها نیز انقلاب اسلامی ایران توانسته است در حوزه های مختلف اعم از عرصه های علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی خود را اثبات کند و امروزه با تثبیت الگوی انقلاب اسلامی ایران شاهد نشر این الگوی فکری و اندیشهای در بین ملل منطقه و در میان مسلمانان هستیم. امروزه درخشندگی این الگو به حدی است که حتی ملتهای غیر مسلمان نیز در برابر اصول آن سر تعظیم فرود میآورند و آن را تحسین میکنند. از جمله این اندیشهها دفاع از مظلوم و نفی ظالم است که در یک مورد آن، در سال روز قدس شریف، مردم سرتاسر جهان به آن لبیک گفته و در راهپیمایی بر علیه رژیم صهیونیستی شرکت میکنند.
قطعاً آرمانهای انقلاب اسلامی ظرفیت جهانی شدن دارد و در صورت تبدیل آن به الگوهای جهانی، به سرعت جایگزین اصول نظام لیبرال دموکراسی حاکم خواهد شد. جنبشهای موسوم به وال استریت، برخلاف اصول لیبرال دموکراسی و شمّهای از آرمان مقابله با ظالم برگرفته شده از آرمان انقلاب اسلامی است که بیش از پیش لرزه بر اندام غرب زده و نوید حقطلبی ملتهای مظلوم در آمریکا و کشورهای اروپایی را میدهد.
بنابراین علت دشمنی مجموعه تمدنی غرب با انقلاب اسلامی در نوع اسلام حاکم در ایران است. اسلام انقلابی، جمهوری اسلامی ایران را از جمهوری های اسلامی گامبیا و موریتانی و افغانستان و یا هر حکومت به ظاهر اسلامی در جهان متمایز میسازد. غرب به خوبی این مسئله را درک کرده است و دشمنی همیشگی آمریکا با ایران اسلامی در همین راستا قابل تحلیل است. تا زمانی که حکومت ایران بر اصول اسلام انقلابی تأکید دارد، این دشمنی ها ادامه دارد و جای تعجب از کسانی است که در داخل با درک این واقعیت، باز آشتی با کدخدا را مطرح میکنند و وقعی به نفی و استحاله شدن اسلام انقلابی در این مسیرنمینهند و با دیپلماسی لبخند و اسلام اردوغانی به دنبال تنش زدایی با دشمن قسم خورده اسلام انقلابی هستند.