روز 23 مرداد 1384، محمود احمدینژاد که در نخستین و تنها انتخابات ریاست جمهوری 2 مرحلهای کشور به پیروزی رسیده بود، در نامهای خطاب به غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم، فهرست وزرای پیشنهادی خود را معرفی کرد.
معرفی محمدحسین صفارهرندی، سردبیر سابق روزنامه کیهان به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همان ابتدا با واکنشهای مختلفی از سوی جامعه فرهنگ و هنر و مطبوعات کشور واقع شد.صفارهرندی که سال 1332 در تهران زاده شده، نخست در رشته راه و ساختمان در دانشگاه علم و صنعت تهران و سپس در دانشکده فرماندهی و ستاد درس خوانده و دوره نظری مدیریت استراتژیک را نیز طی کرده است.او در دوره مدیریت خود چنان که از اخبار و نوشتهها برمیآمد در چالش دائم با تیم مشاوره هنری رئیسجمهوری بود، چنان که در یکی از آخرین اظهارنظرهای مشاور هنری محمود احمدینژاد میتوان تقابل این 2 خط فکری را دید.
جواد شمقدری در نشست هیات اسلامی هنرمندان با بیان اینکه دولت مصمم است در حوزه فرهنگ کارهای جدی و بنیادین انجام دهد، به نگاه باز و دیدگاههای روشن دکتر احمدینژاد در مباحث و موضوعات فرهنگی اشاره کرد و گفت: متأسفانه در گذشته با تأکید و توجه بیشتر به مواضع سیاسی و دیدگاههای اقتصادی رئیسجمهور، کمتر فرصت برای تبیین نقطه نظرات فرهنگی ایشان که بسیار دقیق، عمیق و روشنبینانه است، وجود داشته است.
وی افزود: نگاه رئیسجمهور در بخش فرهنگ، حرکت به سمت برنامههای ایجابی است، نه محدودسازی و پلیسی کردن فضای فرهنگی.خبر ایسنا دراینباره حاکی است، در این جلسه پیشنهادهای متعددی درباره شیوه مدیریت فرهنگی کشور در دولت دهم ارائه شد که بخش عمده آنها به بحث نحوه نظارت بر فعالیتهای فرهنگی هنری، واگذاری مسوولیتها به اهالی فرهنگ، انسجام، هماهنگی، ادغام و اصلاح ساختار نهادهای فرهنگی هنری، تبیین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، نقش و جایگاه یارانه در بخش فرهنگ و... اختصاص داشت.در این جلسه مطرح شد مدیریت فرهنگی باید میدان را برای خودش بزرگتر ببیند و گستره فعالیتهای فرهنگی هنری را نه تنها ایران فرهنگی، بلکه کل جهان اسلام و مستضعفان جهان در نظر بگیرد. برای این کار ضروری است وزارتخانهها و سازمانهای فرهنگی و حتی صداوسیما هماهنگی مدونی با یکدیگر داشته باشند.
همچنین بیان شد توجه به سلیقهها و نقطهنظرات متفاوت و متنوع اقشار مختلف کشور، وظیفه اجتنابناپذیر مدیریت فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جدید است.
در این جلسه توسط برخی حاضران پیشنهاد شد جایگاهی مثل معاونت فرهنگی رئیسجمهور میتواند نقش هماهنگ کردن بین دستگاههای فرهنگی را ایفا کند و از موازیکاریها و مدیریتهای دوگانه و چندگانه بر امور فرهنگی هنری بکاهد.
سرمایهگذاری جدی روی تقویت زیرساختهای فرهنگی از دیگر موارد مطرح شده در این جلسه بود و تدوین طرح تحول فرهنگی در کنار طرح تحول اقتصادی.
محمدحسین صفارهرندی در دوره 4 ساله مدیریت خود سیاستهایی را به اجرا گذاشت و در حوزههای مختلف فرهنگ، هنر و مطبوعات دست به اقداماتی زد که با واکنشهای مختلفی از سوی فعالان این حوزه روبهرو شد.
آنچه میخوانید گزارشی است که در آن برخی هنرمندان و اهل فرهنگ، عملکرد 4 ساله این وزیر کابینه احمدینژاد را در حوزههایی غیر از سینما و موسیقی مورد تجربه و تحلیل قرار دادهاند.
نویسندگان از عملکرد صفارهرندی میگویند
کامران پارسینژاد، داستاننویس و منتقد ادبیات داستانی با اشاره به این که از وزارت ارشاد توقع میرود جریانساز باشد، میگوید: منتقدان و تحلیلگران در موارد زیادی به مسوولان وزارت ارشاد پیشنهادهایی برای تحقق این امر دادهاند که اجرا نشد. باید برای این که جریانی سالم و متفاوت در حوزه فرهنگ و هنر داشته باشیم و همه نویسندگان و نه تنها یک گروه خاص تحت پوشش این وزارتخانه باشد سلسله نشستهایی برای آسیبشناسی ترتیب دهند.
وی معتقد است باید برگزاری جشنوارههایی نظیر فصل، گام اول، پروین اعتصامی، جلال آلاحمد و... و تاثیرگذاری آنها در عمل بررسی شود.
پارسینژاد در ادامه میگوید: من خودم پیشنهاد کردم آثار ارزشمند ادبیات داستانی توسط دولت ترجمه شود، چرا که به دلیل حجم آثار ترجمه نشده فارسی، ترجمه این آثار هزینه زیادی دارد و باید دولت در این عرصه وارد شود، در حالی که وزارت ارشاد هیچ طرح و هیچ نهادی در این خصوص ندارد.
به گفته این داستاننویس، با آن که در 4 سال گذشته شعارهای زیادی در حوزه دفاع مقدس داده شده است، در عمل وزارت ارشاد یک جشنواره هم دراینباره برگزار نکرد و جز کمکهای جانبی با بنیاد دفاع مقدس کاری نکرد.
وی اگرچه طرحهایی نظیر 100 شعر و 100 داستان را با نگاه مثبت ارزیابی میکند، اما میگوید: مساله این است در ایران نهادی که تحلیل و ارزیابی و شناسایی جریانها را صورت دهد وجود ندارد. ما دایرهالمعارفی که تاثیرات جامعه و اقتصاد بر ادبیات و برعکس را بررسی کند نداریم، این نقیصه در وزارت ارشاد وجود دارد که اگرچه کتابهای زیادی در کشور ما ترجمه میشود، این وزارتخانه نهادی برای رصد کردن جریانهای ادبی غرب و تشخیص این که کتابها تا چه حد در راستای سیاستهای استعماری است، ندارد.
محسن مومنی نیز شخصیت محمدحسین صفارهرندی را مثبت میداند و میگوید: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بسیاری از اعضای کابینه تفاوت دارد و کسی باید وزیر این وزارتخانه باشد که در بین علما، انقلابیون، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مقبولیت داشته باشد، چرا که در غیر این صورت ممکن است بحرانهایی ایجاد شود. به گفته وی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برخلاف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باعث نگرانی علما و مراجع و انقلابیون نشد.
مومنی در عین حال عملکرد صفارهرندی را به خاطر تعلل در تصمیمگیریها و به خرج دادن نجابت زیاد در برابر دخالتها در کار وزارتخانه قابل خردهگیری میداند. وی با اشاره به اقبال مخاطبان به ادبیات دفاع مقدس، رونق گرفتن دوباره ادبیات کودک و نوجوان، شجاعت در ورود به موضوع حذف یارانه کاغذ، ساماندهی نمایشگاه کتاب تهران، راهاندازی جشنواره شعر فجر، ساختن سالنهای سینما و... را از جمله عملکردهای قابل دفاع و برجسته وزیر کنونی فرهنگ و ارشاد اسلامی میداند.
مومنی بخشی از مشکلات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را یکسان نبودن توقعات جامعه، نمایندگان مجلس و حتی رئیسجمهوری با وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میداند.
وی میگوید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تولیدکننده در عرصه ادبیات و هنر نیست، اما هرجا عملکرد ناصوابی میبینیم وزارت ارشاد را مسوول آن میدانیم. در ضمن بدنه وزارت ارشاد شجاعت تکان خوردن ندارد و در این 30 سال نیز آنها بودهاند که وزیر را جلو میبردهاند.
مومنی نکتهای دیگر را نیز درباره وزارت ارشاد این هیات دولت مورد توجه قرار میدهد و میگوید: در کابینههای گذشته از جمله کابینه مقام معظم رهبری، درکنار رئیسجمهور که خود شخصیتی فرهنگی بود، شخصیتهای فرهنگی دیگری نیز در ترکیب هیات دولت حضور داشتند، اما این دولت نسبت به دولتهای گذشته از کمترین عناصر فرهنگی برخوردار بود.
رضا رئیسی، داستاننویس به چینش نیروهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توجه کرده و میگوید: من با جوانگرایی مخالف نیستم، اما باید دید این نیروهای جوان که در وزارتخانه به کار گرفته شدهاند تا چه میزان توانستهاند تجربه را به جای تب و تاب احساسی بودنشان بنشانند و قوه سره از ناسره را داشتهاند.
وی نگاه سیاسی به حوزه فرهنگ را مهمترین نقطه ضعف وزارت ارشاد اسلامی در دوره فعلی میداند و میافزاید: دستهبندی افراد برای کار کردن باعث میشود دیگر به جنس کار اهمیت ندهیم، بلکه جنس آدمها مهم شوند. به گفته وی این که دولت از فیلمی مانند اخراجیها که به عقیده وی مروج فرهنگ لمپنی است بیش از حد حمایت کرده و آن را تا حد فیلمهای کلاسیک سینمای ایران بالا بردهاند ناشی از همین نگاه است.
رئیسی، گسترش این نوع نگاه را در حوزه ادبیات باعث حمایت دولت از کسانی میداند که به جای خلق اثر، کتابسازی میکردند و این نوع نگاه در حمایت از برخی جشنوارهها، عدم حمایت از جایزههای کتاب دیگر و جایزه دادن به گروهی نویسندگان و کتابها میتوان دید.
به گفته این داستاننویس، ادعاهای مسئولان وزارت ارشاد در افزایش تولیدات، اهمیت دادن به حرکت در سطح به جای حرکت در عمق است.رئیسی با بیان این که در حوزه فرهنگ و هنر با آدمهایی مثل کبریت بیخطر روبهرو نیستید، میگوید: در این دوره رسالت هنرمند بودن که نقد جامعه است، گم شد. به همین دلیل مسوولان آدمهای چاپلوس را میپسندیدند تا کمکاری و نابلدیهایشان دیده نشود.
شاعران راضیاند
پرویز بیگیحبیبآبادی، شاعر، عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر طول 4 ساله اخیر را مثبت و موفق میداند.
بیگیحبیبآبادی برای این اعتقاد هم دلایل متعددی را عنوان میکند، وی به راهاندازی و برگزاری جشنواره شعر فجر در طول این 4 سال اشاره میکند و میگوید: 27 سال جای توجه و برگزاری جشنواره شعر فجر خالی بود که خوشبختانه در این 4 سال مورد عنایت قرار گرفت و با شکوه ویژهای برگزار شد.
شاعر «یاران چه غریبانه» در ادامه میافزاید: راهاندازی جوایزی مانند کتاب فصل، گام اول، جایزه ادبی پروین و جایزه جلال آلاحمد از دیگر فعالیتهایی بود که در این 4 سال رخ داد که باز هم نمایانگر توجه ویژه ارشاد به شعر و ادبیات است.
بیگی همچنین چاپ بیش از 300 مجموعه شعر و داستان با حمایت وزارت ارشاد را دیگر دلیل تایید توجه ارشاد به ادبیات عنوان میکند و این کار را بیسابقه میداند و میگوید: چاپ مجموعهای منسجم و تقریبا جامع توسط ارشاد در 30 سالگی انقلاب اسلامیحرکتی بسیار خوب و تاثیرگذار بود. حرکتی که محدودیتی هم در بر نداشت و به نوعی یک الگوسازی برای چاپ کتاب شعر و داستان بود و این الگو حتی در قراردادهایی که بسته شد نمایان است بهگونهای که بعد از چند چاپ، دوباره امتیاز آن به شاعران و نویسندگان واگذار میشود.
بیگی همچنین توجه ویژه به شعر جوان، شعر کودک و نوجوان و شاعران استانها و شهرستانهای مختلف کشور را از دیگر ویژگیهای سالهای اخیر میداند و تاکید میکند: معاونت فرهنگی وزارت ارشاد کارنامه قابل قبولی دارد و امیدوارم این راه با توانی مضاعف ادامه پیدا کند.
وی در پایان با اشاره به رضایت اغلب شاعران و نویسندگان از وزارت ارشاد میگوید: من اطلاع دقیقی از دیگر معاونتها و حوزههای دیگر ندارم اما فکر میکنم بالای 90 درصد اهل قلم و بویژه شاعران متفق القول از عملکرد و توجه ارشاد به شعر و ادبیات رضایت داشته باشند. استاد حمید سبزواری هم در ابتدای سخن در رابطه با عملکرد وزارت ارشاد میگوید: من در 4 سال اخیر خیلی وارد کارهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشدم و معتقدم اصولا خوبی و بدی شعر و ادبیات چندان ارتباطی با ارشاد ندارد.
سبزواری میافزاید: البته نباید خدمات فراوانی که در طول این 4 سال به شاعران ارائه شد را نادیده گرفت و این خدمات کاملا محسوس و واضح است.
این شاعر پیشکسوت در ادامه تاکید میکند: البته انتظار ما این است که به مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از این توجه شود و نگاه فرهنگی در تمام تصمیمها دیده شود.
سبزواری همچنین معتقد است مهمترین عملکرد ارشاد باید ایجاد زمینه برای فعالیت هرچه بهتر نویسندگان، شاعران و هنرمندان باشد که در این رابطه دولت نهم و وزارت ارشاد تا حدودی موفق بوده است.
وی با اشاره به تماسهای مکرر ارشاد با او در ارتباط با حمایت از آثارش گفت: البته کوتاهی از من بوده است که شعرهایم را در اختیار آنها قرار ندادم و در حال جمعآوری آثارم هستم تا در مجموعه شعرهایی که ارشاد چاپ کرده، قرار گیرد.
برآیند مثبت در هنرهای تجسمی
عملکرد 4 ساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه هنرهای تجسمی را میتوان از ابعاد مختلف بررسی کرد، اما به برآیند تمامی این اتفاقات میتوان با نگاهی مثبت نگریست.
غلامعلی طاهری، استاد برجسته نقاشی کشورمان با بیان این مطلب میگوید: در 4 سال گذشته روند توسعه یافتگی در حوزه هنرهای تجسمی شتاب چشمگیری گرفته است که بخش اعظمی از آن به افزایش حجم فعالیتهای تجسمی برمیگردد که طی 2 یا 3 سال اخیر رخ داده است.
طاهری میگوید: نگاهی به آمار بازدیدکنندگان مراکز هنری نمایشگاهی در سالهای اخیر بخوبی نشان میدهد مسئولان حوزه تجسمی در این امر موفق بودهاند.
وی در ادامه از افزایش فعالیتهای برونمرزی در حوزه تجسمی یاد کرده و میافزاید: یکی دیگر از مسائلی که کارنامه چند ساله را موفق جلوه میدهد بحث قانونگرایی و توجه به قوانین مدون وزارت ارشاد است که این حوزه را به سمت تدوین آییننامهها و ضوابطی پیش برد که تاکنون بیضابطه بودهاند.
او در پایان از جوانگرایی و توجه به نوجوان در کنار بحث تمرکززدایی فعالیتهای هنری از پایتخت به عنوان دستاوردهای بزرگ چند ساله اخیر در کارنامه وزارت ارشاد سخن میگوید.
همچنین ساعد نیکزاد، از عکاسان برجسته کشورمان نیز درخصوص عملکرد 4 ساله وزارت ارشاد میگوید: هرچند این بخش از موفقیتهای زیادی در چند سال اخیر برخوردار شد، اما هنوز اقتصاد هنر در 4 سال اخیر آنطور که باید به چرخش درنیامده است.
نیکزاد میگوید: در چند سال اخیر جرقههایی درخصوص اقتصاد هنر زده شده، اما هنوز امنیت روانی برای هنرمند در این زمینه ایجاد نشده است. به عقیده نیکزاد، اقتصاد هنر باید چارچوبی داشته باشد تا به سمت عملگرایی پیش رود.
این هنرمند عکاس اما توجه به دوسالانههای هنری و برگزاری منظم آنها را از دستاوردهای چند سال اخیر در حوزه هنرهای تجسمی میداند و میگوید: برنامهریزیهای دقیق و برگزاری منظم دوسالانههای هنری که تا پیش از این نامنظم برگزار میشدند یکی از مهمترین مسائلی است که نمیتوان از آن بسادگی گذشت.
وی میافزاید: حضور پررنگ جوانان در فعالیتهای هنری از دیگر مسائلی است که در چند سال اخیر رونق گرفته است. او در این زمینه به حضور گسترده جوانان در دوسالانه عکس گذشته اشاره میکند و میگوید: سیاست تمرکززدایی از فعالیتهای هنری که با نمایش آثار دوسالانه عکس در یزد همراه بود، یکی از مهمترین مسائلی است که شروع آن در چند سال اخیر آغاز شد و اگر به عنوان یک شعار به آن نگاه نشود و ادامه یابد میتوان از آن به عنوان یک دستاورد در حوزه هنرهای تجسمی یاد کرد.
اما به عقیده محمدعلی رجبی، هنرمند نگارگر و پژوهشگر هنری، جوانگرایی و توجه به هنر جوانان مهمترین دستاورد وزارت ارشاد در چند سال گذشته است.
رجبی میگوید: یکی از مهمترین کارهای حوزه تجسمی در چند سال اخیر هدایت مسیر صحیح هنرهای تجسمی به سمت درست بوده است که تا پیش از آن برخی از افراد آن را به بیراهه میکشاندند. او میافزاید: برنامهریزیهای صورت گرفته در این خصوص نیز به سمت توسعه هنرهای تجسمی پیش رفته است تا جایی که زمینهسازیهایی نیز مانند برپایی اکسپوهای فروش آثار هنری نیز برای رشد اقتصاد هنر صورت گرفت.
او میگوید: توجه به آموزش هنر نیز در حوزه هنرهای سنتی مانند نگارگری نیز در سالهای اخیر رشد پیدا کرده که این مساله نیز از نکات مثبت فعالیت حوزه هنرهای تجسمی در سالهای اخیر است.
تجدیدی در چند حوزه از تئاتر
عملکرد 4 سال گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه تئاتر، در پارهای موارد نشان از پسرفت و در برخی عرصهها حاکی از چند قدم پیشرفت است.
در بررسی کارنامه تئاتری دولت نهم، علیرضا خمسه بیمقدمه به سراغ امور ریشهای میرود و میگوید: متاسفانه در 4 سال گذشته، مدیران و مسوولان فرهنگی کشور به تئاتر به عنوان یک ضرورت اجتماعی و هنری نگاه نکردند، چرا که متاسفانه معنای حقیقی تئاتر هنوز در ذهن بسیاری از آنان شکل نگرفته است.
این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما با اشاره به این که خطاهای گذشته در این 4 سال هم تکرار شده است، میافزاید: هنوز هم بسیاری از مسوولان، تئاتر را تنها تا حد پر کردن اوقات فراغت مخاطبان ارزشگذاری میکنند و آن را جدی نمیگیرند. برای همین است که تالار جدیدی ساخته نمیشود. بسیاری از سالنها به بهانه تعمیر، ماهها تعطیل میشوند و تالارهایی مثل وحدت و سالن اصلی تئاتر شهر برای مراسم گوناگون غیرهنری مورد استفاده قرار میگیرند.
وقتی از حسین مسافر آستانه هم درباره کمبودها و کاستیهای عرصه تئاتر در 4 سال گذشته میپرسیم، او نیز ابتدا انگشت بر غفلت مدیران و مسوولان در ساخت سالنهای جدید میگذارد و تاکید میکند: متاسفانه در دولت نهم نیز مثل دولتهای قبلی در عرصه ساخت تالارهای نمایشی اتفاق جدیدی نیفتاد و این معضل که سالهاست دامن تئاتر را گرفته، همچنان باعث میشود بخش عمدهای از اهالی هنرهای نمایشی بویژه جوانان فرصت هنرنمایی پیدا نکنند و خیلی زود عطای کار در تئاتر را به لقایش ببخشند. به همین سبب با تجربهها هم کمتر به طور مستمر در این حوزه حضور دارند و بیشتر به سراغ رسانههایی چون سینما و تلویزیون میروند.
اما علیرضا خمسه از منظری دیگر به حضور منقطع هنرمندان بر صحنه تئاتر مینگرد و توضیح میدهد: مهمترین مشکل که باعث میشود هنرمندان تئاتر در طول سال به طور مستمر در این عرصه حضور نداشته باشند، عدم بستر سازی برای ایجاد گروههای تئاتری است. تئاتر در همه جای دنیا با گروهها تعریف میشود، اما در ایران این ضرورت نادیده گرفته شده و در 4 سال گذشته هم مورد توجه قرار نگرفته است.
این هنرمند برخاسته از تئاتر که اینک خودش بیشتر در سینما و تلویزیون حضور دارد، با اشاره به اینکه بدون گروهها ما نمیتوانیم از جریانهای تئاتری صحبت کنیم، ادامه میدهد: برای ایجاد گروههای تئاتری نیازمند تامین معاش هنرمندان، کار مستمر در طول سال و ایجاد محیط فرهنگی و فکری آزاد هستیم که متاسفانه این شرایط در طول سالیان گذشته و 4 سالی که بتازگی طی کردهایم، فراهم نبوده است.
ضرورت آنچه خمسه از آن به عنوان محیط فکری آزاد یاد میکند، بویژه در عرصه نوشتن نمایشنامه خودنمایی میکند. در همین ارتباط، سعید شاپوری به عنوان نمایشنامهنویسی که در چند سال گذشته کمتر کار کرده است، میگوید: وقتی شرایط ممیزی بهگونهای تشدید شود که نتوانیم روی مسائل اساسی اجتماعی و سیاسی جامعه انگشت بگذاریم، آنگاه یا باید سراغ موضوعات به اصطلاح بیخطر برویم یا آنکه قلم را بر زمین بگذاریم.
این نویسنده با اشاره به اینکه در 4 سال گذشته، حساسیتهای متنهای نمایشی بیشتر شده است، تاکید میکند: این جریان باعث شد تئاتر کشور به سمت متنهای خارج برود یا موضوعاتی را دستمایه کار قرار دهد که کمترین ارتباط را با زندگی و افکار جامعه امروز ایران دارد.
سعید شاپوری ادامه میدهد: تنگناهای بیحساب و کتاب ممیزی در سالهای اخیر باعث شده نویسندگان خودشان را سانسور کنند و کارگردانها هم کمتر به سراغ نمایشنامههایی بروند که حرفی برای گفتن داشته باشد. این وضعیت باعث شده است تئاتر کشور از نظر کیفی دچار صدمه و نقصان شود.
اگر سعید شاپوری کارنامه 4 سال گذشته تئاتر را از نظر کیفی نامطلوب ارزیابی میکند، در عوض حسین مسافرآستانه نظری متفاوت دارد و میگوید: با توجه به آن که در سالهای اخیر از نظر فراهم کردن امکانات اجرایی و برنامهریزی مناسب، حرکت روبه جلویی صورت گرفته، تئاتر کشور رشد کیفی و کمی پیدا کرده است.
این کارگردان در همین ارتباط توضیح میدهد: با این که در یکی دو ماه اخیر، التهابات سیاسی هم وجود داشته؛ اما با همکاری مرکز هنرهای نمایشی و خانه تئاتر، قوانین و آییننامههایی در حال شکلگیری است که با تصویب آنها، بخشی از مشکلات حقوقی حوزه تئاتر برطرف میشود.
وی در این میان بر تصویب قرارداد خدمات هنری اشاره میکند و توضیح میدهد: این مصوبه سالها، دغدغه اهالی تئاتر بود که با تصویب آن، بستر مناسبی برای فعالیتهای تئاتری فراهم میشود. فکر میکنم در 4 سال گذشته قدمهای خوبی در این راستا برداشته و ارتباط مناسبی بین مراکز دولتی و نهادهای خصوصی و صنفی برقرار شده است.
مسافرآستانه در پایان تاکید میکند: مهمترین وظیفه مدیران و مسوولان دولتی، ایجاد زمینههای مناسب شغلی، حقوقی و هنری برای اهالی تئاتر است که تاکنون قدمهای خوبی در این زمینه برداشته شده که البته باید به آن سرعت داده شود.
ضعف و قوتهای حوزه نشر
فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه نشر در 4 سال گذشته فراز و فرودهای بسیاری داشت، به گونهای که در بعضی برنامهها حرکت شتابانی یافت و در برخی هم کندتر از حرکات پیشین به راه خود ادامه داد.
دکتر امیرمسعود شهرامنیا، کارشناس نشر و مدیر نشر شهر با اشاره به این که نباید از دایره اتصاف خارج شد، میگوید: در این دولت، نقاط قوت و ضعف زیادی وجود داشت و امیدواریم در دولت دهم، ضعفها جبران و قوتها تقویت شود.
به گفته وی، برخی فعالیتهای مثبت در این سالها از دغدغههای سالهای دور متولیان فرهنگ بود که محقق شد و از آن جمله، میتوان به حذف یارانه کاغذ، افزایش قابل توجه شمارگان کتاب، توسعه و گسترش فعالیتهای حوزه چاپ و عملیاتی شدن فعالیتها در حوزه IT اشاره کرد.
شهرامنیا میگوید: حذف یارانه کاغذ که از سالهای گذشته مورد تایید متولیان و فعالان بود و اختصاص این یارانه به مصرفکنندگان، از نقاط مثبتی بوده که در این عرصه رخ داد و انصافا این اتفاق جای تقدیر دارد.به گفته این ناشر، سیر صعودی شمارگان کتابها نیز هر چند با نوساناتی همراه بود، اما به گسترش کمی مطلوب در این عرصه منجر شد.شهرامنیا گسترش فعالیتهای حوزه چاپ و کمک به واردات دستگاههای مدرن از یک سو و از سوی دیگر، حمایت از فعالیتهای توسعهای در این عرصه باعث شد تا در عرصه چاپ هم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
مدیر نشر شهر، گردش کاری حوزه نشر و به جریان انداختن این روند را در عرصه IT از دیگر برنامههای موفق در دوره 4 ساله دولت نهم ارزیابی کرد. این کارنامه موفق البته کاستیهایی هم داشت که در ارزیابی مدیر نشر مورد بررسی قرار گرفت.
به گفته شهرام نیا ، کندی روند بررسی و صدور مجوز کتاب، عملا به یک ترمز در دولت نهم تبدیل شد، به گونهای که با گسترش غیرمنطقی حدود و ثغور بررسیها گاهی سلیقههای شخصی هم به ورطه بررسی کشیده شد.
شهرامنیا با اشاره به اتفاق خوب حذف رایانه کاغذ، تبعات منفی اجرایی آن را کاهش میزان این یارانه عنوان کرده و میافزاید: انتظار این بود که با افزایش درآمدهای نفتی، این یارانهها نیز افزایش یابد، در حالی که یا رشد اندکی داشت یا در برخی موارد عملا کاهش یافت.
توزیع کارتهای الکترونیک کتاب به عنوان نماد اختصاص یارانههای تغییر شکل داده به مصرفکننده نیز از مصادیق منفی فعالیت 4 ساله دولت نهم است که مورد تاکید این کارشناس قرار میگیرد.
شهرامنیا میگوید: بسیاری از دانشجویان، طلاب و اهالی فرهنگ با وجود دریافت این کارتها عملا نتوانستند از این یارانه بهرهمند شوند و مشخص نشد که آیا معضلات بنهای کاغذی پیشین با این کارتها رفع شد یا خیر؟ به عقیده شهرامنیا، مهمترین مشکل متولیان فرهنگی در دولت نهم ضعف ارتباطی با بدنه حوزه نشر بود که نتوانست در یک چارچوب نهادینه شده و همدلانه محقق شود.
حرکت به سمت واگذاری این تشکلهای فعال، شیب کند حرکت به سمت دولت الکترونیک و مشکل لاینحل توزیع از دیگر نکات مهمی است که این کارشناس فرهنگی به عنوان نقاط منفی دولت نهم در حوزه کتاب و نشر عنوان میکند و میافزاید، دولت دهم باید بکوشد در این جهت نواقص را رفع و به حل مشکلات همت گمارد.
از سوی دیگر، یدالله سعدی مدیر انتشارات «دلیل ما» از قم با اشاره به این که حذف یارانه کاغذ از نقاط قوتی بود که در دولت نهم محقق شد، میگوید: این طرح با تعریف اختصاص یارانه به مصرفکنندگان، تصویب و اجرا شد و در قالب کارتهای الکترونیک در اختیار نیازمندان قرار گرفت.
به گفته وی، از ضعفهای این طرح، ادامه چاپ و توزیع بنهای کاغذی است که هنوز هم دیده میشود؛ در حالی که ضرورتی ندارد.
سعدی تقویت تیمهای کارشناسی با حضور ناشران و نویسندگان در معاونت فرهنگی را از ضروریات فرهنگی دولت دهم میداند و میافزاید: این تیمها در دولتهای پیشین هم وجود داشت که به کمک آنها مشکلات حوزه نشر به شکل مطلوبی رفع میشد.
محمدابراهیم شریعتی، مدیر انتشارات عرفان و صادرکننده کتاب ایران به افغانستان هم با اشاره به این که در نقدها باید جانب انصاف را رعایت کرد، میگوید: در 4 سال گذشته خرید کتاب از ناشران شکل مناسبی نداشت؛ به گونهای که به جای خرید کتاب از ناشران تمام تلاشها باید صرف این خریدها از کتابفروشان و توزیعکنندگان میشد.
به گفته وی، لازم است بودجه دستگاهها در زمینه خرید کتاب، به سمت خرید از کتابفروشیها سوق داده شود تا این بخش مهم از حوزه نشر به معنای واقعی رونق یابد.
شریعتی وضعیت صدور مجوز کتاب در 4 سال گذشته را قابل دفاع ندانسته و تاکید میکند: بسیاری از کتابها به دلیل روشن نبودن سیاستها، چندین سال است که در اداره کتاب خاک میخورند و این در حالی است که به معنای واقعی مشکلی هم نداشتهاند. شریعتی منتشر نشدن حتی یک کتاب در حد فرهنگ و تمدن کهن فارسی و ایرانی در 4 سال گذشته را از مهمترین ضعفهای حوزه فرهنگ در دولت نهم میداند و میگوید: آزادسازی یارانه کاغذ اقدام موثر و خوبی بود که تنها به آزادسازی محدود ماند و در زمینه حمایت سیاستها، گنگ و نامفهوم ماند.
از سوی دیگر فتحالله فروغی، ناشر و عضو 2 انجمن ناشران کودک و نوجوان و آموزشی و کمکآموزشی نیز با اشاره به حرکت درست حذف یارانه کاغذ، جهت دهی این تغییر را مثبت ندانست.
به گفته وی، این حرکت و تغییر میتوانست با ساماندهی بهتری همراه شود.فروغی روند صدور پروانه نشر را مورد ارزیابی قرار داد و گفت: از منظر این که ناشران فراوانی داشته باشیم، اشکالی وجود ندارد؛ اما ضرورت مناسبسازی فضا و شرایط میان تولید و عرضه از تعداد ناشران مهمتر است. مدیر انتشارات شورا گفت: در شرایطی که فضا برای ارائه و عرضه کتاب وجود ندارد، هزاران ناشر با هزاران عنوان کتاب در انبار از فکر تولید کتاب صرفنظر کرده و این وادی را رها میکنند.فروغی از جمله اقدامات خوب حوزه فرهنگ در 4 سال گذشته را انتقال ناگزیر محل برگزاری نمایشگاه کتاب به مصلای امام خمینی(ره) دانست و افزود: این امر نباید باعث شود به این حداقل قناعت کرده و به فکر مکانی در شأن و مناسب برای تولیدات فرهنگی نباشیم.
مدیر انتشارات شورا، مهمترین ضعف حوزه فرهنگ در این سالها را غفلت از حرکت به سوی تحقق اصل 44 و جهش ضروری برای رسیدن به مسند چشمانداز ایران 1404 عنوان کرد و گفت: واگذاری بخشی از فعالیتهای نمایشگاهی به نهادهای صنفی و NGO ها هرگز به معنای واگذاری امور به بخش خصوصی نیست و اینها در این زمینه کافی نیست. به گفته وی، حضور بخش خصوصی در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها ضروری است که در حوزه فرهنگ بشدت مورد غفلت قرار گرفت.