تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۱۳۹۹۷۲
مقدمه: شکست طرح‌های صلح خاورمیانه و برنامه‌هایی که توسط ایالات متحده برای هم محور نمودن کشورهای عرب هوادار آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر موج بیداری اسلامی در سراسر کشورها موجب شده تا کنترل امور از دست غرب خارج شود. به گزارش فارس «مجید متین حسینی» کارشناس مسایل سیاسی در گزارشی به تحلیل ابعادی از جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان و فلسطین پرداخته است که در پی می‌خوانید:

تهاجم وحشیانه جنگ سالاران صهیونیستی با تسلیحات غربی به کشور لبنان در حالی در جریان می‌باشد که آمریکا با حمایت رسمی از سیاست‌های اشغالگران و اعطای علنی مدرن‌ترین تسلیحات از جمله تحویل فوری 500 عدد موشک لیزری مدرن ضمن یاری آنان در کشتار غیرنظامیان و تخریب گسترده زیر ساخت‌های اقتصادی لبنان، به جهانیان رسماً اثبات نمود که شعار حقوق بشر و پرچمداری دمکراسی تنها ابزار و حربه‌ای برای رسیدن به مطامع و اهداف شوم آن‌ها نیست.
قدس قبله‌گاه اول مسلمین
دور جدید حمله گسترده همه جانبه به لبنان و اقدامات جنون‌آمیز سران دولت نژادپرست صهیونیستی و شکست‌های پی‌درپی جنگ‌افروزان از مقاومت اسلامی موجب گردیده تا رخدادهای این بخش از دنیای اسلام در صدر اخبار رسانه‌های خبری جهان قرار گیرد.
انگیزه اقدامات دولت اولمرت از آغاز تهاجم اخیر به لبنان و رخدادهای پس از آن به ویژه پیروزی‌های مقاومت اسلامی، موضوعی است که درباره آن کارشناسان اظهارات مختلفی ارائه کرده‌اند. تاثیرات این رخداد بالاخص شکست‌های متعدد و عدم دستیابی به اهداف اشغالگران و تاثیرات این رویداد تاریخی به هندسه سیاسی فلسطین اشغالی و منطقه مبحثی است که در آینده ابعاد آن مشهود می‌شود. رژیم نژادپرست اسرائیل با شعار سرزمین موعود از نیل تا فرات برای یهودیان و سرمایه‌گذاری صهیونیزم بین‌الملل در سایه حمایت‌های رسمی دولت‌های غربی به رهبری آمریکا با اتخاذ سیاست قتل عام و کشتار وسیع و اخراج و غصب سرزمین‌های فلسطینان شرایط را برای ایجاد شهرک‌های صهیونیست‌نشین و اسکان یهودیان مهاجر مهیا نمود. این رویکرد در مقاطع گوناگون و اشاعه آن به سراسر مناطق قدس شریف زمینه لازم را برای ایجاد دولت اشغالگر مهیا ساخت.
این رژیم در بعد خارجی هم جهت تحقق طرح‌های شوم خود، راهبرد تهاجم و اشغال سرزمین‌های دیگر کشورها را به بهانه واهی دفاع پیشگیرانه و عملیات پیشدستانه در دستور کار قرار داد. از این رهگذر بخش‌هایی از کشورهای مصر، سوریه و اردن به اشغال آنها درآمد. اهداف شومی که غرب و دولت صهیونیستی ورای شعارهایی رسمی در منطقه دنبال می‌نماید، مبحثی است که از هنگام طرح بالفور اسکان یهودیان در قدس مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. در این باره شهید دکتر فتحی شقاقی عقیده دارد، استکبار و دنیای غرب در تهاجم به قدس شریف و اشغال و غصب سرزمین‌های اسلامی سه هدف عمده را دنبال و برای رسیدن به این اهداف از هرگونه اقدام ضد بشری خودداری ننموده‌اند. اول سرنگونی نظام سیاسی اسلام و انهدام دولت خلافت عثمانی، دوم ویران‌سازی یا منحل نمودن مراکز و نهادهای اسلامی موجود در سرزمین‌های اسلامی و سوم تلاش برای شستشوی مغزی افراد و تهی ساختن تفکرهای سالم و جایگزین نمودن مفاهیم و اندیشه‌های غربی در راستای بستن تمامی راه‌ها و اندیشه‌هایی که امکان داشت به احیای خلافت اسلامی کمک کند.
اتخاذ رویکرد تجاوز به کشورها، غصب، آتش‌بس، مذاکره و ادامه تجاوزگری موجب گردید تا اوائل دهه غاصبان قدس طی چند مرحله، گام به گام بخش‌های مختلفی از سرزمین‌های کشورهای منطقه را ضمیمه بخش‌های اشغالی نمایند. پس از هر مرحله از جنگ‌افروزی با بهره‌گیری از شرایطی که نهادهای بین‌المللی در راستای اهداف ابر قدرت‌ها برای آن‌ها مهیا می‌ساخت، به بازسازی و تجهیز مجدد نیروها و جنگ‌سالاران با تسلیحات اهدایی غربی مبادرت بورزند.
در این میان بلوک شرق در راستای اهداف منطقه‌ای خود بعنوان حامی کشورهای جبهه پایداری و مقاومت در این مسئله نقش‌آفرینی می‌نمود و با رعایت ملاحظات دیکته شده بلوکی، در مقاطع مختلف با اتخاذ سیاست‌هایی تلاش می‌نمود تا از این بحران منطقه‌ای حداکثر منافع اقتصادی، سیاسی را بعمل آورد.
تا اوائل دهه 80 تحولات محیط بین‌الملل ناشی از حاکمیت نظام دو قطبی در جهان، مشکلات و بحران‌های داخل فراروی کشورهای عرب منطقه و شکست‌های پی‌درپی این کشورها، شرایط را برای پرداختن به مشکلات و بحران‌هایی که غاصبان قدس مهیا ننمود و از سوی دیگر علل ناکامی‌های کشورهای عرب در برابر غاصبان سرزمین‌های اسلامی همواره در هاله‌ای از ابهام قرار داشت.
پرتو انوار انفجار نور در یکی از مناطق راهبردی جهان موجب شد تا ایران از لیست کشورهای حامی غرب رژیم صهیونیستی خارج و انقلاب اسلامی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در کارزار مقابله با تجاوزگری وارد عرصه شود.
ابتکار بی‌بدیل امام راحل (قدس سره) در حمایت قاطع از فلسطین و مواضع صریح انقلاب اسلامی در مسئله قدس قبله‌گاه اول مسلمین، به عنوان مهمترین مسئله جهان اسلام موجب شد تا موضوع فلسطین از یک مسئله ملی و عربی خارج اشغال قدس قبله‌گاه مسلمانان در سراسر دنیای اسلام مورد توجه قرار گیرد.
اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به ابتکار امام امت(قدس سره) به عنوان روز جهانی قدس و دعوت از مسلمین به راهپیمائی به حمایت از نهضت رهایی قدس و حمایت از فلسطین موجب گردید تا مسئله اشغال قدس شریف در محیطی فراتر از مرزهای ملی و قومی مطرح شود.
جنبش‌ رهایی از شر اشغالگران فلسطین از این مقطع، از بن‌بست‌ها و معادلات سیاسی تحمیلی استکباری خارج شد و با رویکردی منبعث از اصول اعتقادی اسلامی و جوهره فکری اسلام وارد مرحله جدیدی گردید. پتانسیل و نیرویی که به تعبیر شهید فتحی شقاقی انوار آن از مرزهای لبنان و فلسطین خارج و نهضت رهایی از بندهای استعماری و استثماری را با اتکا به اسلام ناب را در دنیای اسلام گسترش داده و به آرامی روند تحولات به سوی مبارزان راه خداوند سبحان در حال رقم خوردن می‌باشد.
در واقع وحدت در مسئله فلسطین به مفهوم اتحاد تاریخ و حقیقت قرآنی است و جغرافیای سیاسی ما را از نو با برنامه‌ریزی جدید بسوی مسجدالاقصی تنظیم و رهنمون می‌سازد و حدت در مسئله فلسطین توده‌های میلیونی را به سوی سرنوشت واقعی خود می‌کشاند و طرح نوین حرکت اسلامی را تکامل می‌بخشد.
اکنون در قدس به مثابه هسته مرکزی مبارزه جهانی، شاید نشانه بارز یک نبرد سرنوشت‌ساز میان بندگان شایسته خدا، پرچم‌داران راستین وحی و ارزش‌های توحیدی از یک سو و حاملان ارزشهای مادی و فلسفه تنازع بقا از سوی دیگر هستیم. نبرد میان افرادی که مشتاق دیدار وجه الله هستند و در راه او گام بر می‌دارند و کسانی که در برابر خداوند طغیان کرده و زشت‌ترین تمدن‌های غیرانسانی و ضدارزشی تاریخ بشری را در روی زمین پایه‌گذاری کرده‌اند.
سراشیبی سقوط
رژیم اشغالگر قدس از بدو تشکیل با بهره‌گیری از مساعدت‌های نظام استکباری به سرکردگی آمریکا و در سایه پوشش دستگاه‌های تبلیغاتی وابسته به صهیونیزم جهانی، با بزرگ‌نمایی افتخارات جنگ افروزان اشغالگر، وعده حاکمیت بر سرزمین موعود از نیل تا فرات را سر می‌داد. دکتر سوید در مقاله‌ای در نشریه الاتحاد ضمن بررسی نقش بنگاه‌های خبری و جنجال‌هایی که برای جذب مهاجران به قدس شریف یادآور می‌شود: «پس از پیروزی اشغاگران بر کشورهای عربی در جریان جنگ 1967، صدهها یهودی در خیابان‌های کاراکاس در ونزوئلا تظاهرات کردند، از خوشحالی به رقص و پایکوبی پرداختند و یک صد گفتند که ما در سال 2000 بر جهان حکومت خواهیم کرد. ما تا رسیدن به هدف مورد نظر فقط چند قدم فاصله داریم. راه طولانی تقریباً به انتها نزدیک شده، آن‌گاه افعی گردش خود را تمام می‌کند و این افعی نماد ملت ماست، زمانی که دور خود جمع می‌شود. کشورهای اروپایی به طور کامل در دایره آن محصور می‌شوند.»
در سال‌های اخیر به ویژه پس از حضور نیروهای مقاومت و حزب‌الله در عرصه سیاسی نظامی منطقه و ناکامی‌های متعدد جنگ‌سالاران متجاوز، جنگ روانی و تبلیغات وسیع دستگاه‌های وابسته به صهیونیست‌ها هرگز نتوانست چالش‌ها و بحران‌های این رژیم جعلی را پنهان سازد. حرکت انتفاضه و انسجام نیروهای جهادی در داخل سرزمین‌های اشغالی و ناکارآمدی طرحها و برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنان را گرفتار گرداب‌های مختلفی نموده است.
تا قبل از تهاجم اخیر به لبنان توسط آمارهایی که توسط مراکز مختلف و مراجع معتبر از وضعیت فرا روی دولت اولمرت حاکی از قرار گرفتن این رژیم در سراشیبی سقوط بوده است.
بنا به آمارهای ارائه شده از سوی مراجع مختلف، بدهی‌های خارجی انباشته شده، جنگ‌افروزان به رقمی بیش از 35 میلیارد دلار بالغ شده است. کسری روزافزون‌تر از تجاری، از رقم 12 میلیارد دلار در سال 1996 به رقمی فریب به 25 میلیارد دلار در ماه‌های اخیر افزایش یافته است.
بالا رفتن میانگین بیکاری، افزایش قیمت‌ها، تورم لجام گسیخته، توزیع ناعادلانه درآمد موجب افزایش بی‌رویه و غیر قابل کنترل فقرا را در این کشور فراهم نموده است.
در بعد اجتماعی و سیاسی علاوه بر چالشی که بدلیل ماهیت نژادپرستانه آنان با فلسطینیان و تبعیضات متعددی که بر ساکنان عرب سرزمین‌های اشغالی روا می‌دارند، یهودیان ساکن فلسطین اشغالی از گزند نگرش تبعیض آلود حاکمان در امان نیستند.
تبعیض بین یهودیان متولد فلسطین، اروپا و مهاجران یهودی که از یکصد کشور جهان به این سرزمین منتقل شدند، چالشی است که همواره گریبانگیر سران نژادپرستان می‌باشد.
از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، یهودیان آسیایی- آفریقایی تبار (سفاردیم) به طور قابل ملاحظه‌ای با یهودیان غربی تبار خود (اشکنازها) متفاوت می‌باشند. مهاجران اروپایی به طور کامل شامل یهودیان تحصیل کرده، شهرنشین و از نظر مذهبی لائیک و دارای زمینه‌های تخصصی و تمایلات پیشرفته سیاسی بودند. در حالی که مهاجران شرقی به طور کلی فقیرتر، با تحصیلات کمتر، مهارت فنی کمتر و از نظر اجتماعی محافظه کارتر و حتی ذائقه غذایی و سلایق متفاوتی با اشکنازها دارند. یهودی آمریکایی با ویژگی یک انسان جامعه ما بعد صنعتی در کنار یهودی صحاری آفریقا و یهودی متخصص اروپای شرقی قرار گرفته‌اند که پیوند فرهنگی، سیاسی میان آنان ایجاد نشده است.
این تفاوت در تعداد افراد خانواده و میزان تخصص و مهارت نیز دیده می‌شود. در اواخر دهه 60 از هر 6 خانوار شرقی تبار، یک خانوار دارای 7 فرزند و یا بیشتر بود در حالی که در خانواده‌های اروپایی تبار از هر 100 خانوار ممکن بود یک خانوار چنان اندازه‌ای داشته باشند.
از لحاظ مهارت و تخصص یهودیان غربی به سبب تجربه و مهارت و تخصصی و زندگی به سبک غربی، همراه با نوعی احساس برتری طلبی، تمام مشاغل و مناسب مهم و اساسی را در دست خود گرفتند و در مقابل یهودیان شرقی تبار اغلب مشاغل پائین جامعه به آنان واگذار شده و در شرایط دشواری قرار دارند. اعتصاب عمومی یهودیان که در سالهای اخیر سبب گردیده تا شاخص‌های اقتصادی این رژیم در نمودارها جهتی نزولی داشته باشند.
دولت اخیر همانند اسلاف گذشته خود با شعار تامین صلح، امنیت، پیشرفت در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای خود تثبیت بیت‌المقدس به عنوان یک پایتخت یکپارچه تحت حاکمیت اسرائیل، افزایش مهاجرت به اسرائیل، فراهم کردن شرایط لازم برای توسعه اقتصاد آزاد، تقویت و حمایت از شهرک‌سازی در سرتاسر فلسطین بر اریکه قدرت تکیه زده است. در گام‌های نخستین با بحران‌های بی‌سابقه‌ای روبرو شده است. حضور پررنگ نیروهای جهادی در صحنه سیاسی فلسطین و رنگ نیروهای جهادی در صحنه سیاسی فلسطین و رنگ باختن شعارهای قوی و نژادی و مذهبی- جریان‌هایی که به کمک دلارهای رژیم‌های طرفداران اسلام آمریکایی و بدون داشتن پشتوانه مردمی فعالیت می‌نماید- موجب گردید تا افکار عمومی مسلمانان و به ویژه فلسطینیان معطوف به برنامه‌های مبارزان راه خداوند گردد. تجلی این رویکرد در حمایت از انتفاضه دوم بیت‌المقدس و حضور قدرتمند حماس در صحنه سیاسی- اجتماعی درون فلسطین اشغالی مشهود می‌باشد.
تجاوزگری، رویکرد خروج از بن‌بست
قیصرهای حاکم بر قدس شریف برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌ها و شکست‌های متعددی که تاکنون در کارنامه اعمال سیاه آنان در بی‌سابقه است از دهه 80 میلادی تاکنون برای انحراف افکار عمومی جهانیان و سرپوش گذاشتن بر بحران‌ها و چالش‌های گوناگون تهاجم به لبنان را در دستور کار قرار داده‌اند.
از سوی دیگر این تهاجم به ایجاد انسجام و وحدت بین یهودیان بالاخص جامعه یهودی ساکن در سرزمین‌های اشغالی می‌باشد که به بدلیل تبعیضات ناروایی نژادپرستان به شدت شکننده شده‌اند، کمک‌های شایانی نموده است.
در گذشته صهیونیست‌ها بارها این روش با هجوم گسترده علیه ملت مظلوم لبنان به مورد اجرا قرار گرفته است که مهمترین این عملیات‌ها به شرح زیر است:
عملیات صلح برای الجلیل سال 1982
عملیات لیطانی سال 1987
عملیات تسویه حساب سال 1993
عملیات خوشه‌های خشم سال 1996
تاثیر امواج توفنده انقلاب اسلامی در میان شیعیان و محرومان و بسیج سیاسی نظامی آنان به اتکا به نیروی لایزال الهی با محوریت مبارزه در برابر متجاوزان و اشغالگران با مدد نیروهای مومن و مسلسل‌های متکی به ایمان نیرویی بود که به سرعت وارد معادلات سیاسی شد.
تهاجم اشغالگران در سال 1982 به لبنان در این میان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات علیه دشمن صهیونیستی به شمار می‌آید و در سازماندهی نظامی، سیاسی و فرهنگی نیروهای مسلمان به ویژه جامعه شیعیان تاثیر بسیار شگرفی در پی داشت.
تجارب ارزشمند نیروهای مومن در پی تهاجمات غاصبان قدس موجب شد نیروهای مبارز با اتکا به نیروی لایزال الهی با اتخاذ شیوه‌های جدید شرایط حاکم بر میادین رزم را به سود خویش تغییر دهند و ابتکار عمل را با قواعد رزم نامتعارف و بومی بدست بگیرند و از این طریق شکست را بر متجاوزان تحمیل نمایند.
نقطه عطف این مقطع حساس از تاریخ مبارزات مردم مسلمان لبنان آذرخش پرتوان مقاومت اسلامی بود که بر مقرهای متجاوزان و اشغالگران یکی پس از دیگری فرود آمد.
نیروهای اشغالگر که در سایه ماشین جنگی و پرستیژ قدرت بزرگ نظامی به مدرن‌ترین تجهیزات و تسلیحات مجهز بودند به فاصله کوتاهی در پی یک رشته عملیات برق‌آسای شهادت‌طلبانه هیمنه و ابهت آنان شکست و با استیصال و سردرگمی مجبور به عقب‌نشینی شدند. انتقال صدها تابوت مزین به پرچم آمریکا از لبنان محصول و دستاورد نیم قرن حمایت بی‌وقفه از کشتار و تجاوزگری برای دولتمردان این کشور محسوب می‌شد.
آتش خشم و غضب موحدین و محرومین که جز خدای متعال یاوری نداشتند سایر مقرهای نظامی را هدف قرار داد و با تحمیل خواست مردم بر جنگ‌افروزان شرایط را فرار نیروهای اشغالگر به ویژه حامیان غربی آنان را فراهم ساخت. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تاثیرات راهبرد عملیات‌های یاد شده یکی از معیارهایی است که جنگ‌سالاران آمریکا و دیگر دولت‌های غربی حامی صهیونیست‌ها تاکنون از حضور مستقیم در سرزمین لبنان خودداری می‌نمایند.
مزد مجاهدت‌ها و تلاش‌های شهدای بزرگ مقاومت اسلامی برگ زرین مقاومت اسلامی در عصر حاضر در برابر استکبار و صهیونیزم در 14 ژوئیه 1985 با پذیرش اولین شکست رسمی توسط جنگ‌سالاران صهیونیزم در کارنامه ضد تجاوزگری ثبت شد و ارتش مدعی شکست‌ناپذیری مجبور به عقب‌نشینی از خاک لبنان شد.
نقطه عطف
اولمرت و هکاران جنگ‌افروزان او که اخیراً پس از تحمیل فراز و نشیب‌های فراوان توانسته‌اند بر اریکه قدرت تکیه زنند، این بار نیز تنها برای خروج از بحران بلکه برای جلوگیری از اضمهلال دولت صهیونیستی، استراتژی فرار به جلو را به بهانه نجات دو سرباز اسیر در دستور کار خود قرار داده‌اند.
از منظر مقامات این رژیم طی دو دهه گذشته ایالات متحده و کشورهای عرب هوادار آمریکا که با این رژیم آشکار و پنهان رابطه دارند، نتوانسته‌اند امواج توفنده انقلاب سالمی را که آنان را معرض نابودی قرار داده، مهار نمایند.
تمامی تلاش‌ها و ترفندهای آمریکا برای ایجاد نظامی مبتنی بر مطامع و منافع دولت‌های غربی که در راستای اهداف راهبردی صهیونیزم بین‌الملل می‌باشد، با شکست مواجه شده است. سیاست نزدیک نمودن و آشتی کشورهای منطقه با غاصبان قدس و پیوند آنان با سرنوشت و رخدادهای منطقه تاکنون دستاوردی در پی نداشته است.
شکست طرح‌های صلح خاورمیانه و برنامه‌هایی که توسط ایالات متحده برای هم محور نمودن سه محور ایالات متحده، کشورهای عرب هوادار آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر موج بیداری اسلامی در سراسر کشورها و تاثیرات آن بر محیط اجتماعی و سیاسی منطقه موجب شده تا کنترل امور از دست دولت‌های غربی خارج شود. طرح‌های نظیر خاورمیانه بزرگ، خاورمیانه جدید، بازار مشترک خلیج فارس و شمال آفریقا پیمان 6+2 و نظایر آن‌ها یکی پس از دیگری با شکست مواجه شد.
از این رو بسیاری از مقامات دولت اولمرت و ژنرال‌های او راهکار کشتار و تخریب را رهبری می‌نمایند معترفند که این جنگ سرنوشت‌ساز برای این رژیم می‌باشد. تعبیری که شیمون پرز از عملیات اخیر نموده است، نبرد بر سر مرگ و زندگی و بود و نبود آنان می‌باشد حاکی از عمق فاجعه‌ای که این رژیم با آن دست به گریبان می‌باشد.
نتیجه‌گیری
در حالی که صهیونیست‌ها بر ادامه سیاست کشتار مردم لبنان و تخریب زیرساخت‌های اقتصادی این کشور با حمایت رسمی ایالات متحده پافشاری می‌نمایند، اظهار نظر پیرامون نتایج این رخداد بسیار زود است. در جمع‌بندی دستاوردهای این رویداد مهم و سرنوشت‌ساز، بدون توجه به آنچه که در آینده ممکن است روی دهد، می‌توان به مطالب زیر اشاره نمود:
1- مبارزان مسلمان فلسطین و مردم لبنان به خوبی دریافته‌اند که در شرایط حاضر صهیونیست‌ها با کمک غرب به سرکردگی آمریکا و هماهنگی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و برخی دولت‌های منطقه برای خشکانیدن ریشه امید در دل مسلمانان منطقه در یک سناریوی از پیش طراحی شده، ویرانی وکشتار را برای درهم شکستن اولین خاکریز انقلاب اسلامی خاورمیانه در راس برنام‌های خود قرار داده‌اند.
2- دیوار حائل دیوار بین نیروهای مبارز و جهادی نیست، بلکه این دیوار، سپر و خاکریز اولی است که برای تشدید امواج توفنده انقلاب اسلامی در سرزمین‌های اشغالی قرار دارد. بسط و گسترش بیداری اسلامی و حرکت مبارزان مسلمان پس از انتفاضه دوم بیت‌المقدس، این آخرین خاکریز جبهه استکبار ار به شدت تهدید می‌نماید و با اتکا به قدرت لایزال الهی با فروریزی آن خاورمیانه جدید با حضور طرفداران اندیشه اسلام ناب پی‌ریزی خواهد شد.
3- دولت آمریکا از آغاز تجاوز به لبنان (21 تیر) با تائید بی‌چون و چرای اقدامات جنگ افروزان صهیونیست و تروریسم خواندن مقاومت مشروع و بر حق ملت لبنان، از جنایتکاران نژادپرست دفاع می‌نماید. افکار عمومی جهانیان در سراسر دنیا این واقعیت را به خوبی درک نموده اند که ادعای پرچمداران دمکراسی و حمایت از حقوق بشر، تنها ابزاری برای رسیدن به منافع و مطامع نامشروع آمریکا و کشورهای همپیمانش می‌باشد.
4- وجدانهای بیدار جهانیان علی رغم سیطره سرمایه داری جهانی بر رسانه‌های خبری، جنایات جنگ‌افروزان صهیونیست در داخل سرزمین‌های اشغالی و کشتار و تخریب مناطق مختلف لبنان و سکوت مجامع و نهادهای بین‌المللی و قدرتهای بزرگ را در این مورد محکوم می‌نمایند. شدت این جنایات به حدی است که هزاران نفر از شهروندان یهودی ساکن سرزمین‌های اشغالی علیه این اقدامات دست به راهپیمایی زده‌اند.
5- کارشناسان امور نظامی و کسانی که از صحنه‌های نبرد در لبنان بازدید به عمل آورده‌اند به ویژه خبرنگاران پس از بازدید از مناطق جنوب لبنان به این مطلب اذعان داشته‌اند که نیروهای حزب‌الله با روحیه بالا، بسیار منظم، دقیق، آمادگی لازم برای مقابله با تهاجمات دشمن را حفظ نموده‌اند و رهبر حزب‌الله همواره به حرفهایش عمل می‌کند. پاسخ قاطع و راهبردی حزب‌الله به متجاوزان از آغاز تهاجم به گونه‌ای است که دولتمردان صهیونیستی به این واقعیت اعتراف می‌نمایند که درباره توان مقاومت اسلامی و حزب‌الله دچار اشتباهی مهلک شده‌اند.
6- استراتژی اشاعه وحشت، با کشتار مردم و انهدام تاسیسات و گرفتن امتیاز که به عوان یکی از راهبردهایی است که جنایتکاران تارخی برای رسیدن به مطامع و منافع نامشروع خود بکار گرفته‌اند. جنگ‌افروزان صهیونیست با بهره‌گیری از دستاوردهای ایالات متحده در جریان کشتار وسیع مردم ناکازاکی و هیروشیما با بمب اتمی، رویکرد تحمیل خواستهای نامشروع بر ملت مسلمان لبنان و فلسطین را بار دیگر در دستور کار خود قرار داده‌اند. مقاومت مردم لبنان نقشه‌های ایهود اولمرت و همکاران جنایتکار او را نقش بر آب نموده و سفرهای بی‌نتیجه مقامات غربی و به ویژه وزیر امور خارجه آمریکا و تجهیز جنگ‌افروزان صهیونیستی به تسلیحات فوق مدرن کمترین تاثیری در اراده ملت لبنان تاکنون در پی نداشته است.
7- پتانسیل ماشین جنگی فوق مدرن اسراییل به ویژه هواپیماهای اف-15 و اف-16 آمریکایی به دلیل محدودیتهای منطقه و کوچکی میدان نبرد، نتوانسته است ضرباتی سهمگین بر توان نظامی حزب‌الله وارد نماید و از این رو با بمباران کور مناطق مسکونی و تاسیسات زیربنایی لبنان ضمن کشتار وسیع غیرنظامیان در مناطق مختلف و کشتار غیرنظامیان به ویژه کشتار وحشیانه قانا دستاوردی دیگر نداشته است.
8- صاحبنظران نظامی بر این نکته تاکید دارند که علی رغم تاثیر راهبردی قدرت هوایی و دریایی مدرن در جنگهایی که در سالهای اخیر روی داده، ابتکار عمل حزب‌الله و اقتدار آنان در صحنه عمل با تسلیحات نه چندان پیچیده و در دست داشتن ابتکار عمل در میدانهای عمل و عملیات مقابله به مثل حزب‌الله در وارد آوردن ضربات راهبردی و کوبنده به تاسیسات اقتصادی و نظامی به ویژه انهدام ناوچه‌های مدرن در دریا و در بخشهای مختلف سرزمین‌های اشغالی برگ رزینی از مقاومت اسلامی در سالهای اخیر می‌باشد.
9- در گذشته هم صهیونیست‌ها به سهولت لبنان از جمله بیروت را میدان تاخت و تاز قرار می‌دادند اما در برابر اراده ملت مسلمان لبنان که با اتکا به نیروهای لایزال الهی ایستادگی کرده و می‌کنند، موفقیتی را بدست نیاوردند. در صحنه رزم زمینی، عدم توفیق متجاوزان در تصرف نقاط راهبردی از جمله بنت جبیل و صدمات جبران‌ناپذیری که سربازان زبده و اسطوره‌های شکست‌ناپذیری صهیونیزم متحمل شده‌اند، به ویژه انهدام دهها تانک فوق مدرن مرکاوا شکستی برای جنگ افروزان دولت اولمرت می‌باشد.
10- نیاز مبرم تسلیحات مدرن به تعویض قطعات و بازسازی و تسلیح مجدد هواپیماها و بالگردها پس از عملیات در طولانی مدت غیرممکن می‌باشد. از این رو قیصرهای جنگ‌افروز صهیونیست تلاش گسترده‌ای را برای تخریب و انهدام و کشتار وسیع مردم برای به زانو در آوردن مقاومت مردمی نموده‌اند. بمباران کور مناطق مسکونی و کشتار غیرنظامیان به ویژه بمباران وحشیانه قانا و دیگر نقاط لبنان با این هدف در جریان می‌باشد.
بسیاری از صاحب‌نظران بر این باورند که حجم گسترده عملیات هوایی و بکارگیری مداوم از هواپیماها و بالگردها توسط صهیونیست‌ها جز در سایه همکاری راهبردی ایالات متحده با این رژیم امکان‌پذیر نمی‌باشد.
11- ژئوپلتیک مناطق جنوب لبنان و ملاحظاتی که محدودیت میدان نبرد از کشتزارهای شبعا تا مدیترانه سبب شده تا ماشین جنگی اشغالگران نتواند ضربه قابل توجهی به توان عملیاتی حزب‌الله وارد نماید و مقاومت اسلامی با قابلیت بالا توانسته است مناطقی را در عمق سرزمین‌های اشغالی آماج حملات سنگین موشکی قرار داده است.
12- آمریکا و دولتهای غربی به دلیل ضرباتی که در تجاوزات قبلی از مقاومت متحمل شده‌اند، حاضر نیستند بار دیگر تجربه گذشته را تکرار نمایند، از این رو با کارت‌های محدود سیاسی مقامات آمریکایی سعی دارند تا با فشارهای سیاسی بر دولت لبنان و کشورهای مسلمان از یک سو و افزایش کشتار و قتل عام غیرنظامیان و انهدام گسترده تاسیسات و زیرساختهای لبنان اراده خود را بر مقاومت اسلامی تحمیل نمایند.
مقاومت سه هفته‌ای مردم لبنان در برابر ارتش مجهز به تسلیحات مدرن آمریکایی، تجلی پیروزی خون بر شمشیر و تاثیر راهبردی اراده مردم متکی به سلاح ایمان در برابر اقدامات ضد بشری صهیونیستها و استکبار جهانی می‌باشد.
13- دولت اولمرت و همپیمانان بین‌المللی و حامیان منطقه‌ای آمریکا به خوبی بر این اصل واقف می‌باشند که تا هنگامی که جنگ‌سالاران صهیونیستی نتوانند بر تحولات منطقه با تاثیرگذاری راهبردی بر تحولات صحنه نبرد مسلط شوند، می‌بایست با مدد سلاحهای فوق مدرن اهدایی استکبار جهانی به قتل عام و کشتار مردم بی‌دفاع ادامه دهند و از این رهگذر شاید بتوانند ملت مسلمان فلسطین و لبنان را وادار به تسلیم نمایند.
14- خاورمیانه امروز صحنه نبرد نیروهای مومن و مسلمانی است که برای احقاق حقوق خویش با اتکا به مسلسل‌های متکی بر ایمان به مقاومت ادامه می‌دهند و در این راه از بذل جان خویش دریغ نمی‌نمایند؛ راهکاری که شهید فتحی شقاقی و همه پیشتازان رهایی قدس شریف به آن پایبند می‌‌باشند: «من راهی جز جهاد و مبارزه مسلحانه برای آزادی قدس و مسجدالاقصی و همه فلسطین نمی‌بینم، سازش میان جنبش اسلامی با رژیم صهیونیستی و یا حکومت خودگردان هیچ آینده‌ای ندارد. من از مرگ هراسی ندارم.»
بی‌گمان مقاومت ملت مسلمان لبنان و جهبه مبارزه با اشغالگری در سرزمین‌های اسلامی روزهای سرنوشت‌سازی فرا روی خود دارد. شکست اندیشه‌های باطل و مبارزه با استکبار و ایادی آنان بر مبنای تفکر اسلامی اصلی است که تاثیر راهبردی بر تحولات منطقه حساس خاورمیانه دارد و می‌رود خاورمیانه بزرگ اسلامی با اتکا به اصول مترقی اسلام ناب تشکیل شود.
سلام خدا و بندگان صالح او بر علمای بزرگ جبل عامل، شاگردان مکتب ابوذر غفاری به ویژه سید ناصردین خدا که گوهره ناب اسلام را بدرستی درک نمودند. آنان که در وصفشان، امام راحل این گونه می‌فرماید:
«صلوات و سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طیبه شهیدان خصوصاً شهدای عزیر حوزه‌ها و روحانیت. درود بر حاملان امانت وحی و رسالت پاسداران شهیدی که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامی را بر دوش تعهد سرخ و خونین خویش حمل نموده‌اند. سلام بر حماسه‌سازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته‌اند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس، از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته‌اند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانی عرشیان رفتند و درمجمع ملکوتیان شعر حضور سروده‌اند. سلام بر آنان که تا کشف حقیقت نقفه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود منذران صادقی شدند که بندبند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهی کرده است و حقاً از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظاری نمی‌رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم خود، اولین قربانی‌ها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد.»