1ـ نقش حضرت مهدی در نظام عالم
یکی از مباحث مهم مهدویت نقش آن حضرت در نظام آفرینش است. لذا در دادههای دینی بر این نکته اصرار شده که زمین در پرتو وجود حجت خداوند پایدار است، و اگر جهت الهی لحظهای در روی زمین نباشد زمین از هم متلاشی میشود، از جمله امام صادق علیهالسلام، فرمود: «لوبقیت الارض بغیر امامٍ لسافت»1 یعنی اگر زمینی بدون امام باشد، فرو میریزد و از هستی ساقط میگردد.
و در روایت دیگر امام باقر علیهالسلام فرمود: «لو انّ الامام رُفع من الارض ساعةً لَماجت باهلها کما یموج البحر باهله» 2 یعنی اگر امام و حجت خدا لحظهای از زمین گرفته شود، زمین با اهل آن همانند دریا دچار اضطراب میشود. از اینگونه روایات برمیآید که وجود حضرت مهدی(عج) به عنوان آخرین امام و حجت خداوند در زمین از ضروریترین نیازهای عالم آفرینش است، زیرا آن حضرت واسطه فیض خداوند در عالم است، و این حقیقت در اندیشه امام خمینی به گونهای زیبا تجلی کرده از جمله ایشان میگوید: «ولیالله اعظم و بقیةالله فی ارضه ارواحنا لمقدمه الفداء که واسطة فیض و عنایات حق تعالی است و دعای خیرش بدرقة امت جد بزرگوارش صلیالله علیه و آله، میباشد...» 3
و همچنین در اشعار نغز عرفانی خود نیز در چند مورد بر این نکته که در روایات آمده اشاره کرده از جمله گفته است:
حضرت صاحب زمان مشکوة انوار الهی
مظهر قدرت، ولی عصر، سلطان دو عالم
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقی
خوشهچین فرمن فیضش همه عرشی و فرشی
از طفیل هستیاش هستی موجودات عالم
مالک کون و مکان مرآت ذات لامکانی
قائم آل محمد مهدی آخر زمانی
بیلحاظ اقدسش یکدم همه مخلوق فانی
ریزه خوار خوان احسانش همه انسی و جانی
جوهریّ و عقل و نامیّ و حیوانیّ و کانی4
2ـ حضرت مهدی عصاره موجودات
یکی از حقایق دیگر که درباره حضرت مهدی مطرح است و نوعاً در رهآورد عرفانی بزرگان اهل معرفت بیشتر مطرح شده آن است که قائم آل محمد(ص) عصارة پدیدههای عالم خلقت است، زیرا آنها انسان کامل را قلب و خلاصه عالم میدانند لذا در کلمات برخی از آنان چنین آمده است: «آدمیان زبده و خلاصة کاینات و میوة درخت موجوداتند و انسان کامل زُبده و خلاصه آدمیان است. موجودات جمله به یک بار در تحت نظر انسان کاملاند.» 5
امام خمینی که در عرفان همانند بسیاری از معاریف دیگر الهی دیدگاه بلندی دارد، با این رویکرد عرفانی درباره حضرت مهدی به عنوان یکی از مصداقهای انسان کامل، کاملاً موافق بوده و خود نیز در این زمینه نکتههای آموزندة بیان کرده از جمله گفته است: «والعصر ان الانسان لفی خسر، ـ عصر ـ هم محتمل است که در این زمان حضرت سلامالله علیه باشد یا انسان کامل که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمه هدی، و در عصر ما حضرت مهدی سلامالله علیه است. قسم به عصارة موجودات عصر، فشردة موجودات، این که فشردة همه عالم است، یک نسخهای است، نسخه تمام عالم، همه عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره است و خلأ به این عصاره قسم میخورد.» 6
و در جای دیگر نیز با اشاره به آیه مبارکه سوره والعصر، از حضرت مهدی به عنوان مصداق انسان کامل که عصاره همه موجودات است یاد نموده است7 و همچنین در جای دیگر میگوید: «وارث نبوت، امام امت و عصاره خلقت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف است.» 8
3ـ حضرت مهدی خاتم ولایت
خاتم ولایت از مباحث مهم و مسایل بنیادین عرفانی است که در آثار بزرگان اهل عرفان به تفصیل درباره آن بحث شده، و مسئله خاتم ولایت بودن حضرت مهدی به عنوان بهترین رهآورد اندیشه بسیاری از بزرگان اهل معرفت مطرح است که در کلمات برخی از آنان در اینباره چنین تصریح شده است «خاتم اولیاء تابع حکم شرع است چنان که مهدی که در آخر زمان میآید در احکام تابع شریعت حضرت محمد(ص) است، اما در معارف و علوم حقیقی همه انبیاء و اولیا تابع اوست، زیرا باطن او باطن حضرت محمد(ص) است. به این دلیل گفته شده که او حسنهای از حسنات سید مرسلین است.» 9
وجود حضرت مهدی(علیهالسلام) به عنوان آخرین امام و حجت خداوند در زمین از ضروریترین نیازهای عالم آفرینش است .این مسئله در اندیشه عرفانی امام خمینی نیز تجلی کرده است وی در اینباره میگوید: «همانطور که رسول اکرم به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همانطور حاکم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است، و این خاتم ولایت، آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است و این خاتم ولایت کلی به تبعیت است.» 10
نکته اساسی که در کلام عرفا و سخن امام وجود دارد و نباید پوشیده بماند آن است که چون ولایت مهدی جلوهای از ولایت مقام ختم مرتبت است به همین دلیل ولایت او ولایت کامله است و همه تابع ولایت او هستند.
4ـ حضرت مهدی(عج) سرّ امتداد لیلةالقدر
در روایتی از امام محمدتقی علیهالسلام درباره لیلةالقدر رسیده که فرمود: «یا معشر الشیعه خاصِموا بسورة انّا انزلناه فی لیلة القدر تفلحوا»11 یعنی ای شیعیان در مقام بحث باید با سورة مبارکه قدر استدلال نمایید تا پیروز شوید.
مراد حضرت آن است که در سورة قدر از نزول فرشتگان خبر داده و فرمود: «تنزل الملائکة والروح فیها باذن ربّهم»12 در این آیه جریان نزول فرشتگان با فعل مضارع بیان شده است که دلالت بر استمرار میکند بنابراین به نص قرآن کریم تا پایان دنیا فرشتگان با روحالقدس در شب قدر به زمین فرود میآیند، پس باید بعد از پیامبر اکرم کسی که غیر از نبوت به همه صفات معنوی آن حضرت متصف است وجود داشته باشد و با فرشتگان و روحالقدس سنخیت وجودی داشته باشد تا آنها در شب قدر در زمین به حضور او بیایند بیتردید هیچ کسی غیر از امام معصوم چنین شایستگی ندارد و مهدی موعود به عنوان آخرین پرچمدار امامت و ولایت تنها کسی است که سبب امتداد جریان نزول فرشتگان در شب قدر شده است. 13
بنابراین حضرت مهدی در واقع سرّ امتداد لیلةالقدر است و وجود مبارک او سبب فرو آمدن فرشتگان در شب قدر میشود، این حقیقت در اندیشه امام خمینی نیز به خوبی تبلور یافته از جمله میگوید: «امتداد لیلةالقدر: اگر سرّ لیلةالقدر و سرّ نزول ملائکه در شبهای قدر که الآن هم برای ولیّ اعظم حضرت صاحب سلامالله علیه این معنا امتداد دارد، سرّ اینها را ما بدانیم، همه مشکلات ما آسان میشود.» 14 و در جای دیگر با اشاره به مفهوم لیلةالقدر با تفصیل بیشتری در اینباره سخن گفته و چنین اظهار داشته است: «چون لیلةالقدر، لیلة توجه تام ولیّ کامل و ظهور سلطنت ملکوتیه اوست، به توسط نفس شریف ولی کامل و امام عصر هر عصر و قطب هر زمان که امروز حضرت بقیةالله فیالارضین، سیدنا و مولانا و امامنا حجة بن الحسن العسکری ارواحنا فداه، است، تغییرات و تبدیلات در عالم واقع شود، پس هر یک از جزئیات طبیعت را خواهد بطئی حرکت کند و هریک را خواهد سریع حرکت کند و هر رزقی را خواهد توسعه دهد، و هر یک را خواهد تضییق کند، و این اراده، اراده حق است و ظل و شعاع اراده ازلیّه و تابع فرامین الهیّه است.» 15
5ـ نظارت حضرت مهدی به عملکرد ما
یکی از آموزندهترین نکتهها در بحث مهدویت که اثر تربیتی عمیقی به همراه دارد، آن است که حضرت مهدی(ع) به طور مستقیم و غیرمستقیم ناظر بر عملکرد ماست. چون در روایات متعدد این مسئله مطرح شده که اعمال مردم در هفته به انسان کامل و حجت الهی عرضه میشود، چه این که او به عنوان خلیفه خداوند در زمین به طور مستقیم ناظر بر عملکرد انسانهاست و در قیامت به عنوان شاهد و گواه نسبت به اعمال انسان گواهی میدهد. از جمله در روایتی چنین آمده: «تعرض الاعمال یوم الخمس علی رسولالله و علیالائمة»16 یعنی اعمال مردم روز پنجشنبه بر رسول خدا و ائمه (علیهمالسلام) عرضه میشود.
و در ذیل این آیه که فرمود: «فکیف اذا جئنا من کل امة بشهید و جئنابک علی هولاء شهیدا»17 یعنی پس چگونه است حالشان آنگاه که از هر امتی گواهی آوریم، و تو را به آنان گواه آوریم. در روایتی از امام صادق(ع) چنین نقل شده که فرمود: این آیه درخصوص امت محمد(ص) نازل شده که در هر عصری امامی از ما اهل بیت شاهد آنها و حضرت محمد(ص) شاهد ماست. 18
این حقیقت به عنوان یکی از زندهترین آموزههای مسئله مهدویت در اندیشه امام خمینی به صورت زیبا مطرح شده و ایشان با اشاره به این نکته که انسان از جهات مختلف تحت مراقبتهای گوناگون الهی قرار دارد و مأموران الهی به طور دقیق عملکردهای انسان را کنترل و ثبت میکنند، درخصوص حضرت مهدی به عنوان یکی از کسانی که مراقب اعمال ماست و عملکرد بد ما سبب ناخشنودی آن حضرت میشود چنین اظهار داشته است: «ببینید که تحت مراقبت هستید، نامه اعمال ما میرود پیش امام زمان (سلامالله علیه) هفتهای دو دفعه ـ به حسب روایت ـ که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان سلامالله علیه یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (سلامالله علیه) باشد.» 19 و در جای دیگر میگوید: «خلاف ما برای امام زمان سرشکستگی دارد، دفاتر را وقتی بردند خدمت ایشان، و ایشان دید شیعههای او دارد این کار را میکند این ملائکةالله که بردند پیش او دید، سرشکسته میشود امام زمان»20
و همچنین در وصیتنامه الهی و سیاسی خود به عنوان زندهترین سند که بیانگر نکتههای بسیار آموزنده و عمیق است درباره نظارت حضرات ائمه معصومین(ع) بخصوص حضرت مهدی موعود(ع) میگوید: «ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان علیهم الآف التحیّات والسلام که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.» 21 بیتردید طرح این مسئله برای همگان بخصوص عاشقان و شیعیان حضرت مهدی بهترین و مؤثرترین نکته تربیتی را به همراه دارد، زیرا هنگامی که انسان مؤمن و معتقد در کنار سایر اعتقادات دینی این باور مذهبی را نیز مورد توجه قرار دهد که نه تنها خداوند از طریق ناظران و مراقبان چون فرشتگان خود بر ما و اعمال ما نظارت نامحسوس دارد، بلکه انسان کامل و امام هر عصر به عنوان خلیفه او نیز به طور نسبتاً محسوس ناظر اعمال انسان است و در این عصر همه رفتارهای ما تحت نظارت مستقیم و غیرمستقیم امام زمان(عج) قرار دارد و حضرت گذشته از آن که شاهد اعمال ماست در هفته نامه اعمال ما به محضر و حضور او عرضه میشود، به طور یقین مواظبت و مراقبت بیشتر خواهد نمود که عمل خلافی از او سر نزند، و از این رهگذر دل امام زمانش از او نرنجد و تلاش خواهد کرد که در حضور و محضر او ادب انسانی و اخلاق الهی را مراعات کند و به انجام وظایف بندگی خود پایبندی بیشتری داشته باشد. پس این اندیشه و کلام امام خمینی برای همگان بخصوص نسل نواندیش همه جوامع اسلامی پیام زنده و پُرباری به همراه دارد. امید است در عصری که اخلاق انسانی و دستورات اسلامی از سوی فرهنگ مهاجم استکبار جهانی شدیداً مورد تهدید قرار گرفته طرح اینگونه حقایق الهی آنهم در قالب اندیشه و کلام مصلح بزرگ معاصر حضرت امام خمینی مفید و نجاتبخش واقع شود.
6ـ مهدی پرچمدار توحید و رهایی
همچنان که عنایت و لطف الهی اقتضاء میکند اشخاصی در میان بشر پدید آیند وظایف انسان را درباره توحید و یگانهپرستی و سایر تکالیف الهی از طریق وحی دریافت کنند و به مردم تعلیم دهند، همچنین ایجاب میکند که حقایق و معارف وحی همواره در میان مردم محفوظ بماند و افرادی پیوسته وجود داشته باشند که دین خدا نزد آنها محفوظ باشد و در وقت مصلحت به طور کامل احکام خدا در زمین اجرا شود. 22 در میان آورندگان وحی، ابراهیم خلیل از کعبه ندای توحید سر داد و مقام ختمی مرتبت به عنوان آخرین فرستاده خداوند منادی توحید از کعبه بود و در میان حافظان دین پیامبر خاتم، مهدی موعود به عنوان آخرین سلسله اوصیاء معصوم پیامبر، روزی از کعبه ندای توحید سر خواهد داد و پرچم رهایی انسان را از زیر ظلم و ستم سالاران، برافراشته و آدم و عالم را از بیداد ستمکاران نجات خواهد داد.
«وارث نبوت، امام امت و عصاره خلقت، ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف است.»
«همانطور که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همانطور حاکم بر جمیع موجودات است»
این مسئله نیز همانند سایر مسائل در اندیشه امام خمینی به صورت بسیار دلانگیز مطرح شده و درباره آن گفته است: «ابراهیم خلیل در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود روحی فداه در آخر زمان از کعبه ندای توحید سر دادند و میدهند... مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر میدهند و بشریت را به توحید میخواند.» 23
در جای دیگر به عنصر دادگری و نجاتبخش بودن حضرت تکیه نموده و میگوید: «آخرین ذخیرة امامت حضرت بقیةالله ارواحنا فداه و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او، و سلام بر غیبت و ظهور او، و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک میکنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز میشوند.» 24
امام در این کلام گذشته از جنبه سیاسی به جنبه معنوی و الهی وجود مقدس حضرت مهدی اشاره کرده و بر شئون مختلف وجودی آن حضرت درود فرستاده است و این به جهت آن است که غیبت آن حضرت همانند ظهورش پربرکت، نجاتبخش است و مؤثر است، زیرا وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست و امام چنان که وظیفه راهنمایی صوری مردم را به عهده دارد همچنان ولایت و رهبری باطنی اعمال را عهدهدار است و اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم میکند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق میدهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در اینباره تفاوت ندارد، و امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف دارد اگرچه از چشم جسمانی آنها مستور است به همین دلیل وجودش پیوسته لازم است گرچه زمان ظهور آن حضرت تاکنون فرا نرسیده است. 25 و به جهت آن که همه حالات و شئون وجودی حضرت بقیةالله به نحوی برای عالم و آدم برکت آفرین است در زیارت آن حضرت گفته میشود: «السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقعد، السلام علیک حین تَقَرءُ و تبیّن، السلام علیک حین تصلّی و تقنت، السلام علیک حین ترکع و تسجد، السلام علیک حین تُصبح و تُمسی.»26
یعنی «سلام بر تو وقتی که قیام و ظهور مینمایی، و وقتی که در پردة غیب مینشینی، سلام بر تو هنگامی که کتاب خدا را میخوانی و حقایق آن را بیان میداری، سلام بر تو هنگامی که نماز میگذاری و قنوت میخوانی، سلام بر تو به وقتی که رکوع و سجده بجا میآوری، سلام بر تو به هنگامی که صبح و عصر داری.»
امام خمینی در جای دیگر از حضرت مهدی به عنوان تنها کسی یاد نموده که آرمان توحید تمام انبیاء و سفیران الهی بدست او تحقق خواهد یافت و مایه نجات آدم و عالم که هدف اساسی بعثت انبیاء بوده است خواهد شد. لذا میگوید: «تحقق بخش غایت بعثت انبیاء حضرت خاتم الاوصیاء و مفخر الاولیاء حجةبن حسن العسکری، بزرگ شخصیتی که برپاکنندة عدالتی است که بعثت انبیاء علیهمالسلام، برای آن بود... ابرمردی که جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر مینماید و زمین را پس از آن که ظلم وجود آن را فراگرفته، پر از عدل و داد مینماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مینماید.» 27
7ـ حضرت مهدی ذ خیره خداوند در زمین
بیتردید بشر از روزی که در بستر زمین قرار گرفته است همواره آرزوی یک زندگی اجتماعی همراه با سعادت و آسایش را داشته و دارند، و به امید رسیدن چنین روزی لحظهشماری میکند و بر اساس تحلیل فلسفی اگر این خواسته انسان تحقق عینی و خارجی نمیداشت و در حد یک آرمان دستنیافتنی بود هرگز چنین آرزو و امید همگانی در نهاد بشر نقش نمیبست چنان که اگر غذایی نمیبود گرسنگی هم نبود و اگر آبی وجود نمیداشت تشنگی تحقق نمیگرفت، پس معلوم میشود به حکم ضرورت و جبر تکوینی آینده جهان روزی را به خود خواهد دید که در آن روز جامعه بشری به آرزوی خود برسد و در کنار هم در صلح و صفا با همزیستی مسالمتآمیز همراه با معنویت و غرق در فضیلت و کمال زندگی نماید. این حقیقت بدست توانای انسانی که از او در معارف دینی به مهدی و قائم آل محمد(ص) یاد شده عینیت مییابد28 و به این دلیل امام خمینی از حضرت مهدی به ذخیره خداوند برای بشر یاد نمود و گفته است: «خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت، من نمیدانم، اسم رهبر روی ایشان بگذاریم، بزرگتر از این است، نمیتوانیم بگوییم که شخص اول است، برای این که دومی در کار نیست، ایشان را نمیتوانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم. الّا همین که مهدی موعود است، آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر.» 29
در جای دیگر با تفصیل بیشتر بحث کرده و میگوید: «... مهدی موعود سلامالله علیه که خداوند ذخیره کرده است او را... حضرت عدالت را در تمام عالم گسترش میدهد و آن چیزی که انبیاء موفق نشدند، خدای تعالی ایشان را ذخیره کرده است اجرا بکند و همه اولیاء آرزو داشتند لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا کنند، بدست آن بزرگوار اجرا بشود، این که او را طول عمر داده برای همچو معنایی بعد از انبیاء و اولیای بزرگ مهدی موعود یک موجودی است که ذخیره شده است برای یک همچو مطلبی»30 بنابراین مهدی موعود تنها فردی است که برای تحقق آرمان و آرزوی دیرین بشر ذخیره شده و روزی در سایه حکومت و دولت کریمه آن حضرت عالم و آدم در صلح و صفا و آسایش به سر خواهند برد.
8ـ مهدی مجری عدالت در تمام شئون انسانی
اجرای عدالت جزء اساسیترین اهداف و انگیزههای الهی انبیاء و اولیاء و مصلحان الهی در طول تاریخ بوده است و همچنین اجرای عدالت در حکومت عدلگستر جهانی نیز به عنوان اصل بنیادین مطرح است و در روایات متعدد بر آن تأکید شده و بزرگان اهل عرفان نیز با استناد به روایات و معارف شهودی خود اظهار داشتهاند که خداوند خلیفهای دارد که روزی ظهور میکند و زمین را که از ظلم و بیداد پُر شده است، از عدل و قسط پُر مینماید و اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا این خلیفه الهی که از عترت رسول خدا و از فرزندان فاطمه و همنام پیامبر است ظهور نماید. 31 بنابراین جریان عدالتگستری جزء اهداف اساسی دولت کریمه و حکومت جهانی حضرت مهدی است، اما پرسش مهم در اینباره آن است که قلمرو این عدالت تا کجاست؟ آیا در سایه دولت کریمه مهدی تنها در بُعد اقتصادی و اجتماعی و مانند آن عدالت اجرا میشود یا تمام شئون عالم و آدم به برکت آن عدل کل تعدیل و اصلاح خواهد شد؟
ظاهراً در میان صاحبنظران که درباره عدالتگستری حضرت مهدی سخن گفتهاند، امام خمینی نخستین فردی است که قلمرو عدالتگستری دولت کریمه حضرت مهدی را فراتر از ابعاد اقتصادی و اجتماعی و مانند آن که نوعاً مورد توجه عمومی است، مطرح کرده و اصلاح تمام شئون عالم و آدم را جزء قلمرو عدالتگستری آن حضرت خوانده و از این رهگذر روزنة جدیدی برای افراد محقق در مسئله مهدویت گشوده است تا جریان عدالتگستری مهدی را با استفاده از متون دینی با این رویکرد نیز مورد تحقیق و تحلیل قرار دهند. امام خود در اینباره میگوید: «قضیة غیبت حضرت صاحب، قضیة مهمی است که به ما مسائل میفهماند، منجمله این که برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الّا مهدی موعود... هر یک از انبیاء که آمدند برای اجرای عدالت آمدند لکن موفق نشدند حتی رسول ختمی(ص) که برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود باز در زمان خودشان موفق نشدند و آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد نه آن هم این عدالتی که مردم عادی میفهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقل، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش. این ایجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاق منحرف باشد از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد این عدالت در او تحقق پیدا کرده است، اگر در عقاید انحرافاتی باشد برگرداندن آن عقاید کج به عقیده صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان.» 32
آنگونه که اشاره شد این نحو تفسیر از عدالتگستری حضرت مهدی گرچه در متون و روایات به گونهای اشاره شده اما در میان اهل تحقیق و اندیشه به نظر میرسد که حضرت امام خمینی در طرح و یا احیای این حقیقت همانند بسیاری از معارف دیگر مبتکر و پیشآهنگ است و شایسته است این اندیشه بلند او سبب شود که بزرگان اهل تحقیق این مسئله را در مباحث مهدویت بسط و گسترش دهند.
9ـ مفهوم انتظار
یکی از مهمترین مسائل مهدویت که در اندیشه امام خمینی به صورت زنده و کارآمد تجلی کرده مسئله انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) است. این مسئله که با تفسیرها و برداشتهای گوناگون در میان منتظران حضرت مهدی(ع) مطرح است، در اندیشه امام خمینی با تفسیر کاملاً متفاوت ارائه شده است و به دلیل اهمیت آن مورد توجه خاص ایشان بوده است لذا با تفصیل بیشتر و در موارد متعدد درباره آن سخن گفته و با نقد بسیاری از برداشتهایی که نوعاً ناکارآمد و کماثر و یا بعضاً نادرست است، دیدگاه حیاتبخشی در اینباره مطرح نموده است که به چند نمونه از سخنان ایشان اشاره میشود: «بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (سلامالله علیه) را از خدا بخواهند، ... و یک دسته دیگر انتظار فرج را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست میکنند، دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا میگذرد نداشته باشیم.» 33
در جای دیگر با رد اینگونه برداشتها میگوید: «این منطق اشخاصی است که میخواهند از زیر بار در بروند، اسلام اینها را نمیپذیرد، اسلام این را به هیچ چیز نمیشمرد، اینها میخواهند از زیر بار در بروند، یک چیز درست میکنند دو تا روایت از این طرف و آن طرف میگردند پیدا میکنند... این خلاف قرآن است... اگر صد تا همچو روایتهایی بیاید ضربه به جدار میشود.» 34
موضوع «انتظار» مورد توجه ویژه امام خمینی بود و ایشان تلاش کرد تا با نقد برداشتهای ناصحیح از این موضوع، مفهوم درست آن را که پاسخگوی انسان معاصر باشد، ارائه دهد
بدینترتیب حضرت امام خمینی با هرگونه برداشت که موجب تخدیر مردم از انتظار ظهور شود به شدّت مبارزه کرد و با نقد و نکوهش کسانی که اندیشهها و برداشتهای ناصواب از انتظار حضرت مهدی(عج) ارائه میدهند و از خود سلب مسئولیت میکنند و همه مسئولیتها را متوجه امام زمان و محول به آن حضرت مینمایند، میگوید: «یک عدة دیگری بودند که میگفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است، آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند شود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم عَلَم باطل است، آنها خیال کرده بودند که نه هر حکومتی باشد. در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس عَلَم مهدی به عنوان مهدویت بلند کند، حالا ما فرض میکنیم که یک همچو روایاتی باشد آیا معنایش اینست که از ما دیگر تکلیف ساقط است؟ این خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن است ... شاید الآن هم بسیاری باور کنند که نه حکومت نباید باشد و زمان حضرت صاحب بیاید، و هر حکومتی در غیر زمان حضرت باطل است، این یعنی هرج و مرج، ما، درستش میکنیم تا حضرت بیاید.» 35
در مجموع از سخنان حضرت امام بدست میآید که انتظار مورد توجه ویژه ایشان بوده و تلاش کرده با نقد برداشتهای ناصحیح از مسئلة انتظار، مفهوم درست و تفسیر زنده و کارآمد که بتواند پاسخگوی انسان معاصر باشد ارائه دهد. امام ضمن بیانی مبسوط میگوید: «در بعضی روایات هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مؤمنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه این که اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند منتظر، اسلحه داشته باشند برای این که با ظلم مقابله کنند با جور مقابله کنند، تکلیف است، نهی از منکر است بر همه ما تکلیف است. باید مقابله کنیم با این دستگاههای ظالم خصوصاً دستگاههایی که با اساس مخالفند.» 36 بازن چی میفرماید: «ما باید فراهم کنیم کار را فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت.» 37
بیتردید این تفسیر از انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) که در اندیشه و کلمات امام خمینی مطرح شده آنگونه که خود اشاره کرده است با روح و حقیقت اسلام سازگارتر است، زیرا انتظار ظهور به عنوان یک آموزة دینی و مذهبی باید بگونهای طرح و تفسیر شود که روحیّه تحرک، پویایی در جهت تکامل معنوی، احیای معارف و دستورات آسمانی و نشر حقایق دینی و زمینة عمل به آموزههای مذهبی را در میان افراد جامعه بیشتر ایجاد کند و مردم را به سوی زندگی همراه با معنویت سوق دهد و حیات دینی و معنوی را در کالبد فرد و جامعه تزریق نماید، چون اسلام دین زندگی و حیات در ابعاد مختلف آن است لذا فرمود: «یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و لرسوله اذا دعاکم لما یحیکم»38 یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید و مسئله انتظار نیز در قاموس اسلام بخصوص مذهب شیعه جزء زندهترین آموزههای الهی است که در انسان امید به آیندة برتر و حیات متعالیتری را نوید میدهد و این حقیقت را از تفسیر امام خمینی از جریان انتظار بخوبی میتوان دریافت کرد. پس به جرأت میتوان گفت در اندیشه امام خمینی موضوع مهدویت همانند بسیاری از حقایق دیگر اسلام، زنده، حیاتبخش و نویددهنده مطرح شده است. روحش شاد، اندیشهاش پاینده و انقلابش پایدار باد.