سجاد طایری
تولد و شکلگیری سه کشور مستقل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در منطقه مهم و استراتژیک قفقاز با تاریخ و تمدنی دیرین، ریشهدار و با هویتی ایرانی و اسلامی، فرصتها و چالشهای نوینی را در ابعاد نظامی، امنیتی و دفاعی فراروی ایران نهاد زیرا از یک سو استقلال کشورهای منطقه موجب به وجود آمدن دولتهای نوین با شرایط امنیتی و سیاسی مبهم شد و از سوی دیگر رقابت برای نفوذ و گسترش حضور نظامی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در قفقاز، چشمانداز جدیدی در افق معادلات منطقهای و جهانی به نمایش گذاشت. به نحوی که ویژگیهای جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی منطقه، توجه قدرتمندان بزرگ و نظریهپردازان مسائل کلان سیاسی و ترتیبات امنیت بینالمللی را به این نقطه از جهان معطوف ساخت. از این رو بررسی ابعاد مختلف ترتیبات سیاسی، امنیتی و دفاعی حاکم بر منطقه و همچنین روابط جمهوری اسلامی ایران با هر یک از کشورهای قفقاز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.
ایران و آشفتگی امنیتی در قفقاز
عدم شکلگیری نظام امنیتی فراگیر و پایدار و تداوم ناامنی و بیثباتی در عرصه قفقاز با عوامل متعددی در ارتباط است که از آن جمله موقعیت ژئوپلتیک قفقاز و منابع عظیم نفت و گاز در آن و در نتیجه، تقویت حضور قدرتهای فرامنطقهای در محیط پیرامونی ایران، افراطگرایی، تنشهای قومی، فرقهای و تروریسم، دولتهای ضعیف و شکننده و عدم اعتماد بازیگران منطقهای به یکدیگر حائز اهمیت است. با توجه به شرایط و ویژگیهای خاص منطقه قفقاز و تأثیرگذاری عوامل مختلف در سطوح فروملی، ملی، منطقهای و فرامنطقهای در امنیت آن، هرگونه ترتیبات امنیتی موفق، مستلزم در نظر گرفتن تمامی عوامل و مؤلفههای فوق با رویکردی تدریجی و فراگیر است. از این رو جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به منافع ملی و تأمین امنیت خود باید چند نکته را مورد توجه قرار دهد:
الف) برقراری نظام امنیت دستهجمعی در قفقاز ـ حداقل در آینده نزدیک ـ ناممکن و دور از دسترس است. بنابراین همانگونه که تلاش سایرین برای ایجاد ساز و کار امنیت جمعی در منطقه به جایی نرسیده است، بنابراین جمهوری اسلامی ایران نیز نباید توجه چندانی به این مقوله کند.
ب) با توجه به دشواریهای موجود در خصوص برقراری امنیت جمعی، بنابراین جمهوری اسلامی ایران برای تأمین منافع و امنیت ملی خود باید به گسترش همکاریهای دوجانبه با کشورهای منطقه قفقاز بپردازد. در واقع روابط دوجانبه و گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی با هر یک از کشورهای منطقه میتواند منافع ایران را تأمین کند.
ج) با توجه به حساسیتهایی که در میان کشورهای منطقه نسبت به یکدیگر وجود دارد، بنابراین ایران باید تعادل و توازن را در روابط خود با هر یک از کشورهای ارمنستان، آذربایجان و گرجستان حفظ کند. چنانکه نزدیکی به ارمنستان باعث دلخوری آذریها و نزدیکی به آذربایجان موجب ناراحتی ارمنیها میشود. از این رو حفظ تعادل و توازن در روابط جمهوری اسلامی ایران با هر یک از کشورهای منطقه میتواند تا حد زیادی منافع کشور را تأمین کند.
د) مهمترین چالش امنیتی ایران در منطقه، از حضور و نفوذ بازیگران خارجی به خصوص ایالات متحده امریکا و اسرائیل ناشی میشود. اجرای سیاست مهار علیه جمهوری اسلامی از سوی امریکا، امکان اجرای نقش فعال جمهوری اسلامی را در منطقه محدود کرده و بهرغم اشتراکات و پیوندهای تاریخی با مردم آذربایجان، گرجستان و ارمنستان امکان توسعه روابط قابل قبول در کشورهای قفقاز جنوبی فراهم نشده است. از این رو ایران برای پیشبرد اهداف خود و همچنین خنثیسازی مقاصد واشنگتن و تلآویو باید توجه زیادی به ائتلافهای منطقهای با سایر کشورهای ذینفع در قفقاز نظیر روسیه و ترکیه کند.
مدلهای امنیتی ایران در قفقاز
مهمترین مدلی که ایران در ابعاد کلی میتواند در قبال قفقاز اتخاذ کند، الگوی «سیاست واقعگرایانه رقابتی» است زیرا این الگو بر پایه تهدیدات آشکار و نهان نظامی استوار است و تمام واقعیتهای امنیتی منطقه را تحت پوشش قرار میدهد. در این الگو، ترکیبی چند قطبی از کشورهایی وجود دارد که دارای روابطی سیال و براساس سود و زیان مقطعی هستند و در طول زمان ممکن است تغییر کند. در این الگو منطق موازنه قوا پذیرفته شده است و به طور کلی هیچ کشوری به طور دائم دوست یا دشمن شناخته نمیشود. در مورد همه کشورها سطوح مختلفی از منافع مشترک یا متعارض وجود دارد و وجوه مشترک تقریباً به همه کشورها در هر منطقه اجازه میدهد که براساس شرایط روز با یکدیگر متحد شوند. به موجب الگوی مزبور، اگر چه شیوه موازنه قوای سنتی برای مدیریت مسائل امنیتی پیگیری میشود، با این حال چنین امری به معنی نادیده انگاشتن حاکمیت، منافع ملی و نگرانیهای امنیتی سایر بازیگران نیست. همچنین اگر چه الگوی «سیاست واقعگرایانه رقابتی» در شرایط فعلی قفقاز از کارآیی بسیار زیادی برخوردار است، اما باید توجه داشت که جمهوری اسلامی میتواند در گذر زمان به سمت «الگوی هژمونیک منطقهای» حرکت کند. چنین امری مستلزم گسترش پیوندها و وابستگیهای کشورهای منطقه به ایران است.
علاوه بر این «الگوی امنیت مشارکتی» نیز میتواند در دراز مدت توسط جمهوری اسلامی ایران پیگیری شود. این الگو نگاه متفاوتی به سیاست بینالملل دارد و تفکر اصلی و مرکزی حاکم بر آن عبارت از این است که همه کشورها میتوانند امنیت نسبی را از طریق پذیرفتن تعهدات متقابل در خصوص محدود کردن تواناییهای نظامی برای خویش تأمین کنند. در این رویکرد امنیتی تنها دوستان و متحدان حضور نمییابند، بلکه فرض بر این است که دشمنان همان محدودیتهای فنی را بر رفتار خود خواهند پذیرفت که دوستان میپذیرند و این کار علیرغم وجود بیاعتمادی متقابل امری شدنی است. همچنین فرض بر این است که این محدودیتهای قانونی و فنی امتیازات متقابلی را نیز در بر خواهد داشت. در این الگو، تضمینهای امنیتی نه از طریق سلطه بلکه بر عکس از راه غیر قابل قبول کردن گزینشهایی که هدف آنها کسب سلطه بر رقیبان است، به وجود میآید. در رویکرد امنیتی مبتنی بر مشارکت و همکاری، امنیت به طور فزایندهای به منزله ملک مشاعی تعریف میشود که قابل تقسیم نیست. این رویکرد کشورها را به دوست، متحد و دشمن تقسیم نمیکند، اما تهدیدات علیه همه بازیگران مساوی است و همه شرکا خواستار امنیت متقابل هستند. این رویکرد بیش از آن که یک مجموعه از فرمولها را پیرامون چگونگی ایجاد نظامهای امنیت منطقهای مطرح کند، یک فرآیند تدریجی را دربرمیگیرد که درصدد شکل دادن به گرایشهای سیاستسازان دولت در مورد امنیت است و بدیلهایی برای تعریف امنیت در مقابل تمرکز محدود صرفاً نظامی ارائه میکند. رویکرد یاد شده بیش از رویارویی به مشاوره، بیش از بازدارندگی به اطمینان، بیش از پنهانکاری به شفافیت، بیش از تنبیه به ممانعت و بیش از یکجانبهگرایی بر وابستگی متقابل تأکید میکند.
همچنین ایران میتواند موارد زیر را به عنوان راهبرد و راهکار عملی در روابط خود با کشورهای قفقاز به کار گیرد:
استفاده از موقعیت ژئوپلتیکی ایران به عنوان کریدور شمال ـ جنوب که میتواند نقش مهمی برای ارتباط حمل ونقل و همکاری با قفقاز و ماورای آن ایفا کند . تأثیر بر ترتیبات امنیتی منطقه با تلاش برای عقد موافقتنامههای دوجانبه با تمام کشورهای قفقاز ، فرصتیابی در کشورهای منطقه برای مذاکره با امریکا در چارچوب منافع ملی و همچنین کاهش نفوذ رژیم صهیونیستی ـ استفاده از اشتراک دینی، قومی و زبانی با کشورهای قفقاز ـ بهرهبرداری سیاسی از واگراییهای روسیه و غرب و همچنین تلاش تبلیغاتی برای کاهش امنیت روانی روسها در صورت همسویی آن کشور با سیاستهای امریکا
استفاده متقابل از ظرفیتهای چین و ترکیه برای رقابت استراتژیک با ایالات متحده و تغییر وضع موجود در منطقه
تداوم نقش سازنده و میانجیگرانه در مناقشات منطقهای
تداوم بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی و افزایش مبادلات تجاری با کشورهای منطقه.