تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۲۳۱۹۳۷

ارسلان مرشدی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین اظهار داشتند که مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به جانب پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل را بر آن پوشانده اند، چیزی جز تن دادن به خواسته صهیونیست ها، یعنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین نیست.
اشاره رهبر انقلاب به «لباس حق به جانب پذیرش دولت فلسطین» اقدام اخیر محمود عباس برای عضویت فلسطین در سازمان ملل متحد به عنوان کشور 194 این سازمان است. رییس تشکیلات خودگردان اول مهرماه و همزمان با نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل درخواست رسمی برای عضویت کامل کشور مستقل فلسطین در چارچوب مرزهای 1967 را به دبیر کل سازمان ملل متحد ارائه کرد. تاکید ابومازن بر تعیین جغرافیای سرزمینی فلسطین در حدفاصل مرزهای 1967 در حالی است که رهبر انقلاب اسلامی در اجلاس پنجم حمایت از انتفاضه، فلسطین از نهر تا بحر را نه حتی یک وجب کمتر مطرح نمودند. ضمن اینکه ایشان به جای پناه بردن به امریکا و دیگر کشورهای غربی در قالب سازمان ملل، طرح برگزاری همه پرسی از ملت فلسطین را عنوان نمودند.
رهبر انقلاب اسلامی در توضیح این طرح تاکید فرمودند که ما نه جنگ کلاسیک ارتش های کشورهای اسلامی را پیشنهاد می کنیم، نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمان های بین المللی را، ما همه پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد می کنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند.
تاکیدات رهبر انقلاب اسلامی به مسئله فلسطین در حالی است که پس از مطرح شدن پیشنهاد عضویت این کشور در سازمان ملل متحد، امریکا بر وتو کردن این پیشنهاد اصرار داشته و تشکیلات خودگردان و اسراییل را به نشست پای میز مذاکره فراخوانده است. این موضع امریکا با پاسخ رهبری انقلاب نیز همراه بود؛ ایشان در واکنش به مخالفت آمریکا با تشکیل کشور مستقل فلسطین تاکید نمودند که رئیس جمهور آمریکا می گوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوست، این خط قرمز اوباما و امثال او به دست ملت های به پا خواسته مسلمان شکسته خواهد شد.
با این همه، جمهوری اسلامی در هنگامه ای اقدام به برگزاری کنفرانس حمایت از انتفاضه نمود که خاورمیانه عربی و افریقای شمالی در خیزش و خروش بیداری اسلامی شاهد تغییرات گسترده ای است؛ تغییراتی که طی آن برخی از کشورهای حامی سازش با اسراییل همچون تونس و مصر که روابط گسترده و دیرینه ای با اسراییل داشتند، ساقط شدند. به نظر می رسد اشاره رهبری انقلاب نیز معطوف به این موج بیداری اسلامی است که به دنبال آن رژیم صهیونیستی در تنگنا و انزوا قرار گرفته و حتی شاهد اعتراضات صدها هزار نفری است. همزمان نیز در سرزمین های فلسطینی راهپیمایی هایی علیه تشکیلات خودگردان برگزار شد. همه این تحولات به همراه جنبش اعتراضی وال استریت حجم زیادی از فشار متراکم را روانه سرزمین های اشغالی نموده است.
اهمیت فلسطین
مسئله فلسطین همواره در پیشانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار داشته است، چنانکه از آن به عنوان یکی از آرمانهای نظام یاد می شود. این مسئله نشان از آن دارد که فلسطین اهمیتی خاص برای جمهوری اسلامی دارد؛ اهمیتی که به ماهیت و هویت فلسطین و بیت المقدس برمی گردد. بیت المقدس به عنوان مهم ترین شهر فلسطین، از نظر اسلامی و تاریخی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمانان در این شهر تاریخی واقع شده است. از آغاز هجرت پیامبر اسلام به مدینه تا سال دوم هجری، قبله پیامبر در هنگام نماز و نیایش، بیت المقدس بود و پیش از هجرت نیز در 13 سالی که پیامبر اکرم(ص) در مکه اقامت داشت رو به بیت المقدس می ایستاد و نماز به جای می آورد. از این رو این شهر، قبله نخستین، بلدالامین و حرم امن شناخته می شود. افزون بر این مسجدالاقصی هنگام معراج رسول خدا نیز ارزش و قداست خود را نشان داد، به گونه ای که خداوند متعال می فرماید: شبانه پیامبر اکرم(ص) را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که اطراف آن را پربرکت گردانیده است، سیر داد تا آیات و نشانه های الهی را به او نشان دهد.
از سوی دیگر و در دوره حیات حکومت اسلام این سرزمین جز قلمرو خلافت اسلامی قرار گرفت و بیت المقدس به عنوان اولین قبله مسلمانان جهان شناخته شد. بر این مبنا فلسطین سرزمین زیتون و صلح است که برای پیروان همه ادیان الهی و آسمانی صاحب ارج و احترام است و چون بیشتر جمعیت آن طی حدود 1400 سال گذشته به مسلمانان اختصاص داشته و ابنیه اسلامی نیز به مراتب بیشتر از ابنیه مسیحی و یهودی در آن وجود دارد، تعلق فلسطین به اسلام بیشتر است؛ از این روست که رهبر انقلاب اسلامی فلسطین را پاره تن جهان اسلامی دانستند. همه اینها در حالی است که در طول ادوار گذشته روابط مناسبی بین مسلمانان و یهودیان برقرار نبوده و مسئله دشمنی یهودیان با مسلمانان و کینه دیرینه آنان نسبت به پیامبر و مسلمین و همین طور تاکید اکید قرآن در آیات: «مائده 82، بقره 125، نساء 89، ممتحنه 1 و 2 و...» مبنی بر خطر قوم یهود نشان از خطرات و تهدیدات آن نسبت به مسلمانان دارد؛ خطراتی که اکنون متوجه مردم فسطین شده و در صورت بی توجهی نسبت به آن به مرور دامن دیگر کشورهای مسلمان را خواهد گرفت.
با این حال این پاره تن اسلام در سالهای میانی قرن بیستم مورد هجمه وسیع یهودیان صهیونیست قرار گرفت و رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس حکومت خود به سرکوب و قتل عام مردم مظلوم فلسطین پرداخت. صهیونیستها در چندین قتل عام تکان دهنده در دیریاسین، تل زعتر، کفرقاسم، قانا و... بسیاری از مردم مظلوم فلسطین را به شهادت رساندند. رژیم صهیونیستی همچنین در بیش از 6 دهه حاکمیت نامشروع خود در منطقه، بیش از 5 جنگ تمام عیار را با همسایگان عرب خود آغاز نمود که با حمایت غرب عموماً و امریکا خصوصاً توانست به پیروزی برسد. این پیروزی ها موجبات ساختن هیمنه ای پوشالی برای این رژیم شد تا کشورهای عربی به مرور به جای مقاومت روی به سازش آورند؛ سازشی که با حمایت و هدایت امریکا روند آن تسریع شد. البته ریشه بیشتر ناکامی های مسلمانان در مواجهه با این رژیم به عدم وحدت، انسجام و داشتن روحیه سازشکاری آنان برمی گردد. رژیم صهیونیستی در طول این سالها آرام، اما پیش رونده درصدد تحقق هدف غایی خود یعنی تخریب مسجد الاقصی و یهودی سازی قدس شریف است. تل آویو در طول این سالها کوشیده است تا با آواره و اخراج تعداد زیادی از ساکنان فلسطینی شهر قدس، احداث کمربند گسترده شهرک نشینی به منظور محاصره انسانی و نژادی، معرفی قدس شریف به عنوان پایتخت ابدی اسرائیل، مصادره املاک و اراضی فلسطینیان، احداث دیوار حائل، حفر شبکه تونلی در زیر مسجدالاقصی و ایجاد یک معبد 2 طبقه در زیر آن و تخریب باب المغاربه، قدس را از پیکره جهان اسلام جدا سازد. تلاش و کوشش نافرجام رژیم صهیونیستی در حالی است که قدس بخش لاینفک جهان اسلام و سرزمین تاریخی فلسطین بوده و معامله بر سر آن را هیچ یک از گروههای اسلامی مقاومت نظیر حماس و جهاد اسلامی نمی پذیرند.
روز قدس
این اهمیت فلسطین سبب شده تا جایگاه آن در نزد کشورهای اسلامی و عربی مورد توجه قرار گیرد؛ توجهی که بعضاً نه به خاطر وجود فلسطین بلکه به واسطه کارکردهای آن قابل توجیه است. یکی از این موارد به نامگذاری روزی برای فلسطین برمی گردد. فلسفه نامگذاری این روز بیشتر با هدف تمرکز و توجه مضاعف بر مسئله فلسطین قابل تحلیل است. چنانکه کشورهای عربی و در راس آن سازمان آزادی بخش فلسطین روزی را در ماه اکتبر که یادآور پیروزی فلسطینیان در دره کرامه بود، را «روز فلسطین» نامگذاری کردند. بعد از جنگ سال 1967 و شکست مصر و سوریه از سوی اسراییل، برای اولین بار فلسطینی ها توانستند با یک سلسله عملیات نظامی در دره کرامه که در مرز اردن و سوریه واقع بود، ارتش اسرائیل را به داخل آن منطقه بکشانند و با عملیات چریکی لطمات بسیار شدیدی بر اسرائیل وارد آورند. به دنبال این پیروزی، آن روز تاریخی «معرکه کرامه» و «روز جهانی فلسطین»نامگذاری گردید. به همین مناسبت هم در ماه اکتبر مراسمی در این روز برگزار می شد تا یاد این تنها پیروزی بر اسراییل گرامی داشته شود. نامگذاری روز فلسطین که با اندیشه های پان عربیسم و مطرح کردن وجه عربی آن همراه بود، هویت عربی داشت و مورد استقبال مسلمانان و کشورهای اسلامی دیگر قرار نگرفت. تا اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیشگامی مسلمانان مبارز ایران اسلامی در احقاق حقوق مسلمین جهان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان روز قدس نام گرفت. پیشنهاد نامگذاری این روز از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شرایطی بود که دور جدید شکست های نظامی اعراب از اسراییل آغاز شده بود.
همزمان نیز برخی کشورها نظیر مصر در مسیر سازش با رژیم صهیونیستی بودند. از این رو روز فلسطین خیلی زود از خاطره ها محو شد و در آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان، روز قدس جای آن را گرفت. این روز برخلاف روز فلسطین دارای توجیه مذهبی و اسلامی بود و به این دلیل بود که دهه آخر ماه رمضان یعنی از روزهای 19 تا 27 این ماه شبهای قدر بود؛ شبهایی که امام امت امید آن داشت تا سرنوشت فلسطین نیز تغییر کند. در واقع در اندیشه امام خمینی(ره) مسئله فلسطین، مسئله ای اسلامی بود و صهیونیسم تهاجمی نه بر ضد اعراب، بلکه علیه اسلام و مسلمانان است. از این رو ایشان با نامگذاری روز قدس و تغییر این مسئله از مسئله ای عربی به مسئله ای اسلامی، جهان اسلام را به وحدت در برابر خطر بزرگ رژیم صهیونیستی فراخواند. نامیدن جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس، هم نشانه ای از درک متعالی و آینده بینی ایشان از این خطر در کمین نشسته مسلمانان است. امام خمینی(ره) حتی گام را از این مسئله فراتر نهاده و عنوان داشتند که پایبندی به قدس و آزاد کردن آن از دست اشغالگران صهیونیست یک وظیفه دینی، قومی و ملی برای همه مسلمانان است؛ مسئله ای که در صورت تحقق آن راه برای صدور انقلاب اسلامی نیز فراهم خواهد آمد.
همراه همیشگی
فلسطین در گذشته وجه المصالحه کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و امریکا بوده است. حمایت این کشورها از فلسطین نه حمایت واقعی و قطعی بلکه بیشتر اقتضایی و مبتنی بر شرایط زمانی بوده است. از این رو می توان گفت که فلسطین در طول سالهای گذشته کمتر حامی همراه و همیشگی را در بین کشورهای عربی یافته است. برخلاف این روند نابهنجار اما مردم ایران در طول بیش از 3 دهه گذشته و حتی پیش از آن نشان داده اند که حمایت از آرمانهای ملت فلسطین مسئله تردیدناپذیر و همیشگی است. چنانکه با وجود تفرق و تفرقه اعراب، اما مردم ایران هیچگاه مردم فلسطین را تنها نگذاشته است. همراهی مردم مسلمان ایران با فلسطین در تاکید بر ضرورت مقاومت و نفی هر گونه سازشکاری نمود یافته است. پیشینه حمایت مردم مسلمان ایران اسلامی از مردم مظلوم فلسطین صرفاً به گذشته تاریخ انقلاب اسلامی خلاصه نمی شود. این حمایت قدمتی به درازای استکبار ستیزی و استعمار ستیزی مردم ایران دارد و به آغازین روزهای تاسیس و تثبیت رژیم صهیونیستی و حتی قبل از آن برمی گردد. مردم ایران که خود زخم ها از استکبار و استعمار بر تن داشتند از همان ابتدا با درک ظلم و ستم های رژیم غاصب صهیونیستی به حمایت و پشتیبانی از ملت فلسطین برخاستند. چنان که شیخ عبدالکریم حائری یزدی 14 سال قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی به سیاست یهودیان در قبال مسئله فلسطین اعتراض کرد. پس از این مورد نیز به انحا مختلف، مردم مسلمان ایران اعتراض خود را نسبت به اشغال و آواره کردن ساکنان اصلی فلسطین از سوی یهودیان اعلام کردند.
از آغازین روزهای تاسیس این رژیم هم مردم ایران به رهبری آیت الله کاشانی به این امر اعتراض داشتند. در سال 1326 خورشیدی که تاسیس رژیم صهیونیستی اعلام شد، ایشان ضمن صدور اعلامیه ای خطاب به مسلمانان جهان به این امر اعتراض و خواستار راهپیمایی علیه این مسئله شدند. بیش از 30 هزار نفر از مردم تهران نیز به دعوت آیت الله کاشانی برای این راهپیمایی پاسخ مثبت داده و در 20 دی 1326 علیه رژیم صهیونیستی تظاهراتی عظیم برگزار کردند. این تظاهراتها علیه رژیم غاصب صهیونیست در 30 اردیبهشت 1327 نیز بار دیگر در شرایطی برگزار شد که رژیم شاه بعنوان حامی اصلی اسراییل در منطقه، با ممانعت از برگزاری آن بشدت با تظاهرکنندگان برخورد کرد. از این رو نفرت و انزجار مردم ایران از اسراییل دارای سابقه ای طولانی بوده است؛ مسئله ای که مقامات اسراییل نیز از آن آگاه بودند. چنان که ژنرال مایر اسمیت که در سال 1340 به جای هرزوگ به ریاست اداره اطلاعات ارتش اسرائیل منصوب شده بود در اردیبهشت ماه 1341 به تهران آمد و با مقامات ارتش، نخست وزیر و وزیر خارجه دیدار کرد. وی در بازگشت به اسرائیل طی گزارشی به بن گورین و گلدامایر توصیه کرد که سعی شود تماس هایی با خارج از محدوده هیات حاکمه ایران برقرار شود. او متذکر شد که اسرائیل در میان مردم ایران منفور است و باید به آینده بیندیشد.
با این حال ملت مسلمان و مبارز ایران اسلامی پس از پیروزی انقلاب به ویژه پس از صدور پیام تاریخی امام امت در سال 1358 مبنی بر نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز جهانی قدس، مسأله آزادسازی فلسطین از دست رژیم صهیونیستی را سرلوحه آرمانهای مبارزاتی اش قرارداد. به واقع جای گرفتن روز قدس در روزشمار تقویم جمهوری اسلامی، نشان از راهبردی بودن این روز برای کشوری است که آن را جزء تغییرناپذیرترین اصول ارزشی خود می داند. مسلمانان ایران زمین بر این باورند که اگر چه ایرانیان از زیر یوغ استثمار و استعمار آزاد گشته اند، اما می بایست تمامی امتهای مسلمان گرفتار نیز رهایی یابند. از این رو همواره پیوندهای عمیق خود را با تمامی ملتهای مسلمان دربند ستمکاران اعلام داشته اند. روز قدس نیز در این میان یادآور فریاد بی کران مردمی آزاده است که خواستار رهایی قبله اول مسلمانان از حاکمیت مستبدان و مستکبران هستند.
اسراییل‌ستیزی
در طول سالهای دهه 1350 امام خمینی بارها در اعلامیه های گوناگون و در پاسخ به نامه های مردم، مبارزه برای آزادسازی فلسطین و حمایت از گروههای مبارز فلسطینی را بر تمام مسلمانان واجب دانست. ایشان در پیام 17 مهر 1357 اسرائیل را «غده سرطانی» نامید. استمرار اسراییل ستیزی ایشان چه در رفتار و چه در گفتارشان قبل از انقلاب، بارها باعث برخورد ماموران ساواک با امام شد. این پیشینه مبارزاتی به همراه جهان بینی و آینده نگری حضرت امام باعث شد تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در مصاحبه با شبکه تلویزیونی CBS صراحتاً خواستار تحریم و نفی رژیم اشغالگر قدس شوند و تاکید کنند که ملت مسلمان ایران و هیچ مسلمانی و اصولاً هیچ آزاده ای، اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و ما همواره حامی برادران فلسطینی و عرب خود خواهیم بود. اسرائیل مطرود ماست و ما برای همیشه نه نفت به او می دهیم و نه او را به هیچ وجه می شناسیم.
همچنانکه این مشی استکبار ستیزی و اسراییل ستیزی ایشان بار دیگر در پیام برائت از مشرکین سال 1366 نمود یافت و امام خمینی(ره) بار دیگر با نفی هرگونه سازش تاکید کردند که ملتهای مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازش کاری و مصالحه رهبران ننگین و خودفروخته ای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمین های غصب شده و مسلمان این خطه را به تباهی کشیده اند، به دنیا اعلام کنند. ملت های مسلمان از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن دست نخواهند کشید.
بنیانهای توحیدی و قانونی
با این پیشنه و پشتوانه، اکنون ملت ایران اسلامی تحت رهبری حضرت آیت الله خامنه ای با همان آرمانها و ایده آل ها راه حمایت و پشتیبانی از ملت مظلوم فلسطین را در پیش گرفته و با گامهای استوار در این راه قدم برمی دارند. توجه خاص رهبر انقلاب به این مسئله سبب شده تا مسئله فلسطین همواره جایگاهی ثابت در دستورکار سیاست های جمهوری اسلامی داشته باشد. چنان که اگر سیاست خارجی را مجموعه ای از یک رشته استراتژی واحد یا یک رشته سیاست های از پیش تعیین شده توسط مجریان دولتی بدانیم که هدف از آن حرکت و رسیدن به اهدافی معین، در چارچوب منافع ملی در گستره پیرامونی، منطقه ای و بین المللی است و در این راه دستگاه سیاست خارجی، مسئول اجرای این دیپلماسی در ابعاد مختلف آن است، سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز مطابق قانون اساسی کشور اهداف زیر را پیگیری می کند:
1. حفاظت از استقلال و حاکمیت ملی در عرصه بین الملل
2. دفاع از حقوق مسلمانان
3. حمایت از مستضعفین در برابر مستکبرین و حمایت از نهضت های آزادی بخش
4. تلاش در جهت تشکیل امت واحد جهانی و...
این اهداف و اصول بیانگر این مسئله است که جمهوری اسلامی خود را موظف به حمایت و پشتیبانی از همه ملتهای رنجیده و مستضعف می داند و در مقابل ظلم ظالم به مظلوم قائل به سکوت و بی تفاوتی نیست؛ مسئله ای که نه تنها ایرانیان بلکه دیگر مردمان و مقامات نیز آن درک کرده اند. چنان که نبیه بری رییس پارلمان لبنان در پنجمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، علت حمایتها و دفاع ایران از فلسطین را حقوق و آرمانهای بحق ملت این کشور دانست. وی ضمن قدردانی از رهبر معظم انقلاب اسلامی این دعوت را نشانه رسالت جمهوری اسلامی ایران و بنیانگذار آن امام خمینی (ره) عنوان کرد که پس از انقلاب، با تأسیس سفارت فلسطین به جای سفارت اسرائیل و همچنین اعلام جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس آغاز شد.
با وجود این ، حمایت ایران از فلسطین نه تنها یکی از وظایف تمامی دولتها در طول ادوار بوده، بلکه سیاستی حاکمیتی و حکومتی بوده و اصول و مبانی آن از سوی رهبر انقلاب برای اجرا به دستگاههای مجری ابلاغ می شود. البته در این میان جامه عمل پوشاندن به بند 4 در مورد تلاش برای تشکیل امت واحده اسلامی به مراتب بسیار خطیرتر و سنگین تر از دیگر موارد است؛ چرا که با توجه به اسلامی بودن انقلاب و جهانشمولی بودن این مکتب، سیاست خارجی کشور نمی تواند خود را در محدوده اهداف ملی و یا حتی منطقه ای محدود و محبوس نماید و می بایست نگاهی جهانی داشته باشد. از این منظر است که جمهوری اسلامی مسئله فلسطین را نه مسئله اسلامی و یا منطقه ای، بلکه مسئله ای جهانی دانسته است؛ مسئله ای که انگاره های آن در اندیشه های راهبردی رهبر انقلاب اسلامی همواره بازتاب داشته است. از سوی دیگر امروزه در تمام دنیا اعمال سیاسی بر اساس منافع ملی و یا منافع مشترک شکل می پذیرد.
منافع ملی ایران و اهمیت استراتژیک فلسطین برای کل جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی موجب می شود که ایران هم اهمیت بیشتری برای این کشور قائل شود. سیاستهای جمهوری اسلامی در چارچوب یک دولت اسلامی بر مبنای ایدئولوژی و جهان بینی توحیدی رسالت بنیادی در حمایت از ملل محروم و مسلمان داشته و پشتیبانی از ملل محروم و مستضعف را در سطح منطقه ای و جهانی از مبانی اعتقادی و حاکمیتی خود می داند. از این دیدگاه حمایت ایران از ملت مسلمان فلسطین نه تنها دفاع از یک سرزمین اسلامی محسوب می شود، بلکه تامین و تثبیت منافع جمهوری اسلامی برای جلوگیری از گسترش تهدیدات رژیم صهیونیستی به شمار می آید؛ سیاستی که با پیروزی انتفاضه، احقاق حقوق مردم فلسطین و تحدید توسعه طلبی و تهدیدات رژیم صهیونیستی و امکان بازسازی نظم منطقه ای با مبنای وحدت و مسئولیت اسلامی را فراهم می آورد. ضمن اینکه آسیب پذیری رژیم صهیونیستی در جنگهای 22 و 33 روزه و بهره مندی از فرصت های نظیر موج بیداری اسلامی و مراسم برائت از مشرکان در حج ابراهمی گویای این مسئله است که در صورت وحدت و همت کشورهای مسلمان مبتنی بر بیداری و مسئولیت اسلامی احقاق حقوق مردم فلسطین دست یافتنی جلوه می نماید.