تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۲۸۶۱۴۷
حسين رويوران در گفت‌وگو با آرمان:
اشاره: مدت‌هاست ميان تحليلگران و صاحب‌نظران امر، سخن از نظمي ديگر در جهان به ميان آورده مي‌شود كه بر اساس آن، نظم پيش‌رو و ظهور بازيگران جديد و در راس آنها ايران، شرايط تازه‌اي را در منطقه و خاورميانه رقم خواهد زد. اين نظم و بازيگري نقش آمريكا را در خاورميانه كمرنگ خواهد كرد و حتي گاه موجب افول قدرت اين كشور خواهد شد. برای نمونه مي‌توان به اقدامات روسيه در منطقه توجه داشت؛ مسكو پس از آنكه آمريكا و متحدان اروپايي‌اش را در سوريه كيش و مات كرد اين‌بار به عراق مي‌رود تا مهره‌چيني تازه‌اي را عليه آمريكايي‌ها انجام دهد. دولت عراق اعلام كرده است كه روسيه قصد دارد به همراه ايران و سوريه با هدف مبارزه با تروريسم در عراق اتاق امنيتي تشكيل دهد. اين مسأله مي‌تواند كمرنگ شدن نقش ايالات متحده در عراق و افول قدرت آمريكا در منطقه را به دنبال داشته باشد. مسائلي از اين دست و همچنين مجمع عمومي سازمان ملل و سخنراني روساي كشورها درباره بحران در سوريه و منطقه و سخن از خشونت و تروريسم بهانه‌اي شده است كه باز هم به موضوع تروريسم به عنوان يك تهديد بين‌المللي و فرامنطقه‌اي پرداخته شود. همه آنچه كه از نظر مي‌گذارنيد گفت‌وگوي «آرمان» با حسين رويوران كارشناس مسائل خاورميانه پيرامون سخنراني رئيس جمهور محور مبارزه با تروريسم و خشونت‌گرايي در مجمع سازمان ملل متحد، مهره‌چيني روسيه در عراق پس از سوريه برای كيش و مات آمريكا، افول قدرت آمريكا با نظم نوين و دخالت كشورهاي حاشيه خليج فارس در يمن به عنوان كشوري درگير جنگ، بحران و ترور است.
پایگاه بصیرت / هستي قاسمي

(روزنامه آرمان - 1394/07/08 - شماره 2865 - صفحه 6)

* رئيس‌جمهور كشورمان در مجمع سازمان ملل متحد به اين مسأله اشاره كرد كه مبارزه با تروريسم بايد به يك سند و قاعده الزام‌آور بين‌المللي بدل شود. آیا رسيدن به اين مهم در سايه نظم نويني كه در خاورميانه در حال تحقق است، امكانپذير است؟

** تحقق اين مهم دشوار است اما به‌یقین امكانپذير خواهد بود. هرچند شايد در گذشته اين مسأله قابل تحقق نبود. زيرا غرب در پروژه سقوط و براندازي نظام سوريه شكست خورد. نظام سوريه حتي بيش از گروه‌هاي معارض در اين سرزمين از پايگاه مردمي و اجتماعي وسيعي برخوردار است. شرايط جديد و اساسا پديده تكفيري، خطري انکارناپذیر و بزرگ براي همه جهان تلقي مي‌شود. متاسفانه غرب و همپيمانان وي در منطقه مانند تركيه، عربستان، كويت و اردن كه در ابتدا يعني قبل از اينكه تروريسم تبديل به خطري جدي در برابر آنها شود، از آن حمايت کردند امروز خود به چشم مي‌بينند كه تروريسم تبديل به پديده فراملي و منطقه‌اي شده است.

در حقيقت تروريست‌هاي داعش علاوه بر نقشی که در سوريه ايفا مي‌كنند، در تركيه، عربستان، يمن، ليبي و بسياري از كشورهاي ديگر نیز موجب تحركات تروريستي و زيان‌هاي فراواني شده است. اين مسأله نشان مي‌دهد خطر جدي و انکارناپذیر نه تنها در سوريه و عراق بلكه حتي در برابر همپيمانان غرب در منطقه وجود دارد كه نمونه بارز اين خطر همان انفجار اخيري است كه در كويت رخ داد. به همين دليل امكان ايجاد جبهه متحد عليه تروريسم به عنوان يك تهديد بين‌المللي وجود دارد و اين تهديد، امروز نسبت به گذشته بسيار بيشتر است.

* پافشاري و اصرار غرب بر سقوط بشار اسد و براندازي دولت وی در سوريه چه دليلي مي‌تواند داشته باشد؟ آيا مبارزه با تروريسم بدون حضور اسد امكانپذير است در حالي كه اسد در مبارزه با تروريسم در چند سالي كه سوريه درگير جنگ و افراط‌گرايي است به خوبي نقش ايفا كرد؟

** مقوله تروريسم با اسد هيچ ارتباطي ندارد. ارتباطي كه غرب ميان اسد و تروريسم ايجاد مي‌كند كاملا سياسي و منفعت‌جويانه است. تروريسم عليه اسد است و اسد مهم‌ترين عنصر مبارزه عليه تروريسم است و اين مسأله نشان مي‌دهد اكنون اسد بيش از هر زمان ديگري نقش بسيارتاثيرپذير و مثبتي در فرايند جنگ عليه تروريسم ايفا مي‌كند. همان‌طور كه رئيس جمهور روحاني در مجمع سازمان ملل نيز به اين مسأله اشاره كرد و گفت تروريسم در حال گسترش است، ما بايد اين تروريسم را در مهد خود در سوريه و عراق از بين ببريم. در سوريه هم هيچ قدرتي جز حمايت از ارتش سوريه و اسد نمی‌تواند براي مبارزه با تروريسم پاسخگو باشد.

حمايت از اسد همواره در دستور كار ايران بوده است و اكنون ايران در كنار نظام سوريه يكي از مهم‌ترين پيشتازان مبارزه عليه خشونت و افراط‌گرايي است و اگر تروريسم در مهد خود يعني در سوريه و عراق از بين برود مي‌تواند تحول جدي در فرايند اين پديده غيرانساني و فاجعه‌آور ايجاد كند، همچنان كه شكست در اين مقوله مي‌تواند در شرايط ليبي، نيجريه و يمن تاثيرگذار باشد. هروقت جريان افراط‌گرايي در عراق و سوريه موفق به ايجاد يك دولت تروريستي شود در آن زمان به‌یقین تهديد از اين هم فراتر خواهد رفت.

* دولت عراق اعلام كرده است كه روسيه قصد دارد به همراه ايران و سوريه با هدف مبارزه با تروريسم در عراق اتاق امنيتي تشكيل دهد، تحليلگران معتقدند كه روسيه پس از اينكه آمريكا را در سوريه كيش و مات كرد، اکنون به سمت عراق مي‌رود. حضور روسیه در عراق به مفهوم كاهش نقش‌آفريني آمريكا در اين كشور نيست؟

** روسيه به نوعي از نقطه ضعف آمريكا در جهت گسترش نفوذ خود در كشورهاي درگير بحران بهره مي‌برد. آمريكا يك موضع خاكستري نسبت به تروريسم دارد. آمريكا پيش از اين نيز همواره به صراحت اعلام كرده كه منطقه با دو نوع تروريسم معتدل و افراطي روبه‌رو است، با مسلح كردن تروريسم معتدل مي‌توان تروریسم افراطي را از بين برد. تئوري‌هايي كه آمريكا مطرح كرد در ميدان عمل اشتباه از آب درآمد. به عبارت دقيق‌تر همه كساني كه آمريكا به آنها آموزش داد و به سمت سوريه و عراق سرازير كرده بود، به عنوان تهديد در برابر خودش قد علم كردند، مانند پيام‌هاي خطرناك و تهديدآميزي كه قبلا در فضاي مجازي از سوي داعش منتشر مي‌شد و تصوير گردن زدن خبرنگار آمريكايي كه يكي از همين نمونه‌هاي بارز است.

اين مسائل نشان مي‌دهد چيزي تحت عنوان تروريسم معتدل و افراطي وجود ندارد، لذا اكنون آنچه كه روسيه مطرح مي‌كند ايجاد اتاق امنيتي مشترك در عراق با همكاري ايران و سوريه، بدان سبب است كه آمريكا را تحت فشار قرار دهد زيرا سياست روسيه تهاجمي و هزينه‌دار شده است و مسكو 28 فروند هواپيماي پيشرفته و تانك‌هاي تي 90، امكانات وسيع نظامي و انساني به سوريه ارسال كرده و آمادگي خويش را براي ارسال اين امكانات به عراق نيز اعلام كرده است. اين مسأله نشان مي‌دهد كه روسيه سعي مي‌كند سياست‌هاي ناكارآمد آمريكا را برملا كند و به صورت جدي در جنگ عليه تروريسم وارد شود و همچنين در منطقه از طريق مبارزه با تروريسم، جاي پايي براي خود تعريف كند. اين مسأله آمريكا را وادار به بازيگري خواهد كرد. ايالات متحده ناگزير است در آينده بازيگري كند، زيرا بسياري از پايگاه‌هاي خود را در سطح منطقه با ادامه سياست‌هاي غلط از دست خواهد داد.

* گفته مي‌شود ايجاد نظمي ديگر در جهان به‌ويژه منطقه و ورود و ظهور بازيگراني جديد، مشاركت و نفوذ كشورهاي قدرتمند و اثرگذاري چون ايران، ورق را در منطقه و خاورميانه برمي‌گرداند، اين مسأله مي‌تواند به مفهوم افول قدرت آمريكا در منطقه باشد؟

** آمريكا با تعريف و راه‌اندازي پروژه براندازي نظام سوريه تصورش بر اين بود كه اين طرح و نقشه ظرف چند ماه به نتيجه خواهد رسيد كه اين تصورات اشتباه از آب درآمد. اكنون نزديك 5 سال است كه بحران سوريه به وقوع پيوسته و تا به امروز ادامه دارد. نظام سوريه سقوط نكرده و تصور اينكه دولت در اين كشور از پايگاه اجتماعي برخوردار نيست اشتباه بوده است. اكنون حكومت بشار اسد در سوريه داراي بيشترين پايگاه اجتماعي است. تصور آمريكا مبني بر اينكه مي‌توان از تكفيري‌ها در اين كشور بهره برد بدون اينكه هيچ تاثيري بر محيط داشته باشد هم اشتباه از آب درآمد. تكفيري‌ها تهديدي براي همه هستند و بدون اينكه ساير كشورها تحت ثاثير قرار نگيرند، نمي‌توان از آنها به عنوان تهديد عليه سوريه بهره برد.

همه اين فرضيه‌هاي غرب با بن‌بست روبه‌رو شد. يكي از دلايلي كه غرب اكنون منفعل شده است و روسيه از اين انفعال به عنوان يك سياست تهاجمي بهره مي‌برد آن است كه این کشور تلاش مي‌كند به خاطر سياست‌های ناكارآمد و غلط آمريكا يك جاي پايي در منطقه پيدا كند.

* يمن نيز يكي ديگر از همان كشورهاي درگير جنگ، ترور و دخالت دولت‌هايي چون عربستان است، چرا برخي از كشورهاي حاشيه خليج فارس به دنبال صيد ماهي از آب گل‌آلود يمن هستند؟

** ثروتمندان به عبارتي شوراي همكاري خليج فارس منهاي عمان و تا حدودي كويت جنگي را عليه فقيرترين كشور شبه‌جزيره آغاز ‌کرده‌اند. اینکه چرا اين جنگ آغاز شده است بدان سبب است که شيخ‌نشينان خليج در اين منطقه جغرافيايي نگراني‌هايي دارند و بر اساس اين نگراني‌ها اين جنگ را آغاز کرده‌اند. از مدت‌ها پيش يك حركت مردمي در يمن صورت گرفت؛ حوثي‌هاي يمني به دنبال مطالبات خود و همچنين اصلاح نظام سياسي و از بين بردن فساد و خروج يمن از حلقه فقر هستند. يمن پيش از بحران به نوعي يكي از صادركنندگان محصولات كشاورزي در منطقه بود.

در سال‌هاي اخير بحران‌هاي موجود در اين كشور و دخالت برخي از كشورهاي عربي سبب شده كه يمن تبديل به يكي از فقيرترين كشورهاي جهان عرب شود. ائتلاف‌هاي نظامي عربي در يمن كه اساسا نظام‌هاي حاكم در آنها يك نظام موروثي است و هيچگونه شاخص دموكراسي در آن وجود ندارد از ضایع شدن منافع خود در اين كشور هراس دارند، زيرا تا زماني كه يمن تحت سلطه علي عبدا...صالح در راس حكومت صنعا بود اين كشورها به هيچ روي احساس خطر نمي‌كردند، زيرا يك نوع همگوني ميان سلطنت عبدا... صالح و پادشاهي موروثي عربستان وجود داشت.

با وجود اينكه نوع حاكميت در صنعا بر پايه جمهوريت و در رياض يك حكومت سلطنتي موروثي اما با رويكردي ديكتاتورانه بوده، به همين جهت رياض و ساير كشورها حاشيه خليح زياد احساس خطر نمي‌كردند اما از زماني كه مسأله اعمال دموكراسي در يمن و خاتمه دادن به فساد و قرار گرفتن مردم در رأس حكومت يمن به وجود آمده كشورهاي عربي به نوعي احساس نگراني و هراس كرده و از مدت‌ها پيش يمن را مورد حملات پي در پي خود قرار داده‌اند.

* قبل از اين عربستان به بهانه‌هاي گوناگون به دنبال اعمال نفوذ بيشتر در يمن بوده و حال امارات نيز به ائتلاف نظامي عربي در يمن پيوسته و همچنين ادعا دارد كه ايران دخالت نظامي در يمن داشته است. ائتلاف‌هاي نظامي در يمن به چه علت طرح «امپراتوري پارس» را مطرح مي‌كنند؟

** ائتلاف‌هاي نظامي عربي در يمن نمي‌توانند يك نظام مردم‌سالار را در كنار خود ببينند و به همين دليل نام ايران را به ميان آوردند و مدعي شدند كه ايران، يمن را اشغال كرده و صنعا چهارمين پايتخت عربي است كه به دست ايران افتاده است. در حالي كه ايران در يمن حضور سياسي مستقيم ندارد و رویه ایران همیشه عدم‌مداخله در سیاست داخلی کشورهاست. ممكن است ايران و انقلابيون يمن از لحاظ فكري به هم نزديك باشند و اين مسأله به مفهوم اشغال، نفوذ و رخنه ايران به يمن نيست. كشورهاي شيخ‌نشين شوراي خليج فارس يا ثروتمندان شبه‌جزيره عرب براي توجيه سياست‌هاي ضدمردمي خود به يمن حمله كردند و مردم يمن را مورد حمله اهداف ضدانساني خود قرار داده‌اند. زيرساخت‌ها، مدارس، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها، ادارات دولتي و پادگان‌هاي يمن مورد حمله قرار گرفته است. اين كشورها در حقيقت مي‌خواهند هزينه سنگيني را به مردم يمن وارد سازند و اين موضوع را به آنها بقبولانند كه هزينه دموكراسي، خون و بمب و تجاوز است و شما به دموكراسي دست نخواهيد يافت. به همين دليل بايد هر حاكميتي كه ما مي‌گوييم بپذيريد تا زنده بمانيد. گفتماني با هدف به خاك و خون كشاندن يمن در جهت عدم استقرار دموكراسي در اين كشور كه اكنون به صورت پنهاني وجود دارد تقريبا واقعيت اصلي جنگ در يمن است.

* با توجه به معادلات سیاسی و دیپلماتیک منطقه‌ای، ايران چه نقشي مي‌تواند در حل و فصل بحران يمن ايفا كند؟

** موضع ايران درباره يمن كاملا مشخص است؛ تهران معتقد است كه جنگ ظالمانه است و بايد به آن خاتمه داد. يك راه‌حل سياسي از طريق گفت‌وگوي همه گروه‌هاي يمني ارائه و صندوق انتخابات بايد تعيين‌كننده آينده يمن باشد. آنچه ايران مي‌گويد با مولفه‌های دموكراسي جهاني كاملا همخواني دارد؛ هدف ایران از ارائه راه‌حل برای خاتمه جنگ در یمن، نفوذ در این کشور نیست. ايران مي‌گويد هر آنچه مردم يمن خواستار آنند بايد اعمال شود در حالي كه عربستان سعودي اين‌گونه نيست. رياض که مي‌خواهد حوثي‌ها هيچ نقشي در سرنوشت سياسي خود نداشته باشند به نوعي با طرح بيان اين موضوع شرط جلوي پاي اين كشور مي‌گذارد.

ايران تعيين تكليف نمي‌كند برعكس در جهت اثبات حاكميت ملي در يمن حركت مي‌كند و مردم يمن بر سرنوشت خود حاكم و خود تعيين‌كننده آينده كشورشان هستند. مسأله اينجاست كه متاسفانه قطعنامه‌هايي عليه يمن تصويب شده است، از جمله قطعنامه 2216 كه عربستان سعودي با همكاري غرب اين قطعنامه را صادر كرده است و سعي مي‌كند با بهانه قرار دادن اين قطعنامه منكر حقوق مدني و شهروندي جامعه يمن شود. عربستان به دنبال عدم نقش‌آفريني و سهم‌خواهي حوثي‌ها از قدرت در صنعا بوده و همچنين مي‌خواهد كه آنها به استان سعده بازگردند و از صنعا عقب‌نشيني كنند.

در حالي كه حوثي‌ها نيروهاي اصيل جامعه يمن هستند و در حال حاضر به مدت 6 ماه است كه عربستان سعودي با همه توان نظامي خود نتوانسته حوثي‌ها را از صحنه سياسي و اجتماعي يمن حذف كند و حوثي‌ها داراي گسترده‌ترين پايگاهي هستند كه با وجود جنگ، خسارت‌ها، ويراني‌ها، شهادت‌ها حاضر نيستند از جامعه يمن جدا شوند. از اين رو، بايد گفت كه كار عربستان با منطق سياسي همخواني نداشته و هزينه‌هايي كه به خود و جامعه يمن تحميل مي‌كند هیچ افق روشني ندارد.

http://armandaily.ir/?News_Id=129479

ش.د9404103