تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۲۸۶۱۹۲
پایگاه بصیرت / احمد غلامی / سردبیر

(روزنامه شرق - 1394/06/24 - شماره 2398 - صفحه 9)

دولت روحانی با اینکه ظهور کرده، هنوز به وجه‌ظهور نرسیده است. اما تحلیلگران درباره سیاست داخلی ایران پس از انتخابات ٩٢ بسیار سخن گفته‌‌اند و تحلیل می‌کنند. حرف‌ها و تحلیل‌هایی از این ‌دست که بعد از حل مسئله هسته‌ای، فضای سیاسی ایران باید تا حدی بازتر شود. برخی از این تحلیل‌ها گویا بیشتر برای تهییج حسن روحانی است تا وادارش کنند به مطالبات مردم و گروه‌های سیاسی که او را به ریاست‌جمهوری برگزیده‌اند، پاسخ مثبت دهد. گروهی دیگر نیز نگرانند که رئیس‌جمهور با بی‌اعتنایی به مطالبات اجتماعی و سیاسی محبوبیت‌اش را از دست دهد و اولین کسی باشد که فقط چهار سال بر مسند دولت تکیه می‌زند. این پیش‌بینی آن‌قدر بعید است که در تجربه سیاست داخلی ایران کمی مضحک به‌نظر می‌رسد. اما در عرصه سیاست، احتمالات ضعیف هم برای عقلا قابل‌اعتنا و درخور تأمل است. بدیهی است که عقلانیت جهان سیاست را می‌سازد.

گروه‌های بی‌شماری هم هستند که نگرانند حسن روحانی در باقی‌مانده دوره چهار سال اول کارش، در گردنه‌ای که دید ندارد آنها را جا بگذارد و به سمت اصلاح‌طلبان گردش جدی کند. این عدم اعتماد گروه‌های اصولگرا باعث شده تا دست‌و‌پای دولت روحانی را در عرصه‌های مختلف ببندند و با کوچک‌ترین تحرکی مقابله ‌کنند. دولت نیز تاکنون با یک گام پیش، دو گام پس، توانسته وضعیت را کنترل کند تا فضا هیستریک نشود و این عقب‌نشینی بیش از هر جا در حوزه فرهنگ دیده می‌شود. در وزارت ارشاد تغییری جدی در سازوکار کتاب روی نداده است و در موسیقی نیز لغو کنسرت‌ها همچنان ادامه دارد و در سینما نیز در بر همان پاشنه می‌چرخد. رئیس‌جمهور فعلا نمی‌خواهد از طریق مسائل فرهنگی وارد کارزار شود که اگر نگوییم قطعا در این جبهه ناکام است بی‌تردید برای به‌دست‌آوردن پیروزی اندک باید هزینه زیادی بپردازد.

البته دیدگاه روحانی اشتباه نیست؛ تنها جایی را که می‌شود فعلا به حال خود رها کرد، همین حوزه فرهنگ و هنر است، چون در دوره احمدی‌نژاد چنان به توپ بسته شده که امروز هیچ‌گونه اجماع روشنفکرانه‌ای برای انتقاد و ایستادگی در آن وجود ندارد. اگر هم در پاره‌ای موارد اجماعی حاصل آمده باشد، منتقدان، صبوری را عاقلانه‌تر می‌دانند. از این‌رو بیشترین درگیری‌ها در حوزه اقتصاد است و شاید افشای پی‌درپی اختلاس‌ها، و پیگیری آنها برای احیای عدالت، بهترین مصداق آن است. در رویکردهای اجتماعی اما، دولت روحانی تنها سعی دارد که عقب‌نشینی نکند و اگر گامی جدی به جلو برنمی‌دارد، عقب هم نرود. می‌داند در اینجا یک گام به عقب، به‌سرعت واکنش‌های منفی را نسبت به دولت برمی‌انگیزد.

پس مثلث دولت روحانی این‌گونه شد: محافظه‌کاری و مماشات، یک گام به جلو و دو گام به عقب در فرهنگ. پیش‌روی در اقتصاد. حفظ وضعیت موجود در مسائل اجتماعی. با ترسیم این مثلث به‌راحتی می‌توان فرض کرد که دولت روحانی از همه دولت‌ها با دولت سازندگی قرابت بیشتری دارد. به‌همین‌دلیل رابطه دولت حسن روحانی با اصلاح‌طلبان، رابطه‌ای نیابتی است و به فراخور وضعیت سیاست داخلی به آنها دور و نزدیک می‌شود. البته خارج از این مثلث است که سیاست داخلی ایران شکل می‌گیرد؛ یعنی طیف‌های سیاسی از اصولگرا گرفته تا اصلاح‌طلب همگی به این مثلث نگاهی کاربردی و فایده‌گرایانه دارند و نگاهی جامعه‌شناسانه یا اقتصادگرایانه یا فرهنگ‌مدارانه دولت آنها را شکل نمی‌دهد.

بزرگ‌ترین اشکال سیاست ایران نیز همین است که تحلیل‌ناپذیر شده و هرگونه تفسیری را پس می‌زند. اخلاق فایده‌گرایانه گاه موجب تصمیم‌گیری‌های عاجل و شتاب‌زده می‌شود و دولت را وامی‌دارد تا ضلع یا اضلاعی از این مثلث را فدا کند؛ زیرا سیاست ایران خارج از این اضلاع شکل می‌گیرد.

در موقعیت‌های بسیاری، جابه‌جایی آدم‌ها و مسئولیت‌ها با سلیقه‌های فردی متفاوت در عرصه‌ای مشترک روی می‌دهد. از این‌رو دولت روحانی هنوز در مرحله ظهور است و به مرحله وجه‌ظهور نرسیده است. پس حرف‌زدن از گفتمان دولت یا پیشنهاد‌دادن به دولتی که هنوز در پدیدارشناسی سیاسی به این مرحله نرسیده، فقط پرتاب ایده‌هایی است در خلأ و چندان کاربردی ندارد. مسئله اینجاست که دولتی می‌تواند گفتمان ایجاد کند که مفهوم‌ساز باشد و مفهوم‌سازی هم در مرحله وجه‌ظهور شکل می‌‌گیرد. اما اینک دولت تنها می‌کوشد مفاهیمی را خلق و نهادینه کند. اما این کار با کندی و دشواری صورت می‌گیرد و آنچه همگان به تحقق آن اذعان دارند، فقط تغییر شکل رفتار دولت است. البته این تغییر رفتار صوری است و نمی‌تواند به‌معنای وجه‌ظهور تعبیر شود.

از سوی دیگر اخلاق فایده‌گرایانه به اضلاع سه‌گانه جامعه، فرهنگ و اقتصاد باعث شده تا معمولا از رؤسای دولت ایران تصویر روشنی در ذهن مردم ساخته نشود. در این مورد رئیس دولت اصلاحات مستثنی است. همگان بی‌تردید تصویر روشنی از او در ذهن دارند و می‌دانند علایق و نقاط قوت و ضعف او چیست. اما در تعریف دیگر روسای دولت، مردم گاه راه افراط را پیموده‌اند. مثلا تصویر هاشمی‌رفسنجانی آن‌قدر ناروشن است که گاه در مورد اقتدار او اغراق می‌کنند و گاه با شایعه‌سازی‌های نادرست و عجیب‌وغریب در حقش جفا می‌کنند.

احمدی‌نژاد نیز از این قاعده مستثنی است. او هم تصویر روشنی از خود در ذهن مردم به‌جا گذاشت، تصویر مردی با لباس ساده که سودای ثروت و قدرت داشت و گمان می‌کرد که با فریب و تخطئه، برای همیشه ماندگار است.

راهی که حسن روحانی می‌رود، نزدیک به تصویر هاشمی‌رفسنجانی در اذهان است. اما پیش‌بینی اینکه از روحانی چه تصویری در ذهن مردم باقی خواهد ماند، هنوز به‌روشنی ممکن نیست. اگرچه شواهد و قرائن سایه کمرنگی از فرجام کار را بر دیوار سیاست نقش زده است.

http://sharghdaily.ir/News/73285

ش.د9402565