(روزنامه اطلاعات ـ 1394/06/31 ـ شماره 26260 ـ صفحه 12)
سرویس خارجی: نگاهی به روند تیرگی روابط عربستان سعودی و یمن و اوج آن در جریان تجاوز نظامی پنج ماه اخیر ریاض به این کشور از موقعیت بالای منابع نفتی یمن در عوامل این تجاوز خبر میدهد.
به گزارش تسنیم به نقل از روزنامه لبنانی البناء، خاندان حاکم سعودی از زمان تشکیل حاکمیت جدید عربستان در سال ۱۹۳۴تاکنون جنگهای متعددی با یمن داشت که در نهایت منجر به اشغال استانهای جیزان، عسیر و نجران از این کشور شده است.
همچنین در دهه ۷۰ جنگهایی بین دو طرف در گرفت که منجر به اشغال مناطق الودیعة و الشروره شده، اما جنگی که اکنون بین دو طرف دنبال میشود با هدف تسلط بر استان حضرموت است.
لقمان عبدالله در مقاله خود در روزنامه لبنانی البناء تأکید میکند:یمن بهویژه در استانهای مأرب و جوف و حضرموت یکی از بزرگترین منابع نفتی را در اختیار دارد. مطالعات علمی و فعالیتهای شرکتهای جستجوی نفت نشان میدهد که مقدار نفت این چاهها از تمامی منابع نفتی خلیج فارس بیشتر است.
همین موضوع است که تلاشهای مستمر عربستان سعودی از سه دهه پیش تاکنون برای مانعتراشی در روند استفاده یمن از انبارهای نفتی جهت بهبود اقتصاد و اوضاع اجتماعی این کشور را بهدنبال داشته است. تفاهم بین آمریکا و عربستان سعودی باعث شده یمن تنها اجازه بهرهبرداری از نفت خود برای تأمین نیازهای داخلیاش را داشته باشد، به این ترتیب در سالهای گذشته دولتی در یمن تشکیل شده بود که کمترین حد اختیارات را در دست داشت تا مانع از ایجاد هرجومرج فراگیر در این کشور شود و این موضوع پیامدهای منفی برای امنیت عربستان نداشته باشد.یک منبع یمنی در این رابطه به روزنامه الاخبار میگوید ، یک شرکت نفتی ایتالیایی در سال ۱۹۷۹امتیاز فعالیت در شرق یمن بهویژه در استان حضرموت را به دست آورد.
این شرکت در سال ۱۹۸۲اعلام کرد ، اکتشافات نفتی گستردهای در چندین موقعیت داشته است. این موضوع حتی از طریق رسانههای رسمی دولت دموکراتیک یمن (یمن جنوبی) نیز اعلام شد. اما اتفاقی که افتاد این بود که شرکت ایتالیایی بلافاصله بهصورت ناگهانی از این منطقه کنار رفت.
یک منبع یمنی در این رابطه میگوید که این شرکت تحت فشارهای منطقهای و بینالمللی مجبور شد فعالیت خود را متوقف کند. این موضوع نیاز به توضیح زیادی ندارد، چرا که بیشتر منابع نفت مصرفی ایتالیا از عربستان سعودی تأمین میشود، این شرکت حتی قراردادهای بزرگی را با عربستان سعودی قبلاً از طریق فعالیتهای خود در یمن امضا کرده بود.
اسناد منتشر شده از طریق سایت ویکیلیکس از وزارت خارجه عربستان سعودی اخیراً فاش کرد که کمیسیونی عالی بهریاست سلطان بن عبدالعزیز که در آن زمان پست وزارت دفاع و مسئولیت کنترل و رصد اوضاع یمن را بهعهده داشت، تشکیل شد.
این کمیته با حضور سعود الفیصل وزیر سابق خارجه عربستان و رئیس سازمان اطلاعات و شخصیتهای دیگر سعودی فعالیت در این پروژه را بهعهده داشت که هدف از آن ایجاد کانالی از عربستان سعودی به بحر العرب از طریق استان حضرموت بود. این اقدام جهت بینیاز شدن از تنگه هرمز و باب المندب انجام میشد. البته این اسناد به عواملی که مانع از اجرای این طرح شد، نپرداخته است.
از همان آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن در پایان مارس گذشته، این کشور با خشونت افراطی با حضرموت تعامل میکند، ریاض کنترل اوضاع مرکز این استان در المکلا را بههمراه برخی مناطق دیگر بدون هیچ درگیری به القاعده واگذار کرده است.
این در حالی است که، همه تصور میکنند این شهر از سوی عبدربه منصور هادی رئیسجمهوری فراری به القاعده تحویل داده شده است. این عملیات با اطلاع عربستان و از طریق برخی شخصیتهایی انجام شد که همکاریهایی را با جریانهای سلفی و حزب الاصلاح وابسته به عربستان داشتند. همزمان با این اقدامات عربستان سعودی در طول تجاوز خود به یمن هیچ حمله هوایی علیه این گروه تروریستی انجام نداده است.
حملات انجام شده علیه القاعده در یمن منحصر به هواپیماهای آمریکایی بود که در چارچوب طرح واشنگتن برای هدف قرار دادن فرماندهان القاعده که مشخص شده از عربستان سعودی اطاعت نمیکنند، دنبال شده است.
دو هفته پیش بازرگانان و تاجران مقیم جده از اهالی حضرموت عریضهای را امضا کرده و آن را به سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان تقدیم کردند که در آن خواستار انضمام حضرموت به عربستان سعودی شده بودند، این اقدام همزمان با تصریح تلاشهای عربستان برای اعطای تابعیت به شمار زیادی از ساکنان مناطق مرزی وابسته به قبایل ساکن در حضرموت دنبال میشود.
کار به جایی رسیده که بعضی از سیاستمداران یمنی وابسته به عربستان سعودی مثل حیدر ابوبکر العطاس از رهبران جنبش جنوبی و عبدالرحمان الجفری و دیگران صراحتاً از ضرورت پاداش دادن به عربستان برای حمله به یمن صحبت کرده و مدعی هستند این کشور کنار مشروعیت یمن قرار دارد! آنها صراحتاً در مورد این پاداش صحبت کرده و میگویند که این پاداش باید تحویل دادن حاکمیت استان حضرموت به عربستان سعودی باشد.
این عناصر برای فواید اقتصادی کشیدن کانالی از عربستان سعودی به دریای عرب از طریق حضرموت تبلیغ میکنند و میگویند که این کانال میتواند در جریان حفاری یک میلیون کارگر یمنی را به کار بگیرد.
در خصوص استان مأرب از دهه ۸۰قرن گذشته میلادی آمریکا وارد عمل شده است. هنگامی که آمریکا متوجه شد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بدون براندازی دولت تهران به پایان خواهد رسید، احساس کرد که خطر گستردهای در منطقه خلیج فارس آنها را تهدید میکند. آمریکا معتقد بود این خطر ممکن است نفت را نیز تهدید کند، لذا تصمیم به جستجوی نفت در یمن گرفت.
این کشور برای جلوگیری از ایجاد حساسیت در ریاض مأموریت جستجوی نفت را به شرکتهای کوچک از جمله شرکت آمریکایی هنت واگذار کرد.این اقدام به اقدامهای متقابل یمن منجر شد، یکی از اقدامات حضور معاون جورج بوش رئیسجمهوری آمریکا در مراسم راهاندازی پروژه تصفیهخانه مأرب در سال ۱۹۸۶بود.
در همین سال سنگبنای احداث ساختمان جدید سفارت آمریکا در صنعا گذاشته شد. جورج بوش پسر نیز از صراحت لهجه خود در مورد یمن چشمپوشی نکرد و گفت:واشنگتن جایگزینی را برای نفت منطقه ملتهب خلیج فارس یافته است. یمنیها این اظهارات و مواضع را در راستای اشاره به ورود مستقیم آمریکاــ نه باواسطه عربستان سعودی ــ به قلب حوادث یمن تفسیر میکنند .
یکی از مواردی که باعث تسریع در وحدت بین دو بخش یمن جنوبی و شمالی شد، اکتشاف مقادیر گسترده از نفت در بخشهای جنوبی از سوی اتحاد جماهیر شوروی بهویژه در منطقه حضرموت و مثلث حضرموت، شبوه و مأرب بود.
استفاده از ثروتهای نفتی از سوی رژیمی سوسیالیست وابسته به مسکو میتوانست موازنههای قدرت بین دو بخش شمالی و جنوبی را بهنفع بخش جنوبی که مملو از نفت بود، تغییر دهد. بهصورت همزمان منابع نفتی گستردهای نیز در استان الجوف شناسایی شد.
شرکت هنت آمریکا اعلام کرد که اکتشافات جدیدی نیز در این کشور انجام داده است، اما بلافاصله عملیات جستجوی نفت را بدون ذکر عوامل آن متوقف کرد.
یک منبع سیاسی که در آن زمان در عرصه سیاسی این کشور حضور داشت، به الاخبار گفت: واشنگتن بعد از اینکه جایگزین نفتی برای خود به دست آورد، ترجیح داد که انبارهای نفتی را در زیر زمین نگه دارد، به این ترتیب استفاده از این انبارها مرهون تصمیمگیری آمریکایی بود، چرا که تا زمانی که نفت سرشار عربستان سعودی وجود دارد، نیازی به رنجاندن پادشاهی این کشور نیست.
در روز هشتم ژانویه ۲۰۱۳شبکه آمریکایی اسکای نیوز در گزارشی اعلام کرد ، یمن ۳۴ درصد از کل ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد، بر اساس این گزارش بزرگترین منابع نفتی این کشور در استان الجوف در مجاورت عربستان سعودی قرار دارد. در آغاز سال ۲۰۱۴وزارت نفت یمن عملیات اکتشاف نفت را در تعدادی از استانها آغاز کرد. یکی از این استانها استان الجوف بود که فعالیتهای اکتشاف نفت در آن به شرکت نفتی یمنی صافر واگذار شد، اندکی بعد از گذشت آغاز جستجوهای میدانی، حفاریها و اکتشافات اولیه انجام شد. شرکت مذکور از وجود بخشهای گستردهای از هیدروکربن در منطقه خبر داد. همچنین نتایج اولیه نشان دهنده اکتشافات گازی در منطقه است که روزانه امکان برداشت از آن بهمیزان میلیونها مترمکعب وجود دارد .
اتفاقی که بعد از اعلام این موضوع رخ داد، صدور قانون جدید کار در عربستان سعودی بود، قانونی که به نظر میرسد هدف از آن اخراج میلیونها کارگر یمنی از عربستان است. وزارت کشور عربستان کارگران یمنی را در مناطق عمومی بهصورتی خفتبار جمعآوری میکرد و آنها را بدون رعایت حقوقشان از عربستان اخراج میکرد. بحران بین دو طرف به همین اندازه باقی نماند، بلکه عربستان سعودی برخی قبایل هوادار خود در یمن را تحریک کرد و آنها را به تخریب خط لوله اصلی گاز در استان مأرب و از بین بردن خط انتقال برق در این استان که برق بیشتر مناطق شمالی را تأمین میکند، تشویق کرد.
بعد از این فشارها رشوههای زیادی به مسئولان ارشد دولت یمن داده شد تا شرکت یمنی صافر بدون دلیل اعلام کند که عملیات جستجوی نفت در الجوف را متوقف کرده است. این در حالی بود که شرکت مذکور هرگز به مناطق مرزی عربستان سعودی نزدیک نشد و جستجوهای خود را در فاصله ۴۰کیلومتری مرزها دنبال میکرد.
شکست ریاض حتمی است
معارض سرشناس عربستان نتایج جنگ علیه یمن را فاجعهبار خواند و گفت:یمن طناب دار عربستان سعودی خواهد بود. ریاض با شکستی روبهرو خواهد شد که در تاریخ عربستان بیسابقه بوده است."حمزه حسن" کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی عربستان درباره تجاوز چندین ماهه عربستان به یمن تأکید کرد، شکست ریاض در جنگ علیه یمن حتمی خواهد بود و این یکی از بزرگترین شکستهای تاریخ عربستان است. وی با بیان اینکه عربستان برنامهای در منطقه ندارد بلکه قصد دارد برنامههای دیگران را به هم بریزد، گفت: عربستان تاکنون نتوانسته هیچ یک از اهداف خود در یمن را محقق کند، در عوض توانسته رسیدن یمنیها، ارتش یمن و انصارالله به اهدافشان را با تأخیر روبهرو کند، عربستان لزوماً پروژه و برنامهای برای اقدامات خود در منطقه ندارد بلکه میخواهد برنامه و پروژه دیگران را به هم بزند.
این معارض سعودی با تأکید بر اينكه تاکنون عملیات نظامی عربستان دستاورد مهمی برای این کشور در پی نداشته است، افزود،پس از عقب نشینی ارتش و کمیتههای مردمی یمن از برخی مناطق در جنوب یمن، فرصت خوبی برای گفتگو با آنان پیش آمد و این مسئلهای است که آمریکاییها نیز آن را به عربستان تذکر دادند،اما ریاض گمان میکند مالک تمامی خاک یمن از شمال تا جنوب آن است و نمیتواند ببیند طرف دیگری با افکار و عقاید مختلف حکومت آن را در دست گرفته است.وی پایان جنگ یمن را برای عربستان "فاجعهبار" دانست و گفت:عربستان میخواهد یمن ملک شخصیاش باشد و بهنظر من به همین دلیل این جنگ به طول انجامیده و پایان فاجعهباری برای ریاض خواهد داشت.
این کارشناس سعودی با اشاره به پیامدهای تجاوز سعودی به یمن بر مردم عربستان گفت: خسارتهایی که این جنگ برای عربستان دارد بسیار زیاد است، این کشور میلیاردها دلار را در یمن از دست میدهد.
نکته بسیار مهم این است که خسارتهای مالی سنگین با دو بعد همراه شده است؛ اول، بالا رفتن شمار تلفات نیروهای سعودی در یمن و دوم، بروز بحران اقتصادی در این کشور. این مسئله اثرات فراوانی بر شهروندان و همه بخشهای کشور خواهد داشت.
وی ادامه داد: متأسفانه بیشتر خسارتهای جنگ متوجه مناطق خاصی میشود، آنچنان که همه میدانند حجازیها، شیعیان و برخی قبایل مشخص از ورود به ارتش منع شدهاند و تلفات جانی اقدامات نظامی ریاض را مردم و نظامیها در جنوب عربستان متحمل میشوند.این کارشناس سعودی شکست رژیم عربستان در جنگ را حتمی دانست و تأکید کرد، شکست بزرگی در انتظار عربستان است، برای نمونه طی ماه گذشته نقصهای امنیتی فراوانی در جنوب و نفوذ نیروهای یمنی به این مناطق را شاهد بودیم. عربستان متحمل خسارتهای فراوانی شده و جنگ تنها در یمن نیست بلکه به عربستان نیز کشیده شده است.
حمزه حسن در تشریح سخنان خود در این باره گفت: پایگاههای نظامی سعودی یکی پس از دیگری سقوط میکنند و شاهد انهدام تعداد بسیار زیادی تانک برادلی و آبرامز و نفربر هستیم. تعدادی از شهرهای مرزی عربستان سقوط کردهاند گرچه رسانههای سعودی در این خصوص سکوت اختیار کردهاند.
وی افزود، سقوطی که آن را ذکر میکنم، سقوط نظامی است، برای نمونه شمار زیادی از ساکنان شهرهای نجران و جیزان که از شهرهای بزرگ جنوب عربستان هستند خانههای خود را ترک کردهاند و بلندیهای اطراف این دو شهر به دست نیروهای یمنی سقوط کردهاند، پایگاههای نظامی اطراف این دو شهر نیز هدف قرار گرفته و یا سقوط کردهاند.
موارد ذکرشده از نظر معیارهای نظامی بهمعنی سقوط این شهرهاست. از نظر عملی یمنیها در هر لحظه میتوانند باقیمانده ساکنان این شهرها را آواره کنند اما یمنیها مردم غیرنظامی را هدف قرار نمیدهند .
این کارشناس نظامی در پایان تأکید کرد، عربستان با بحران روبهرو شده است، یمن که بیش از نیم قرن تحت سیطره عربستان بود تبدیل به طناب دار عربستان خواهد شد. ریاض با شکستی روبهرو خواهد شد که در تاریخ عربستان بیسابقه بوده است.
یمن صحنه تضاد منافع امارات و عربستان
یک کارشناس یمنی هدف اصلی اشغالگران در یمن را تبدیل کردن این کشور به صحنه ی نبرد و کشمکش دائمی دانست و پیش بینی کرد که این نبرد در آینده بین میان امارات و عربستان روی دهد.
سید صادق الشرفی تحلیلگر سیاسی یمنی به موضوع اختلافات داخلی میان اشغالگران اماراتی و سعودی در جنوب یمن پرداخته و در این زمینه گفت: هر خانوادهای (آل سعود و آل زاید) به دنبال منافع خود در یمن است و هر کدام از آنان برای حفظ منافع خود و تقویت مواضعشان در یمن میجنگند.
وی افزود: هدف نهایی همه آنان این است که یمن تبدیل به منطقه ای ملتهب و درگیر شود تا آنان بتوانند کنترل یک طرف خاص که منافع و نفوذ آنان در یمن را تامین می کند در اختیار داشته باشند. به خصوص موضوع ثروت های موجود در یمن بسیار مطرح است برای نمونه امارات دغدغه سیطره پیدا کردن بر عدن را دارد زیرا بندر این شهر یکی از مهمترین بنادر جهان است و اگر این بندر به واسطه یک دولت ملی آغاز به کار کند به تجارت جهانی امارات از طریق بندر دبی ضربه خواهد زد.
صادق الشرفی در خصوص حضور نظامی امارات در یمن گفت: امارات هیچ نفعی در تامین امنیت عربستان ندارد و هیچ اهمیتی نیز به این مسئله نمیدهد، بلکه این کشور تنها به دنبال محافظت و امین منافع خود در یمن است.
وی در خصوص ترورهای صورت گرفته در عدن گفت: عربستان چندین بار به رویارویی با اخوان المسلمین در یمن پرداخته است اما این بار سعی می کند آنان را در آغوش بکشد، عربستان بیش از یک بار باعث سرشکستگی اخوان السلمین در یمن، مصر و سایر کشورها شده است.
اماراتی ها نیز مدعی می شوند که اخوان المسلمین دشمن آنان است و در هرکجا حضور داشته باشند با آنان مبارزه خواهند کرد. به نظر من ترور هایی که در عدن روی می دهد از یک سو تسویه حساب های داخلی میان اشغالگران بوده و از سوی دیگر اقدامی برای بی ثبات کردن این شهر است.
به عقیده این تحلیلگر یمنی، اولین گروه هایی که از تقسیم یمن زیان خواهند دید، جنبش جنوب و نیروهای ملی گرا در شمال خواهند بود، تنها نیروهای تکفیری، برخی قبایل و مزدورانی که به گروه های تکفیری پیوستند از این تقسیمبندی نفع خواهند برد. اگر جنبش جنوب و نیروهای ملی در شمال گمان کنند که امارات منافع آنان را در نظر خواهد گرفت باید بگویم که آنان متوهم شده اند.
این تحلیلگر یمنی در خصوص طرح امارات برای تقسیم یمن گفت: حتی اگر اشغالگران پروژه تقسیم یمن را به مرحله اجرا برسانند جنوب یمن تبدیل به یک کشور مردمی نخواهد شد و دولتی وجود ندارد که بتواند از مناطق جنوبی و استقلال آن محافظت کند. جنوب یمن در آستانه مشکلات فراوانی همچون درگیری های بی پایان ،جنگ داخلی، گروه های تکفیری و حضور داعش و القاعده است.
موارد فوق برنامه اصلی امارات و عربستان برای یمن است و اشغالگران بر سر این مسئله با یکدیگر به توافق رسیدهاند.وی ادامه داد، تاکید می کنم که امنیت یمن به معنی امنیت امارات، عربستان و همه کشورهای حاشیه خلیج فارس است. اگر امنیت یمن به خطر بیفتد امنیت این کشورها نیز به خطر خواهد افتاد.
سید صادق الشرفی در پایان گفت: ممکن است در آینده شاهد درگیری مستقیم میان امارات و عربستان باشیم اما در نهایت قربانیان این درگیری نیز یمنی خواهند بود زیرا این کشورها تنها پول خرج کرده و یمنی ها را برای درگیری با یکدیگر مسلح می کنند. ادامه دارد...