تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۸  ، 
شناسه خبر : ۲۸۷۳۲۱
روايت آرمان از حضور نابهنگام چهره‌هاي خاكستري در عالم سياست
پایگاه بصیرت / مطهره شفیعی
(روزنامه آرمان - 1394/07/11 - شماره 2867 - صفحه 3)

نهضت را اصلاح‌طلب آغاز می‌کند، نه فرصت‌طلب. همچنین اصلاح‌طلب مومن به اهداف نهضت می‌­تواند ادامه دهد و نه فرصت‌طلبی که در پی منافع خویش است (از کتاب پیرامون انقلاب اسلامی). «ف، ر، ص، ت، ط، ل، ب» همین هفت حرف الفبای فارسی است که سرنوشت برخی مسائل این روزهای سیاست را مشخص می‌کند؛ فرصت‌طلبی نه در ادبیات سیاسی ایران و نه در ادبیات سیاسی هیچ کشوری واژه خوبی نیست و به نوعی به کسانی اطلاق می‌شود که هر کجا سود و منفعتی باشد آنها هم حضور دارند.

این افراد در سیاست ایران، گاهی در ردای اصلاح‌طلبی از لزوم توسعه نهادهای مدنی سخن می‌گویند و روز دیگر که وزنه اصولگرایی سنگین‌تر است بر حفظ چارچوب‌های موجود بدون توجه به عنصر زمان تاکید دارند. این افراد دارای یک خط‌مشی سیاسی تعریف شده نیستند و بی‌تردید می‌توان اینگونه اذعان داشت که آنها اصلا تعریف درستی از سیاست و سیاست‌ورزی ندارند؛ آنچه هم که انجام می‌دهند بر اساس سود و منافع احتمالی است که در پی حمایت از یک جریان سیاسی به‌دست می‌آورند‌. اما باید بدانند اصلاحات فضایی برای فرصت‌طلبان ندارد و آنها باید در جریان دیگری به دنبال فرصت‌طلبی‌هایشان باشند.

هشدار به فعالیت‌های فرصت‌طلبانه

یادگار امام بارها نسبت به فرصت‌طلبی‌های سیاسی هشدار داده است چنانکه چندی پیش با توصیه به احزاب و فعالان سیاسی برای رعایت مرز میان مصلحت‌سنجی و فرصت‌طلبی، گفته بود: «فرصت‌طلبی یعنی اینکه انسان برای خودش چشم بر مصالحی ببندد. هرجا یک مجموعه افرادی احساس کردند برای مصالح شخص خودشان می‌خواهند این کار را کنند فرصت‌طلبی است. درون یک مجموعه اگر به اینجا رسیدید، کار را رها کنید. اما اگر احساس کردید مجموعه در راستای اهدافی است که شما انتخاب کرده‌اید با مجموعه همدل باشید؛ ولو فکر می‌کنید در برخی روش‌ها همنظر و همدل نیستید.» بسیاری از ضربه‌هایی که دو جریان سیاسی کشور متحمل شدند به دلیل فعال شدن و میدان دادن به این فرصت‌طلبان بود البته محکوم کردن مسئولان دو جریان سیاسی آنچنان منطقی نیست چون جامه‌ای که این فرصت‌طلبان بر تن دارند بسیار خوش آب و رنگ‌تر از جامه اعضای اصلی جریان‌هاست و تمییز آنها از اعضای اصلی کمی مشکل می‌شود.

این فرصت‌طلبان یک ویژگی دیگر هم دارند. آنها در بدو ورود سعی می‌کنند تا یک محوریت مناسب برای خود ایجاد کنند یعنی با شناخت اعضا وعده‌هایی به آنها می‌دهند تا بتوانند یک لایه حمایتی در اطراف خود داشته باشند و از سویی با داشتن این حلقه حمایتی، اخراج یا سرزنش آنها از سوی بزرگان اصلی یک جریان مشکل‌تر می‌شود. در دوران معاصر هم جریانات سیاسی چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا آسیب‌هایی از فرصت‌طلبان دیده‌اند مثلا جریانی که در ابتدا خود را در اردوگاه اصولگرایی منتقد احمدی‌نژاد و سیاست‌های او نشان داد اما در میانه راه مجددا به جرگه حامیان اوپیوست و نشان داد آن مخالفت‌ها تنها یک ژست سیاسی برای محبوب کردن خود و شاید هم رای‌آوری بوده است.

فرصت‌طلبان به روایتی دیگر

اصلاح‌طلبان برخلاف اصولگرایان، جدایی جمعی برای تشکیل گروه موازی را آنچنان نمی‌پسندند اما فرصت‌طلبی در این جریان به شکلی است که خودشان را به بزرگان می‌چسبانند و ادعای دروغین برخورداری از حمایت آنها را دارند. به عنوان مثال برخی به صرف آشنایی پدران خود با آیت‌ا... هاشمی با حضور در مجامع سیاسی چنان وانمود می‌کنند که گویی ساعتی پیش در منزل یا محل کار آیت‌ا... هاشمی بوده‌اند و با او چای می‌نوشیده‌اند! این در حالی است که ظاهرا فراموش کرده‌اند آیت‌ا... هاشمی این افراد فرصت‌طلب را به خوبی می‌شناسد و درباره آنها گفته است: « با وجود احزاب قوی و شناسنامه‌دار، فرصت‌طلبان قادر نخواهند بود از فضای آشفته سوءاستفاده کنند و سوار بر قدرت شده و 4 یا 8 سال کشور را دچار حوادث و مشکلات نمایند.» هاشمی زمانی دیگر اینگونه فرصت‌طلبان را معنا کرده بود: «جدیدالاسلام‌ها به جان انقلاب و مردم افتاده‌اند. این گروه "فرصت‌طلب" که در دوران مبارزه حضور نداشتند، امروز همه‌چیز را براي خودشان ابدي و مادرزادي و ارث حساب مي‌كنند، اين‌ها تصورات ديگري هم مي‌توانند بكنند...»

فرصت‌طلبان امروز

از سال 84 به بعد بود که به تدریج گروه‌بندی سیاسی سنتی یعنی حضور اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دچار تغییراتی شد و برخی با سوءاستفاده از این شرایط اقدام به طرح نام خود کردند مثلا افرادی بودند که به نام اصلاح‌طلب با رسانه‌های اصولگرا مصاحبه می‌کردند و استقبال آنها از اظهارات این اصلاح‌طلب‌نماها آدرس غلطی به آنها داد یعنی با بهای دروغین دادن به آنها اینچنین القا کردند که دیگر اصلاح‌طلبان در حق آنها ظلم می‌کنند و آنها باید در صدر جریان اصلاح‌طلبی قرار بگیرند تا از این طریق تفرقه را بر جریان اصلاحات مستولی کنند که تا به امروز در رسیدن به این هدف ناموفق بوده‌اند و تنها سبب حذف سیاسی این فرصت‌طلبان راه گم کرده شدند. در حال حاضر نیز معدود افرادی هستند که به نام اصلاحات و اصلاح‌طلبی برای این جریان نسخه می‌پیچند تا دو مسیر را طی کنند. نخست اینکه بار دیگر بتوانند در جریان اصلاحات تفرقه ایجاد کنند دوم اینکه خود را به عنوان یک تئوریسین مطرح نمایند.

فرصت‌طلبان در اطراف پاستور

بخشی دیگر از فرصت‌طلبان هستند که در اطراف پاستور حضور دارند. آنها می‌خواهند با چسباندن خود به افراد دولتی به نوعی جایگاهی تصاحب کنند که همیشه هم ناموفق هستند چون دولتی‌ها از جنس اعتدال هستند و این جریان جنس ناخالص را زود تشخیص و به کنار می‌راند. برخی هم هستند که از سوی دولت به اظهارنظر می‌پردازند که اینان می‌خواهند با اظهارات غیرکارشناسانه خود فضای اداره کشور را مختل و دولت را مقصر نشان دهند. غلامعباس توسلی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در این مورد به آرمان می‌گوید: فرصت‌طلبان عمر زیادی ندارند چون شناخته می‌شوند و مجبور به ترک سیاست خواهند شد. جریان اصلاحات اجازه ورود فرصت‌طلبان را نخواهد داد و این افراد فرصت‌طلب بیشتر می‌توانند در جریان رقیب حضور داشته باشند. او راهکار دفع فرصت‌طلبان را بها ندادن به آنها ذکر کرد.

http://armandaily.ir/?News_Id=129716

ش.د9402742