گروه احزاب - ظهر روز شنبه همايشي با عنوان ايران پساتوافق با حضور ابراهيم اصغرزاده و مسعود پزشكيان، دو تن از چهرههاي اصلاحطلب به همت انجمن اسلامي دانشگاه تبريز برگزار شد. در اين جلسه كه با استقبال بسيار زياد دانشجويان و حتي برخي فعالان سياسي و اجتماعي خارج دانشگاه همراه بود ابراهيم اصغرزاده مصافهاي ديپلماتيك ايران پيش از انقلاب و پس از آن ديپلماسي بهكارگرفته توسط دولت روحاني را مورد بررسي قرار داد.
مسعود پزشكيان، نماينده مجلس نهم از ديگر سخنرانان همايش بود كه با پرداختن به شرايط ايران از منظر سياست خارجي سخنان خود را آغاز كردو گفت: در طول اين سالها تحريمهاي مالي و كشتيراني و انتقال علم، كشور را دچار مشقت كرد. وي با بيان اينكه هيچكس حق ندارد نظم سياسي را به هم بزند، اظهار كرد: معنا ندارد كشوري كه قانون دارد بيايند و در مجلس تحصن بكنند؟ يك عده نميدانند پلوتونيوم گاز است يا مايع، اما ميآيند از پلوتونيوم ميگويند.
- شوراي نگهبان به عنوان عاليترين مرجع تقنيني كشور در چند روز گذشته در يك جلسه كه مدت دو يا سه ساعت طول كشيد، يكي از مهمترين مصوبات مجلس شوراي اسلامي و يكي از مهمترين تصميمگيريهاي نظام را تاييد كرد و نشان داد كه ساعتها كار كارشناسي ديپلماتها و نمايندگان مجلس و كساني كه دل سوزانده بودند را به راحتي ميتوان پذيرفت. اين به عنوان سمبلي از تصميم كل نظام است. من نميدانم چرا عدهاي كه خود را از ما بهتران ميدانند فكر ميكنند نمايندگان خدا روي كره زمين هستند، متوجه نيستند كه تصميم نظام با اين اهميت را نميتوان با گريه و آه و ناله و مداحي و فحش دادن كنار گذاشت.
- مسيري كه دولت آقاي روحاني در حال طي كردن است مسيري است كه اكثريت مردم خواستهاند. ما چهار بار قبل از دولت روحاني در معرض يك مصاف ديپلماتيك قرار گرفتيم. بار اول مربوط به آذربايجان است. اگر در آن زمان زيركي ماكياولي احمد قوام نبود و دولت امريكا به دولت شوروي اولتيماتوم نداده بود، اگر اولتيماتوم ترومن درست يا غلط وجود نداشت آذربايجان از ايران جدا ميشد و من براي اينكه دانشگاه تبريز بيايم بايد ويزا ميگرفتم. آن زمان نخستوزير ايران با ظرافت توانست سر استالين كلاه بگذارد و به اسم نفت شمال پاي نفت شمال و هم پاي نفت جنوب را به كشور باز كند. پس از آن دكتر محمد مصدق بود. دكتر مصدق در سازمان ملل و شوراي امنيت و در دادگاه لاهه از حقوق ايران دفاع كرد و حق ايران در ملي شدن صنعت نفت در فضاي ديپلماسي توسط مذاكره و گفتوگو تثبيت شد. بعد از انقلاب هم ما دو تجربه داشتيم.
يكي از آنها را بنده در آن درگير بودم كه اشغال لانه جاسوسي از سفارت امريكا بود كه متاسفانه به دليل اينكه به طول انجاميد و ما كادر ديپلماتيك قوي و زبدهاي نداشتيم نتوانستيم به صورت ديپلماتيك و به موقع مساله گروگانگيري را حل كنيم. سپس به بيانيه الجزاير رسيد. مصاف ديپلماتيك ديگر قطعنامه ٥٩٨ بعد از انقلاب بود. در آنجا نيز ما به دليل ضعف ديپلماتيك و نداشتن ديپلماتهاي مجرب نتوانستيم قطعنامه خوبي را به نفع كشور تنظيم كنيم. قطعنامهاي كه در سازمان ملل تنظيم شده بود را بعد از يك سال پذيرفتيم. در سال ٦٦ قطعنامه صادر شد و در سال ٦٧ ما آن را پذيرفتيم. با وجود اينكه متجاوز و خسارت در قطعنامه تعيين نشده بود، بعد از يك سال ما ناچار شديم آن را بپذيريم.
- قطعه پنجم قطعا مربوط به توافقي است كه پرونده هستهاي ايران را ميسازد. آقاي روحاني وقتي انتخاب شد چهار قدم محكم برداشت. اولا به مردم گفت كه من صداي شما را براي تعامل با دنيا شنيدهام. قرار نيست ايران با دنيا بجنگد. دوم اينكه از ظرفيتهاي ديپلماتيك استفاده ميكنيم. به همين دليل پرونده هستهاي ايران را از شوراي امنيت ملي گرفت و به وزارت خارجه داد. سوم كادر مجرب و قوي و ماهر كه در راس آن دكتر ظريف بود انتخاب كرد.
- اقدامي كه دولت انجام داد بسيار اقدام دقيقي بود. اينكه توان ديپلماتيك را با رهبري كشور هماهنگ كرد. اينكه ميبينيد در انتهاي اين فرآيند يعني وقتي چند جلسه مانده به اينكه مجلس آن را تصويب كند نشانه وحدت رويه و عملي است كه پشت صحنه بوده و به اينجا رسيده است. اين قدم بسيار مهم آقاي روحاني در هماهنگي با رهبر انقلاب بود. واقعا اگر درايت و تدبير كليت نظام و رهبر كشور نبود ما به اينجا نميرسيديم اما رسيدن به اينجا فقط ١٠درصد راه بود.
- در مذاكره نميگويند يا قطعا تو يا قطعا من. صددرصد يك طرف برد كردن مذاكره نيست. مذاكره بده بستان است. بايد بپذيريد كه طرف مقابل يك قدم جلو بيايد و تو هم يك قدم جلو بروي. در مذاكره نميتوان مواضع را اعلام كرد. مذاكره محل طرح منافع است. مواضع را در صداوسيما و تريبون نمازجمعه به حد كافي اعلام ميكنيم. در مذاكره بايد منافع را در نظر بگيريم. سهم بگيريد و سهم بدهيد.
- دولت روحاني با اقتدار و آبرومندي مذاكرات را جلو برد. حال شما به جزييات چسبيدهايد؟ مگر قطعنامه ٥٩٨ چه بود؟ شما قطعنامه را خوانده بوديد وقتي كه امام آن را پذيرفت. نميتوان مذاكرات هستهاي را بدون اتفاقات پيش از آن و اتفاقات پس از آن درنظر بگيريد. بعد از هشت سال كه دولت پيشين چيزي حدود هشتصد ميليارد دلار درآمد نفتي داشت و پانصد ميليارد دلار عدمالنفع داشت و با پذيرش تحريمها خسارت زد آن را در نظر بگيريد. تحريمهايي كه ايران را ذيل ماده ٤١ فصل هفت شوراي امنيت سازمان ملل برد. يعني تبديل به كشوري شديم كه جامعه جهاني را تهديد ميكنيم. حالا كه دولت روحاني قدم برداشته و مذاكرات را جلو برده است شما دايما به كارشكني پرداختهايد. وارد جزييات ميشويد كه اينجا كج و آنجا راست است. ما داريم درباره مقدماتي كه ما را وادار به اين مذاكره كرده صحبت ميكنيم.
- كار ديپلمات يا سياستمدار مذاكره است. او از منافع ملي دفاع ميكند. دولت آقاي روحاني با دقت اين كار را جلو برد و به عنوان يكي از مهمترين دستاوردها براي نظام اسلامي و مملكت ايران در طول قرن حاضر توافق را ثبت كرد. شما حالا ميگوييد برجام نميدانيم چيست و براي ما تعريف كنيد كه چيست. شما امضا بدهيد كه اگر اجراي برجام متوقف شد و رابطه ما با دنيا به هم خورد و اگر وضعيت جنگ پيش آمد و تحريمهاي بيشتري به ما تحميل شد و وضعيت بدتري نسبت به گذشته پيدا كرديم، مسووليت آن را ميپذيريد. چه در مورد مجلس و چه در مورد حق هستهاي حقوق ملت را در نظر دارم اما بسيار حقوق بيشتري اين مردم داشتند كه فراتر از حقوق هستهاي بود. شما اندكي نيز به آن توجه نكرديد.
- الان چرخ كشور روي ريلي افتاده كه بايد از ابتدا ميافتاد. دولت روحاني هنر كند در سالهاي آينده بتواند كشور را بازگرداند به جايي كه پيش از اين تحريمها قرار داشت. هفت ميليون بيكار در كشور داريم. جوانان و فارغالتحصيلهاي دانشگاهها را ببينيد. فقر و تحقير پيشآمده را ببينيد. قبل از اينكه كشور داراي توان هستهاي باشد بايد داراي زير ساختهايي باشد كه بتواند از آن استفاده كند.
- دولت روحاني تلاش ميكند پولهاي بلوكهشده ايران را كه چيزي حدود ٣٠ميليارد دلار است بازگرداندتا اقتصاد ايران شفاف نشود و تا دولت قدم مثبت براي ساختار اقتصادي برندارد تاثير همين پول به اقتصاد دولت ميتواند توليد بحران و بيماري هلندي كند. كدام كارخانه ميتواند اين را جذب كند؟ چه دولت روحاني و چه همه جريانهاي سياسي كشور در تلاشند. همانطور كه ما در زمان و بعد از جنگ داراي وحدت فكري و اتحاد و انسجام و همبستگي بوديم، در آينده اگر جامعه بخواهد بر اساس برجام يا توافق هستهاي دو قطب شود و يك قطب بگويد كساني كه پذيرفتهاند تركمنچاي را پذيرفتهاند يا مخالفان را مرتجع بدانند، ما دچار بحران عدم نتيجه ملموس خواهيم شد.
دچار بحران گفتوگو خواهيم شد. درگفتوگوي ملي ما اختلال ايجاد ميشود. همان اتفاقي كه در هشت سال دولت احمدينژاد افتاد. يك نفر و يك دولت سخن ميگفت. نه در دانشگاهها ميتوانستيم جلسه بگذاريم و حرف بزنيم و نه اصلاگوشي بدهكار بود. مگر در مورد خشكسالي ميتوانستيم صحبت كنيم؟ در مورد بحرانهاي اقتصادي ميتوانستيم صحبت كنيم؟ در مورد بحرانهاي اجتماعي و اخلاقي كه در كشور ما باب شده بود ميتوانستيم صحبت كنيم؟
- غربيها در مذاكرات هستهاي و توافق اتمي با ايران رسما اعلام كرده كه تمدن و حكومت ايران را به رسميت ميشناسند. تا الان عدهاي ميگفتند غربيها ميخواهند حكومت ايران را نابود كنند و براندازند. الان كه اين اتفاق نميافتد. آنها ما را بهرسميت شناختهاند. غير از توافق هستهاي قطعنامه ٢٢٣١ سازمان ملل رسما قطعنامههاي قبلي را ابطال كرده كه پشتوانه مذاكرات است. با اين روضهها نميتوان مردم را ترساند. با اين ادبيات و لحن و سواد نميتوان چنين كاري كرد. ترور پيشتر در ذهن ايجاد ميشود. اول شما در تفكرتان طرف مقابلتان را محو و مرتد ميكنيد و بعد يك نفر پيدا ميشود كه اسيد ميپاشد.
- مهمترين وظيفه دولت روحاني تثبيت دستاوردهايي است كه خود زحمت كشيده و به دست آورده است. تثبيت شرايط و ايجاد بستر گفتوگوي ملي و ايجاد بستر مشاركت ملي براي حضور همه اقشار جامعه است. اگر قرار بر گفتوگوي شفاف است بايد بفهميم كه اسكلههاي غيرمجاز و گمركهاي قاچاق و پولهايي كه جابهجا ميشود چه واقعيتي دارد؟ جامعه وقتي وارد مشاركت ميشود كه نسبت به آينده اميد داشته باشد. نميتوان به جامعه گفت كه سكوت كن و حرف نزن و نباش، ما كار خودمان را ميكنيم.
- دولت روحاني بايد شرايط شفافيت در حوزه اقتصادي و برداشتن چتر امنيتي در حوزه فرهنگي و ايجاد مشاركت متعادل و برابر براي تمام گروههاي اجتماعي را فراهم كند. مهمترين وظيفه روحاني ايجاد زمينه است به دليل اينكه وزارت كشور و وزارت اطلاعات را در اختيار دارد. او بايد زمينهاي فراهم كند براي مشاركت تمام مردم ايران. دولتي كه فكر ميكرد مردم ايران را بايد در يك خم رنگرزي وارد كرد و همه را شكل احمدينژاد در بياورد، گذشت.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=28184
ش.د9404279