اصولگرایان این روزها در مسیری حرکت میکنند که شاید مثلا دو سال پیش برایشان آن مسیر را توصیف میکردید میخندیدند و میگفتند که وحدت جریان منتسب به ما به شکلی است که خللی در آن وارد نمیشود و جریانی مانند پایداری بهمثابه یک وصله نامربوط با اصولگرایی است که بهزودی راه خود را جدا خواهد کرد اما در سال۹۴ این اتفاق نهتنها رخ نداد بلکه جبهه پایداری محور اصلی تصمیمگیری جریان اصولگرایی شد و آنان که روزی به تخطئه این جبهه مشغول بودند در سال ۹۴ این جبهه را یک رکن مهم در اردوگاه اصولگرایی خواندند.
به راستی جریان اصولگرایی به کدام سمت میرود و چرا برای گریز از شکست حاضر شده از مواضع یقینی خود عدول کند؟ اما همه عدول نکردند چون افرادی مانند لاریجانی بر اعتقادات خود نهتنها باقی ماندند بلکه بر آن پافشاری هم کردند. لاریجانی و همطیفان او که آینده اصولگرایی را با چرخشهای برخی در این اردوگاه در خطر دیدند تصمیم گرفتند نقش مصلح را ایفا کنند یعنی همان نقشی که مرحوم حبیبا... عسگراولادی در جریان اصولگرایی ایفا میکرد. در ادامه به چرخش سیاسی حزب موتلفه و رابطه آن با لاریجانی پرداخته خواهد شد.
چرخش بزرگ اصولگرایی
موتلفه در قامت یکی از احزاب سنتی و قدیمی اصولگرایان تا قبل از ریاست جمهوری احمدینژاد به عنوان مرجع تصمیمگیری در اردوگاه اصولگرایی محسوب میشد و زمانی که مشاهده کرد رئیسجمهور وقت توجهی به نظرات اصولگرایان ندارد با تدبیر مرحوم عسگراولادی مشی سکوت را در پیش گرفت اما بهصورت پنهان انتقادات خود را به گوش رئیسجمهور میرساند. تا زمانی که عسگر اولادی در قید حیات بود حزب موتلفه را میشد در میان احزاب میانهرو اصولگرا جا داد اما پس از او ظاهرا موانع از پیش روی برخی جوانهای این حزب برای پیوستن به تندروها برداشته شد و اعضای قدیمی هم نیات خود را آشکار کردند بدین نحو که مثلا حمیدرضا ترقی هیچگاه حاضر نشد مرزی میان خود و اعضای جبهه پایداری متصور شود.
اکنون موتلفه دیگر موتلفه سابق نیست و سردرگمی در این حزب مشهود است به نحوی که با جمعیت ایثارگران طی یک تصمیم مشترک کمیته ۳ نفرهای را تشکیل میدهد که جبهه پایداری ضلع سوم آن است. به جمعت ایثارگران به سبب پیوستن به این ائتلاف نمیتوان ایرادی وارد دانست چراکه آنها مشی خود را از ابتدا مشخص کردند و درباره جبهه پایداری موضع انتقادی نداشتند.
پاسخ منفی لاریجانی به موتلفه؟
موتلفه در شرایطی به همکاری انتخاباتی با پایداری رضایت داده که از سوی دیگر شنیده شد سران این حزب لابیهای انتخاباتی با علی لاریجانی داشتند. ۹ آذر بود که اسدا... بادامچیان گفت: «حزب موتلفه در پی دستیابی به وحدت حداکثری در جبهه اصولگرایی است و در این زمینه با آقای لاریجانی نیز وارد مذاکره شدهایم و در نهایت مطیع نظرات شورای فقها خواهیم بود.» و همچنین افزود: «با علی لاریجانی برای انتخابات صحبت کردیم. یک هیات از موتلفه فرستادیم اما خبرش را بیرون ندادیم.» جالب اینجاست که وقتی از عملکرد دوگانه موتلفه انتقاد میشود، باز هم بادامچیان میگوید: « مگر ما زمانی به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شدیم و بنابر نظر روحانیت محترم حتی شهید مطهری گفتند همراهی کنید، سابقه نداشتیم؟»
یا دبیرکل این حزب که میگوید: «نتایج و جمعبندی مطلوبی از جلسات سه جانبه حاصل شده است و امیدواریم که تقارن نظرات به همه اصولگرایان تسری پیدا کند.» یا آقای نبی حبیبی مواضع احزاب میانهرو اصولگرا را نمیداند یا آرزوی خود را بیان کرده است. توجیهاتی که اعضای موتلفه بیان میکنند، نمیتواند سرپوشی بر تغییر رویکرد حزبشان باشد و یک پاسخ رسانهای بیش نیست. با بررسی مشی لاریجانی که همان آرامشبخشی به جریانات سیاسی در سایه دولت اعتدال بود میدانستند که پاسخ منفی از او برای همکاری انتخاباتی دریافت خواهند کرد اما این مسیر را امتحان کردند و به همان نتیجه رسیدند. آنها با پاسخ منفی لایجانی مواجه شدند اما سعی کردند این موضوع را برجسته نکنند تا از حامیانشان بیش از این کاسته نشود. مشی رئیس مجلس اعتدال و همراهی با میانه روها بود اما ظاهرا موتلفه پس از عسگراولادی در مسیری گام برداشته بود که چندان شباهتی با دوران قبل این حزب نداشت و با منطق و سیاست لاریجانی در تضاد بود. توجیه موتلفه برای پیوستن به پایداری این بود که «اصولگرایانی که در مبانی یکی هستند باید در کنار هم باشند.»
نکته جالب اینجاست موتلفه حامی دولت احمدینژاد بود اما اکنون حمیدرضا ترقی با انتقاد از دولت دهم مدعی شده است: «به دلیل انحرافی که در این دولت به وقوع پیوست، اصولگرایان از جمله حزب مؤتلفه اسلامی حمایت خود از این دولت را قطع کردند و بنابر این رئیس این دولت اگر میخواهد به سیاست برگردد باید از انحراف تبری بجوید.» اما به این سوال پاسخ نداد که به چه دلیل امروز با جبهه پایداری که اعضایش حامیان همان دولت هستند ائتلاف میکند! این دوگانگی یکی از دلایل دوری لاریجانی از موتلفه است چون لاریجانی هیچگاه مواضع سیاسی خود را تغییر نداده و همواره بر اصولگرایی آنطور که مشی درست میداند تاکید کرده است.
لاریجانی از سوی دیگر به این مساله اعتقاد ندارد که برای پیروزی باید به هر روشی متوسل شد یعنی همگان به خاطر دارند در زمان انتخاب رئیس مجلس حامیان دولت در پارلمان و اصولگرایان غیرمیانهرو چطور تلاش کردند تا فرد دیگری بر این کرسی بنشیند اما لاریجانی اعلام کرد که تصمیم برعهده نمایندگان است و تابع نظر جمع خواهد بود یعنی از هر لابی و مذاکره با نمایندگان خودداری کرد اما موتلفه برای کسب چند کرسی در مجلس دهم حاضر به ائتلاف با جبهه پایداری شد که انتقادات زیادی به آن مطرح میشود.
در نهایت....
در نهایت باید اذعان داشت که لاریجانی اگر چه از اصولگرایان قدیمی است اما هیچگاه تن به همراهی با تندروها نمیدهد البته موتلفه هم هنوز تندروی از خود بروز نداده بلکه همراهی با جریان پایداری این شائبه را ایجاد میکند که این حزب اصولگرای سنتی از آرمانهای تشکیل خود دور شود و به میان تندروهایی که نقشی در عرصه سیاستورزی ندارند بپیوندد. چهرههای میانهرو برای همیشه در تاریخ ثبت میشود اما چهرههای که نمیتوانند خود را با این منش هماهنگ کنند بهزودی فراموش خواهند شد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/136653
ش.د9404736