تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۰۱۵۶

(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/09/16 ـ شماره 10473 ـ صفحه 1)

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سازمان اطلاعاتی آلمان (BND) در یک اقدام غیرمعمول و کاملاً غیرمنتظره، دیدگاه‌ها و اطلاعات طبقه‌بندی شده پیرامون سیاست منطقه‌ای عربستان را رسانه‌ای کرد و صریحاً عربستان را عامل بی‌ثباتی جهان عرب و منطقه خاورمیانه معرفی نمود. این برای نخستین بار است که دستگاه اطلاعاتی آلمان دست به این اقدام زده و مواضع و جمع‌بندی دیدگاه‌های خود را با چنین صراحت و ادبیاتی، بطور علنی در اختیار رسانه‌ها می‌گذارد و بدون در نظر گرفتن عواقب احتمالی این افشاگری‌ها، انگشت اتهام را به سوی آل سعود نشانه‌گیری می‌کند.

اگرچه دولت آلمان بعداً برای کاستن از حساسیت‌ها سعی کرد با انتقاد از افشای این اطلاعات، این نکته را کم اهمیت جلوه دهد ولی این حرکت را می‌توان در چارچوب «ملاحظات دیپلماتیک» ارزیابی کرد که هیچگونه تاثیری بر صحت، دقت و اهداف این افشاگری، نخواهد داشت.

با مروری بر اصلی‌ترین سرفصل‌های جمع‌بندی سازمان اطلاعاتی آلمان، بهتر می‌توان دریافت که آنچه ریاض در میدان عمل مرتکب شده و می‌شود، قطعاً از دید تیزبین ناظران مخفی نمانده و حتی متحدین و شرکای تجاری کشوری همچون عربستان هم ممکن است روزی احساس کنند که ریاض، خیلی پا را از گلیم خودش درازتر کرده و مستحق سرزنش و اعتراض است. سازمان اطلاعاتی آلمان تاکید می‌کند: «سیاست مداخله‌جویانه عربستان، یک نقش بی‌ثبات کننده در جهان عرب را در پیش گرفته که به مرز «هشدار» رسیده است... تمرکز قدرت در دست‌های ولیعهد، عامل یک خطر پنهان است... و علائم ناخشنودی مردم و حتی درون خانواده سلطنتی مشهود است. این خطر وجود دارد که ریاض حتی یا متحدینش دچار مشکل و فاصله شود... ریاض سعی دارد با فشار نظامی و مالی دست به ریسک‌های بزرگی بزند تا در حاشیه قرار نگیرد و حتی رهبر جهان عرب شود و موقعیت خود را تثبیت کند.

به نظر می‌رسد که آنچه منتشر شده، صرفاً بخش‌هائی از گزارش اصلی باشد و قاعدتاً متن اصلی بسیار جامع‌تر و با جزئیات بیشتر و محتوائی کامل‌تر است ولی همین جملات نیز باندازه کافی گویاست و جمع‌بندی روشنی از مواضع سازمان‌های اطلاعاتی آلمان درخصوص وضعیت کنونی رژیم عربستان و مخاطرات موجود و محتمل را به دست می‌دهد. احتمال دیگر اینست که چه بسا این گزارش به خاطر کاستن از حساسیت‌ها، تعدیل شده باشد و باندازه کافی از گزندگی واژه‌ها و عبارات آن کاسته باشند تا آنکه قابل انتشار به نظر آید. اما گزارش اصلی احتمالاً جدی‌تر و نسبت به مخاطرات موجود، صریح‌تر نیز باشد.

صرفنظر از این احتمالات، حتی متن منتشره نیز به اندازه کافی گویا و واقعاً «هشدار دهنده» به نظر می‌رسد. اما همین گزارش چند سطری هم قطعاً به مذاق آل سعود خوش نمی‌آید. موضع اخیر وزارت خارجه آلمان که ضمن انتقاد از افشای این گزارش تصریح کرده این گزارش بیانگر موضع رسمی دولت آلمان در قبال رژیم آل سعود نیست، به خوبی نشان می‌دهد که همین گزارش عیناً مورد اعتراض سفارت عربستان قرار گرفته و آلمانها برای کاهش حساسیت‌ها وارد عمل شده‌اند.

طبعاً جای سئوال دارد که وقتی آلمان با دستگاه امنیتی مخدوش به چنین دیدگاهی در مورد آل سعود رسیده باشد، آمریکا، انگلیس و فرانسه با در اختیار داشتن نهادهای امنیتی به مراتب وسیع‌تر و فعال تر، به اطلاعات بیشتر و مطمئن‌تری دسترسی دارند و قاعدتاً واقفند که آل سعود به آخر خط رسیده و دیگر چیزی برای از دست دادن، در اختیار ندارد.

موضوع مهمتر اینکه همین دیدگاه‌های سازمان اطلاعاتی آلمان هم حاوی نکته تازه‌ای نیست و اگرچه بیان چنین مطالبی از جانب یک نهاد اطلاعاتی، غیرمعمول است ولی پرونده آل سعود به ویژه در سال‌های اخیر حاوی نکاتی به مراتب کلیدی‌تر است که در گزارش منتشره اشاره‌ای به آن نشده و یا تعمداً حذف گردیده است. از جمله در مورد ماهیت رژیم آل سعود و نقش وهابیت در ترویج افکار و اندیشه‌های سلفی و تکفیری که بنیان فکری گروه‌های تروریستی امروزین را تشکیل می‌دهد، این گزارش به کلی ساکت است. این نکته به ویژه در ماه‌های اخیر در رسانه‌های غربی هم انعکاس فزاینده‌ای داشته و مورد اصلی نگرانی درخصوص ناامنی‌ها در گوشه و کنار جهان تلقی می‌شود که حتی کنترل اوضاع را از دست کسانی که خود نقشی در ترویج و تشویق و تجهیز همین گروه‌های تروریستی داشته‌اند، خارج کرده است.

اشتباه بزرگ آل سعود و حامیانش این است که تصور میکنند با کتمان حقایق و سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های عینی می‌توانند چیزی را تغییر دهند درحالی که حتی بدون انتشار متن گزارش سازمان اطلاعاتی آلمان هم کاملاً روشن بود که آل سعود به بن‌بست رسیده و مسئول اصلی بسیاری از فجایعی است که امروزه گریبانگیر جهان اسلام ودنیای عرب شده است. البته آل سعود، یگانه عامل این فجایع نیست و آنها در پرونده تشکیل و تجهیز گروه‌های تروریستی و دامن زدن به سایر عوامل بی‌ثبات کننده در منطقه، تنها نیستند.

همانطور که برای نابودی داعش و طیف وسیع گروه‌های تروریستی رنگارنگ در منطقه باید به حمایت‌ها از گروه‌های تروریستی خاتمه داده شود و مهار تروریسم بدون تحقق این مهم، غیرممکن است، به همان دلیل هم بدون قطع حمایت از رژیم آل سعود نمی‌توان به تغییر رفتارها و تجدیدنظر در عملکرد آل سعود امیدوار بود. طبعاً در مقیاس کلان قضیه، اگر حامیان اصلی و برنامه‌ریزان آل سعود و تروریسم، از عملکرد و مواضع خود منصرف نشوند، این شجره‌های خبیثه و نامبارک برای ادامه حیات پرننگ و نکبت خود هرگز دچار نگرانی و تشویش نخواهند شد. در دومینوی تروریسم، حامیان اصلی، حلقه نخستین محسوب می‌شوند و تمرکز بر روی آنهاست که نابودی تروریسم را میسور می‌سازد.

http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=72404

ش.د9404870