تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۲۹۰۶۱۶
چرا جرياني درصدد القاي بازگشت احمدي‌نژاد است
(روزنامه آرمان - 1395/02/06 - شماره 3022 - صفحه 2)

يك روز مي‌گويند مي‌آيد و روز ديگر اصرار دارند كه القا كنند نمي‌آيد. به هر حال شكي براي تمايل به بازگشت آنها نیست؛ منظور همان ساكنان سال‌هاي ۸۴ تا ۹۲ پاستور است و به عبارت واضح‌تر محمود احمدي‌نژاد و تيمش! جالب است كه نزديكان او سعي در ايجاد سردرگمي در اذهان افكار عمومي دارند و آن را در دوراهي نگه مي‌دارند. از يك سو پوسترهايي با نوشتارهايي از قبيل «او مي‌آيد»، « خوانديد، آمدم»، «بهار نزديك است» و... خبر از آمدن احمدي‌نژاد مي‌دهند و از سوي ديگر تاكيد مي‌كنند كه او نمي‌آيد. در اين هياهو برخي مانند سعيد جليلي كه تفكر نزديكي به احمدي‌نژاد دارد به يك‌باره تصميم به حضور پررنگ در جوامع عمومي می‌گیرد و بيش از هميشه سخنراني مي‌كند تا در رسانه‌ها ديده شود كه همين حضور هم خود ابهام برانگيز است.

شايد اين رخ نمايي جليلي براي افزودن به گره‌هاي حضور يا عدم حضور احمدي‌نژاد باشد كه البته تنها يك گمانه است. اما تاكتيك احمدي‌نژادي‌ها براي انتخابات ۹۶ كمي نسبت به گذشته تغيير كرده است يعني اگر او در سال ۸۴ و ۸۸ از توانايي‌هاي خود براي راي آوري مي‌گفت اكنون حاميان او مسير تخريب دولت يازدهم را پيش گرفتند تا القا كنند دولت احمدي‌نژاد داراي ناكارآمدي‌هاي كمتري نسبت به دولت روحاني است. اين شيوه آنها هم البته بي‌ثمر است چون كمتر شخصي است كه بتواند بپذيرد تحريم‌هايي كه به كشور تحميل شد ناشي از عدم توانايي دولت قبل نبوده است و كليد بسياري از مشكلات كنوني به ويژه مشكلات اقتصادي دولت يازدهم در دولت قبل زده شد. البته حاميان دولت قبل به اين موضوع كاملا واقف هستند و يكي از راهكارهاي آنها هم فرافكني از طريق بزرگنمايي مشكلات كشور و نسبت دادن آن به دولت يازدهم است.

هر كاري براي بازگشت مجاز است!

از جمله افرادي كه در مسير انتقاد به دولت يازدهم با بستن چشم بر عملكرد دولت دهم تلاش مي‌كند عبدالرضا داوري است كه در كانال تلگرامي خود روزانه با انتشار چندين مطلب سعي در فرافكني دارد. نكته جالب اينكه مشاور رسانه‌اي احمدي‌نژاد اين روزها براي اقشار مختلف دلسوزتر از هر زماني شده است و تجمع‌های كارگران و اقشار ديگر در مقابل مجلس طي فعاليت دولت دهم را چنان فراموش كرده كه گويي مثلا انتقاد معلمان يا رانندگان موضوع جديدي است و در دولت يازدهم پديد آمده است.

او اخيرا مطلبي با تيتر «سند مذاكرات محرمانه و ضدملي الهه كولايي با مقامات امنيتي آمريكا در دوبي» منتشر كرده و توجه ندارد اگر اين خبر واقعيت داشت نهادهاي امنيتي و قضائي به راحتي از كنار آن عبور نمي‌كردند اما در پروژه بازگشت احمدي‌نژاد فصلي به نام تخريب حاميان روحاني هست كه بر طبق آن بايد كولايي تخريب مي‌شد. نكته قابل توجه اينكه ديگر توجهي به اينگونه مطالب منتشر شده از سوي حاميان احمدي‌نژاد نمي‌شود و كاربران تلگرام با ديدن اين اخبار جعلي لبخندي زده و مي‌گويند: احمدي‌نژادي‌ها براي بازگشت چه كارها كه نمي‌كنند!

مسير حضور مسدود است

به گفته مرتضي مبلغ يك فعال سياسي اصلاح‌طلب «پيروزي احمدي‌نژاد محصول اختلافات داخلي جريان اصلاحات و حمايت جريان اصولگرا از وي بود. در انتخابات سال ۸۴ جبهه اصلاحات با ۴ كانديدا وارد عرصه انتخابات شد و همين اختلافات دروني بود كه به جبهه مقابل فرصت داد تا از اين اختلاف به بهترين شكل استفاده كند. در جبهه مقابل نيز جريانات پيدا و پنهان اين جناح در روزهاي آخر تبليغات تصميم به حمايت از احمدي‌نژاد گرفتند و او توانست در يك رقابت ساده پيروز انتخابات شود. اما عملكرد هشت سال گذشته موجب شده تا ديگر اصولگرايان حاضر به حمايت از وي نباشند و حتي نزديك‌ترين حاميان احمدي‌نژاد هم بازگشت به آن دوران را يك كابوس براي خود مي‌دانند. بنابراين در انتخابات پيش‌رو بعيد است كه جرياني سياسي يا افراد شناخته‌شده حاضر شوند از وي حمايت كنند و جايگاه خود را براي تبليغ فردي هزينه كنند كه محبوبيت و مقبوليت جريان اصولگرايي را تحتالشعاع قرار داده است.» بنابراين اكنون كه جريان اصلاحات و اعتدال در اوج همراهي هستند ديگر فضايي براي حضور احمدي‌نژاد و حاميان او نيست.

يك روز مي‌گويند مي‌آيد و روز ديگر اصرار دارند كه القا كنند نمي‌آيد. به هر حال شكي براي تمايل به بازگشت آنها نیست؛ منظور همان ساكنان سال‌هاي ۸۴ تا ۹۲ پاستور است و به عبارت واضح‌تر محمود احمدي‌نژاد و تيمش! جالب است كه نزديكان او سعي در ايجاد سردرگمي در اذهان افكار عمومي دارند و آن را در دوراهي نگه مي‌دارند. از يك سو پوسترهايي با نوشتارهايي از قبيل «او مي‌آيد»، « خوانديد، آمدم»، «بهار نزديك است» و... خبر از آمدن احمدي‌نژاد مي‌دهند و از سوي ديگر تاكيد مي‌كنند كه او نمي‌آيد. در اين هياهو برخي مانند سعيد جليلي كه تفكر نزديكي به احمدي‌نژاد دارد به يك‌باره تصميم به حضور پررنگ در جوامع عمومي می‌گیرد و بيش از هميشه سخنراني مي‌كند تا در رسانه‌ها ديده شود كه همين حضور هم خود ابهام برانگيز است.

شايد اين رخ نمايي جليلي براي افزودن به گره‌هاي حضور يا عدم حضور احمدي‌نژاد باشد كه البته تنها يك گمانه است. اما تاكتيك احمدي‌نژادي‌ها براي انتخابات ۹۶ كمي نسبت به گذشته تغيير كرده است يعني اگر او در سال ۸۴ و ۸۸ از توانايي‌هاي خود براي راي آوري مي‌گفت اكنون حاميان او مسير تخريب دولت يازدهم را پيش گرفتند تا القا كنند دولت احمدي‌نژاد داراي ناكارآمدي‌هاي كمتري نسبت به دولت روحاني است. اين شيوه آنها هم البته بي‌ثمر است چون كمتر شخصي است كه بتواند بپذيرد تحريم‌هايي كه به كشور تحميل شد ناشي از عدم توانايي دولت قبل نبوده است و كليد بسياري از مشكلات كنوني به ويژه مشكلات اقتصادي دولت يازدهم در دولت قبل زده شد. البته حاميان دولت قبل به اين موضوع كاملا واقف هستند و يكي از راهكارهاي آنها هم فرافكني از طريق بزرگنمايي مشكلات كشور و نسبت دادن آن به دولت يازدهم است.

هر كاري براي بازگشت مجاز است!

از جمله افرادي كه در مسير انتقاد به دولت يازدهم با بستن چشم بر عملكرد دولت دهم تلاش مي‌كند عبدالرضا داوري است كه در كانال تلگرامي خود روزانه با انتشار چندين مطلب سعي در فرافكني دارد. نكته جالب اينكه مشاور رسانه‌اي احمدي‌نژاد اين روزها براي اقشار مختلف دلسوزتر از هر زماني شده است و تجمع‌های كارگران و اقشار ديگر در مقابل مجلس طي فعاليت دولت دهم را چنان فراموش كرده كه گويي مثلا انتقاد معلمان يا رانندگان موضوع جديدي است و در دولت يازدهم پديد آمده است.

او اخيرا مطلبي با تيتر «سند مذاكرات محرمانه و ضدملي الهه كولايي با مقامات امنيتي آمريكا در دوبي» منتشر كرده و توجه ندارد اگر اين خبر واقعيت داشت نهادهاي امنيتي و قضائي به راحتي از كنار آن عبور نمي‌كردند اما در پروژه بازگشت احمدي‌نژاد فصلي به نام تخريب حاميان روحاني هست كه بر طبق آن بايد كولايي تخريب مي‌شد. نكته قابل توجه اينكه ديگر توجهي به اينگونه مطالب منتشر شده از سوي حاميان احمدي‌نژاد نمي‌شود و كاربران تلگرام با ديدن اين اخبار جعلي لبخندي زده و مي‌گويند: احمدي‌نژادي‌ها براي بازگشت چه كارها كه نمي‌كنند!

مسير حضور مسدود است

به گفته مرتضي مبلغ يك فعال سياسي اصلاح‌طلب «پيروزي احمدي‌نژاد محصول اختلافات داخلي جريان اصلاحات و حمايت جريان اصولگرا از وي بود. در انتخابات سال ۸۴ جبهه اصلاحات با ۴ كانديدا وارد عرصه انتخابات شد و همين اختلافات دروني بود كه به جبهه مقابل فرصت داد تا از اين اختلاف به بهترين شكل استفاده كند. در جبهه مقابل نيز جريانات پيدا و پنهان اين جناح در روزهاي آخر تبليغات تصميم به حمايت از احمدي‌نژاد گرفتند و او توانست در يك رقابت ساده پيروز انتخابات شود.

اما عملكرد هشت سال گذشته موجب شده تا ديگر اصولگرايان حاضر به حمايت از وي نباشند و حتي نزديك‌ترين حاميان احمدي‌نژاد هم بازگشت به آن دوران را يك كابوس براي خود مي‌دانند. بنابراين در انتخابات پيش‌رو بعيد است كه جرياني سياسي يا افراد شناخته‌شده حاضر شوند از وي حمايت كنند و جايگاه خود را براي تبليغ فردي هزينه كنند كه محبوبيت و مقبوليت جريان اصولگرايي را تحتالشعاع قرار داده است.» بنابراين اكنون كه جريان اصلاحات و اعتدال در اوج همراهي هستند ديگر فضايي براي حضور احمدي‌نژاد و حاميان او نيست.

يكي از شعارها كه بر روي پوسترهاي تبليغاتي براي بازگشت احمدي‌نژاد درج شده اين است كه «خوانديد، آمدم»؛ دو كلمه‌اي كه فرسنگ‌ها با واقعيت فاصله دارد. شايد حاميان احمدي‌نژاد در خاطر ندارند كه آنهايي هم كه در سال‌هاي ۸۴ و ۸۸ آمده بودند و برخي از آنها وزير و مشاور شده بودند هم رفتند و اعلام برائت كردند مثل وزير اقتصاد يا وزير بهداشت يا ميركاظمي و... پس اكنون به جز چند جوان جنبش عدالتخواهي و امثالهم چه كسي مي‌خواهد كه احمدي‌نژاد بازگردد؟ فاضل ميبدي عضو مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم اينگونه به اين سوال پاسخ مي‌دهد كه « گروهي هست كه مي‌خواهد جريان احمدي‌نژاد دوباره به راس قدرت بازگردد.

هرچند كه اين جريان احتمال دارد نخواهد شخص احمدي‌نژاد به قدرت برسد اما اينكه از كجا تامين مي‌شوند و راه‌هاي تامين اين گروه چيست، پاسخي است كه روزنامه‌نگاران و مطبوعاتي‌ها بايد به آن پاسخ بدهند.» مرتضي مبلغ هم مي‌گويد: « مسائل اقتصادي، كاهش شديد ارزش پول‌ملي و افزايش تورم نه‌تنها اعتماد اقشار مختلف مردم به ياران احمدي‌نژاد و جريان سوم تير را در چند سال اخير به نحو چشم گيري سلب كرده كه خود باعث ملتهب شدن شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه شده است و از سوي ديگر اصولگرايان به‌دليل گره خوردن مناسبات سياسي دروني خود در پيچيده‌ترين وضعيت موجود در سه دهه اخير به‌سر مي‏برند. احمدي‌نژاد بين هيچ‌كدام از طبقات اجتماعي يا گروه‌هاي سياسي فعال در فضای سياسي ايران جايگاه قابل‌‌توجهي ندارد كه بتواند با تكيه بر آن جايگاه وارد عرصه انتخابات شود و راي مردم را به دست آورد.»

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/149499

ش.د9500048