(روزنامه وطن امروز - 1395/02/06 - شماره 1867 - صفحه 1)
1- گاز یک کالای بسیار استراتژیک است. کل درآمد حاصل از فروش و صادرات گاز ایران سالانه حدود 20 هزار میلیارد تومان است که از این مقدار تنها 5 درصد آن مربوط به صادرات ترکیه است. اگر هزینههای مربوط به تولید و انتقال گاز را هم از این 5 درصد کسر کنیم رقم باقیمانده، درآمد چشمگیری برای کشور نخواهد شد. بنابراین صادرات گاز ایران بیشتر از اینکه ارزش اقتصادی ویژهای داشته باشد جنبه استراتژیک دارد. لهذا وقتی بدانیم در یک بازی استراتژیک هستیم باید اهدافمان را نیز استراتژیک طراحی کنیم.
2- ترکیه در آخرین سالهای قرارداد گازی خود با ایران است و با توجه به اینکه تا 4 سال دیگر قرارداد فعلی را از دست خواهد داد و باید وارد دور جدید مذاکرات خرید گاز شود، بالاترین انگیزه را برای اجرای هر بازی و شگردی که منجر به خرید ارزانتر شود، خواهد داشت. باید بدانیم که بهجز ایران، روسیه و آذربایجان هیچ کشور دیگری عملا امکان صادرات گاز به ترکیه را ندارد. قطر تنها کشور دارنده گاز در اطراف ترکیه است که به دلایل متعدد امکان صادرات گاز به ترکیه را ندارد. لذا – با توجه به اینکه آذربایجان سهم اندکی در بازار ترکیه دارد و به دلیل تولید پایین خود قدرت مانوری ندارد - ترکیه ناچار است گاز عمده مصرفی خود را از روسیه یا ایران خریداری کند.
ترکیه امروز درحالی حدود 73 درصد گاز مصرفی خود را از روسیه وارد میکند که بشدت با این کشور در مناقشه سیاسی است. اگرچه ترکیه در بلندمدت جرات تکیه کردن به روسیه را ندارد و سهم روسیه در سبد واردات گاز ترکیه به دلیل بالا بودنش برای ترکیه خطرآفرین است اما در کوتاهمدت ترکیه تمایل دارد در بازی رقابت بین روسیه و ایران، برای ما گربهرقصانی کند و در این سالهای آخر قرارداد با ایران، نهایت سعی و هنر خود را در بازی درآوردن برای ما به خرج دهد.
3- ایران طی این مدت به ترکیه فهمانده است تمایل دارد سهم فروش گاز روسیه را در ترکیه بگیرد و فروش خود را تا جایی که ترکیه مایل باشد افزایش دهد. وزارت نفت در این راستا پالسهایی بسیار غیرحرفهای برای ترکیه فرستاده است. ایران در عین حال که با ترکیه در دادگاه بینالمللی بر سر قیمت گاز در مناقشه بود، باز هم سال گذشته مقدار گاز بیشتری نسبت به کف تعهد خود به ترکیه فروخت! براساس اعلام رسمی شرکت ملی گاز، «هماکنون ظرفیت خط لوله گاز میان 2 کشور بیشتر از حجم فعلی صادرات است» و شرکت ملی گاز ایران تمایل دارد میزان صادرات گاز را به ترکیه افزایش دهد.
در همان اوج مناقشات دادگاهی بود که اعلام شد «ترکیه در اوج سرما از ما درخواست واردات بیشتری به اندازه 2 میلیون مترمکعب را کرد. با وجود اینکه در سردترین زمان بودیم و بارش برف و باران، کشور را فرا گرفته بود، ما این مقدار را که بالاتر از قرارداد بود به آنها دادیم. البته ترکها 2 میلیون را کامل برداشت نکردند و شاید چیزی حدود یک میلیون مترمکعب آن را برداشت کردند.» با مطالعه این چند سطر حتماً به زیرکی ظریف ترکیه در ابراز بیمیلی به گاز ایران پی خواهید برد! ترکیه اکنون در فضای رقابتی بین ایران و روسیه به منتفعترین رکن این سهگانه تبدیل شده است.
موارد فوق برای ترکیه روشن خواهد کرد که ایران بسیار مایل است هر چه بیشتر بفروشد. این پالسها از سوی ایران طمعورزی ترکیه را قطعاً بیشتر خواهد کرد و در نهایت فروشنده ایرانی را نیز به هدف خود نخواهد رساند.
4- نظریه «بازیها» که به سیاستمداران فعلی بازی برد - برد در برجام را آموخته است در این زمینه بازی باخت – برد را کاملاً تبیین کرده است! زمانی که ما به عنوان فروشنده به ترکیه القا میکنیم نیازمند فروش گاز به او هستیم و حتی زمانی که او در پی کاهش قیمت است ما همچنان در پی افزایش حجم فروش هستیم باید بپذیریم که او با آگاهی از این استراتژی ما، در آینده جسورتر نیز خواهد شد!
با توجه به اینکه ایران و روسیه عملاً دارای انحصار در فروش گاز به ترکیه هستند اصولاً طبق منطق اقتصاد، وارد رقابت شدن با روسیه برای افزایش سهم صادرات گاز به ترکیه، ورود به یک بازی باخت - باخت برای ایران و روسیه است. حجم منافع حاصل از تعامل برپایه انحصار دوگانه با روسیه طبعاً بیشتر از ایجاد فضای رقابتی بین دو کشور خواهد بود. لذا منافع استراتژیک ایران در تعامل با روسیه پیرامون فروش گاز به ترکیه بر خلاف آنچه تاکنون جدی انگاشته نشده است، باید مورد توجه قرار گیرد.
همانطور که اشاره شد سهم درآمد فروش گاز ایران به ترکیه نسبت به کل درآمدها و هزینههای شرکت ملی گاز آنچنان نیست که ما به شوق سود اقتصادی از منافع استراتژیک آن چشمپوشی کنیم. ایران با تکیه بر جایگاه فعلی استراتژیک خود در تامین گاز مصرفی شهرهای مهم ترکیه و حفظ ثبات و امنیت داخلی ترکیه میتواند با پیادهسازی یک بازی موقتی باخت – باخت در مقابل ترکیه، ضمن پذیرفتن هزینههای منطقی و محاسبه شده آن ترکیه را وادار به قرار گرفتن در مسیر مورد علاقه خود کند.
بنابر آمار بینالمللی بیپی، شرکت ملی گاز سالانه حدود 180 میلیارد متر مکعب گاز تولید میکند که تنها حدود 5/9 میلیارد متر مکعب از آن به ترکیه صادر میشود. این در حالی است که ترکیه به این مقدار بسیار محتاج است. با توجه به اینکه کف فروش در قرارداد 8 میلیارد متر مکعب در نظر گرفته شده است، اکنون ایران 12 درصد بالاتر از کف تعهدات خود را عرضه میکند. توجه کنید این 5/1 میلیارد متر مکعب اضافه عرضه، تنها نیم درصد از کل تولید گاز ایران است! در واقع ایران با نیم درصد افزایش در تولید خود، 12 درصد افزایش عرضه برای ترکیه ایجاد کرده است! تصور کنید ما از سود حاصل از فروش این نیم درصد چشمپوشی کنیم! چه بلایی بر سر ترکیه خواهد آمد؟!
اکنون برای شما روشن شد که اگر اردوغان تنها پس از چند روز از سخنرانی جنجالی خود علیه ایران و گفتن آن سخنان ماجراجویانه، فروردین94 پا به جفت و دو دست روی زانو، محضر رهبر انقلاب میرسد و عرض دوستی میکند قطعاً به دلیل جایگاه مهم ایران در منطقه و حتی امنیت داخلی ترکیه است. گاز کالایی بسیار استراتژیک است و توده مردم در سرمای زمستان تحمل قطع چند روزه آن را ندارند. دولت ترکیه این را خوب میداند و جایگاه فعلی ایران در حفظ امنیت گاز مصرفی کشورش را به درستی درک کرده است. اگر ایران در صادرات گاز بهجای رقابت با روسیه زیرکانهتر عمل کند، روشن است که ورود مقطعی ایران به بازی باخت – باخت با ترکیه، به سرعت به نفع ایران نتیجه خواهد داد.
در پی رونق لفظ محرمانه در ادبیات دولت یازدهم بود که رهبر حکیم انقلاب، فروردین 94 بیان داشتند: «من به خود مسؤولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسؤولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است». بنابر آنچه تبیین شد، به نظر میرسد محرمانه کردن وقایع اقتصادی و استراتژیک اینچنینی توسط دولت، برابر است با محروم کردن خویش از ظرفیت علمی و مشورتی کشور؛ همان ظرفیتی که ابزاری برای برتری ایران در منطقه بوده است و اگر به آن اعتنا شود، آثار مثبتش مدالهای افتخار «واقعی» را بر سینه سیاستمداران کشور خواهد آویخت!
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1867/1/156560/0
ش.د9500046