* ارزيابي شما از انتخابات خبرگان رهبري چيست؟ به نظر شما همزماني انتخابات خبرگان رهبري با انتخابات مجلس شوراي اسلامي چه تاثيري بر فضاي سياسي كشور خواهد گذاشت؟
** پنجمين دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري امسال همراه با انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگزار خواهد شد. به همين دليل امسال سال پركاري براي شوراي محترم نگهبان و ساير نهادهاي برگزاركننده انتخابات خواهد بود. براساس آنچه سومين مجلس خبرگان رهبري تصويب كرده بود، طول مدت مجلس چهارم خبرگان رهبري بيشتر از دورههاي گذشته شد و به جاي اينكه هشت سال باشد به بيش از ۹ سال افزايش یافت. دليل اين مساله نيز اين بود كه هزينههاي زياد انتخابات براي نظام جمهوري اسلامي كم شود و مردم بتوانند با شور و شوق بيشتري در زماني كه هر دو انتخابات همزمان برگزار ميشود در انتخابات شركت كنند. موقعيت برجسته و ممتاز مجلس خبرگان رهبري در كنار موقعيت با اهميت مجلس شوراي اسلامي بر هيچ كس پوشيده نيست و به همين دليل مردم با دقت و درايت در اين انتخابات باشكوه شركت خواهند كرد.
از سوي ديگر كساني كه آمادگي حضور در مجلس را دارند بايد خودشان را براي حضور در انتخابات آماده كنند و برنامههاي خود را براي مردم تشريح كنند. به صورت طبيعي مجلس خبرگان رهبري به دليل اينكه به مساله رهبري نظام سياسي مربوط ميشود با ساير نهادهاي نظام و از جمله مجلس شوراي اسلامي تفاوت دارد و از جايگاه بااهميتتري برخوردار است. به همين دليل انتخابات مجلس خبرگان داراي شرايط خاص و منحصربه فردي است و به شكلي نيست كه هر كسي توانايي ورود به اين مجلس را داشته باشد. مجلس خبرگان رهبري جايگاهي والا از جهت علمي و معنوي دارد. فرهيختگان خبرگان رهبري اشخاصي هستند كه عمر خود را در مسير تحصيل در حوزههاي علميه و تهذيب نفوس خود گذرانده و در اين راه تلاش بسياري كردهاند.
* آيتا... هاشمي عنوان كردهاند در انتخابات خبرگان رهبري شركت خواهند كرد. حضور آيتا... هاشمي را در انتخابات خبرگان چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** بنده تنها ميتوانم به عنوان يك شهروند در اين زمينه اظهارنظر كنم. با اين وجود بنده معتقدم هر شخصيتي با توجه به جايگاه و موقعيتي كه در نظام جمهوري اسلامي و مردم دارد ميتواند در حضور باشكوه و پررنگ مردم نقش مثبتي را ايفا كند. آيتا... هاشمي هم از جمله شخصيتهايي است كه داراي جايگاه والا در بين مردم و همچنين ساختار نظام سياسي كشور است و حضور ايشان ميتواند سبب حضور باشكوه مردم در انتخابات باشد.
* حضور سيد حسن خميني را در انتخابات خبرگان چگونه ارزيابي ميكنيد؟ اين در حالي است كه زمزمههايي مبني بر ائتلاف آيتا... هاشمي، سيد حسن خميني و همچنين حسن روحاني در انتخابات خبرگان به گوش ميرسد. نظر شما در اين باره چيست؟
** به نظر من اين سوالات را بايد از خود اين افراد پرسيد كه آيا در انتخابات خبرگان حضور پيدا ميكنند يا اينكه برنامه ديگري براي آينده سياسي خود دارند. ضمن اينكه خود اين افراد بايد درباره ائتلاف احتمالي سخن بگويند و عنوان كنند در صورتي كه ائتلاف كنند آيا اين ائتلاف در مقابل ائتلاف خاصي صورت ميگيرد يا اينكه صرفا جنبه انتخاباتي دارد. بنده ارتباط خاصي با شخصيتهايي كه شما نام برديد ندارم. با اين وجود معتقدم حضور اين افراد باعث رونق انتخابات و حضور پررنگ مردم در پاي صندوقهاي رأي خواهد شد.
* مقام معظم رهبري در سخنرانيهاي اخير خود نسبت به مساله «نفوذ» به مسئولان كشور هشدار دادند. اين در حالي است كه برخي با استفاده از اين كليد واژه «نفوذ» درصدد فشار به دولت و همچنين تاثيرگذاري بر فضاي انتخابات مجلس هستند. به نظر شما استراتژي اين عده چيست و به چه اهدافي ميانديشند؟
** هدف مقام معظم رهبري از هشدار نسبت به مساله «نفوذ» از جنبههاي مختلف اين قضيه بوده است. مقام معظم رهبري نسبت به نفوذ به مسائل اجتماعي و فرهنگي و همچنين اعتقادي و سياسي جامعه هشدار دادند. دشمن تلاش ميكند با سست نشان دادن باورهاي اعتقادي مردم جامعه به اهداف از پيش تعيين شده خود دست پيدا كند. البته مساله نفوذ از جنبه نظامي و اطلاعاتي نيز قابليت تحليل و بررسي دارد و يكي از اهداف مقام معظم رهبري از بيان اين مساله جنبههاي نظامي واطلاعاتي بوده است. خوشبختانه در شرايط كنوني نيروهاي نظامي و امنيتي كشور با آگاهي و هوشياري كامل تمام تحركات دشمن را در مرزهاي كشور رصد ميكنند. با اين وجود رهبرمعظم انقلاب نسبت به احتمال رخنه در اين سد مستحكم هشدار دادند تا مسئولان مربوطه با دقت و جديت بيشتري اقدامات لازم را انجام دهند.
نكته ديگر درباره نفوذ در فضاي سياسي و ايجاد چنددستگي و تفرقه در بين جريانهاي سياسي است كه مقام معظم رهبري نسبت به اين مساله نيز به درستي تذكر لازم را به فعالان سياسي جامعه دادند. يك قانون اساسي پيشرفته بايد بتواند در همه عرصهها از استحكام و حقانيت خود دفاع كند و از كيان و موجوديت خود در مقابل نفوذهاي احتمالي دشمن پاسداري كند. حيات يك ملت در گرو رشد فرهنگ آن ملت است و تا وقتي كه پويايي فرهنگي يك ملت در حال كمال باشد، در همه جهان آن را به عنوان يك ملت و امت خواهند پذيرفت. در مقابل اگر خودباختگي فرهنگي در ملتي رخ دهد حيات آن ملت رو به پايان است و جهانيان آنها را ملتي درجه چندم دانسته و به تدريج از بين خواهند رفت. فرهنگ جامعه ايران اسلامي به سبب فرهنگ غني تاريخي و آموزههاي اسلامي، قرآني و روايي داراي فرهنگي بسيار درخشان و باسابقه و به عنوان فرهنگ نوراني برتر در جهان خواهد بود.
با اين وجود دشمن كه از اين تاريخ گسترده و اين فرهنگ انساني ـ اسلامي خالي است، سعي در از بين بردن اين فرهنگ دارد. اين در حالي است كه ايران تنها ملتي است كه در مقابل پذيرش فرهنگ فاسد و مبتذل آنها مقاومت كرده است. رهبر معظم انقلاب در اين چند سال اخير بارها با تعابير مختلفي اعم از نفوذ فرهنگي، تهاجم فرهنگي و ناتوي فرهنگي هشدار خود را نسبت به اين فعاليت دشمن اعلام كردهاند و ايران نيز تا به امروز در مقابل فرهنگ مبتذل غربي حواس خود را جمع كرده است؛ اما بايد درباره آسيبهاي اجتماعي بيش از پيش دقت شود و حول محور ولايت فقيه، فرهنگ اسلامي را حفظ كنيم. سازش ميان انقلاب اسلامي و نظام استكبار آمريكا، تصوري خام و خيالي باطل است؛ زيرا از اساسيترين اصول انقلاب مبارزه با استكبار و ظلم و ستم است كه خوي اصلي آمريكا بر اساس آن شكل گرفته است. تاريخ آمريكا سراسر تجاوز و ظلم بوده و در اين دو قرن اخير، ظلم سراسري آمريكا در جهان ثابت ميكند كه هر كسي به تغيير رفتار آمريكا فكر كند سهلانديش است.
* از ابتداي روي كارآمدن دولت آقاي روحاني برخي از افراد كه به نظر ميرسيد از شكست در انتخابات رياستجمهوري ناخرسند هستند تلاش كردند با سياستهاي دولت مقابله كنند. به نظر شما اين عده چه هدفي را دنبال ميكنند؟
** من معتقدم هر دولتي كه بر سركار ميآيد با خود مخالفان و موافقاني دارد كه اين جزئي از ذات فضاي سياسي است و كاملا طبيعي است. دولت آقاي روحاني نيز با همين وضعيت روبهرو شده است. به نظر ميرسد كه جريان منتقد دولت آقاي روحاني به دليل اختلاف سليقههايي كه با مشي دولت دارند دست به انتقاد ميزنند كه مسالهاي طبيعي است و امري غيرمنتظره تلقي نميشود. نكته مهم در اين زمينه آن است كه نبايد همه انتقادها را به جنجالسازي و تضعيف دولت قلمداد كنيم. اختلاف سليقه در يك خانواده وجود دارد و همه بازيگران سياسي در نظام جمهوري اسلامي به صورت طبيعي ميتوانند درباره مسائل مختلف اظهارنظر كنند.
به نظر من بايد به افرادي كه انتقادات خود را نسبت به سياستهاي دولت عنوان ميكنند و در كنار آن راهكارها و پيشنهادهاي دلسوزانه و مدبرانه ارائه ميكنند ارزش گذاشت و اجازه داد كه فضايي آزاد و دموكراتيك در عرصه سياسي كشور وجود داشته باشد. چه بسا بسياري از اين انتقادات از روي دلسوزي و توجهي كه اين افراد به سرنوشت نظام و مردم دارند بيان شود. به همين دليل نبايد همه منتقدان را با چوب افراطيگري از ميدان خارج كرد و بلكه بايد اجازه داد گردش آزاد اطلاعات در يك فضاي كاملا دموكراتيك در كشور صورت بگيرد. دولت محترم آقاي روحاني نيز بايد به همان شكل كه به هواداران خود بها ميدهد و از آنها حمايت ميكند نسبت به منتقدان خود نيز سعه صدر نشان بدهد و اجازه بدهد كه منتقدان دولت نيز مسائل مورد نظر خود را در يك فضاي آزاد و دموكراتيك مطرح كنند. ضمن اينكه دولت بايد از ايجاد اميد كاذب در بين مردم خودداري كند.
* اغلب منتقدان دولت آقاي روحاني از هواداران دولت گذشته بودند. دولت گذشته در عرصههاي گوناگون كارنامه ضعيفي از خود ارائه كرد. چرا اين عده در آن مقطع از سياستهاي دولت انتقاد نميكردند؟
** ما نبايد اشتباه را با اشتباهي ديگر جبران كنيم و بلكه بايد خطاها را به صورت صحيح و منطقي تحليل و بررسي كنيم و در جهت رفاه بيشتر مردم و نظام سياسي اصلاح كنيم. اينكه دولت گذشته داراي ضعف و تندروي بوده دليلي بر اين مساله نيست كه ما بايد پاسخ تندروي را با تندوري جديدي بدهيم. هر دولتي داراي نقاط ضعف و قوت است و هيچ دولتي مصون از خطا نيست. متاسفانه يكي از مسائل نامناسب فضاي سياسي اين است كه هر دولتي كه بر سر كار ميآيد دولت قبل از خود را عامل اصلي نابسامانيهاي وضع موجود تلقي ميكند. اين وضعيت درباره دولت آقاي روحاني و همچنين دولت آقاي احمدينژاد وجود داشته و دارد. به نظر من مهمترين مساله براي تمامي دولتها بايد رسيدگي به مشكلات مردم و كمك به آنها باشد.
* آقاي روحاني منادي گفتمان اعتدال در كشور بودند. به نظر شما به چه ميزان در اين مساله موفق عمل كردهاند؟
** شعار اعتدال شعار بسيار خوبي است. يكي از آموزههاي اصلي دين مبين اسلام اعتدال در همه كارها و بهويژه در حكومتداري است. آقاي روحاني با انتخاب اين شعار گام مهمي در جهت حفظ وحدت و انسجام جامعه برداشتهاند. با اين وجود موفقيت را هميشه بايد به صورت نسبي در نظر گرفت و نميتوان درباره آن به صورت مطلق سخن گفت. به نظر من مشي اعتدالي همواره بايد در سرلوحه كار همه مسئولان قرار بگيرد و به عنوان يك الگوي اسلامي مورد استفاده قرار بگيرد.
* در شرايط كنوني گروههاي تكفيري مانند داعش با انجام اقدامات تروريستي و بدعتهاي جديد در دين آرامش امت اسلامي را به هم زدهاند. به نظر شما بهترين راه مقابله با داعش و گروههاي تكفيري چيست؟
** گروههاي تكفيري با حمايت آمريكا و رژيم صهيونيستي و حكومتهاي مرتجع عربي مانند عربستان سعودي در منطقه خاورميانه به وجود آمدهاند. مستكبران جهان به خوبي ميدانند اگر بين مذاهب مختلف اسلامي وحدت و همدلي شكل بگيرد تمدن اسلامي سلطه خود را بر همه جهان مستولي خواهد كرد، به همين دليل با تشكيل اتاقهاي فكر و صرف بودجههاي كلان سعي در ايجاد و تداوم اختلاف در بين مسلمانان دارند. وهابيت، طالبان و گروهك تروريستي داعش از سوي انگليس، آمريكا و استكبار جهاني در راستاي ايجاد شكاف در بين مسلمانان ساخته شدند تا با گرفتن فرصت از مسلمانان و ايجاد بهانه در دست افراطيون مذاهب، سلطه خود را در جهان بيشتر كنند. گروههاي تكفيري و افراطي ابزاري در دست مستكبران و جهان هستند كه با ايجاد شكاف و اهانت به مذاهب ديگر بزرگترين فرصت را به دشمنان اسلامي ميدهند و اين فعاليت براي آنها مهيا نيست مگر اينكه سر در آبشخور انگليس داشته باشند.
در طول تاريخ اسلام، مسلمانان افكار ديني و اخلاقي خود را از علما دريافت ميكردند، بنابراين مسلما نقش علماي دين در اين عرصه بسيار مهم است و علما بايد سيره اهل بيت (ع)، پيامبر اكرم (ص) و آموزههاي قرآن مبني بر وحدت را در بين مردم بازگو كنند و مسائل اختلافي را به مجامع علمي بسپارند. به نظر بنده در شرايط كنوني اولويتسنجي در مسائل دين اسلام بسيار مهم است. نخستين اولويت جهان اسلام ايجاد تمدن اسلامي است كه بدون ترديد اين هدف بدون وحدت به نتيجه نخواهد رسيد و اختلاف قطعا حيات دشمنان اسلام را تضمين ميكند.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/136678
ش.د9404617