(روزنامه اعتماد – 1395/02/22 – شماره 3524 – صفحه 10)
* اخيرا شاهد سفر رييسجمهور كره جنوبي به ايران بوديم؛ سفري با قراردادهاي اقتصادي بيشمار. ما فراموش نكردهايم كه در جريان طرح مساله هستهاي ايران در شوراي حكام و انتقال آن به شوراي امنيت، كره جنوبي يكي از كشورهايي بود كه سختگيريهاي جدي در خصوص برنامه هستهاي ايران داشت. آيا ما در مراوده با سئول جدا از عقد قراردادهاي تجاري اقدام به سرمايهگذاري سياسي خاصي هم ميكنيم كه مانع از تكرار تجربههاي تلخ گذشته شود؟
** مجموعه روابط كشورها متاثر از عوامل متعدد و متنوعي است. اصولا روابط اقتصادي و تجاري همواره متاثر از روابط سياسي و تا حد قابل ملاحظهاي متاثر از فضاي عمومي روابط بينالملل هم است. ايران از سال ١٣٤١ تا به امروز با كره جنوبي روابط ديپلماتيك داشته است و اين نكته را هم نبايد فراموش كنيم كه ساختار نظام بينالملل و مجموعه قدرتهاي بزرگ پس از پيروزي انقلاب اسلامي كلا رويكرد دوستانه و واكنش مساعدي را نسبت به اين حركت بزرگ ملت ايران نشان نداده است و نشانههاي آن را در طول جنگ تحميلي و همكاريهاي گسترده كشورهاي مختلف با عراق شاهد بوديم و البته تاثيرات آن را در مجموعه اتفاقهايي كه براي صدام حسين و حاميان او رخ داد، ديديم.
روابط ما با كره جنوبي در دورههاي مختلف دستخوش تغييرات و نوسانهايي به نسبت رشد اين كشور بوده و با توجه به تعهداتي كه اين كشور نسبت به برخي قدرتهاي بزرگ مشخصا دارد، سعي كردهايم روابط دوجانبه را معنادار كنيم. روابط معنادار هم به رابطه تجاري صرف با يك كشور خلاصه نميشود چرا كه روابط تجاري ديرپا و استوار نيستند و زودگذر هستند و در قالب خريد و فروش پيش ميروند. تعريف رابطه تجاري عمدتا منافع كوتاهمدت را شامل ميشود حتي اگر ما سالهاي طولاني داراي روابط تجاري و حسن معاملات باشيم.
آنچه ما در اين مقطع به دنبال آن هستيم معنادار كردن رابطه با سئول است و اين ارادهاي است كه كرهجنوبي هم در ابعاد مختلف از خود نشان داده است. نخستين موضوع اين است كه براي همكاريهاي آتي نياز به انتقال سرمايه و تكنولوژي خارجي براي توسعه بخشهاي صنعتي و امور زيربنايي وجود دارد و اين گام موثري در راستاي محقق ساختن اقتصاد مقاومتي خواهد بود به گونهاي كه هم بتوانيم در ساختار اقتصادي خود مقاوم عمل بكنيم و خودكفا باشيم و در ضمن از مولفههاي بالندگي و رشد هم برخوردار باشيم. كره جنوبي با توجه به پيشرفتهايي كه در عرصههاي مختلف علمي و فناوري داشته و سرمايهاي كه گرد آورده ميتواند جايگاه خود را در اين فرآيند داشته باشد.
* پيش از انجام اين سفر گمانه زنيهاي رسانهاي انجام شد دال بر اينكه رابطه ايران با كره شمالي هم در زمره محورهاي مورد بحث رييسجمهور كره جنوبي در ايران خواهد بود. آيا چنين خبري صحت داشت؟
** رابطه ما با كره جنوبي مستقل از رابطه ايران با كرهشمالي پيگيري ميشود. دو كشور داراي دو نظام متفاوت در عرصه بينالمللي هستند و روابط ما با كره جنوبي در چارچوب ديدگاههاي متفاوت ديگر و منافع متقابل تعريف شده است. ما در اين سفر بحثي در خصوص ورود سئول به رابطه ايران با ديگر كشورها از جمله كره شمالي را شاهد نبوديم.
* رابطه تهران – پيونگيانگ در حال حاضر چه نوع رابطهاي است؟
** رابطه ايران با كره شمالي يك رابطه سنتي است. كرهشمالي كشوري است كه پس از پيروزي انقلاب داراي روابط ديپلماتيك با جمهوري اسلامي ايران بوده است و ما با سير تحولاتي كه در كل منطقه و جهان داشتهايم، رابطه با پيونگ يانگ را هم مورد پيگيري قرار دادهايم. همانطور كه رييسجمهور محترم فرمودهاند ما خواهان آرامش در سرتاسر جهان ازجمله خاورميانه و شبه جزيره كره هستيم. روابط ما با هر دو كشور مجزا و در حقيقت متفاوت از يكديگر هستند و ما به رابطه با اين كشورها ادامه خواهيم داد.
* آيا تهران و پيونگيانگ همكاري اقتصادي مشخصي با هم دارند؟
** در مجموع همكاريهاي اقتصادي با اين كشور به دليل اعمال تحريمها عليه دو كشور به سطح محدودي تنزل يافته است. البته در برخي موارد همكاريهايي را در سطح كمك رساني به كره شمالي داشتهايم و همينطور با توجه به استعدادهاي طبيعي دو كشور، فرآيند امكان همكاريهاي بيشتر در حال بررسي است.
* هر روز بر تعداد قطعنامههاي تحريمي شوراي امنيت در قبال كرهشمالي افزوده ميشود. در چنين شرايطي رويكرد ايران در قبال رابطه با پيونگيانگ چگونه خواهد بود؟
** اصولا ايران يكي از معدود كشورهاي مستقل جهان است كه بر اساس منافع ملي خود و به دور از تاثيرپذيري از فشارها تصميمگيري ميكند. اين موضوع سياست ثابت ايران در سالهاي پس از انقلاب اسلامي بوده است. ايران در اين سالها شاهد تنظيم قطعنامههاي تحريمي بسيار هم نسبت به خود و هم ساير كشورها بوده است. اگر سرنوشت دهها قطعنامهاي كه تاكنون در خصوص اسراييل به تصويب رسيده است، مشخص شود هم مايه خوشحالي جامعه بينالمللي نيز خواهد بود. ايران با رويكردهاي سياسي، غيرفني و دوگانه در سازمانهاي بينالمللي مخالف است. اما همزمان مايل هستيم كه سازمان ملل جايگاه واقعي خود را پيدا كند تا در اينصورت ايران نيز بتواند با همكاري بيشتر با اين سازمان نقش خود را در حفظ و گسترش صلح و امنيت بينالمللي ايفا كند.
* فرآيند تبديل ايران از عضو ناظر به عضو اصلي در شانگهاي در چه مرحلهاي قرار دارد؟
** ايران از كشورهاي داراي استعداد پيوستن به اين سازمان است و در جلسات مختلف اين موضوع در حال پيگيري است. پذيرش عضو در شانگهاي با اجماع اعضا صورت ميگيرد و در خصوص پذيرش ايران نيز اميدوار هستيم كه اين اجماع بهزودي حاصل شود. دستگاه ديپلماسي ايران در حال برخورد فعال براي تحقق اين موضوع در زمان مناسب خود است.
* زمان مناسب به نظر شما آينده نزديكي خواهد بود يا خير؟
** فرآيندهايي كه براي پيوستن به مجموعه سازمانهاي بينالمللي بايد طي شود، بسيار زمانبر هستند. اولا در دستور كار قرار گرفتن براي عضويت در چنين سازمانهايي، دوم انجام فراآيند اداري و سوم هم ايجاد اجماع در ميان همه اعضا از جمله مسائلي است كه فرآيند الحاق يك كشور به معاهدهها و سازمانهاي بينالمللي را زمانبر خواهد كرد.
بهطور مثال يك معاهده بسيار ساده به نامTreaty of Amity and Cooperation (معاهده مودت و همكاري) وجود دارد كه كشورهايي كه خواهان پيوستن به آ. سه. آن هستند بايد آن را امضا كنند. كشورهاي خواهان امضاي اين معاهده بايد موافقت كليه اعضاي آ. سه. آن را به دست آورند. ايران از سال ٢٠١٢ و ٢٠١٣ با طرفهاي آ. سه. آن براي جلب موافقت آنها براي امضاي معاهده مودت و همكاري توسط ايران در تماس است و امسال (٢٠١٦) قرار است در نشست مقامهاي ارشد و سپس هم اجلاس وزرا، ظرف اين ماه و ماه آتي موضوع طرح و اعضا به اجماع در خصوص پيوستن ايران به اين معاهده برسند.
* ايران و چين سند جامع راهبردي امضا كردهاند. تعهدهاي دو كشوري كه اين سند را با هم امضا ميكنند شامل چه مواردي ميشود. چين هرچند به نوعي شريك روزهاي تحريم ايران به حساب ميآيد اما به قطعنامههاي ما نيز راي مثبت داده بود. آيا امضاي اين سند تاثيري در رابطه سياسي دوكشور با هم دارد؟
** زماني كه با كشورها چارچوب مناسبات تعريف ميكنيد، با آنچه خارج از چارچوب عمل كردهايد قدري متفاوت است. چارچوبي كه ما به عنوان سند جامع همكاريهاي راهبردي براي ايران و چين تعريف كرديم در حقيقت بازتعريف رسمي مناسبات رسمي ما با چين است. چين در طول سالهاي پس از انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و تحريمها همراهي خوبي چه در زمينه تامين نيازهاي مختلف ما و چه در جهت خريد نفت در زماني كه بيشترين فشارهاي بينالمللي بر صنعت نفت ما وارد شده بود، با ايران داشته است.
در همين مقطع چين در پروژههاي متعدد زيربنايي ما شركت داشته و اصولا با ساختار جديد تعريف توسعهگرايي در سياستهاي خارجي چين و سياستهاي منطقهگرايي اين كشور، فرصتهاي متفاوت و جديدي براي همكاريهاي چين و ايران به وجود آمده است. اين سند بازخواني تمامي استعدادها و زمينههاي همكاري ميان دو كشور است كه به عنوان يك سند راهبردي و قابلپيگيري تعريف ميشود. حسب دستور رييسجمهور در حال تنظيم سندي براي همكاريهاي ٢٥ ساله اقتصادي ايران و چين با ارقام و اعداد مشخص هستيم تا با در اختيار داشتن يك چك ليست و شاخصههاي مشخص شاهد رشد كامل اين همكاريها باشيم.
اخباري در خصوص گسترش همكاريهاي نظامي ايران و چين هم به گوش ميرسد. آيا بنايي براي گسترش همكاريهاي نظامي با چين مانند رابطهاي كه با روسيه داريم
* در دستور كار است؟
** ما رابطه سنتي ديرينه و تاريخي خود با چين را داريم. در سطح رابطه جديد استراتژيك و راهبردي كه با اين كشور تعريف كردهايم تمركز بر كار اقتصادي و توسعه امور زيربنايي، برقراري ارتباطات و اتصالات راه ابريشم و دكترين يك پهنه ـ يك راه و تعريف همگرايي منطقهاي براي دستيابي به ارتباطات بيشتر و بهرهبرداري بهتر از فرصتهاي اقتصادي منطقه است. بنابراين توسعه كلي را در روابط با تمركز بر همكاريهاي اقتصادي ميتوانيم شاهد باشيم.
* اواخر اسفندماه گذشته وزير امور خارجه سفري به چند كشور آسياي جنوب شرقي و اقيانوسيه داشتند. در آن سفر هيات اقتصادي تيم ايران را همراهي نكرد اما رايزنيهاي اقتصادي بسياري صورت گرفت. با گذشت قريب به يك ماه و نيم از آن سفر آيا دستاوردهاي اقتصادي سفر فوق ملموس شده و آيا برنامهاي براي تبادل هياتهاي تجاري در دست است؟
** در آن مقطع يك سفر ديپلماتيك انجام داديم. با توجه به زمانبر بودن انجام هماهنگيهاي لازم در بين بخشهاي اقتصادي، كليه موضوعاتي كه آقاي ظريف در اين سفر دنبال كردند دستيابي به اهداف اقتصادي پسابرجامي جمهوري اسلامي ايران بود. سفر را از اندونزي شروع كرديم و با وجود آنكه براي شركت در اجلاس فوقالعاده سازمان همكاريهاي اسلامي به جاكارتا رفته بوديم اما با مقامهاي اندونزي از جمله وزير امور خارجه و ساير شخصيتها موضوعات روابط بانكي، روابط تجاري و سرمايهگذاري در زمينههاي مختلف بين دو كشور را مورد بحث و رايزني قرار داديم. در همين رابطه در حال حاضر تشكيل دوازدهمين كميسيون مشترك اقتصادي با اندونزي در دستور كار قرار گرفته است. مساله فروش نفت و مشاركت در پالايش در اندونزي نيز از اولويتهاي همكاريهاي اقتصادي دو كشور است. همكاري در زمينه توليد برق و ساير زمينهها نيز توسط وزير امور خارجه ترسيم و به بحث گذاشته شد.
در سنگاپور اين فرصت را داشتيم كه با توجه به اهميت اقتصادي و تجاري سنگاپور، اين زمينهها را مورد بررسي كامل قرار دهيم. بهزودي هياتهايي از ايران عازم سنگاپور هستند. وزير صنعت، معدن و تجارت سنگاپور هم از ايران ديدار كرده و هياتهاي متعددي هم پس از سفر آقاي ظريف به سنگاپور به تهران آمدهاند. همچنين به زودي هيات بزرگي از طرف وزارت كار و امور اجتماعي با زيرمجموعه اقتصادي آنها به سنگاپور خواهند رفت كه فدراسيون تجارت و صنعت سنگاپور برنامههاي خاصي را براي آنها در نظر گرفته است. براي شركتهاي زيرمجموعه تامين اجتماعي، كشتيراني و نهادها و ارگانهاي اقتصادي ديگر هم برنامهريزي منسجمي در راستاي همكاري با سنگاپور در دست بحث و بررسي است. در تايلند رايزنيهاي مناسبي را در ديدار با نخستوزير و ديگر وزرا براي بازخواني فعاليتها و زمينههايي كه نياز به كمك دولتي و كمك دستگاه ديپلماسي كشور براي توسعه مناسبتها دارد، انجام داديم.
در برونئي پس از سالها در سطح مناسبي با سلطان ديدار كرديم. پيام و فضاي جديد ايران را آنها هم شنيده بودند و براي توسعه و مشاركت در طرحهاي ما ابراز علاقهمندي كردند. با سفر به نيوزلند شروع جديدي در رابطه با كشورهاي اين منطقه كليد خورد. فرصتهاي مناسب نيوزلند در صنعت دامپروري ما با توجه به تجربيات آنها مطرح شد كه به دنبال آن طرفين آمادگي خود را براي اعزام تيمهاي مختلف اعلام كردند و ما به زودي شاهد بازگرداندن سفر آقاي ظريف از سوي مقامهاي بسياري از كشورهايي كه در آن تور به آنها سر زديم خواهيم بود. در ماه آينده احتمالا ما شاهد سفر وزير امور خارجه نيوزيلند به تهران خواهيم بود. در استراليا فصل نويني از مناسبتهاي ايران و استراليا رقم خورد. در همين راستا هياتي از سازمان هواپيمايي كشوري به استراليا سفر خواهد كرد و خطوط ارتباطي را باز خواهيم كرد. در حقيقت سفرهاي ديپلماتيك جاده صاف كن فعاليتهاي اقتصادي هستند و اين همان نقشي است كه وزارت امور خارجه در ارتباط با ديگر دستگاههاي اجرايي ما ايفا ميكند.
* برنامهريزي براي همكاري اقتصادي با برونئي چه حوزههايي را شامل ميشود؟
** برونئي كشوري است كه داراي درآمد نفتي خوبي است. برونئي اقدام به سرمايهگذاريهاي خوبي در خارج از مرزهاي خود كرده است. در زمينههاي مختلف صنعت نفت و گاز ميتوانيم با اين كشور همكاريهاي نزديك داشته باشيم. ما علاوه بر منابع خود نيروي خدماتي و فني ـ مهندسي ماهر و قابل توجهي را در دوره پس از انقلاب تربيت كردهايم كه براي احيا و بقاي اين شركتها به پروژههاي متعدد برون مرزي نياز داريم.
در حال حاضر در عرصههاي اقتصادي بيش از حد مورد نياز ما توان فني و مهندسي داريم كه به ما اين قدرت را ميدهد تا منابع ارزآوري كشور را از طريق صدور اين خدمات متنوع بكنيم. از طرف ديگر ميتوانيم از برونئي دعوت كنيم با توجه به موقعيت جغرافيايي ايران در صنايع ما سرمايهگذاري كند. برونئي كشور كوچكي است اما اهميت اقتصادي خاص خود را درمعادلههاي اقتصادي ما داراست. برونئي ميتواند علاوه بر بازار بزرگ ايران، به بازار كشورهاي همجوار ما نيز نظر داشته باشد.
* برنامهاي براي تاسيس سفارتخانه در سنگاپور داريم؟
** در حال حاضر سفير ترددي داريم و افتتاح سفارت هم در دستور كار قرار دارد. اما عجلهاي براي اين امر وجود ندارد.
* مانع خاصي در اين مسير وجود دارد؟
** خير. اما بايد شرح وظايف مشخصي براي حضور يك تيم ديپلماتيك فعال ايران در سنگاپور مشخص شود و اين مساله هم در دستور كار قرار دارد و در زمان مقتضي با فرارسيدن شاخصها و معيارهاي لازم انجام خواهد شد.
* دولت سنگاپور از تاسيس سفارتخانه ما استقبال ميكند؟
** اگر سنگاپور هم با توجه به توسعه مناسبات اخير منافع خود را در افتتاح اين سفارتخانه ببيند، قطعا استقبال خواهد كرد. اگر هدف توسعه مناسبات و استفاده بهتراز امكانات و خدماتي كه سنگاپور ايجاد كرده باشد، حتما سنگاپور حضور نماينده دايمي ما در اين كشور را مورد استقبال قرار خواهد داد.
* آيا در سفر آقاي ظريف به استراليا دو طرف توانستند در خصوص مساله پناهجويان ايراني حاضر در اين كشور به مقدمهاي براي توافقي ملموس دست پيدا كنند؟ در چند روز اخير شاهد خودسوزي يك ايراني هم در استراليا بودهايم.
** مساله پناهجويان موضوع دردناكي است كه دست بازيگران متعددي در آن فعال است. از قاچاق انسان تا وعدههاي مختلفي كه به اين افراد داده شده است. در حال حاضر عدهاي پناهجو از اين طريق در كشور ثالثي اقامت پيدا كردهاند و طرف استراليايي علاقهمند به بازگرداندن آنها به كشورهاي مبدا است اما نخستين اصل شناسايي هويت اين افراد و دومين اصل هم موضوع بازگشت داوطلبانه اين افراد است كه در حقيقت بايد راههايي را براي احراز اين دو بند داشته باشند. بخش كنسولي ما از مدتها پيش بهشدت درگير اين مساله بوده است و در حقيقت گفتوگوها نيز در اين فرآيند ادامه دارد. اميدوار هستيم هر چه سريعتر شاهد پاياني بر رنجها و تالمات برخي هموطنان گرفتار در بند باشيم.
* آيا در تور منطقهاي فوق به جنوب شرقي آسيا برنامه اوليهاي براي حضور آقاي ظريف در مالزي هم وجود داشت؟
** سطح رابطه ايران با مالزي با توجه به سابقهاي كه وجود داشته قابل ارتقا و رشد است اما در سفر فوق برنامهريزي براي سفر آقاي ظريف به مالزي انجام نگرفته بود. بحث احتمال ديدار آقاي ظريف با نخستوزير مالزي در حاشيه اجلاس فوقالعاده سازمان همكاريهاي اسلامي در جاكارتا مطرح بود كه نخستوزير مالزي شركت نكرد و ديدار دو وزير امور خارجه در حاشيه اجلاس صورت گرفت. وزير امور خارجه مالزي در همان مقطع وعده داد كه به ايران سفر خواهد كرد و ما هفته گذشته شاهد حضور ايشان در تهران بوديم. در سفر فوق ملاقاتهاي سطح بالاي بسيار خوبي انجام شد و اميدوار هستيم اين سفر در راستاي توسعه مناسبتهاي دوجانبه، گام موثري به حساب آيد.
* ايران همواره رابطه حسنهاي با كشورهاي مسلماني نظير مالزي داشته است اما در اجلاسهاي اخير سازمان كنفرانس اسلامي شاهد هستيم كه نماينده كشوري مانند مالزي كارتي عليه ايران را روي ميز ميگذارد. چرا با وجود حسن رابطهاي كه شما از آن سخن ميگوييد نوعي همراهي از سوي اين كشورها با ايران در بزنگاههاي مهم را شاهد نيستيم؟
** آنچه در برخي جلسات سازمان كنفرانس همكاريهاي اسلامي ميگذرد معمولا نتيجه سيطره نفوذ برخي كشورهايي است كه با استفاده از ابزارهاي غيرمتعارف اعضا را ترغيب به همكاري و پيروي از خواستههاي خود ميكنند. دكتر ظريف در اجلاس استانبول به خوبي به اين حقيقت اشاره كردند كه ما سالهاي سال در جريان جنگ ايران و عراق شاهد برگزاري نشستهايي از همين جنس و حمايت برخي دولتهاي منطقه از صدام حسين و طارق عزيز بودهايم اما امروز ببينيد كه صدام و طارق كجا هستند؟ چنين سازمانهايي كه با اهداف اسلامي شكل گرفته و دستور كار اصلي آن حمايت از مردم فلسطين بوده است امروز به سمت و سوي ديگري هدايت ميشود.
نكته حايز اهميت ديگر اين است كه در آن زمان بازيگراني مثل صدام و طارق عزيز و غيره حضور داشتند و كارگردانهايي پشت صحنه آنها را هدايت ميكردند اما در حال حاضر آن كارگردانها، نمايشگر و بازيگران صحنه جديد هستند. اين مساله هم در دراز مدت خبر خوبي براي ايشان و جهان اسلام نخواهد داشت.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=43278
ش.د9500101