(روزنامه اطلاعات ـ 1395/02/20 ـ شماره 26434 ـ صفحه 12)
وحدت؛ کليد موفقيت عراقيها براي عبور از بحران
حذف سهم خواهي، مبارزه با تروريسم، ايجاد اصلاحات حقيقي ، مبارزه با مداخله گري خارجي، حفظ تماميت ارضي و مبارزه با فساد، مطالبه مرجعيت ديني عراق و مردم بوده است و بويژه جريانهاي شيعي بايد از آن دفاع کنند.اتفاقات اخير در منطقه سبز بغداد که موقتا پارلمان اين کشور را به تعطيلي کشاند و فضاي سياسي اين کشور را تحت الشعاع قرار داد يکبار ديگر رجوع به آرا و نظرات مرجعيت اين کشور را براي برون رفت از بنبستهاي سياسي و امنيتي مطرح ميکند. به گزارش فارس، از زمان سرنگوني رژيم بعثي صدام در سال 2003 تا به امروز عراقيها مشکلات زيادي به خود ديدهاند.
بارزترين اين مشکلات اشغال اين کشور توسط ائتلاف غربي به رهبري آمريکا بود که با محوريت مرجعيت عراق و طي يک توافقنامه نيروهاي آمريکايي (130 هزارنيرو) از اين کشور خارج شدند.پس از سرنگوني رژيم بعث صدام جريانهاي شيعي بواسطه برتري نسبي جمعيتي بر ساير طوايف عراقي در محوريت جريانهاي سياسي عراق قرار گرفتند و براساس قانون اساسي دولت در اختيار اين بخش عظيم از جامعه عراقي قرار گرفت. اخراج نيروهاي آمريکايي از عراق پيروزي بزرگي براي جريانهاي سياسي و مرجعيت عراق بود که کمتر ناظر سياسي بينالمللي آن را پيشبيني ميکرد. چه اينکه سابقه حضور اشغالگرانه آمريکا در ويتنام، ژاپن، کره و افغانستان و... هرگونه پيش بيني در خصوص خروج نيروهاي آمريکايي از عراق را در آيندهاي نزديک غير قابل تصور ميکرد.
مرجعيت درتحقق اين دستاورد بزرگ نقشي محوري و حکيمانه بر عهده داشت. محور مطالبات مرجعيت از ابتدا حول مبارزه با مداخله گري خارجي، تاکيد بر تماميت ارضي عراق، خدمت رساني و سازندگي براي مردم، مبارزه با فساد و سهم خواهي بوده و اين مطالبات در دستور کار همه دولتهاي بغداد فارغ از گرايشهاي حزبي قرار گرفت. توجه کنيد به برنامههاي دولت آقاي ابراهيم جعفري در سالهاي نخستين پس از سرنگوني صدام (2005-2006) يا دو دوره دولت آقاي نوري مالکي(2006 - 2014) و حتي اين اواخر در دولت آقاي حيدرالعبادي.با رهنمودهاي مرجعيت معظم، عراقيها نوع جديدي از دولتسازي را تجربه ميکردند. برگزاري انتخابات پارلماني (دو دوره) و شوراها در چند مورد گواهي بر حرکت عراق پس از اشغال در مسير ثبات بود.
در همه اين دستاوردها مرجعيت محور بود و جريانهاي سياسي عراق بويژه شيعيان و اهل تسنن در پيرامون آن قرار داشتند.دومين مصيبت بزرگ عراق پس از سرنگوني صدام بي شک هجوم مغولانه گروههاي تروريستي- بعثي به کمک برخي جريانهاي وهابي منطقه و آمريکاي زخم خورده از مرجعيت بود. هجومي که بخشهايي از پيکره اين کشور را تحت اشغال سازمان تروريستي داعش قرار داد.در اين آزمون سخت نيز مرجعيت نقش تاريخي خود را با اعلام فراخوان عمومي براي بسيج نيروها جهت مقابله با اين مداخله گري به خوبي ايفا کرد. نام نويسي بيش از 2 ميليون نيروي داوطلب و ساماندهي بخش عظيمي از اين نيروهاي مردمي در وهله اول مانع از پيشروي تروريستها به سمت پايتخت عراق شد و در مرحله دوم تلاشهاي زيادي براي آزادسازي مناطق اشغالي صورت گرفت. اينک دولت عراق در آستانه يک اقدام تاريخي براي بازپسگيري استان نينوا از دست تروريستهاي داعشي است.اگر امروز عراق توانسته با اقتدار تماميت ارضي خود را به رغم زمزمههايي مبني بر جداييطلبي و تجزيه حفظ نمايد به يمن حرکت مردم و سياسون در مسير نقشه راهي است که مرجعيت ديني اين کشور ترسيم کردهاند.
به رغم اشتغال دولت در مباحث امنيتي و رفع تهديدات تروريستي اما ماموريت مبارزه با فساد و ايجاد اصلاحات حقيقي درهمه ساختار براي خدمت رساني بهتر به مردم در دستور کار دولت قرار داشته است. تقريبا همه جريانهاي سياسي خواستار اصلاحات بوده اند. از جريان حکيم و مالکي گرفته تا جريان العبادي و مقتدا صدر و اساسا همه اين گروهها به تأسي از مطالبه مرجعيت براي تحقق اين مهم خواستار اصلاح امور شدند. شرايط حساس عراق نيز مي طلبد تمامي اين جريانها در کنار هم مطالبه حقيقي مرجعيت ديني را مد نظر و مطلوب خود قرار دهند.
پيگيري امور مربوط به انجام اصلاحات به عنوان يکي از مطالبات مهم مرجعيت جهت بهبود خدمترساني به ملت رسالتي است که در وهله اول برعهده شيعيان است و همه جريانهاي شيعي بايد با حس مسئوليت پذيري نسبت به برآورده شدن آن گام بردارند.حذف سهمخواهي، مبارزه با تروريسم، ايجاد اصلاحات حقيقي ، مبارزه با مداخلهگري خارجي و مبارزه با فساد، مطالبه مرجعيت ديني عراق و مردم بوده است و بويژه جريانهاي شيعي بايد از آن دفاع کنند.عراق موجودي چند سر به نام داعش را پيش روي خود دارد که از توبره همه طرفهاي منطقهاي و بينالمللي ارتزاق مي کند. نابودي اين موجود نيازمند همراهي همه جريانهاي سياسي عراق و نه فقط شيعيان است ليکن جريانهاي شيعي بواسطه انتساب حکومت به آنان ماموريت و وظيفه اي بيشتر دارند.
در همين حال،«اردشير پشنگ» كارشناس مسائل خاورميانه در گفتگو با ايرنا در زمينه تحولات اخير عراق به ويژه اشغال پارلمان اين كشور به دست هواداران جريان صدر تصريح كرد: اين جريان با توجه به وزن و جايگاهي كه در عرصه سياسي عراق دارد، در راستاي افزايش قدرت است.
عراق اين روزها شرايط دشواري را پشت سر مي گذارد. خطر داعش اگر چه در پي تلاشهاي ارتش و نيروهاي مردمي نسبت به سال گذشته كمتر و بخش مهمي از مناطق زير كنترل اين گروه تروريستي آزاد شده است اما اكنون بحران سياسي بر اين كشور سايه افكنده است؛ بحراني كه در پي اعتراضها به فساد دستگاه اداري و سياسي در اين كشور ايجاد شده و شرايط را براي دولت «حيدر العبادي» نخست وزير عراق دشوار كرده است. در اين ميان، تلاش عبادي براي شكلدهي به يك كابينه تكنوكرات بر چالشهاي وي افزوده است.
فشارهاي برخي جريانها از جمله جريان صدر براي اصلاح كابينه و حمله هواداران اين جريان به ساختمان مجلس ملي و اشغال آن، دولت عراق را با مشكلات بيشتري مواجه كرده است. همزمان درگيريها ميان نيروهاي پيشمرگه و تركمنها در منطقه «طوزخورماتو» نگرانيها در مورد رويارويي طايفههاي گوناگون را افزايش داده است. به منظور واكاوي آخرين تحولات داخلي عراق، گروه پژوهش وتحليل خبري ايرنا، با پشنگ كارشناس مسايل خاورميانه به بحث و گفتگو نشست.
به باور پشنگ، در عراق يك مجموعه گسترده و به هم پيچيده و كلافي سردرگم از انواع بحرانهاي گوناگون وجود دارد كه ريشه بسياري از آنها تاريخي و ساختاري است. طي سالهاي گذشته اما بحرانهايي تازه ايجاد و نيز بسياري از بحرانهاي پيشين جدي تر و عميق تر شده اند. در اين ميان، اختلاف و رقابت ميان سه ائتلاف اصلي حاضر در حكومت عراق منجر به تشديد بحران شده است. وي در ارتباط با جايگاه جريان صدر در معادلههاي سياسي عراق تاكيد كرد كه اين جريان داراي وزن و پايگاه خاصي در تحولات سياسي عراق بوده و هست. همچنين حضور اين جريان براي ايجاد 2 دولت پيشين و اخير عراق ضروري بوده است. به باور پشنگ، نظر كردها مبني بر ناديده گرفتن سهمشان از قدرت از جمله مسايلي است كه نارضايتي آنان را رقم زده و باعث شده تا كردها از ابتدا با تغييرهاي مورد نظر عبادي در كابينه ائتلافي مخالفت كنند. در ادامه مشروح گفت وگوي ايرنا با پشنگ آمده است:
* اگر بخواهيم نگاهي كلي به تحولات سياسي اخير عراق به ويژه بحث تغيير كابينه عبادي داشته باشيم، مهم ترين علتهاي شكل گيري تنشهاي سياسي كنوني كدام اند؟
** در عراق يك مجموعه گسترده و به هم پيچيده و كلافي سردرگم از انواع بحرانهاي گوناگون وجود دارد كه ريشه بسياري از آنها تاريخي و ساختاري است. طي سالهاي گذشته اما بحرانهايي تازه ايجاد و نيز بسياري از بحرانهاي پيشين جديتر و عميقتر شدهاند. در ماههاي اخير تداوم بحرانها، كاهش اميدها به دولت عبادي و افزايش تنش بين جريانهاي سياسي باعث شده است تا پايتخت اين كشور مدتها نظاره گر تحصن طولاني معترضان باشد.
* در شرايط كنوني يكپارچگي عراق با خطرهاي بسياري رو به رو است. از طرفي، براي مبارزه با داعش نياز به آرامش سياسي بيش از هر زمان ديگري احساس مي شود. با اين حال چرا جريانهاي سياسي عراق تا به اين حد دچار واگرايي و ستيزش شده اند؟
** برخي جريانهاي سياسي عراق به منافع ملي اين كشور به عنوان خط قرمز و راهبرد كلان نمينگرند و عمده اولويت آنان مسايل درونگروهي، درون قومي، درون مذهبي و حزبي است. برخي از آنان اگر هم از عراق دَم مي زنند، كشورشان را از منظر منافع شخصي و گروهي شان مي بينند. اين از عواملي است كه مانع شكل گيري گفتماني فراگير و در نتيجه راهكاري فراگير در عراق مي شود.
* مهم ترين جريانهاي سياسي كه در تحولات اخير عراق نقش دارند، شامل چه گروههايي ميشوند؟
** به طور عمومي سه جريان كلي متاثر از هويتهاي ملي و مذهبي در عراق وجود دارند كه عبارتند از كُردها در شمال، اعراب سني در مركز و شمال غرب و شيعيان در مركز و جنوب عراق. البته در اين بين اقليتهاي ديگري مانند تركمنها و آشوريها و ... حضور دارند. اين اقليتها اما از اهميتي هم طراز با سه گروه اصلي برخوردار نيستند. آنان بيشتر به خاطر مذهبشان به يكي از جريانهاي اصلي گرايش دارند و تابع آنها محسوب مي شوند.
* سهمخواهيها و رقابتهاي سياسي جريانهاي شيعي تا چه ميزان در شكلگيري و شدتيابي تحولات پيش آمده در بغداد نقش دارد؟
** در وضعيت فعلي و بحران اخير، دعوا و رقابت ميان سه ائتلاف اصلي شيعي حاضر در حكومت، منجر به تشديد بحران شده است. در يك سطح، نوعي رقابت جدي درون حزبي در ائتلاف «دولت قانون» به ويژه «حزب الدعوه اسلامي» بين عبادي و «نوري المالكي» نخست وزير پيشين وجود دارد. مالكي حتي پس از نخست وزيري همچنان يكي از قدرتمندترين افراد حاضر در بغداد است كه داراي تمايزهاي روشي و برنامه اي با عبادي است.
در سطحي بالاتر، ميان جريان صدر و دولت قانون هم رقابت شديدي وجود دارد. در اين ميان، «مجلس اعلاي اسلامي» به رهبري «عمارحكيم» مي كوشد روابطش با 2 طرف را به صورت موازنه وار تنظيم كند. به نظر ميرسد اين جريان از مالكي دور و تا حدي به عبادي نزديك است و روابط دوستانه اي با مقتدا صدر دارد. در سطحي بالاتر از آن، دعواي ميان كردها، اعراب سني و اعراب شيعي همچنان ادامه دارد. همه اينها بازتوليدكننده بحران و افزايش دهنده تنش در روزهاي اخير هستند. در اين بين، متغيرهاي خارجي يعني منطقهاي و بينالمللي هم از ديگر عوامل تشديدكننده و انشقاق دهنده جامعه و احزاب سياسي عراق هستند.
* دليل اصلي مخالفتهاي جريان صدر با دولت عبادي چيست؟
** از زمان قدرت گيري نوري مالكي در سال 2006، تنش ميان جريان صدر با هسته اصلي قدرت افزايش يافت. اين جريان از همان ابتدا مخالف همكاري عراق و شيعيان با آمريكا بود و حتي وارد يك رشته درگيريهايي با نيروهاي آمريكايي و دولت شد. در آن زمان، مالكي با پشتيباني آمريكا موفق به خلع سلاح جريان صدر شد. در نتيجه، پروندههاي سياسي و جنايي عليه «مقتدا صدر» به جريان افتاد كه در نهايت با توجه به وزن صدريها نوعي صلح سرد و همكاري اجباري بين 2 طرف ايجاد شد. با ظهور داعش به دليل ناتواني مالكي در نابودي اين گروه و افزايش فساد و ناكارآمدي در سيستم سياسي- اداري، بي ثباتي در عراق افزايش يافت. افزون بر آن، امروز به دليل جنگ با داعش كل عراق مسلح شده اند. در چنين فضايي طبيعي است گروه صدر بخواهد از ناتواني دولت در راستاي افزايش قدرت و جذب حامي استفاده كند و با شيوههاي گوناگون براي كسب امتياز بيشتر به دولت فشار آورد.
* جريان صدر با هدف فشار بر دولت عبادي، موفق به بسيج هزاران نفر، ايجاد تحصن در منطقه سبز بغداد و اشغال ساختمان مجلس ملي شد. اين پرسش مطرح مي شود كه جريان صدر در عراق از چه جايگاهي برخوردار است و چه نقشي در ساحت سياسي اين كشور دارد؟
** جريان صدر داراي وزن و پايگاه خاصي در تحولات سياسي عراق بوده و هست. حضور اين جريان را مي توان در ايجاد 2 دولت پيشين و اخير عراق مشاهده كرد. جريان صدر هم در مجلس از وزن قابل توجهي برخوردار است و هم در خيابانهاي شهرهاي شيعه نشين عراقي طرفداران پر جنب و جوشي دارد. خروج احتمالي جريان صدر از دولت و ائتلاف اين طيف با برخي جريانهاي منتقد ديگر مي تواند باعث سرنگوني دولت عبادي شود.
* علت مخالفت نمايندگان متحصن با رياست «سليم الجبوري» بر مجلس چيست؟
** اعراب سني حاضر در پارلمان مخالف جبوري هستند زيرا به اعتقاد آنها، جبوري با همراهي حيدر العبادي با دور زدن قانون اساسي و توافق گروههاي متعدد سياسي در عمل باعث كاهش حوزه نفوذ و قدرت سنيها در دولت شده است. به باور آنان، عبادي خود محصول توافق گروههاي سياسي است. او اكنون قصد كنار گذاشتن ساير گروههاي سياسي را دارد. اين در حالي است كه از نظر قانوني اختيارهاي لازم و از لحاظ عملي توان آن را ندارد. تلاش عبادي رفتاري طبق الگوي حكومت «رياستي» است در حالي كه سيستم سياسي حاكم بر عراق «پارلمانتاريستي» است.
* اقليم كردستان چه نگاهي به تحولات سياسي بغداد و تنشهاي پيش آمده ميان جريانهاي سياسي دارد؟
** كردها از ابتدا با تغييرهاي اعلام شده از سوي عبادي براي جايگزيني اعضاي كنوني دولت با نيروهاي تكنوكرات مخالفت كردند چون مانند ديگر گروهها اين تغييرها بدون در نظر گرفتن ديدگاههاي آنان انجام شده بود. همچنين در اين تصميم سازيها سهم كردها از قدرت لحاظ نشده بود. همين مسايل دليلي بر مخالفت آنان با عبادي شد. در نتيجه عبادي عقب نشيني و از خودِ كردها درخواست تهيه فهرست تازه را كرد. كردها اما از منظري ديگر هم سعي دارند خود را از درگيريهاي غيرضروري بغداد دور نگه دارند. آنها بيشتر درگير تحولات داخلي اقليم، مساله رفراندوم (همه پرسي)، اختلافهاي داخلي و جنگ با داعش هستند. با اين حال در پارلمان براي نخستين بار تنشي فيزيكي هم بين برخي از نمايندگان اقليم کردستان و اعضاي دولت قانون روي داد.
ش.د9500191