تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۱۶۱۷
اشاره: در حالی که سیاستمداران امریکایی در گیر و دار رقابت انتخابات ریاست جمهوری این کشور دیدگاه‌های متفاوتی را به تناسب خاستگاه سیاسی خود در قبال ایران و پایبندی امریکا به تعهداتش در چارچوب توافق هسته‌ای مطرح می‌کنند، یک سؤال بیش از هر چیز به ذهن متبادر می‌شود و آن اینکه آینده کانال دیپلماتیک تهران و واشنگتن که تحت تأثیر دستیابی به برجام شکل گرفته است، چه خواهد شد؟ مذاکراتی که میان ایران و امریکا طی سه سال گذشته، پس از روی کار آمدن دولت روحانی و در خلال مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به نقطه مطلوب در مسیر حل چالش با ایران صورت گرفت، به شکسته شدن تابوی گفت‌وگوهای دوجانبه و گشوده شدن کانال‌های دیپلماتیک با تماس‌های مستقیم بی سابقه میان مسئولان بلندپایه دو طرف انجامید. یعنی دیدارهایی که تا پیش از این ممکن نبود، با ملاقات وزرای خارجه دو طرف در جریان گفت‌وگوهای هسته‌ای و همچنین ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم از راه دور رنگ واقعیت به خود گرفته است. گفت‌وگوهایی که گاه برای رفع و رجوع مشکلات ناشی از اجرایی شدن برجام و گاه با هدف حل بحران‌هایی در روابط دو طرف از جمله دستگیری ملوانان امریکایی و بده بستان اتباع ایرانی و امریکایی برقرار می‌شود.
پایگاه بصیرت / مریم سالاری

(روزنامه ايران – 1395/02/28 – شماره 6215 – صفحه 2)

* جرقه ارتباطات دوجانبه کی زده شد؟

** نخستین جرقه برقراری کانال دیپلماسی مستقیم تهران و واشنگتن به تلاش‌های پشت پرده‌ای برمی‌گردد که با میانجیگری پادشاه عمان صورت گرفت. علی اکبر صالحی نخستین کسی بود که در گفت‌وگو با « ایران» بعد از پایان گرفتن تنش هسته‌ای ایران و قدرت‌های 1+5 از پشت پرده ملاقات‌های محرمانه مسئولان ایرانی و امریکایی در عمان پرده برداشت. مذاکراتی که به گفته او، سال 90 آغاز شد و با برگزاری چندین نشست دیپلمات‌های دو کشور تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ادامه یافت.

این در حالی بود که مسئولان ایرانی بعد از پذیرش چند شرط رهبری ایران از سوی امریکا مذاکره کنندگان خود را راهی عمان کردند و نخستین دور مذاکرات خود را در سکوت خبری کامل آغاز کردند. طراح امریکایی پشت پرده این مذاکرات، جان کری، وزیر امور خارجه فعلی امریکا و رئیس وقت کمیته روابط خارجی مجلس سنا بود که به واسطه روابط نزدیکش با مقامات عمانی تلاش کرد که شانس کشورش را برای مذاکره دوجانبه با تهران برای حل اختلاف هسته‌ای که می‌رفت به یک بن‌بست کامل برسد، امتحان کند. جان کری در سال 2011 نشست‌هایی با سلطان قابوس و فرستاده مورد اعتماد وی که تاجری به نام سالم بن ناصر اسماعیلی بود، برگزار کرد. او بعد از اینکه متقاعد شد عمان می‌تواند به عنوان یک میانجی موافقت ایرانی‌ها را برای نشستن بر سر میز مذاکره دوجانبه با واشنگتن جلب کند، باراک اوباما و کلینتون، وزیر خارجه وقت امریکا را ترغیب کرد که کانالی محرمانه باز کنند.

به گفته جان کری، در حالی که کلینتون و اطرافیانش برای پیگیری این موضوع تردید داشتند، اوباما بشدت مشتاق چشم‌انداز گشوده شدن یک کانال ارتباطی با تهران از طریق عمان بود و به همین منظور دو بار با سلطان قابوس تماس تلفنی برقرار و با وی در این زمینه گفت‌وگو کرد. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی درباره مذاکرات محرمانه تهران و واشنگتن می‌نویسد: «کری مدت‌ها ایده خط ارتباطی با ایران را پرورش داد و برای این منظور در سفرهایش به عمان با سلطان قابوس دیدار و درباره مذاکرات محرمانه با ایران گفت‌وگو کرد. وی همچنین در لندن و رم دیدارهایی هم با اسماعیلی داشت. وی بعدها به اوباما گفت که تنها راه آزمایش امکان حل موضوع هسته‌ای، دیدار با مقامات ایرانی است.»

این تلاش‌ها سرانجام با برگزاری چند دور مذاکره در مسقط پایتخت عمان به سرانجام رسید و در این گفت‌وگوها بود که ایران و امریکا در نهایت به یک چارچوب مشخص برای توافق نهایی می‌رسند و طرف امریکایی رسماً و به صورت مکتوب، حق غنی‌سازی ایران را می‌پذیرد. ملاقات‌های عمان در حالی در سکوت خبری انجام شد که با روی کار آمدن حسن روحانی، تابوی مذاکرات دوجانبه تهران و واشنگتن درهم شکسته شد و نمایندگان دو طرف در خلال مذاکرات هسته‌ای آشکارا به مذاکره با یکدیگر نشستند.

اگرچه این مذاکرات بخش‌های غیرعلنی هم داشت اما مهم آن بود که دیگر نفس مذاکره دوجانبه ایران و امریکا محرمانه نبود و در زمان وقوع، زمان، مکان و موضوع گفت‌وگوها به اطلاع افکار عمومی می رسید. مجرای دیپلماتیکی که به واسطه گفت‌وگوهای هسته‌ای میان ایران و امریکا گشوده شد، زمینه را مهیای آن ساخت تا وزرای خارجه دو طرف ذیل برجام همچنان درهای دیپلماتیک را باز نگه دارند. چه آنکه حفظ همین کانال مستقیم بود که همزمان با رایزنی‌های مستقیم برای رفع مشکلات ناشی از اجرایی شدن برجام، باعث ورود مسئولان دیپلماسی دو کشور به موضوع مبادله اتباع ایرانی و امریکایی و حل وفصل کمتر از 24 ساعت تنشی چون دستگیری تفنگداران دریایی امریکا در مرزهای سرزمینی ایران شد.

این در حالی بود که اکثر تماس‌های دو طرفه میان کری و ظریف و معاونان آنها جریان داشت، اما مسئولان دیگری نیز از دو طرف، از جمله وزیر انرژی امریکا، ارنست مونیز و رئیس انرژی اتمی کشورمان گفت‌وگوهایی با یکدیگر داشته‌اند. در بحبوحه مشکلاتی که درخلال اجرای برجام و تحت تأثیر قانون تحریم مبادلات دلاری امریکا بر سر راه مراودات بانکی ایران و اروپا به وجود آمد، نخستین ملاقات میان وزیر خزانه‌داری امریکا، جک لو و رئیس بانک مرکزی ایران، ولی‌الله سیف انجام شد. اینها سوای گفت‌وگوهای بسیاری است که بعد از توافق هسته‌ای میان چندین دیپلمات رده میانی و کارشناس برقرار شده است.

اوباما کانال ارتباط با ایران را به جانشین خود محول می‌کند

تماس‌های دیپلماتیک تهران و واشنگتن که از سوی مقامات ایران تنها با هدف پیگیری اجرای توافق هسته‌ای دنبال می‌شود، در حالی است که اوباما که زمان زیادی تا پایان دوره مسئولیتش باقی نمانده است، بیمیل نیست تا دامنه موضوعات مورد بحث با تهران را گسترده‌تر کند. چه آنکه او بارها هم در خلال مذاکرات هسته‌ای و هم پس از دستیابی به توافق با ایران، درباره حل مسائلی چون بحران‌های لاینحل منطقه‌ای از جمله بحران سیاسی دمشق دست همکاری به سوی ایران دراز کرد. بن رودز، مشاور ارشد امنیت ملی در حوزه ارتباطات استراتژیک کاخ سفید می‌گوید «رئیس جمهوری امریکا در صورتی که ارتباط با ایران را برای حل مسائل مختلف مفید بداند، به ارتباط با رهبران ایران علاقه‌مند است.»

وی با اشاره به مکالمه تلفنی تاریخی اوباما و روحانی به علاقه رئیس جمهوری امریکا به شکستن تابوی قدیمی در سیاست خارجی این کشور اشاره کرده و تأکید می‌کند: «اوباما با سفر به کوبا در ماه مارس نشان داده که مایل به شکستن تابوهای قدیمی است. اما از نظر کاخ سفید این ایران است که علاقه‌ای به ارتباط عمیق‌تر با امریکا نشان نمی‌دهد. آنها واقعاً تمرکز خود را بر کانال ارتباطی وزرای خارجه قرار داده‌اند و فکر می‌کنم در همین سطح ادامه پیدا کند.» با وجود علاقه مسئولان دولت امریکا برای ادامه یافتن گفت‌وگو با ایران، دولت دموکرات به پایان عمر خود نزدیک می‌شود و این مسأله مورد بحث قرار دارد که وارث بعدی اوباما تا چه اندازه خواهان حفظ کانال‌های دیپلماتیک با تهران است؟ ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته‌ای امریکا معتقد است «حالا که تابوی ارتباط از بین رفته، دولت اوباما ادامه کانال باز ارتباط با ایران را به جانشین خود محول می‌کند.» اما جانشین بعدی او با ایران چه می‌کند؟

دیپلماسی در آینه دموکرات‌ها و جمهوریخواهان

بررسی چشم‌انداز حفظ یا فروپاشی کانال دیپلماسی ایران و امریکا بدون در نظر گرفتن پایگاه حزبی جانشین اوباما امکانپذیر نخواهد بود. ناگفته پیداست که اعضای حزب دموکرات در قیاس با جمهوریخواهانی که هیچ گاه برای مذاکره با ایران چراغ سبز نشان نداده‌اند، تمایل بیشتری به پیگیری اهداف خود از طریق ساز و کارهای دیپلماتیک در قبال تهران داشته‌اند. در انتخابات آتی ریاست جمهوری امریکا هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ به عنوان نماینده جمهوریخواهان برای کاندیداتوری حزب متبوع خود از بیشترین شانس برخوردارند. کلینتون که سابقه مسئولیت وزارت خارجه امریکا در دور اول ریاست جمهوری اوباما را در کارنامه خود دارد، بیش از رقیب تندروی جمهوریخواه خود با جهت‌گیری سیاست خارجی اوباما قرابت دارد. او اگرچه بارها در خلال تبلیغات انتخاباتی خود ادعا کرده است که تلاش‌هایش برای ایجاد اجماع جهانی و پیگیری پروسه تحریم‌ها، ایران را بر سر میز مذاکره آورد اما چراغ سبز او در پیگیری مذاکرات محرمانه با ایران در عمان نشان از آن داشت که مذاکره با ایران را راهکار نهایی برای خاتمه دادن به چالش هسته‌ای می‌داند.

روزنامه امریکایی نیویورک‌ تایمز در گزارشی با بیان اینکه توافق هسته‌ای به عنوان یکی از دستاوردهای دیپلماتیک مهم اوباما محسوب می‌شود، به نقش کلینتون در گشوده شدن کانال مذاکرات محرمانه در عمان اشاره داشت و نوشت: «تیمی که کلینتون سرانجام به عمان فرستاد،‌ میز را برای ضیافت دیپلماتیک ایران و امریکا آماده کرد.» با وجود حمایت کلینتون از نفس انجام این مذاکرات، او بر سر رویکرد این گفت‌وگوها با اوباما دچار اختلاف بود. چه آنکه پیش از آن و در جریان مبارزات انتخاباتی سال 2008 طرح اوباما برای برگزاری مذاکراتی بدون پیش شرط با مقامات ایران را به تمسخر گرفت و هشدار داده بود که اگر ایران حمله‌ای هسته‌ای علیه اسرائیل انجام دهد، امریکا به طور کامل ایران را نابود خواهد کرد.

کلینتون با وجود مطرح بودن نامش در میان طراحان کانال مذاکرات محرمانه عمان که پایه‌گذار گفت‌وگوهای رسمی تهران و واشنگتن شد هنوز هم به ایجاد یک رابطه مستقیم با ایران فکر نمی‌کند اما او بارها در خلال مذاکرات هسته‌ای، حمایتش از دیپلماسی به عنوان راهکاری برای پایان بخشیدن به مذاکرات هسته‌ای را اعلام کرد تا دست‌کم این فرضیه قوت بگیرد که در صورت راهیابی‌اش به کاخ سفید، نخستین تلاشش با هدف اجرای برجام، حفظ روزنه‌های دیپلماتیکی خواهد بود که میان مسئولان تهران و واشنگتن شکل گرفته است.

ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره کننده امریکا در این رابطه با بیان اینکه کری کانال ارتباطی خود با ظریف را به جانشینش منتقل کند، پیش‌بینی کرده است: «اگر جانشین کری یک دموکرات باشد، این انتقال ساده‌تر است. اگر یک جمهوریخواه بیاید، مسأله پیچیده‌تر می‌شود.» سوی دیگر اردوگاه دموکرات‌ها، دونالد ترامپ، نامزد جنجالی جمهوریخواهان قرار گرفته است که با صرف هزینه‌های گزاف، به یکی از جنجالی‌ترین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده است. او در گام نخست تشریح برنامه‌های سیاست خارجی دولتش در صورت کسب آرای لازم برای کرسی ریاست جمهوری امریکا اعلام کرده که «اولویت شماره یک وی، برچیدن توافق مصیبت‌بار با ایران است.» سخنانی که نشان می‌دهد او تمام و کمال علیه برجام و ایران قد علم کرده و جهت‌گیری احتمالی او نشانی از پیگیری ساز و کارهای دیپلماسی در قبال ایران و حفظ کانال‌های دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن نخواهد داشت.

* چه بر سر توافق هسته‌ای می‌آید؟

** بی شک با ادامه یافتن رقابت‌های انتخاباتی و مشخص شدن چهره نهایی نامزدهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ‌موضوع برجام و چشم‌انداز مسیر دیپلماتیک تهران و واشنگتن که تحت‌الشعاع توافق هسته‌ای و رایزنی‌های دوجانبه ظریف و کری شکل گرفته است، به یکی از دغدغه‌های مهم صاحبنظران بین‌المللی تبدیل خواهد شد. اگرچه به باور اغلب کارشناسان، بحث تداوم اجرای برجام براساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، موضوعی نیست که حتی چهره تندرویی همچون ترامپ هم براحتی آن را زیرپا بگذارد اما چشم‌انداز حفظ و بقای کانال‌های گشوده شده دیپلماتیک که در خلال مذاکرات هسته‌ای و با بهره‌مندی از توان چانه‌زنی دو وزیر خارجه شکل گرفته است، تا حد زیادی به روند اجرای برجام بستگی دارد. البته در این میان برخی از ناظران سیاسی به اهمیت نقش ظریف در ایجاد و حفظ این سطح از تماس‌های مستقیم ایران و امریکا اشاره داشته‌اند.

چنانکه سوزان مالونی، مقام برنامه‌ریزی وزارت خارجه امریکا می‌گوید: «آنچه می‌تواند باعث ادامه روابط دو کشور شود و اهمیت بیشتری از جانشینان اوباما و کری در زمینه حفظ مسیر باز همکاری‌ها دارد، ظریف است، که از زمانی که سفیر ایران در سازمان ملل بود تاکنون روابط گسترده‌ای در جامعه سیاست خارجی امریکا ایجاد کرده است.» او با بیان اینکه ظریف در تاریخ روابط ایران و امریکا تأثیر بسیاری در جلو بردن روابط داشته است، سؤال مهم‌تری از جانشینی کری مطرح می‌کند و آن اینکه «اگر زمانی ظریف از دولت کنار برود، چه بر سر توافق هسته‌ای می‌آید؟»

http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6215/10/131368/0

ش.د9500235