(روزنامه جوان – 1395/02/11 – شماره 4800 – صفحه 6)
طرح «چشمانداز سعودي 2030» در يك جلسه رسمي و بدون بحث و بررسي توسط شوراي وزيران پادشاهي عربستان سعودي در مورخ 6 ارديبهشت 1395 تصويب شد و سيل ستايشهاي شخصيتها و رسانههاي وابسته و هواداران آغاز شد. در اين ميان رسانههاي عربي و غربي جهت تهيه فضاي تبليغاتي مساعد و طرفداري از اين طرح و رسيدن به صله و پاداش كريمانه دربار آلسعودي، به مسابقه پرداختند. طرح «چشمانداز عربستان در سال 2030» در 40 صفحه تهيه شده و شاهزاده جوان «محمد بن سلمان» رئيس شوراي امور اقتصادي و توسعه سعودي آن را امضا كرده است.
شاهزاده محمدبن سلمان، فرزند ملك سلمان، مشاور خاص و رئيس دفتر پادشاه، جانشين وليعهد عربستان سعودي، وزير دفاع، معاون دوم رئيس شوراي وزيران و رئيس شوراي امور اقتصادي و توسعه سعودي، مسئوليت تدوين و اجراي اين چشمانداز را برعهده دارد. اين طرح پرريسكترين و فراگيرترين طرح توسعهاي و اقتصادي در تاريخ معاصر اين پادشاهي بوده است.
تا اوايل سال 2015، زمان به تاج و تخت نشستن ملك سلمان، شاهزاده محمد بن سلمان گمنام بود، در برخي امور اقتصادي و مالي اشتغال داشت و شهرت و آوازه كنوني اين شاهزاده، محصول يك سال تبليغات و چهرهپردازي رسانههاي غربي و عربي بوده است. وي در آغاز كارش در قيافه جوانترين وزير دفاع جهان نقش ايفا كرد و جنگ خانمانسوزي را عليه ملت بيگناه و فقير يمن به راه انداخت كه هنوز ماشين ويرانگري وي در آن ديار فعال است. بعدها در قالب و تيپ جانشين وليعهد سعودي و رئيس شوراي عالي امور اقتصادي و توسعهاي ظاهر گرديد و مانع از چرخه كاهش قيمت نفت و انهدام اقتصادي ملي كشورش نشد. ملك سلمان با ادامه فروش نفت ارزان، باعث كسري بودجه به مبلغ يكصد ميليارد دلار در سال 2015 و 87 ميليارد دلار در 2016 شد. حجم ذخاير ارزي رياض بهخاطر اتخاذ سياست غلط افزايش توليد و فروش نفت از 732 ميليارد به 611ميليارد رسيد.
پروس ريدل يكي از مقامات بلندپايه سازمان سيا اخيراً در مصاحبهاي شاهزاده محمدبن سلمان را شاهزادهاي كينهتوز و بلندپرواز معرفي كرده است. حال ببينيم چگونه اين شاهزاده كه تا ديروز جنگسالار و جنگ افروز و به دنبال تشكيل ائتلافهاي نظامي بوده، اكنون يك شبه به يك مصلح اقتصادي و ناجي سعودي از ورشكستگي مالي و فروپاشي اقتصادي تغيير نقش داده است. طرح چشمانداز سعودي 2030 يك طرح غولآسا و بلندپروازانه است كه با مشورت مراكز و انديشكدههاي مالي، اقتصادي و راهبردي غرب تهيه شده است. رياض در راه رايزني و مشورت با مؤسسات و آكادميهاي غربي، سالانه يك ميليارد و 60 ميليون دلار هزينه ميكند. بررسي انگيزهها، اهداف و اولويتهاي نهان و آشكار عربستان سعودي در طرح اين چشمانداز اقتصادي و توسعهاي كلان در ابعاد مختلف قابل توجه است زيرا رياض، جمهوري اسلامي ايران را در سياستهاي راهبردي و دكترين نظامي و امنيتي خود، به عنوان دشمن اول ميداند. طرح چند سؤال اساسي درباره اين طرح 15ساله، ضروري است، از جمله:
1ـ انگيزهها، اهداف و اولويتهاي نهان عربستان سعودي در طرح اين چشمانداز در اين مرحله تاريخ كدامند؟
2ـ آيا طرح اين برنامه 15ساله، برخاسته از نيازها و انگيزههاي ذاتي يا محركه خارجي و سياست وابسته و تبعي در اين راستا نيز نقش داشته است؟
3ـ ارتباط اين چشمانداز با چيدمان منطقهاي و سياست امريكايي كه در حال بازطراحي اولويت خود از منطقه به سمت آسياست چگونه است؟ ماهيت و هويت اين ارتباط چيست؟
4ـ ماهيت رابطه ميان اين طرح و فضاسازي جهت رسيدن شاهزاده محمدبن سلمان به تاج و تخت آلسعود چيست؟
5ـ زمينهها و عوامل مساعد جهت اجرايي شدن اين طرح كلان كدامند؟ چالشها و موانع پيش روي عملياتي شدن اين چشمانداز كدامند؟
6ـ تبعات و آثار موفقيت رياض در اجرايي كردن اين طرح در سطوح ملي، منطقهاي و بينالمللي كدامند؟
7ـ اجرايي شدن طرح چه تغييرات محتملي در نقش ملي سعودي در خليج فارس و منطقه خاورميانه و جهان اسلام حادث ميكند؟
عناصر ناروشن و زواياي گنگ زيادي در اين طرح كلان و غولآسا وجود دارد.
خواندن سطر سطر اين طرح و چشمانداز، سؤالاتي اساسي در پي دارد و نياز به پاسخ دارد كه در اين مقاله نميگنجد، اما در كنكاش درباره اين طرح ميتوان به برخي از موارد قابل توجه اشاره نمود، ازجمله:
1ـ شاهزاده محمد هنوز ماهيت سياست برخورد و تعامل با مخالفان و منتقدان طرح و چشمانداز پادشاهي خود را بيان نكرده است ولي تجربه بركناري مهندس عبدالله الحصين وزير آب و برق سعودي در 4 ارديبهشت 1395 درست پنج روز قبل از انتقاد شاهزاده محمد به وضعيت اجرايي تعرفه جديد مصرف آب در عربستان، تا حدودي نوع تعامل با مخالفان رأي و نظر شاهزاده جوان را روشن ميكند. اما آيا شاهزاده جوان ميتواند همين برخورد را با رقم درشتها و شاهزادگان بزرگ خاندان خود داشته باشد؟ برخي تحليلگران بر اين باورند كه يكي از انگيزههاي طرح اين چشمانداز ساختن پادشاهان نسل چهارم به اندازه و قواره شاهزاده محمد است و حذف يا جذب مخالفان و منتقدان سياست پايهاي خواهد بود.
2ـ قبل از اعلام و طرح رسمي اين چشمانداز، عربستان سعودي تحرك سياسي و اقتصادي داشته كه خلاصه آن چنين:
الف: تلاش جهت جذب مصر، ژنرال سيسي و حمايت مالي و اقتصادي از او
ب: بازپس گرفتن جزاير تيران و صنافير و پذيرفتن ساختار كمپ ديويد و قبول سلطه سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي بر منطقه سيناء و خليج عقبه.
ج ـ طرح ساختن پل سلمان بين سعودي ـ مصر و متصل كردن سعودي به قاره آفريقا.
دـ حمايت از مراكش در قضيه صحراي باختري و دعوت از محمد ششم براي شركت در اجلاس شوراي همكاري خليج فارس
د ـ جذب اردن و تطميع پادشاهش براي سرمايهگذاري كلان و تشكيل شوراي سران سعودي ـ اردن.
ه ـ افزايش حجم همكاري ميان رياض ـ آنكارا
وـ تشديد مواجهه و مقابله با جمهوري اسلامي ايران در عرصهها و زمينههاي مختلف كه در نشست اخير سران سازمان همكاري اسلامي در استانبول گوشهاي اندك از ميزان دشمني رياض به تهران برملا گشت.
اين تحرك سياسي و اقتصادي به عنوان آتش تهيه اين طرح بوده و نمايشگر برخي از ابعاد آينده، تبعات و نتايج احتمالي اجراي اين چشمانداز است و ما را به ياد طرح خاورميانهاي شيمون پرز كه در كتابش به نام «خاورميانه جديد» بيان كرده، مياندازد. طرح فوق در منطقهاي رخ ميدهد كه روابط رياض ـ تلآويو در بهترين وضعيت است و سعوديها رسماً معاهده ننگين كمپ ديويد را پذيرفتند.
3ـ اجراي اين طرح اقتصادي كلان نياز به مكانيسمها و زمينهها و فناوريهايي دارد و مهمترين بعد براي عملياتي كردن چنين چشماندازي، امنيت و ثبات منطقهاي و داخلي است. پس چگونه است رياض در شرايط ناامن و بيثباتي كه خود نقش اساسي در آن داشته توان و ظرفيت عملياتي كردن چنين طرحي را دارد. محيط اجرايي كردن اين طرح هماكنون در سوريه، عراق و يمن به وسيله داعش و جنگسالاران وهابي ناامن و بيثبات است.
http://javanonline.ir/fa/news/781084
ش.د9500313