(هفتهنامه جام سياست ـ 1395/03/11 ـ شماره 1 ـ صفحه 13)
در سرزمین وحی، غیر از دوره خلافت امام علی(ع) و امام حسن(ع) شیعیان بجز چند حکومت پراکنده مجبور به پذیرش حاکمیت اهل سنت بودند، اما با وجود مصائب بسیار سعی کردند همزیستی مسالمتآمیزی را با سایر مذاهب اسلامی در پیش بگیرند. از وقتی خاندان آلسعود بر سرزمین حجاز سیطره پیدا کردند، ولی اوضاع و شرایط، شکل دیگری به خود گرفت.
بافت جمعیتی شیعیان
در مورد بافت جمعیتی شیعیان در عربستان سعودی، گمانه زنیهای مختلفی وجود دارد. شیعیان عربستان مدعی هستند 25 درصد از شهروندان این کشور را تشکیل میدهند، در صورتی که مقامات دولتی سعودی جمعیت آنها را بیش از 5 درصد نمی دانند، اما پذیرفتن آماری بین 15 تا 20 درصد محتملتر به نظر میرسد.
شیعیان در ریاض، قصیم، افلاح، حریق و جده نیز گروههای کوچکی تشکیل دادهاند. باید اضافه کرد غیر از شیعیان جعفری، دو فرقه اسماعیلیه (در منطقه بحران) و زیدیه (در جنوبیترین نقطه عربستان در شهرهای عسیر، نجران، جده و ینبع) نیز در این کشور زندگی میکنند. شیعیان عربستان بیشتر در استان شرقی ظهران در شهرهای قطیف و احساء سکونت دارند و در مناطق شمالی و جنوب این کشور نیز اقلیت شیعه موجود است. منطقه شرقیه عربستان با وسعت 759هزارو 268کیلومتر مربع محل سکونت جامعه بزرگ شیعی است و با این که به لحاظ جمعیتی بعد از مکه و ریاض قرار دارد و از ثروتهای طبیعی مانند نفت و محصولات کشاورزی برخوردار است، اما از محرومترین نواحی عربستان به شمار میرود. طبق آمارهای سال 2013 از 28میلیون شهروند عربستان سعودی حدود 6 ـ 4 میلیون نفر شیعهاند.
رویکرد سیاسی
از زمان حاکمیت آلسعود، تلاش گستردهای از سوی این خاندان به همراهی علمای وهابی صورت گرفته تا شیعیان را از بسیاری از موقعیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دور کنند.
نگرش و رویکرد کلی دولت سعودی از مواضع و دیدگاه فرقهای آن هم از نوع وهابیت در قبال شیعیان نشات میگیرد و شیعیان از جایگاهی همتراز با پیروان اهل سنت در عربستان برخوردار نیستند.
سالهای اولیه تشکیل حکومت سعودی همراه با تحمیل آزارها و شکنجههای فراوان به لحاظ سیاسی،اجتماعی و اقتصادی بر جامعه شیعی عربستان بود و حقوق اساسی شیعیان حتی در ابتداییترین سطح اجتماعی شامل تشکیل خانواده نیز بر مبنای حاکمیت اصول وهابیت دچار چالش شده بود. از این رو بود که ناراضیان شیعی چون دلایل کافی برای وجود تبعیض مذهبی داشتند و دولت سعودی هم نسبت به حقوق حقه آنان بیاعتنا بود گروههای مقاومت را علیه هیات حاکمه تشکیل دادند.
از سوی دیگر این تبعیض ها، جماعت شیعی را به پافشاری بیشتر بر تمایزات مذهبی واداشت و حتی برخی از آنان به توصیههای برخی علمای شیعی جهان اسلام مبنی بر وحدت جامعه اسلامی و جایز بودن نماز خواندن به امامت یک سنی حتی از نوع وهابی در موسم حج عمل نمیکردند، چون تصور میکردند عمل به این توصیه هویت آنها را به عنوان یک اقلیت مذهبی به مخاطره میاندازد. البته از دهههای اخیر به واسطه تغییر برخی رویکردهای جریان حاکمیت و تحولات منطقهای همچنین پیروزیهای شیعیان در عرصههای سیاسی و انتخابات در مناطقی مثل عراق، بحرین و لبنان، شیعیان عربستان تلاش کردند با کنارگذاشتن تقابلهای تند با مقامات سعودی و دور شدن از سیاست تحریم و شرکت نکردن در انتخابات، رویکردهای سیاسی را در پیش بگیرند.
بنابراین در انتخابات داخلی سال 2005 عربستان، حضور فعالانهتری به نسبت گذشته داشتند، البته نباید از نظر دور داشت که حاکمیت وهابی برای پذیرش خواستههای مشروع شیعیان ظرفیت بالایی ندارد و از سوی دیگر همواره از حربه اتهام وابستگی به ایران و سایر مناطق شیعی بهعنوان ابزاری برای محدود کردن فعالیتهای سیاسی شیعیان عربستان استفاده میکند.
ساختار اجتماعی
قطیف و احساء پرجمعیتترین مناطق شیعی عربستان محسوب میشوند و به لحاظ همجواری این مناطق با بحرین، اهالی شیعی تعاملات مناسبی با شیعیان بحرین برقرار کردند. این مساله البته حاکمان سعودی را نگران کرده اما با این وصف به خاطر پیوستگی شایسته جماعت شیعی این مناطق، با وجود تنگناهای موجود آنان سعی کردند نشاط سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کنند.
از آنجا که با تصمیم سعودیها، وزارت اوقاف، امامان جماعت مساجد را تعیین میکند و آنان به نوعی دست نشانده دولت به شمار میآیند، شیعیان همواره به دنبال آن بودهاند با برپایی حسینیه، مهدیه و بیتالعباس دور هم جمع شوند و به مراسم مذهبی خاص خود بپردازند. در سالهای حکومت ملک عبدالعزیز و ملک فهد این امر میسر نبود. اما بتازگی اجازه دادهاند شیعیان در روستاهایی که پرجمعیت است یک مسجد مخصوص به خود داشته باشند.
از چندسال پیش با توجه به تصمیم جدید مقامات سعودی، در نواحی شرقیه شیعیان اجازه داشتند مراسم محدود مذهبی خود را شامل اقامه نماز و برگزاری یادمانهای مذهبی شامل جشن و سرور یا عزاداری را در مساجد یا حسینیههای خود با وجود مخالفت علمای وهابی دایر کنند. البته طی یکی دو سال اخیر با توجه به تشدید تنگناهای سیاسی و اجتماعی سعودیها، برگزاری مراسمی از این دست دوباره با محدودیتهایی مواجه شد.
شیعیان در سالهای گذشته با مرارت فراوان مراسم مذهبی خود را در خانهها و مکانهایی مثل باغات به صورت پنهانی برگزار میکردند. آنان حتی در این اماکن اقدام به ساخت تکایا میکردند و نماز میخواندند. همچنین در عزاداریها و جشن و سرور، دور هم جمع میشدند و مراسمی شامل مداحی یا ذکر مصیبت، قرائت شعر، تلاوت قرآن، سخنرانی و بیان مسائل شرعی برگزار میکردند. در احساء و قطیف، موقوفههای فراوانی برای مساجد و حسینیهها وجود دارد و بیشتر آنها با نام ائمه(ع) مزین و نامگذاری شده است. موقوفات فراوانی برای امیرالمؤمنین(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زهرا(س) و امام زمان(عج) وجود دارد که غالبا مزرعه و باغ و البته برخی از آنها نیز به صورت خانه هستند. بتازگی برخی از باغهای وقفی به ساختمانهای بزرگ تبدیل شده است. به هر حال، موقوفههای زیادی وجود دارد و موقوفههای شیعی زیر نظر قاضی شیعی اداره میشود. البته قضات شیعی در این دو شهر از سوی دولت تعیین میشوند، اما به هر حال سرپرستی این موقوفهها با قاضی است. تشکیلات خاصی برای مدیریت موقوفهها وجود ندارد، بلکه قاضی، مورد وقف را در دفتری نزد خود و در محاکم شرعی ثبت میکند.
یکی از نگرانیهای برخی علمای وهابی، حضور گسترده شیعیان در مدارس و آموزشگاههای حرفهای، صنعتی، فنی و بهداشتی است. برابر با برخی گزارشها، حضور شیعیان در مراکز دانشگاهی نیز از وضع مناسبی برخوردار بوده بویژه در دانشگاه ملک فیصل در دمام و احساء، دانشگاه نفت و معدن ملک فهد در ظهران و دانشگاه ملک سعود در ریاض مشغول تحصیل هستند.
شیعیان علاوه بر قطیف، در دمام و جبیل فعالیتهای تجاری دارند و به تعبیری بازار میوه و سبزی در منطقه شرقی همچنین تجارت خرما بویژه در منطقه احساء در اختیار شیعیان است.
شیعیان نخاوله
گروهی از شیعیان در مدینه زندگی میکنند و از آنان به عنوان شیعیان نخاوله یاد میشود. این طایفه البته شرایط سختتری را به نسبت سایر جماعت شیعی در عربستان تجربه کرد. این گروه تا مدتها امکان آشکار کردن عقیده و انجام آداب مذهبی خود را نداشت. با این وصف، حضور مرحوم آیتالله محمدعلی العمری، نقش مهمی در ساماندهی جماعت شیعی این شهر داشت. در حال حاضر شیعیان مدینه در قسمتهای مختلف شهر سکونت دارند. آنها پیشتر و قبل از توسعه جدید شهر در بخشهای جنوبی و شرقی در حاشیه مسجد النبی نیز زندگی میکردند. اما اکنون بیشتر در محله غریات، خیابان علیبن ابیطالب، حوالی مسجد قبا، خیابانهای قربان، گاز و طالع ساکن هستند.تعداد شیعیان مدینه بین 40 تا 75 هزار نفر تخمین زده میشود.
شغل 90 درصد شیعیان مدینه گردهکشی و نگهداری از نخلستانهاست. به گونهای که گفته میشود تنها از دست شیعیان است که نخلها ثمر میدهد.
برخی روستاهای مدینه مانند وادی الفرع، سویرقیه، ینبع النخل و مهدالذهب نیز محل سکونت شیعیان است.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2412437155926263697
ش.د9500520