(روزنامه مردمسالاري ـ 1394/12/25 ـ شماره 4000 ـ صفحه 8)
** ما از ابتداي انقلاب دشمنان زيادي داشتيم و کشورهايي بودند که تلاش ميکردند به هر نحوي در جهت خلاف منافع ما کار کنند و هر طور که شده بيايند و جلوي انقلاب ما بايستند که بحمدالله در کارشان موفق نبودند، ولي اين تلاش وجود داشته است. واژه «ايران هراسي» که مطرح ميشود؛ اول اينکه معنايش چيست؟ و به چه منظوري اين واژه درست شده است و بر چه مبنا دنبال ميشود. واژه ايران هراسي يعني اينکه کشورها يا افراد يا هر پديده بين المللي اي که از طريق بزرگنمايي به دروغ بخواهد ايجاد هراس نسبت به ايران کند. ايران هراسي يعني اينکه يک کشوري بخواهد از قدرتها اسلحه بگيرد يا از قدرتها بخواهد باج بگيرد، ميآيد موضوع ايران را مطرح ميکند و ميگويد ايران تهديد است و به دروغ در مورد مسايل مرتبط با ايران بزرگنمايي ميکند. يک زماني بحث اين است که ايران هراسي خود را در قالب ادعاي حمايت ايران از تروريسم نشان ميدهد و يک زمان اين طور نشان داده ميشود که ايران تلاش دارد به سلاحهاي کشتار جمعي دسترسي پيدا کند. اينها همه در يک زمينه است يعني يک تعدادي از کشورها تلاش دارند از اين طريق به منافع خودشان برسند که از ديد ما منافع نامشروعي است و ميشود ايران هراسي.
حالا چرا اين افراد اين موضوعات را دنبال ميکنند؟ دليل اصلياش اين است که بعضيها اصلا بدون اينکه بخواهند موضوعي را بزرگ کنند، نميتوانند زندگي کنند يعني برخي از کشورها و قدرتها نياز دارند پديدهاي را تحت عنوان «فوبيا»، ترس و هراس مطرح کنند و از اين طريق به منافع خودشان برسند؛ يعني يک نوع بيزنس براي يک عده است و اگر شما اين را از آنها بگيريد، اينها فاقد هويت ميشوند.
در ارتباط با ايران هراسي که الان وجود دارد يا ندارد؟ در قضيه هستهاي بحث ايران هراسي به اوج خود رسيد، يعني در طول چندين سال اينها آمدند موضوع سلاحهاي کشتار جمعي ايران را بزرگ کردند، فعاليتهاي صلح آميز هستهاي ايران را وارونه جلوه دادند و آن هم تحت عنوان اينکه ايران داراي سلاح هستهاي است. با برجام، با توافق هستهاي و در کنارش با حل شدن مساله پي.ام.دي. شما ميبينيد که يک ضربه اساسي به ايران هراسي خورد، چرا؟ چون اينها سالها تبليغ ميکردند که ايران دنبال سلاح است و فعاليتهاي صلح آميزش، پوششي است تا به سلاح برسد. در قضيه پي.ام.دي ميگفتند ما سند و مدرک داريم که ايران دنبال سلاح بوده و در فلان سال اين کار را کرده است و در سالها اين فعاليتهاي مخفي را انجام داده است. وقتي در تابستان امسال گزارش آژانس آمد، اين فرضيه باطل شد که ايران هيچ انحرافي در فعاليتهاي صلحآميز هستهاي اش نداشته است؛ بنابراين از نظر فني، گزارش آژانس ادعاي اينها را باطل کرد و هم از نظر سياسي برجام آمد و اين توهمات را باطل کرد. وقتي که شما ميبينيد در قطعنامه 231 شوراي امنيت ميگويد، ما ميخواهيم يک تغيير بنيادين در مورد فعاليتهاي هستهاي ايران بدهيم، يعني چه؟ يعني اينکه در حقيقت از نظر سياسي تاييد ميکند که فعاليتهاي ايران صلح آميز است و اين افراد نميخواستند رويکردي جديد نسبت به فعاليتهاي هستهاي ايران داشته باشند.
بنابراين اين دو پديده، برجام و گزارش پي.ام.دي به نظر من، ضربه اساسي و خيلي بنياديني زد به پروژه ايران هراسي. البته هنوز در اين باره تلاش ميشود، يعني هنوز برخي تلاش ميکنند و سنگاندازيها وجود دارد که اين پيکر نيمه جان دوباره زنده شود ولي مطمئناً نخواهد شد، يعني مطمئناً با وضعيت جديدي که ما داريم اينها به هدفشان نخواهند رسيد ولي اين تلاش وجود دارد و نميتوان کتمان کرد، يعني هنوز پول خرج ميشود و هنوز در اروپا و آمريکا هزينههاي هنگفتي صرف ميشود براي اينکه اين پروژه شکست خورده نيمه جان را بخواهند زنده کنند. ولي به ياري خداوند و همت مردم ايران اين کار را نميتوانند انجام بدهند اگرچه آنها تلاششان ادامه دارد. در طول بحث هستهاي اينها هزينهها و لابيهاي زيادي براي اين پروژه کردند که شاهد بوديم در برجام اين هزينهها شکست خورد و در پي.ام.دي هم که عرض کردم و الان هنوز دارند تلاش ميکنند ولي تلاش بيهودهاي است.
* تلاشي که شما مطرح ميکنيد، با وضعيتي که ايران در جهان پيدا کرده به سرانجام ميرسد؟
** به نظر من، اين پروژه ايران هراسي روز به روز در حال کمرنگ شدن است و حناي دشمنان جمهوري اسلاميديگر رنگ ندارد و براي همه روشن شده است که اگر صحبت تهديد شود، تهديد ايران نيست که منطقه را از ديد آنها به مخاطره مياندازد. تهديد هستهاي ايران چيز باطلي از آب درآمد، سياست منطقهاي ايران هم که در جهت صلح و آرامش در منطقه است. تهديد را بايد جاي ديگري در منطقه دنبال کرد. تهديد را بايد آنجا دنبال کرد که از تروريستها حمايت ميشود و به آنها سلاح، پول، کمکهاي اطلاعاتي و لجستيکي داده ميشود. ما دنبال اين چيزها نيستيم. در حقيقت پروژه ايران هراسي روز به روز کمرنگ و کمرنگتر خواهد شد و قطعاً با شکست مواجه خواهد شد.
* در دوران پساتحريم طبيعي است زمينه همکاريهاي اقتصادي با کشورهاي جهان به ويژه غرب فراهم شود، اول اينکه فکر ميکنيد بيشترين مبادلات و ارتباطهاي ايران با کدام کشورها باشد و ايران بر مبناي چه شرايطي درهاي خود را به روي سرمايهگذاران باز ميکند؟
** سياستهاي اقتصاديمان اينطور نيست که بخواهيم روي يک منطقه تمرکز کنيم و بگوييم با باقي مناطق دنيا کاري نداريم، ما يک اصلي داريم و آن هم اين است که ميخواهيم با همه ارتباط اقتصادي داشته باشيم ولي به شرط اينکه اين ارتباط، ارتباط سالميباشد هم از نظر سياسي و هم از نظر اقتصادي. ارتباطي باشد که منافع ملي ما را تامين بکند، در ارتباطاتمان ما از موضع برتر با کشورها برخورد داشته باشيم. اينها چند اصل است که بايد رعايت شود. حالا يک زماني شما اين اصول را رعايت ميکنيد ميبينيد کارتان با آسياي دور در يکسري حوزهها پيش ميرود. ما با آنها ميرويم جلو، کار اقتصادي سالم و شفاف که منافع هر دو طرف را در برداشت. يک زماني شما ميگوييد من با اروپا ميخواهم کار کنم براي اينکه در اين حوزهها، اروپا ميتواند به من کمک کند در چارچوب آن اصول با اروپاييها کار ميکنيم.
اين سوال شما نشان دهنده اين است که الان اروپا خيلي مطرح است، چرا؟ چون اينها سالها در اقتصاد خارجي ما به دليل تحريمها، حضورشان کمرنگ بوده است الان يک فرصتي است که بيايند و ظرفيتهايشان را نشان دهند و بگويند ما در اين زمينهها آمادگي داريم. از ديد ما فرق نميکند که ما با کدام کشور اروپايي بخواهيم کار کنيم. چيزي که سياست اقتصاد خارجي را تامين ميکند، منافع ملي کشور ماست. منافع ملي کشور ما الان در واردات بي رويه کالاي مصرفي نيست؛ يعني در دوران پسابرجام اينطور نيست که بخواهيم صرفاً واردکننده کالاهاي اروپايي يا آسيايي يا آمريکايي باشيم. سياستي که دولت در اين زمينه دارد اين است که بتواند سرمايه خارجي جذب کند حالا به هر صورت يا سرمايه خارجي مستقيم يا در ارتباط با پروژههاي مشخص و بعد اين سرمايه خارجي که جذب شد، فناوري بتواند وارد شود و نهايتاً از طريق پروژههاي مشخص ما بتوانيم هم نيازهايي که در داخل داريم براي آن اقلام به آنها بپردازيم و هم اينکه صادرات به کشورهاي ديگر منطقه داشته باشيم.
به طور مثال، ما الان در پروژهاي که با پژو داريم و قراردادش امضاء شد، قرار بر اين شد که پژو در ايران ساخته شود با سرمايه خود پژو، اين سرمايه ميآيد در داخل و فناوري اش هم انتقال داده ميشود، اينها جزو قرارداد است و نهايتاً توافق کردهايم که 30 درصد چيزهايي که توليد ميشود براي صادرات به کشورهاي منطقه است. اين در حقيقت يک نوع بازي برد ـ برد است، يعني ما علاقه داريم اين سرمايه و تکنولوژي خارجي را جذب کنيم و بتوانيم به بازارهاي منطقه دسترسي داشته باشيم، آن شرکتي هم که ميآيد بالاخره منافع اقتصادي دارد و ميخواهد کار اقتصادي کند. نمونههايي که به شما گفتم به عنوان يک الگو هستند براي اينکه ما در ارتباطات اقتصادي خارجي دنبال اين هستيم. اين را ممکن است يک زماني شما با کشورهاي آسياي دور، اروپا، غرب و حتي شرق ببينيد و همانطور درباره آمريکا، شرکت آمريکايي سرمايهگذاري کند و بيايد در ايران انتقال تکنولوژي بدهد در پروژههايي که مورد نياز ماست – يعني ما تعيين ميکنيم که چه پروژههايي را نياز داريم- مثلا اينکه يک کالاي مصرفي بخواهد از آمريکا وارد شود چيزي نيست که ما دنبال آن باشيم و اين چارچوب اقتصاد خارجي دولت آقاي روحاني است.
* شما گفتيد «ما تعيين ميکنيم»؛ قبل از توافق استراتژي اينگونه بود که خيلي از کشورها ما را تعيين ميکردند، الان برعکس شده و ما داريم آنها را مشخص ميکنيم. با توجه به فرصت پيش رو شما چه استراتژي و برنامهاي داريد که اين برنامهها همچنان ادامه پيدا کند نه اينکه با ورود دولت جديد اين برنامهها کنار گذاشته شود و از صفر شروع شود. چه برنامهاي را بايد پيش رو بگيريد؟
** برنامه درازمدت توسعه کشور و صنعت کشور نسبتاً روشن است، حالا ممکن است دولتها بيايند و اولويتهاي خاص خودشان را داشته باشند ولي الان ما در صنعت به يک سطحي رسيدهايم که اين سطح خودش تعريف ميکند که نوع تعامل با ديگران چگونه باشد؛ يعني براساس اين سطحي که رسيدهايم قدمهاي بعدي را برميداريم.
* به چه سطحي رسيديم؟
** در صنعت خودروسازي به يک مقطعي رسيدهايم که خود کشورهايي که سالها در اين صنعت بودند، الان قبول ميکنند که ميتوانند از طريق کار مشترک با ايران، صادرات به کشورهاي ديگر انجام دهند. اين روند بايد در حوزههاي مختلف ادامه پيدا کند. حال من صنعت خودرو را مثال زدم، در صنعت پتروشيميالان به حدي رسيدهايم که کشورهايي که در اين حوزه پيشرفته هستند ميدانند که ميتوانند از طريق سرمايهگذاري با ما سود ببرند. بنابراين ما در سطحي هستيم که بايد به مرور زمان اين سطح را از طريق انتقال تکنولوژي و تجربه بيشتر بالاتر و بالاتر ببريم که هر دولتي در سالهاي آينده ميآيد ادامه همين روند توسعه ملي را ادامه دهد و انشاءالله همين مسير ادامه پيدا خواهد کرد.
* کشورهايي که در زمان تحريم همراه ايران بودند آيا در دوران پساتحريم در نظر گرفته ميشوند و برنامهاي براي حفظ ارتباط با آنها داريم؟
** اولاً عرض کنم اين تحريمها، تحريمهايي ظالمانه بوده که عليه مردم ايران تحميل شده است واقعاً از نظر حقوق بينالملل غيرقانوني بوده و به ناحق اين کار انجام شده است. ولي به هر حال واقعيتي بوده که انجام شد. الان بحمدالله تمام اينها لغو شده و ما در فضاي جديدي قرار داريم که در ابتداي کار هستيم. در دوران تحريمها يکسري کشورها و شرکتها با ايران کار ميکردند؛ کشورهاي اروپايي که فعال بودند، در زمان تحريم کنار رفتند اما ما که کار را تعطيل نکرديم و بالاخره توانستيم اين مملکت را به پيش ببريم. يکسري کشورها در اين زمينه با ما تعامل داشتند و با ما همکاري داشتند. الان در دوران پسابرجام و پساتحريم ميبينيد اقبال زيادي به اين وجود دارد که با ايران همکاري شود و اين علاقه به همکاري از سوي کشورهاي اروپايي و کشورهاي ديگر وجود دارد و ما هم علاقه مند هستيم. همانطور که عرض کردم ما در آن چارچوبي که داريم، اصولي که حاکم است بر روابط اقتصادي و سياسي ما در آن چارچوب ميخواهيم کار اقتصادي اساسي انجام بدهيم ولي اين به آن معنا نيست که ما بخواهيم فراموش کنيم که در دوران گذشته برخي از کشورها به ما پشت کردند و از ايران دوري جستند، يکسري کشورها بودند که همکاري کردند و قطعاً ما نميتوانيم فراموش کنيم و فراموش نخواهيم کرد.
حالا اينکه چه فرمولي را پيدا کنيم که هم دوستان ما بتوانند در کارهاي توسعه اقتصادي ما حضور داشته باشند و هم شرکاي جديدي که در اين فضاي جديد ميآيند جلو، اين فرمولش را بايد پيدا کنيم، من فکر نميکنم کار خيلي سختي باشد. اقتصاد ما بحمدالله آنقدر متنوع است و آنقدر زمينه کار در کشور وجود دارد که فکر نميکنم اينطور باشد که بخواهيم کشوري را کنار بزنيم يعني اينطور نيست که وقتي در حوزهاي با کشوري کار خوب اقتصادي تجاري ميکنيم، با آمدن سرمايهگذار جديد، کشور قبلي را کنار بگذاريم و فکر ميکنم اينها قابل جمع است و در عمل ميتوانيم اين کار را بکنيم و همين روش را ادامه ميدهيم.
* به لحاظ امنيت سرمايهگذاري، سياستي اتخاذ شده است چه براي کشورهايي که تازه در اين زمينه وارد شدهاند و چه کشورهايي که در زمان تحريم همراه ما بودند؟
** بله. ما قانون سرمايهگذاري داريم و در بخشهاي مختلف برنامه روشني وجود دارد، هم در مناطق آزاد تجاري ما قوانين خيلي روشن است که چگونه از سرمايهگذار خارجي حمايت انجام شود و هم در خود کشور اين کار وجود دارد يعني قوانين مشخص و روشن است. وقتي کشورها و شرکتهاي خارجي براي سرمايهگذاري به ايران ميآيند، چشم بسته که نميآيند؛ آنها ميآيند چون ميدانند امنيت برقرار است. اگر فکر ميکردند سرمايهشان را بگذارند از بين ميرود، اصلاً جلو نميآمدند. پس همين که حضور دارند و علاقه دارند بيايند، نشان از وجود امنيت سرمايه است. کسي که کار تجاري ميکند قبل از اينکه قدميبردارد همه زاوايا را بررسي ميکند و اين سرمايهگذاراني که ميآيند مطمئن باشيد يکسري محاسبات اوليه را انجام داده اند و ميدانند اين بازار، بازار باظرفيتي است و ميدانند اين بازار، بازاري است که ميتوانند از طريق همکاري با ايران براي توليداتشان بازار بيابند يعني از نظر اقتصادي بررسي کردند، از نظر اينکه سرمايه شان جاي محکم و بااطميناني است و اينها انجام شده است. قوانين هم وجود دارند. اخيراً هم بحث بانک مطرح شده است، حتي بانکهاي خارجي هم ميتوانند بيايند در ايران شعبه بزنند. در مناطق آزاد شرايط خيلي آسان تر است و در کشور شرايط نسبتاً سهلي وجود دارد و از اين بابت ما هيچ نگراني نداريم و خارجيها هم نبايد نگراني داشته باشند. براي اينکه سرمايهگذاري آنها مورد پشتيباني و حمايت قرار ميگيرد.
* مجلس آمريکا مصوبهاي داشته که افرادي که ميخواهند به ايران بيايند براي اخذ ويزا دچار مشکل ميشوند. راه حلي در اين زمينه پيشبيني شده است؟
** وقتي اين تصويب شد ما همان زمان اعلام کرديم اين از نظر ما مردود است و ما اين را به هيچ وجه قبول نداريم و اعتراضات خودمان را هم انجام داديم. بعد از تصويب اين قانون وزارت خارجه آمريکا يک دستورالعمل جديدي را صادر کرد که آمد چند استثناء گذاشت براي اين قانون که يکي از آن استثناها کساني هستند که با ايران رابطه تجاري دارند؛ بيشتر کشورهاي اروپايي لغو رواديد با آمريکا هستند و با اين قانون بايد براي سفر به آمريکا ويزا ميگرفتند اما وزارت خارجه استثنا تعريف و اعلام کرد که کساني که با ايران کار تجاري ميکنند، ديگر شامل آن قانون نميشوند؛ بنابراين آن تاجر اروپايي يا سرمايه دار اروپايي که تا قبل از اين از مصوبه نگران بود و بايد در چارچوب آن مصوبه کنگره، ويزا ميگرفت، اگر با ايران کار تجاري کند نيازي به دريافت ويزا براي سفر به آمريکا ندارد و اين نگراني رفع شده است يعني از نظر قانوني کساني که کار تجاري ميخواهند با ايران انجام بدهند، نگراني براي ورود به آمريکا ندارند چون سرمايه دارها و تجار اروپايي يا آن 38 کشور مستثني از قانون کنگره شدهاند. بنابراين در اين زمينه از نظر قانون مقررات ورود به آمريکا مساله شان حل شده است.
اگر چه ما کل اين مصوبه کنگره را قبول نداريم و مردود ميدانيم و فکر ميکنيم اين خلاف برجام است و اعتراض خودمان را هم به آمريکاييها داشتيم و اين اعتراض خودمان را هم ادامه خواهيم داد و در مرحله عمل هم اگر ببينيم دارد اين کار اختلالي در اجراي برجام به وجود ميآورد، آن را از مسيري که در خود برجام پيشبيني شده است پيگيري خواهيم کرد و مساله را دنبال خواهيم کرد.
* علت اينکه آمريکا اين مصوبه را تصويب کرد چه بود؟ آيا به علت فشاري بود که مخالفان بر روي برجام ميآورند؟
** دلايل مختلفي ميتواند داشته باشد.
* مهمترين آن که خودتان پيشبيني ميکنيد؟
** اينکه يک عدهاي بالاخره در اجراي برجام تلاش دارند اخلال کنند، روشن است، بحث ايران هراسي که مطرح کرديد را به طور مستقيم نميخواهم به اين وصل کنم ولي آن کساني که هنوز دنبال ايران هراسي هستند، تلاش دارند برجام را دچار اختلال کنند. به نظر ما کساني که ايده اوليه اين طرح را دادند که در کنگره آمريکا قانون شود، دنبال اين بودند که يک اختلال ايجاد کنند. البته با اين مصوبه جديد وزارت خارجه آمريکا و با استثنايي که گذاشته، عملاً در کار تجاري و در اجراي برجام مشکلي ايجاد نخواهد شد.
البته اين يک تحليل است و من نميخواهم بگويم اين تحليل من حتماً درست است ولي يک تحليل وجود دارد که آنهايي که تلاش داشتند در اجراي برجام اخلال ايجاد کنند، خواستند از اين اهرم هم استفاده کنند که کساني که ميخواهند به ايران بيايند براي ورود به آمريکا مشکل داشته باشند.
* ما قبل از تصويب برجام شاهد سنگاندازيهاي زيادي بوديم؛ چه از سوي برخي احزاب و چه گروههاي مختلف براي اينکه برجام به نتيجه نرسد؛ الان که در دوره پسابرجام هستيم و تحريمها رفع شده است چه برنامهاي بايد براي همراه کردن همه جريانها اجرا شود و فکر ميکنيد فضاي جامعه آن پتانسيل و کنش لازم را دارد که به دولت کمک کند تا برجام را اجرايي کند يا نه؟
** ما که براساس برجام يکسري تعهدات را پذيرفتهايم و داريم تعهدات خود را اجرايي ميکنيم؛ آخرين گزارش آژانس که چند روز پيش منتشر شد، به صراحت ميگويد ايران به تعهدات خودش براساس برجام عمل کرده است، يعني 26 دي روز اجرايي برجام شد و از 26 تاکنون کمتر از دو ماه، اولين گزارش آژانس بيرون آمد و اولين گزارش آژانس آمد و خيلي روشن و شفاف ميگويد ايران کارهايش را انجام ميدهد و ما مطمئن هستيم همين روند ادامه پيدا خواهد کرد. جمهوري اسلاميايران هر جا يک چيزي را تعهد کند به تعهدش پايبند ميشود. ما در مذاکراتمان اين را به طرف مقابل ميگفتيم. به آنها ميگفتيم ما نظراتمان را خيلي صريح و روشن ميگوييم و مانند برخي کشورهاي ديگر نيستيم که بخواهيم تعارف داشته باشيم که مثلاً فلان موضوع را نگوييم که آمريکاييها دوست ندارند، يا درباره فلان موضوع اينگونه موضع نگيريم که فلان کشور اروپايي دلخور و ناراحت نشود. ما مواضعمان نسبت به مسايل مختلف روشن و مشخص است و افتخار هم ميکنيم که انقلاب اسلامياين جرات را به ما داده است که بتوانيم خيلي شفاف و روشن صحبت کنيم.
در عين حال هر جا تعهد کردهايم به تعهدمان پايبند بوده ايم و در برجام هم قطعاً همين گونه است يعني طي چند سال ديگر هم در زماني که برجام بايد اجرا شود، ما به تعهدات خودمان پايبند خواهيم بود و مردم خودمان را هم در اجراي تعهداتمان حاميخودمان ميبينيم چون مردم ما از آنچه دولت خودش را متعهد به انجام آن کرده حمايت ميکنند.
در عين حال که تاکيد داريم به تعهدات خودمان عمل خواهيم کرد خيلي دقيق و روشن و با چشم باز نگاه ميکنيم که طرف مقابل هم تعهدات خودش را انجام بدهد؛ يعني اينطور نيست که ما بگوييم ما تعهدات را انجام ميدهيم و خيلي هم دقت نميکنيم به طرف مقابل که آيا تعهداتش را اجرا ميکند يا نه. خيلي روشن و دقيق و با چشم باز دنبال ميکنيم هر جايي که لازم باشد تذکر ميدهيم، هر جا لازم باشد که بايد علني موضع بگيريم، علني موضع ميگيريم و جايي که لازم باشد در کميسيون مشترک مسايلمان را مطرح کنيم، مطرح ميکنيم و به مرور زمان اجراي برجام روز به روز روي ريل دقيق تري قرار خواهد گرفت.
* خودتان موضوع را روشن ميبينيد؟
** قطعاً من روشن ميبينم. يعني قطعاً به ياري خداوند به آينده اميدوار هستيم فضاي روشني که الان ميبينيد و اميدي که در جامعه ايجاد شده است، خيلي باارزش است، اميد به اينکه کشور دارد به سمت پويايي بيشتر، فعاليتهاي اقتصادي بيشتر و سازندگي بيشتر ميرود. ما ظرفيتهاي بسيار زيادي در اين کشور داريم، يعني واقعاً خداوند لطف زيادي به اين مرز و بوم و به اين مردم کرده است و الان که يک موقعيت جديدي است، واقعاً بايد از اين موقعيت جديد در جهت اعتلاي اسلام، در جهت اعتلاي جمهوري اسلامي، در جهت توسعه هر چه بيشتر کشور بايد تلاش کنيم و انشاءالله اينطور هم خواهد شد، يعني مسير، مسير روشني است به ياري خداوند. ما اميد داريم و اين بزرگترين چيزي است که ما بايد داشته باشيم و بحمدالله اين وجود دارد و اين روحيه شادي که ايجاد شده انشاءالله تداوم خواهد داشت.
* شاهد هستيم از سال ديگر مجلس جديد شروع خواهد شد؛ در مجلس نهم گاهي تحليلهايي مطرح ميشد مبني بر سنگاندازي مجلس به جاي حمايت. از مجلس دهم چه انتظاري داريد با توجه به دوران پسابرجام و پساتحريم که همزمان ميشود با مجلس دهم؟
** من اين تحليل که مجلس سنگاندازي کرد را خيلي دقيق نميدانم. انتقادات شديدي نسبت به برجام ميشد و اين واقعيتي است که برخي نمايندگان شديدتر و برخي کمتر انتقاد ميکردند اما حق نماينده است که اظهارنظر کند، چون چيزي که به ذهنش ميرسد تلاش براي منافع کشور است، بعضي جاها اين اظهارات در تاييد کار دولت است، بعضي جاها در مخالفت با کار دولت است. آن چيزي که ما تاکيد داشتيم در مذاکرات و شايد مثلاً انتقاد داشتيم به برخي از افرادي که بي محابا به سياست خارجي ميتاختند اين بود که ميگفتيم بحث هستهاي يک بحث فراجناحي است، اصلا سياست خارجي مقوله اي فراجناحي است بخصوص در بحث هستهاي که يک بعد امنيتي هم دارد، يعني به دليل آن نوع نگاهي که، نوع تلقياي که غربيها و دشمنان ما ميکردند، يک بعد امنيتي هم پيدا کرده بود. اين قضيه قطعاً بايد با آن فراجناحي برخورد ميشد و بعضي موقعها ما شاهد بوديم که نميشد اما اينکه بگوييم مجلس فعلي سنگاندازي ميکرد، فکر ميکنم تعبير درستي نيست و با آن موافق نيستم. در مورد مجلس آينده ما ميخواهيم با آن تعامل داشته باشيم؛ همانطور که الان تعامل وجود دارد، در اوج مذاکرات هستهاي و در اوج انتقاداتي هم که به سياست خارجي و بحث هستهاي ميشد ما تعامل مان را هم ادامه داديم؛ از طريق شرکت در جلسات مختلف کميسيونها حتي بعضي اوقات دو جلسه همزمان بود، يعني يک جلسه را آقاي عراقچي ميرفت و يک جلسه را من ميرفتم؛ يعني دو کميسيون مجلس همزمان داشت يک بحث را دنبال ميکرد از نظر ما ايرادي نداشت. بالاخره حق نماينده مجلس است که نظرات خودش را بگويد.
ما چيزي که در مجلس آينده انشاءالله ادامه خواهيم داد تعامل بيشتر با مجلس است، در جريان گذاشتن نمايندگان مجلس نسبت به موضوعات سياست خارجي، پاسخ دادن به نمايندگان مجلس در مورد سوالاتي که ميپرسند و جاهايي که لازم باشد ارتباط نزديک براي تدوين قوانيني که به سياست خارجي ربط پيدا ميکند، اينها چيزهايي است که ما در نظر داريم در مجلس جديد هم ادامه بدهيم. ببينيد موضوع سياست خارجي از نظر ما موضوع فراجناحي است، اگر در يک مجلسي يک جناح اکثريت داشته باشد، يک جناح اقليت و در مجلس بعدي اين برعکس شود ما فکر نميکنيم بايد نگاه مجلس به اين موضوع تغيير کند. براي اينکه ما در چارچوب جناحها و احزاب و گروهها موضوعات سياست خارجي را نميبينيم بلکه يک موضوع ملي ميبينيم، موضوع ملي که ارتباط تنگاتنگي با منافع ملي جمهوري اسلاميدارد. بر اين اساس تعاملمان را با مجلس آينده بيشتر و بيشتر ميکنيم که نفعش براي خود کشور خواهد بود.
http://mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=244083
ش.د9405578