تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۲۹۳۳۰۶
پایگاه بصیرت / دکتر زهرا مصطفوی/ رئیس و دبیر کل جمعیت دفاع از ملت فلسطین

(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1395/04/02 ـ شماره 10622 ـ صفحه 6)

همه کسانی که قضیه فلسطین و تحولات آن را دنبال می‌کنند، اذعان دارند که امام خمینی(ره) نفحه‌ای الهی در ملت فلسطین بود که با دم مسیحایی خویش قیام رو به موت و به تعبیر بسیاری کارشناسان، قیام مرده فلسطینی را حیات دوباره بخشید. "زیرا امام خمینی(ره)در سینه خود مسئولیتی احساس می‌کرد همانند امام حسین(ع) که به شهادت نگاه عمیقی داشت. امام از همان ابتدا نپذیرفت حرکت ملت ایران یک جنبش صرفا ملی و ایرانی باشد و به همین علت از همان آغاز نهضت و پیش از رسیدن به پیروزی، بر ضد اسرائیل جبهه گرفت، چرا که ذات حق جوی انقلاب، نمی‌تواند اسرائیل تجاوزگر را قبول کند. این احساس مسئولیت که ظلم ستیز و یار و یاور مظلوم بود، نمی‌توانست در برابر ستم امریکا و اسرائیل ساکت بنشیند، همانگونه که در برابر ستم شوروی علیه افغانستان، ساکت ننشست. همین احساس و حرکت مبتنی بر آن، موجب تحولی بنیادین در ملت‌های منطقه خاصه ملت فلسطین شد که به واقع احیای این ملت به شمار می‌رود."

از این منظر می‌توان گفت که قضیه فلسطین در حیات سیاسی و الهی امام خمینی(ره) جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده است. تا بدان پایه که اگر قضیه فلسطین را از کارنامه اندیشه و عمل ایشان حذف کنیم، با توجه به تاکید فرمان الهی در برپایی قسط، به عنوان تکلیفی بر همه، خاصه پیامبران و رهبران الهی جوامع، می‌توان گفت که دیگر آن نقش و تاثیری را که اکنون به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، در خیزش ملت ایران علیه حکومت جور آن زمان و ملت‌های مسلمان منطقه علیه مستکبران جهان دارد، نخواهد داشت. زیرا از نگاه امام خمینی(ره) مبارزه با قدرت‌های زیادی خواه، مبارزه‌ای همه جانبه و فراگیر است و شناخت اولویت‌ها در این مبارزه برای نیل به اهداف حائز اهمیت بسیار است.

ایشان بر این باور بود که مشکل عمده مسلمانان بلکه جهان بشریت، سلطه جریان شیطانی زورمداران و به تعبیر خودشان «صهیونیزم جهانی» بر امورات ملت‌ها است و راه حل این مشکل بزرگ هم، مبارزه با سلطه در همه اشکال آن است که در سایه همدلی، اتحاد و اتفاق قابل حصول است. مبارزه‌ای که ملل مستضعف جهان به معونت هم اصرار خواهند داشت. پس طبیعی بود که اسرائیل به عنوان آشکارترین مصادیق ظلم در اولویت نگاه ایشان در این مبارزه قرار گیرد. «یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرارداده است کمک او به اسرائیل است...شاه از همان اول که اسرائیل بوجود آمد با او همکاری کرده و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل می‌داد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است.»

نگارنده بر آن است که قضیه فلسطین را در حیات سیاسی و الهی امام خمینی(ره) از چند جهت مورد بررسی قرار دهد.

- قدمت نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

- نیت امام خمینی(ره)در پرداختن به مسئله فلسطین

- گستره نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

- عمق نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

- آرمان یا هدف غایی امام خمینی(ره) در پیگیری قضیه فلسطین

- یهود و صهیونیزم از نگاه امام خمینی(ره)

- راهبرد امام خمینی(ره) در قضیه فلسطین

- شیوه مبارزه با دشمن صهیونیستی از نگاه امام خمینی(ره)

- آفات و خطرات مبارزه با صهیونیسم

- اندیشه ماتریالیستی و استعماری غرب به عنوان عقبه حمایت دشمن صهیونیست

- عمل به تکلیف به عنوان تنها راه رهایی از ستم

- قدمت نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

امام خمینی(ره) از همان سال‌های آغاز شکل گیری بحران فلسطین و تاسیس رژیم صهونیستی، نسبت به قضیه فلسطین، حساس بوده و علی‌رغم محدود بودن سیستم‌های ارتباطی و کندی انتقال پیام‌ها به تبیین مساله پرداخته و نسبت به این ستم بزرگ هشدار می‌دهد. « من نزدیک بیست سال است، خطر صهیونیزم بین الملل را گوشزد نموده ام». این قدمت نگاه، نشانه‌ای از هوشیاری و دقت نظر امام در دشمن شناسی است. در زمانی که هوشیارترین افراد جهان، خاصه جهان اسلام، تنها رژیم صهیونیستی را دشمن خود می‌دانستند و فراتر از آن را نمی‌دیدند، امام خمینی(ره) بحث را فراتر از سرزمین فلسطین و تاسیس دولتی صهیونیستی و اشغالگر را در آن می‌دانست و بر خطر صهیونیسم بین‌المللی که در پشت این پادگان نظامی قرار داشت و آن را مدیریت می‌کرد، تاکید مکرر داشته است.

از لحاظ بکری بحث در آن دوره و در دنیایی که رسانه‌ها افراد و آحاد انسانی، حتی شخصیت‌های باهوش و طراز اول بشری را دچار نوعی موضوع زدگی می‌سازند و به صورتی لطیف و ظریف، حدود و ثغور موضوعات و بحث‌های روز را دیکته می‌کنند، خروج از این کانال هدایت رسانه‌ای و این زندان کبود تصورات القایی رسانه‌ها و پرداختن به بحث فلسطین و قدس شریف که آن دوره در ایران به هیچ وجه دالان بحث‌های روز، نمی‌بایستی قرار می‌گرفت، بسیار مهم و قابل توجه است، خاصه این که دامن زدن و پرداختن به چنین مباحثی تبعات مختلفی از جمله خشم و نفرت دستگاه‌های استعماری را در بر داشت.

همچنین از جهت شرایط و مقتضیات که امام خمینی(ره) چنین بحثی را پیش کشید، بسیار حائز اهمیت است. حکومت پهلوی در آن زمان از روابط سطح بالا و دوستانه‌ای با رژیم صهیونیستی برخوردار بود و ایادی صهیونیست‌ها در ایران، مترصد یافتن حلقوم‌های آزاده و فکرهای بیدار بودند تا به بهانه مختلف این گونه افراد را یا ترور شخصیتی نمایند و یا ترور فیزیکی که در مورد امام خمینی(ره) هر دو حرکت به نوعی اعمال گشت. شهادت آیه ا... سید مصطفی خمینی، فرزند بزرگ ایشان، در سال 1356 را بسیاری علامتی هشدار دهنده به امام جهت دست کشیدن از بحث‌های مبتلا به جهان اسلام می‌دانند.

نیت امام خمینی(ره) در پرداختن به مسئله فلسطین

برای پی بردن به قصد و نیت امام خمینی(ره) نسبت به طرح مسئله و پیگیری مستمر و موکد آن از طرف ایشان، رجوع به جایگاه وی در اجتماع بسیار مهم و اساسی است. در آن زمان امام شخصیتی کاملا مذهبی و یک فقیه به شمار می‌آمد و هرگز به عنوان یک چهره یا شخصیت حکومتی مطرح نبوده است. حتی در آغاز توجه شان به مساله فلسطین، به عنوان یک چهره مطرح در حوزه دین به عنوان مرجع تقلید، نبود. وی بر اساس استنباط شرعی که از مسائل روزمره داشت به این نتیجه مهم رسید که باید در باب فلسطین حکم خود را بیان کند. بنابراین این نیت امام از بیان موضوع، صرفا ارزشی و الهی و در راستای تکلیف اسلامی بود که همانا دفاع از حریم مظلوم و مبارزه با اشغالگری و تجاوز و دفاع از حقوق انسان‌ها علی الخصوص انسان‌های موحد است، بر اساس حدیث شریف نبوی مبنی بر اینکه کسی که در روزش نسبت به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست.

البته و از قضا مصالح و منافع ملی دولت‌های منطقه نیز در طول همین حرکت ارزشی بوده است که امام در این باره همواره کوشید به مخاطبین خود که عموما دولتمردان، خواص و اندیشمندان و آحاد مردم بوده اند، هر دو بعد ارزشی و منافع و امنیت ملی کشورهای منطقه را گوشزد کند. «سران کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد را در که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند، تنها برای سرکوبی ملت عرب نمی‌باشد، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیسم بر دنیای اسلام و استعمار بیشتر سرزمین‌های زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی می‌باشد».

طرح این مسئله از این جهت بود که بین این دو منافع (ملی و اسلامی) در مورد فلسطین و در موضوع با رژیم صهیونیستی تضادی وجود نداشت و دنبال نمودن یکی مانع رسیدن به دیگری نبود و این بابی جدید بود که امام(ره) بر روی مخاطبین خود گشود.

گستره نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

امام بر این باور بود که اشغال فلسطین و تاسیس رژیم صهیونیستی، صرفا اشغال تدریجی کشورهای منطقه نیست، بلکه ماهیت تسخیری صهیونیست‌ها به عنوان عامل دست نشانده صهیونیسم بین الملل و استعمارگران نیز حائز اهمیت است. بر این اساس، کشورهای در حاشیه، دیگر معنا ندارد، بلکه همه کشورهای منطقه در تیررس یکسان استعمارگران جهت تسخیر کشورشان هستند (تسخیر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره).

بنابراین امام توصیه می‌کردند که همه کشورها در این معنی باید بکوشند که از شر این رژیم غاصب خلاصی یابند و محو این رژیم تنها راه تقلیل مشکل است.«یک همچو جرثومه فسادی را شما باید با اتفاق خودتان از بین بردارید. اگر از بین برندارید، این یک ماده سرطانی است که سرایت می‌کند به جاهای دیگر.»

امام از همان آغاز مبارزه خود با صهیونیسم، هدف اصلی صهیونیسم بین الملل از تاسیس اسرائیل را مقابله با اسلام و ارزش‌های اسلامی اعلام کرد. وی در کتاب ولایت فقیه خود این موضوع را چنین بیان می‌کند « مبلغین استعماری سرگرم کارند. در هر گوشه از بلاد اسلامی، جوانان ما را با تبلیغات سوء دارند از ما جدا می‌کنند. نه اینکه یهودی و نصرانی کنند، بلکه آن‌ها را فاسد و بی‌و دین و لاابالی می‌سازند و همین برای استعمارگران کافی است. »

امام تاکید داشت که سلطه استعمارگران و صهیونیسم بین الملل تنها در تسخیر همه جانبه ملت‌ها قابل تحقق است و از آن جا که تفکر دینی خاصه تفکر اسلام به عنوان مهم‌ترین و تنها مانع آن‌ها به شمار می‌رود، اسلام زدایی در اهم برنامه‌های آن‌ها قرار دارد و مسلمانان باید بدانند که پس از انقلاب اسلامی و توجه به قدرت خارق العاده اسلام، توطئه‌ها و نقشه‌های امریکا از ایجاد تفرقه بین برادران اهل سنت و تشیع و هجوم به ایران که مرکز ثقل نهضت اسلامی است تا نقشه عمیق و گسترده هجوم به لبنان و آن جنایات عظیم، همه و همه، برای اسلام زدایی و تضعیف این قدرت الهی است. باید بدانند نقشه امریکا ست که به دست خبیث اسرائیل، در جریان است.

عمق نگاه امام خمینی(ره) به مسئله فلسطین

امام مسئله یهود را از صهیونیزم جدا دانسته و امریکا و شرق و غرب استعمارگر را همداستان در پیدایش رژیم صهیونیستی ودوام و بقاء آن می‌داند. لذا فرض جنگ بین یهود و مسلمان را به واقعیت جنگ بین موحدین عالم با استعمارگران زیادی خواه و تجاوزگر تبدیل نمود و قدس و فلسطین را محور این دفاع مقدس نامید. امام با توجه به نگاهی که اسلام به پیروان سایر ادیان الهی دارد، حساب یهودیان را از حساب صهیونیزم جدا می‌کند و با توجه به آموزه‌های اسلامی، از ورود به فتنه و جنگ ادیان، مسلمانان و پیروان ادیان دیگر را بر حذر می‌دارد و تاکید اسلام در حفظ حقوق اقلیت‌های دینی را در هر فرصتی یادآور می‌شود. «اقلیت‌های مذهبی که از صدر اسلام، بعد از فتح اسلام، بین مسلمین بودند، این‌ها غیر از آن مشرکین توطئه گر بودند...ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیزم و صهیونیست‌ها جدا می‌دانیم و آن ها(صهیونیست ها) جزء اهل مذهب اصلا نیستند. »از نگاه امام، صهیونیزم یک پروژه سیاسی و اقتصادی بوده که هدف سلطه بر منابع ثروت جهانیان را دنبال می‌کند و صهیونیست‌ها نه تنها اهل و پیرو دین نیستند، بلکه دین را همان گونه که ذکر شد، مانع بزرگی بر سر راه خود دیده و تلاش برای حذف آن دارند.          ادامه دارد...

http://jomhourieslami.net/?newsid=95604

ش.د9501000