ابعاد مختلف دستاوردهای انقلاب اسلامی
دکتر محمدمهدی فداکار کارشناس ارشد مسایل اجتماعی و جانباز جنگ تحمیلی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «دستاوردهای انقلاب اسلامی دارای ابعاد وسیعی است که باید به هر کدام از آنها به طور جداگانه و کارشناسانه بپردازیم.»
وی در ادامه تصریح میکند: «یکی از این دستاوردها بحث «استقلال و آزادی» است. اینکه ما در تمام تصمیمهای خود دارای استقلال کامل هستیم و کسی از خارج برای ما تصمیم نمیگیرد یکی از نعمتهای بزرگ انقلاب اسلامی است و یا در بحث آزادی امروز در نقطه مطلوبی قرار داریم که هیچ یک از کشورهای همسایه ما در چنین جایگاهی قرار ندارند. آزادی نقد و انتقاد به مسئولان دستگاههای دولتی و غیردولتی و بیان دیدگاههای مختلف خود یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی محسوب میشود.»
دکتر فداکار در ادامه همین بحث تصریح میکند: «از دیگر دستاوردهای بارز اجتماعی انقلاب اسلامی موضوع عدالت اجتماعی در جامعه است. اگر دقت کرده باشید در قبل از انقلاب فقط افرادی خاص و معدود از مواهب آب و برق و تلفن و سایر خدمات بهداشتی و رفاهی برخوردار بودند و باقی مردم در محرومیت کامل به سر میبردند اما در بعد از انقلاب شاهد گسترش این خدمات در تمام سطوح جامعه بودیم و در واقع به یک توسعه پایدار همهجانبه رسیدیم.»
هویت ملی و خودباوری ایرانی اسلامی
دکتر فداکار به پیشرفتهای علمی اشاره میکند و به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «امروز به اذعان خود غربیها به نقطه و مرز نهایی از علم و پیشرفتهای خارقالعاده علمی رسیدهایم که نشان از خودباوری ملی و پیدا کردن هویت اصیل ایرانی اسلامی ما دارد، به بیان دیگر باید گفت ما به یک رشد فزاینده علمی در جهان دست پیدا کردهایم که باعث حیرت جهانیان شده است و این نشان میدهد که ما این رشد علمی را در سایه استقلال و بدون وابستگی به بیگانگان کسب کردهایم.»
بازگشت به دینباوری
دکتر فداکار در ادامه تحلیل خود درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی، به بحث دینباوری و بازگشت به آرمانهای دینی و اسلامی اشاره میکند و میگوید: «یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بازگشت مردم به آرمانهای دینی و اسلامی و توسل به دینباوری بود.»
وی تصریح میکند: «یکی از اهداف رژیم منحوس پهلوی دینزدایی از جامعه بود اما انقلاب اسلامی به احیای مسایل دینی پرداخت و با توسل به دین و مذهب راه توسعه همهجانبه را در پیش گرفتیم و توانستیم بسیاری از سدهای پیش رو را بشکنیم و به الگویی راستین برای جهانیان مبدل شویم و اینک الگوی انقلاب اسلامی در بحث بیداری اسلامی یکی از الگوهای مهم و راهبردی کشورهای منطقه بوده است.»
فداکار میگوید: «امروز به خوبی شاهدیم که صدور انقلاب در منطقه اثر خود را گذاشته و همه کشورهای اسلامی فهمیدهاند که با استفاده از الگوی انقلاب اسلامی ایران میتوانند از نظامهای پادشاهی رهایی یابند.»
وی اظهار امیدواری میکند که بتوانیم قدردان این انقلاب و زحماتی که گذشتگان در به ثمر رسیدن آن کشیدند و خونهای فراوانی که به پای این انقلاب ریخته شد، باشیم.
جامعهای انقلابی هستیم
مهدی شکیبایی مدیرکل بینالملل خبرگزاری فارس و سخنگوی انجمن روزنامهنگاران مسلمان در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «انقلاب اسلامی ایران سالهای پایانی دهه چهل عمر خود را میگذراند. این انقلاب در همه این سالها تحولات زیادی را در عرصههای داخلی و بینالمللی به خود دیده و آنها را پشت سر گذاشته است. جامعه ایرانی هنوز خود را یک جامعه انقلابی میداند و همین امر موجب شده که بر مشکلاتی که شاید هر یک از آنها میتوانست جامعهای را زیر و رو کند، فایق آید.»
شادابی انقلاب و دستاوردهای آن
مدیرکل بینالملل خبرگزاری فارس در ادامه سخنان خود تاکید میکند: «شادابی انقلابی و ثبات حاصل از آن در داخل موجب شده است که نظام در پیگیری آرمانهای انقلاب نیز دستاوردهای بزرگی کسب کند. دستاوردهایی که خود موجب افزایش ثبات و امنیت در داخل نیز شده است. از جمله اینکه حمایت ملت و دولت ایران از آرمان آزادی فلسطین در همه سالهای پس از انقلاب موجب شده که دشمن صهیونیستی نه تنها ایده گسترش ارضی از طریق اشغال را رها کند بلکه به دنبال طرحهایی است که بتواند بقای خود را تضمین نماید. ایده «اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات» دیگر در جامعه صهیونیستی اعم از مسئولان و مردم جایگاهی ندارد و همه در تکاپو برای حفظ آن چیزی هستند که تاکنون اشغال کردهاند.
این ایده حتی در جوامع غربی که همواره از اسرائیل و اهداف آن حمایتی همهجانبه داشتهاند، نیز دیگر پذیرفتنی نیست. ارائه و حمایت و پیگیری از طرح تاسیس دولت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی 1967 از سوی حامیان سنتی و تاریخی این رژیم، در این چارچوب ارزیابی میشود. تشکیل دو دولت در سرزمین فلسطین، در واقع به معنی کوچکتر شدن سرزمین موجودیتی به نام اسرائیل و دفن شدن آرمان اسرائیل بزرگ است. به همین دلیل مسئولان صهیونیستی با جدیت تمام با تشکیل دولت فلسطینی مخالفت میکنند. از دیگر سو حمایت ایران از جبهه مقاومت موجب شد، مقاومت روز به روز توانمندتر شود.»
شکیبایی معتقد است: «خروج ارتش اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000 میلادی، فرار صهیونیستها از غزه در سال 2005 میلادی و شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی از مقاومت اسلامی لبنان که نقطه عطفی در معادله رویارویی با دشمن صهیونیستی محسوب میشود، نشان داد که ادعای قدرت و شکستناپذیری اسرائیل، افسانه است. جنگهای 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه در سالهای 2008 و 2012 و 2014 میلادی نشان داد که اسرائیل دیگر توانایی پیروزی در هیچ جنگی را با گروههای مقاومت ندارد.
مقاومتی که «جنگ نامتقارن» را برگزیده است و به طریق اولی در صورت شروع «جنگی ترکیبی» علیه این رژیم، با مشارکت گروههای مقاومت و یک قدرت منطقهای، آرزوی دیرین همه ملل مسلمان و خصوصا ملتهای ایران و فلسطین در «محو اسرائیل از صفحه روزگار» محقق خواهد شد. در پایان دهه 40 عمر انقلاب دیگر خبری از دولتهای دستنشانده غربی از نوع معروفش در محیط پیرامونی ایران وجود ندارد و اگر هم داشته باشد به واسطه ظهور بیداری در شرایط متزلزلی واقع است. به یک معنا نه آمریکا و غرب آن آمریکای دهه 80 و 90 میلادی است و نه متحدان عربی او در وضعیتی قرار دارند که بتوانند دستورکارهای اربابش را بیدغدغه پیگیری کند.»
اقتدار انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه
ورود ایران در تحولات سوریه نشان داد که جمهوری اسلامی قدرتی تاثیرگذار در منطقه است. سوریه گرفتار توطئهای بینالمللی، به عنوان نمونه آزمایشی جریان سلطه و صهیونیسم بینالملل، برای تعریف جدیدی از هژمونی آن در منطقه به شمار میرفت.
فروپاشی نظام سیاسی در سوریه به معنی جزیرهای شدن جبهه مقاومت و تضعیف کامل آن و در نهایت از دست رفتن حوزههای نفوذ ایران و ورود آسیبهای جدی به امنیت جمهوری اسلامی در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی و غیره بود.
ایران با سیاست حمایت اعلامی و اعمالی از دولت قانونی سوریه، ضمن اینکه قدرشناسی ملت ایران به حمایتهای دولت و ملت سوریه در جنگ 8 ساله عراق و غرب و ارتجاع عرب علیه ایران را اثبات کرد، نشان داد که ایران هوشمندانه تحولات منطقه را رصد کرده و با ورود به موقع و مدیریت شده اجازه نخواهد داد که منافع و امنیت ملی و امتی ایران به مخاطره بیفتد و دوستان ایران نیز باور کنند که ایران در دوستی با آنها معاملهگر نیست. هرچند شتابزده تصمیم نمیگیرد ولی ورودی اقتدارگرانه دارد.
سخنگوی انجمن روزنامهنگاران مسلمان تصریح میکند: «حمایت از مطالبات قانونی مردم در کشورهای منطقه بدون دخالت در امور داخلی کشورها نیز از نظام ایران، تصویری حقطلب و قابل اعتماد در نزد افکار عمومی منطقه و مردم جهان به نمایش گذاشته است. این تصویر علیرغم موجهای رسانهای است که دولتهای غربی و عربی علیه ایران راه انداختهاند. افزایش اعتراضات مردمی و به ویژه در سطح نخبگی در غرب، به عربستان و بحرین و دولتهای غربی، به دلیل حمایت از این دولتهای قرون وسطایی و گسترش ستایش از حاکمیت خردمحور در ایران، در ماههای اخیر، در این چارچوب ارزیابی میشود.»
مدیرکل بینالملل خبرگزاری فارس در ادامه میگوید: «نمایش اقتدار نظامی ایران در صیانت از مرزها و منافع و امنیت کشور نیز در این سالها بینظیر بوده است. این موضوع در آبهای خلیج فارس، دریای عمان و فراتر از آن در آبهای بینالمللی توسط نیروهای نظامی ایران اعم از ارتش و سپاه، قویاً اثبات شده است. مقابله با ناامنیهای دریایی در اقیانوس هند و برخورد بیملاحظه و بیمحابا با هر تحرکی که هدفش تضعیف امنیت و اقتدار نظام اسلامی و تحقیر ملت بزرگ و تاریخی ایران باشد، از ویژگیهای نیروهای نظامیِ انقلابی ایران است. توقیف دو قایق نظامی و دستگیری 10 تفنگدار دریایی آمریکا در آبهای سرزمینی ایران نشان داد که ملت ایران در صیانت از منافع و امنیت خود، ملاحظه هیچ قدرتی را نخواهد کرد، حتی اگر در شرایط حساس نهایی شدن توافق هستهای و لغو تحریمها باشد.»
وی در این باره میگوید: «امام(ره) چراغ راه را برای دستیابی به افقهای شکوهمند آینده، برافروخته است؛ در آنجا که فرمود میزان حال فعلی افراد است. پس شایسته است ما امروزیها و شما فردا و فرداییها همواره از خود بپرسیم آیا انقلابی هستیم؟ چرا که اگر این دستاوردها با شادابی انقلابی حاصل شده باشد که شده است، باید همواره انقلابی باشیم.»
انقلابی براساس دین و مذهب
«برینگتون مور» در کتاب معروف خود «ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی» متکی به تجربههای صورتگرفته از 3 نوع انقلاب «بورژوازی»، «فاشیستی» و «دهقانی» صحبت میکند که انقلاب «بورژوازی» نمونه انقلاب از «پایین و راستگرایانه» است که در فرانسه، آمریکا و انگلستان اتفاق افتاده است. فاشیستی از «بالا و راستگرایانه» در نمونه ژاپن و آلمان و دهقانی از «پایین و چپگرایانه» که نمونههای مورد بررسی برینگتون مور، چین و روسیهاند.
در واقع در تحلیل برینگتون مور تجربهای مثل انقلاب اسلامی دیده نمیشود که انقلابی از پایین و براساس عامل اصلی «مذهب» باشد.میکائیل دیانی قائممقام دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل طی یادداشتی در این باره مینویسد: «تحولات گسترده «فرهنگی»، «سیاسی» و «اجتماعی»ای در فضای ایران انقلابی رخ داد که قابل تصور نبود؛ کشوری که در مسیر مدرنیزاسیون و غربی شدن پیش میرفت، به یکباره در مسیری 180 درجهای قرار گرفت و مردم همه این مسیر جدید را پذیرفتند؛ این تغییر ماهوی حتی در ظواهر افراد در جامعه نیز تاثیرگذار بود.»
وی تصریح میکند: «دهه اول انقلاب به 2 علت در عالم بینظیر خود باقی ماند؛ اول آنکه امام همچنان در قید حیات بودند و وجود ایشان و برخورد قاطعشان جلوی بسیاری از کجرویها را میگرفت، و دوم آنکه دفاع مقدس فرصت را برای خارج شدن از جو انقلابی بودن برای آنها که میخواستند از این مسیر خارج شوند، ایجاد نمیکرد و روح انقلاب در لحظه لحظه زمان جاری بود.»
http://kayhan.ir/fa/news/67761
ش.د9405652