* آقای موسوی لاری! سرانجام لیست اصلاحطلبان تکمیل شد، دراین چند روزه چه بازخوردهایی از این موضوع به دست شما رسیده، نظرات مثبت و منفی را در باره این لیست چگونه ارزیابی میکنید؟
** من از اولین دوره مجلس تا به امروز به اشکال مختلف در انتخابات حضور داشتم، چه در دوره اول مجلس که در لارستان کاندیدا شدم و چه در دورههای دوم و سوم که کاندیدای تهران بودم و چه در سالهای بعد که به عنوان مسئول اجرایی انتخابات، انجام وظیفه میکردم. در تمام این سالها یکی از مقاطعی که بسیار برای احزاب و تشکلها اعم از اصلاحطلبان و رقبایشان حائز اهمیت بوده، تنظیم لیست است، چرا که احزاب و تشکلهای مختلف یک جناح، علی رغم دیدگاههای متفاوت میخواهند به یک نقطه واحد برسند و رساندن همه این گروهها به یک لیست واحد کار آسانی نیست.
خوشبختانه از سال 92، جریان اصلاحات نشان داد که توانایی لازم در محقق کردن این اتحاد را دارد. این جریان، منطق حرکت و خرد جمعی را در انتخابات سال 92 به کار گرفت و توانست به بخشی از آن چیزی که میخواست دست یابد و دولتی را به روی کار آورد که سازگاری بیشتری با سلایق و افکار اصلاحطلبان دارد. بعد از شکل گیری دولت یازدهم، باز هم همین استراتژی در دستور کار اصلاحطلبان قرار گرفت و تکیه بر همدلی، نقطه اصلی پیکره جناح چپ بود.
نماد بارز این همدلی همین اتفاقی است که اکنون رخ داده و اصلاحطلبان و حامیان دولت در سراسر کشور به یک لیست واحد رسیده اند و دیگر چند زبانی و چند گروهی در بین ما جایی ندارد.
بنابراین تشکیل لیست 30 نفره علی رغم محدودیتهایی که داشتیم، کار بزرگی است و رقبای ما از این اتفاق نگرانند و به شدت اعصاب آنها به هم ریخته است.
تلقی اصولگرایان این بود که با توجه به تفاوت سلیقههایی که در میان احزاب اصلاحطلب و حامیان دولت وجود دارد، نتوانیم به وفاق و یک لیست واحد برسیم. اما آنچه در این لیست اتفاق افتاده عملا مورد اجماع جریان اصلاحطلبی است. البته ممکن است 3 نفر در لیست حضور نداشته باشند که من علاقه مند به حضور آنها بودم یا برعکس، 3 نفر را که قبول ندارم، اکنون در لیست ببینیم، شاید حتی از لحاظ روحی متاثر باشم که چرا این دو نفر که از دید من نمیتوانند با 27 نفر دیگر هم فکر باشند وارد لیست شدند. اما آنچه فکر میکنم در این لیست رخ داده، حاصل بلوغ و تجربه سیاسی جریان اصلاحطلبی است.
اصلاحطلبان از اصل وفاق منافع زیادی دیده اند و همه هم از آن راضی هستند.
یعنی چه آنهایی که انتظار داشتند در لیست بیایند و نیامدند و چه کاندیداهایی که انتظار داشتند صلاحیتشان تایید شود و نشده، در نهایت از این تصمیم جمعی اصلاحطلبان(در تشکیل لیست) حمایت میکنند و با شور و اشتیاق هم پای صندوق رای خواهند آمد.
* اگرنفرات لیست را بخشبندی کنیم، میتوانیم آنها را در سه دسته اصلاحطلبان شاخص، اعتدالیون و اصلاحطلبان ناشناخته جای دهیم. در این میان حضور افرادی که به عنوان اصلاحطلبان ناشناخته، نام گرفتهاند مورد انتقاد برخی است. شما چگونه میخواهید افکار عمومی را قانع کنید تا به این افراد رای دهند، از طرفی دیگر، چه تضمینی وجود دارد که این چهرههای غیرمعروف، که با نام اصلاحطلبی به مجلس راه پیدا میکنند، بعد از آنکه وارد پارلمان شدند پشت اصلاحطلبان را خالی نکنند؟
** شما اگر مکانیزم انتخاب افراد برای حضور در لیست ما را بررسی کنید به این نتیجه میرسید که آن حداقلهایی که برای اطمینان پیدا کردن نسبت به سلامت فکر و گرایش افراد در نظر گرفته شده بود در تمامی این 30 نفر وجود دارد. همین افراد ناشناختهای را که میگویید! فرم میثاقنامه اصلاحطلبی را امضا کردند. برخی از این اشخاص غیر معروف، سوابق بسیار روشنی دارند. این افراد در حوزه حرفهای خودشان بسیار شناخته شدهاند. مثلا فکر کنید کسی در انجمن مدرسین دانشگاهها حضور دارد و به عنوان یک چهره علمی و حرفهای در آنجا شناخته شده است ولی من و شما او را نمیشناسیم.
یا اینکه طبیعتا ممکن است کسی که در کانون وکلا بهترین وکیل دادگستری است برای مردم چهره آشنایی نباشد. پس معروف نبودن آنها دلیلی بر ناکارآمدیشان نیست. این را بگویم که همه این افراد ناشناخته، چهرههای خوب و مطلوب علمی و سیاسی برای آینده اصلاحات هستند.
این افراد، مدیران و اساتید دانشگاهیاند که از لحاظ شخصیت عمومی بسیار شایسته اند. رزومه اکثر این افراد را که بررسی کنیم، رزومههای خیلی خوبی است و 99 درصد آنها نیروهای کارآیی هستند که هیئت 6-5 نفره مسئول، آنها را تایید کردند.
ما برای شناسایی بهترینها در جهت قرار دادن نام آنها در لیستمان، یک فرم تهیه کردیم که 1000 نمره داشته است و آیتمهای مختلفی را در آن مشخص کرده بودیم.
آیتمهایی مثل مدرک تحصیلی، سوابق مدیریت اجرایی، وابستگی به جریان اصلاحطلبی، سوابق حزبی، جوان بودن و زن بودن از جمله مهمترین بخشهایی بود که داشتن هر کدام از این ویژگیها یک امتیاز خاص داشت.
به عنوان مثال، اگر دو نفر از نظر علمی و سوابق مدیریتی و وابستگی به تفکر اصلاحطلبی از امتیاز مشابه برخوردار بودند و یکی از آنها خانم بود، آن خانم 50 امتیاز بیشتر از آن آقا میآورد و انتخاب میشد. چون بنای ما آن بود که در این انتخابات به خانمها میدان بیشتری داده شود.
* بنابراین تبعیض مثبتی که اصلاحطلبان قرار بود برای بانوان درنظر بگیرند، در این لیست عملی شد؟
** بله، در کنار آن، جوان بودن هم یکی از امتیازات ویژهای بوده است که ما در فهرست 30 نفره مان در نظر گرفته بودیم.
اینکه تا چه میزان در اسامی منتشر شده به اهدافی که میخواستیم دست پیدا کردیم خود من نیز تردید دارم.
ولی میدانم که در یک مرحله، هیئت مربوطه داوطلبان را براساس شاخصها انتخاب کرده و سپس در جلسات مرتبط با هیئت رئیسه شورای اصلاحات، این بررسیها ادامه یافت.
از این میان، ابتدا 100 نفر، سپس 60 نفر و بعد هم 35 نفر انتخاب و در آخر هم درائتلاف با جریان حامیان دولت به این لیست مشترک رسیدهایم، بنابراین نمیتوان گفت که چهرههای ناشناخته، برای تصمیمگیرندگان و مسئولان جریان اصلاحات، ناشناخته هستند.
آن جمعی که به طور کارشناسی، اشخاص را بررسی کردهاند، به نتیجه لیست مذکور رسیدهاند، بنابراین اطمینان نسبی به تواناییها و وفاداریهای این 30 نفر، در وابستگیشان به جریان اصلاحات وجود دارد.
البته وقتی ما نشستیم و با حامیان دولت به یک ائتلاف رسیدیم و خواستیم تا یک لیست مشترک داشته باشیم، طبیعی است که یکی، دو نفر از افرادی که در لیست آمدند از کسانی باشد که کاندیدای ائتلافی هستند.
وقتی شما تن به ائتلاف میدهید در واقع تن به لوازم ائتلاف هم باید بدهید. با همه این احوال، من فکر میکنم اگر شما رزومههای افراد لیست را ببینید متوجه میشوید که ما از یک لیست قوی برخورداریم.
* یعنی در واقع شما نه تنها از بد عهدی چهرههای ناشناخته نگران نیستید بلکه به آنها امیددارید تا بتوانند در مجلس آینده کارهای بزرگی هم انجام دهند؟
** دقیقا! بعضی از این افراد تواناییهای بالایی دارند و در بزنگاههایی هم همراه با اصلاحطلبان بودند. بنابراین من فکر میکنم لیست امیدوارکنندهای داریم و این موضوع نشان میدهد که جریان اصلاحات علیرغم بیمهریها باز هم قدرت بازسازی خودش را دارد و در شرایط سخت و دشوار میتواند تصمیم بگیرد و نیروهای خوبی را عرضه کند، من فکر میکنم نیروهای جدید نیروهای بسیار خوبی هستند.
* در لحظات اولیهای که لیست منتشر شد یکی از احزاب اصلاحطلب (اعتمادملی) آن را تکذیب کرد و یا گفته میشود برخی از چهرهها به دلیل مشکلات شخصی که با یکی از اعضای هیئت تصمیمگیری داشتند در لیست قرار نگرفته اند، به نظر میآید که اینها نشان از یکسری اختلافات در بین اصلاحطلبان دارد و نارضایتی از لیست انتشار یافته؟
** خیر! اصلا چنین چیزی نیست. تایید یا عدم تایید افراد در این لیست ربطی به مسائل شخصی نداشته است. مسئولان ما، در سه مرحله کار کارشناسی، به این فهرست که میبینید رسیدند و قرار گرفتن افراد در این لیست، کار یک نفر نبوده است که بگوییم چون آن یک نفر با کسی مشکل شخصی داشته مانع از قرار گرفتن نام وی در جمع 30 نفره شده است.
بلکه آیتمها و امتیازدهیها و ضرورت ائتلاف بوده که سرانجام ما را به گزینش این 30 نفر رسانده است. ممکن است یک نفر در یکسری از آیتمهای گزینش، نمره بسیار عالی آورده باشد اما در برخی آیتمها هم اصلا نمرهای نگرفته باشد، در واقع میانگین این نمرات باعث حضور یا عدم حضور آن فرد در جمع 30نفره اصلاحطلبان شده است.البته ما به هیچ وجه منکر تواناییهای غایبان لیست نیستیم.
بنابراین بدانید اگر کسی گفت که قرار نگرفتن او در فهرست اصلاحطلبان، به خاطر مسائل شخصی بوده، خلاف میگوید.
ممکن است یک فردی که در لیست ما نیامده، شایستگیهای بیشتری از یک نفر دیگر که نامش در لیست است داشته باشد دلیل این اتفاق ائتلاف ماست. وقتی وارد جریان ائتلاف میشویم نمیتوانیم بگوییم من صد درصد یک نفر را در لیست خواهم داشت! و جریان مقابل ائتلاف،هم همین نظر را درباره کاندیدای حزب خودش داشته باشد. چون با این طرز تفکر و اصرار بر حضور کاندیدای خودتان در یک فهرست ائتلافی، به نتیجهای در ائتلاف نخواهید رسید. مجبورید که در برخی جاها حتی از کاندیداهای حزب یا جریان خودتان علی رغم شایستگیهایی که نسبت به کاندیدای حزب ائتلافی دارد، دست بکشید.
* یعنی مثل مذاکرات هستهای که از یکسری چیزها دست کشیدیم و به یکسری چیزها دست یافتیم؟
** دقیقا همین است. مذاکره، بیانیه ایدئولوژیک خواندن نیست. مذاکرات ما هم در جریان تشکیل لیست این بود که باید کاندیداهایی را از هر دو جریان اصلاحات و اعتدالیون معرفی کنیم، بنابراین مجبور بودیم از برخی چهرههای خوب اصلاحطلب هم صرفنظر کنیم. ما چهرههای بسیار خوبی داشتیم که وارد لیست نشدند، خود من روی برخی از چهرهها که یا قبل از انقلاب و در دوران مبارزه با رژیم شاه و زندانهای اوین و قصر رفیق بودیم یا در زمان مسئولیت وزارت کشور مشاور من بوده و از مدیران ارشد نظام و نزدیک به دفتر حضرت امام (ره) هستند به شدت حساس بودم تا آنها وارد لیست شوند اما به خاطر همین معادله ائتلافی این اتفاق نیفتاد. من معتقدم که اگر آنها وارد لیست میشدند وزن لیست را هم بالا میبردند، اما خب نشد و در جمع 30 نفره نامشان نیامد.
* پس شما میپذیرید که نسبت به افراد ناشناخته این لیست، برخی از چهرههای شاخصتر اصلاحطلب وجود داشتند که در لیست قرار نگرفتند؟
** ما افرادی را در این فهرست جای دادیم که در توافق نهایی به آن رسیده بودیم و همه این افراد هم در یک اصل مشترکاند و آن وفاداری به روش اعتدالی و گفتمان اصلاحطلبی است. این افراد وفادار به دولتی هستند که ما هم میخواهیم آن را حمایت کنیم.
ولی با این حال افراد بسیار خوبی هم بودند که همین الان نیز من از نبود آنها در لیست بسیار متاسفم و ای کاش جمعیت ما به جای 30 نفر، 40-35 نفر بود تا آنها را نیز در فهرست خود جای میدادیم، اما به هر حال سقف محدود نمایندگان باعث شد تا از داشتن برخی اشخاص در لیست محروم شویم.
* پیش از این گفته میشد که در تلاش هستید تا تمامی احزاب اصلاحطلب را راضی نگه دارید، اما آقای دکتر عارف در صحبتهای اخیرشان بیان داشتند که ما 24 حزب اصلاحطلب داشتیم که اگر بنا بود از هر حزبی یک نماینده در لیست قرار دهیم برای افراد شاخص جایی نمیماند، بنابراین به احزاب توجهی نشده و تنها ویژگیهای شخصی برای حضور آنها، در فهرست مورد اهمیت قرار گرفت. اینکه گفته میشود برای تشکیل لیست به احزاب، کاری نداشتیم یک نقطه ضعف نیست؟
** اتفاقا نقطه قوت ماست. چون ما دو راه بیشتر نداشتیم؛ یکی اینکه به احزاب سهمیه بدهیم و بگوییم که هر حزبی یک یا دو نفر را معرفی کند و یک راه دیگر آن بود که به همه کسانی که میتوانند افرادی را معرفی کنند اعم از احزاب یا شخصیتها بگوییم که بعد از ردصلاحیتهای گسترده چند هزار نفری که صورت گرفته عملا سهمیه دادن به احزاب عملی نیست و باید از بین همین 100 یا 200 نفر باقیمانده، اشخاص را به صورت فردی بررسی کنیم. اما به جایش برای آنهایی که عضو یک حزب بودند یک امتیاز خاص در نظر بگیریم. راستش را بخواهید، نمیتوانستیم تنها کسانی را که حزبی بودند در جمع 30 نفره جای دهیم. اگرچه همین الان هم احزاب عمده ما نمایندههایی در این لیست دارند منتهی نمایندههایی که از آن احزاب در لیست هستند براساس، ویژگیهای شخصی خودشان انتخاب شدند و نه به دلیل وابستگی آنها به حزبی خاص.
* ازهنگامیکه لیست منتشر شده، یکی از ابهاماتی که مطرح میکردند این بوده که گویا نسبت فامیلی با افرادشاخص یک امتیاز در نظر گرفته شده است؟
** اصلا چنین چیزی نیست و اتفاقا بیان چنین حرفهایی ظلمی است که به کاندیداهای لیست میشود.
قبل از هر چیز باید بگویم ما آقایان و خانمهای بسیار شایستهای داشتیم که وارد صحنه شدند ولی ردصلاحیت شدهاند. در مورد کاندیداهای باقی مانده از میان بانوانی که تایید صلاحیت شده بودند باید افرادی را انتخاب میکردیم، این افراد هم محدود بودند.
وقتی خا نمیهم از لحاظ گرایش اصلاحطلبی نیروی خوبی است و هم شاخصهای دیگر را دارد،طبیعتا امتیاز بالایی میآورد،به خصوص اگر این انتخاب، هم جزء وفاق جریان حامیان دولت و اصلاحات باشد. جوانگرایی و بها دادن به خانمها جزء راهبردهای ما در لیست اصلاحطلبان بود.
اینکه اینچنین راجع به عدهای از اسامی فهرست 30 نفره صحبت میشود، ظلم به آنهاست. طبیعتا وقتی همه نیروهای باتجربه اصلاحطلب را حذف میکنند، نیروهای جوانتری وارد صحنه میشوند. البته با ورود نیروهای جوان، یک عقبه وسیعتری هم برای اصلاحطلبان ایجاد شد. اکنون گردش نخبگان و نوسازی نیروها در جریان اصلاحات صورت گرفته که بسیار فرصت خوبی است. پس اینکه گفته میشود برخی از افراد به خاطر رابطههای فامیلی در لیست جای گرفتهاند، نوعی بداخلاقی است.
* قبول دارید که برخی از احزاب اصلاحطلب چندان از این لیست راضی نیستند؟
** حتما برخی از احزاب، ناراضی هستند. چون اصلا امکان ندارد شما لیستی را ببندید که همه از آن راضی باشند.
* گروهی دیگر از افراد این لیست، اعتدالیون یا کسانی هستند که از آنها به عنوان اصولگرایان میانه یاد میشود، شما پیش از این، ائتلاف با اصولگرایان را «بده بستان مبتذل سیاسی» نامیده بودید. به نظرتان آیا این لیست مصداق بارز همان «بده بستان مبتذل سیاسی » نیست؟ و هویت اصلاحطلبان را زیر سوال نبرده است؟
** خیر! جریان آن موقع، که من از لفظ «بده بستان مبتذل سیاسی » استفاده کرده بودم این بود که پرسیدند، آیا شما با آقای لاریجانی و اصولگرایان معتدل ائتلاف میکنید که من گفتم نه! الان هم میگویم نه. با آنها ائتلاف نمیکنیم. به هیچ وجه ما در مقام ائتلاف با اصولگرایان معتدل نبودیم و نیستیم.
اما در کنارش، همیشه من مدافع این مسئله بودم که ما با جریان اعتدال و توسعه و حامیان دولت یکی هستیم. حتی اگر دقت داشته باشید آن موقع ازمن سوال کردند که شما با جریان حامیان دولت چه میکنید و من گفتم که حامیان دولت ما هستیم، مگر حامیان دولت چه کسانی هستند؟ همان هایی که در سال 92 دور هم جمع شدند و نتیجه آن این شد که به موفقیت برسیم. طبیعتا در جمع اصلاحطلبان و اعتدالیون، سلایق مختلفی وجود دارد. حزب اتحاد ملت، حزب کارگزاران، حزب اعتماد ملی، حزب اسلامی کار با هم اختلاف سلیقه هایی دارند. اگر اختلاف سلیقه ای نبود که چند حزب مختلف نمیشدند!
در کنار این، ما با حزب اعتدال و توسعه و جریان حامی دولت که برای شکل گیری دولت یازدهم همکاری کردیم، اختلافاتی هم داشتیم و وجود همین اختلافات است که رسیدن ما به لیست مشترک را با ارزش تر میکند.
طبیعی است کاندیدایی که حزب اعتدال و توسعه مطرح میکند با کاندیدایی که حزب اسلامی کار یا اتحاد ملت معرفی میکند، متفاوت است. اما وقتی ما میخواهیم تصمیم به ائتلاف بگیریم نمیتوانیم نظر کاندیدای خودمان را درباره حزب مقابل هم داشته باشیم و بگوییم اگر کاندیدای حزب اعتدال و توسعه همان کاندیدای ما بود آن را میپذیریم و اگر شبیه کاندیدای ما نبود آن را در لیست جای نمیدهیم.
درپاسخ به سوال شما تاکید میکنم ما در این لیست، دقیقا همان چارچوبی که در این یکسال تعریف کرده بودیم را عملی کردیم، یعنی ضمن احترام به اصولگرایان معتدل و میانه رو با آنها ائتلافی نکردیم. عملا هم نمیتوانستیم با آنها ائتلافی داشته باشیم، چون نه آنها میخواهند هویتشان را از دست بدهند و نه ما اصلاحطلبان میتوانیم هویت مان را نادیده بگیریم. اما در مقابل، همیشه میگفتیم که میخواهیم با جریان حامی دولت به یک لیست مشترک برسیم و الان هم به آن نقطه رسیدیم.
85 تا 90 درصد کسانی که در لیست مذکور هستند، اگر چه ممکن است متعلق به احزاب اصلاحطلب نباشند ولی گرایش اصلاحطلبی دارند و تعدادی از افراد لیست هم کسانی هستند که با جریان حامی دولت، یکی شده اند.
از سوی دیگر آقای علی مطهری که کارکردهای اصلاحطلبانه اش از برخی نمایندگان اصلاحطلب مجلس بیشتر بوده است به خاطر شخص خودش وارد فهرست شده او هیچ انتسابی به حزب یا جناحی ندارد،ما ارزیابی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ایشان خودش را در مجلس در قامت یک نماینده مستقل نشان داده است، مطهری شهامت بیان دیدگاهها و دفاع از عقایدش را داشته، بنابراین ما نام او را نیز در لیست آوردیم.
تمام افرادی که در این لیست هستند یا جزئی از اصلاحطلباناند یا کسانی هستند که گرایش هایی به اصلاحطلبی داشتند یا فرم میثاقنامه اصلاحطلبی را پر کردند یا کسانی بودند که از ناحیه حزب اعتدال و توسعه و مجموعه حامی دولت آمدند که ما در قالب یک ائتلاف از آنها پذیرایی کردیم، گرچه ممکن است با هم اختلاف سلیقه هایی هم داشته باشیم.
علی مطهری که به خاطر شخص خودش در لیست است. بعضی از کاندیداهای دیگر هم از طرف اعتدال، توسعه جزء ائتلاف هستند ولی حتما ما از آنها حمایت میکنیم به این دلیل که این افراد کارنامه قابل قبولی در مجلس و دفاع از دولت داشته اند. اگر چه پیشنهاد دهنده ائتلاف حزب اعتدال و توسعه بود، اما ما نیز از آنها حمایت میکنیم، به دلیل اینکه کاندیداهای معرفی شده کارنامه مثبت دارند.
* اما پیش از این برای وارد شدن برخی از (افرادی که نام بردید) افراد لیست فعلی اصلاحطلبان، به ائتلاف اصولگرایان هم چانه زنی میشد، با این اوصاف چه تضمینی وجود دارد تا با این افراد در زمان حضور آنها در مجلس دهم دچار اختلاف نشوید؟
** من از این چانه زنی اطلاعی ندارم، اما این واقعیتی است که هر ائتلافی ممکن است یک روزی هم به اختلاف منجر شود ما که نمیگوییم تا ابد اختلاف در این ائتلاف صورت نخواهد گرفت.وقتی یک زن وشوهر هم ممکن است کارشان به طلاق بکشد! نمیتوانیم بگوییم یک ائتلاف تا همیشه پابرجاست.
بلکه میگوییم در شرایط فعلی تشخیص همه ما این بود که داشتن یک لیست واحد جزء ضروریات ماست و ما افراد را در قالب ائتلاف قرار دادیم وگرنه ممکن است بنده با چند نفر آنها موافق نباشم یا شما با چند نفر دیگر موافق نباشید ولی باید برخی مسائل را بپذیریم.
* گفتید که از میان ناشناختههای لیست، تعهد گرفته اید؟
** تعهد که نیست! بلکه میثاقنامه ای که مبانی و مرام اصلاحطلبان است را امضا کرده و آن را پذیرفته اند.
* آیا مکانیزمی در نظر گرفته اید که اگر این افراد برخلاف آن میثاقنامه علیه اصلاحطلبان در مجلس اقدام کردند چه کنید؟
** در این صورت ما دفعه دیگر از آنها حمایت نمیکنیم و مردم هم خوب میدانند با آنان چه کنند(با خنده)کار دیگری که از دست ما بر نمییاید، نمیشود که آنها را سرزنش کرد. ولی من فکر میکنم اکثر افراد لیست، خودشان به اصلاحطلبی علاقه مند بوده اند و اینطور نبوده است که فقط ما از آنها خواسته باشیم فرم مطلوب ما را پر کنند.
این افراد نیروهای بسیار خوبی هستند و من مطمئنم نیروهایی که اکنون شما نمیشناسید جزء نیروهای بسیار خوب مجلس به شمار میآیند.
* از کارهایی که دولت، راجع به رایزنیها با شورای نگهبان کرده است تا چه میزان رضایت دارید، چون مطلبی از قول شما در شبکههای اجتماعی به ویژه (تلگرام) دست به دست میچرخد که حسن روحانی را به شدت خطاب قرار دادید و گفتید او هیچ کاری در مذاکره با شورای نگهبان برای اصلاحطلبان رد صلاحیت شده، نکرده و تنها به فکر بازگرداندن نمایندگان مطلوب جناح خودش بوده است.
** آن پیام دروغ است. اخیرا راجع به من، شبکههای خاصی که جنگ روانی را شروع کرده اند دروغهای زیادی را مطرح میکنند. همه اینها کذب است!
در یکی از این پیامها آمده بود که آقای موسویلاری به قم رفته و با هاشمی شاهرودی فلان مطالبی را عنوان کرده است!در حالیکه چنین چیزی نیست،متاسفانه در شبکههای مجازی، اصلاحطلبان هم، این پیامهای دروغین را بازپخش میکنند و واقعا نگران کننده است.
چون تولید چنین دروغ هایی از جانب جناح رقیب و به منظور ضربه زدن و مخدوش کردن جناح اصلاحطلب است و شوربختانه برخی هم ناآگاهانه بازی میخورند و این اخبار کذب را پخش میکنند. مثلا میگویند موسوی لاری گفته است که فلانی در لیست ائتلافی ما نبوده، در حالی که این موضوع دروغ محض است. من اولین بار است که با یک رسانه که آن هم شما هستید درباره ائتلافی که صورت گرفته صحبت میکنم. تا به حال یک کلمه راجع به این ائتلاف و لیست 30 نفره با کسی نگفتم!
در کنار این موارد یکی از این نقل قولهای دروغ دیگر همانی است که شما پرسیدید اینکه من گفته ام دولت راجع به مذاکره با شورای نگهبان کوتاهی و کم کاری کرده است. در حالیکه من با هیچ رسانه ای درباره این مسائل مصاحبه نکردم و در هیچ سخنرانی هم چنین مطالبی را نگفته ام و واقعا نمیدانم چنین چیزهایی را چگونه از قول من خلق میکنند، آنها خبرها را به صورت داستان میسازند!
هنوز هم مانده ام که چگونه گفته اند«من به قم رفته ام و با آقای هاشمی شاهرودی و آقای مومن صحبت کرده! و آنها چنین گفته اند و من چنان! درحالیکه چنین خبری از ریشه غلط است و هیچ وقت نه صحبتی و نه مذاکرهای با این افراد نداشتم.
* اما هنوز نظرتان راجع به عملکرد دولت در مذاکره با شورای نگهبان و اینکه نتوانست تغییری در رد صلاحیتهای اصلاحطلبان ایجاد کند، به ما نگفتید؟
** ببینید! همه دوستان ما چه در شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان که یک کارگروه برای رایزنی و مذاکره تشکیل دادند و چه دولتیها که در سطح وزیر کشور، استانداری ها، فرمانداریها تلاش کردند و چه شخص رئیس جمهور که موضع خیلی خوب و شفافی در جمع فرمانداران نسبت به رد صلاحیتها گرفت، به نحوی سعی خودشان را برای حل این موضوع انجام کردند، البته از اول هم معلوم بود این تلاشها به جایی نمیرسد. من مطمئن بودم که با توجه به تجربه ای که در مجلس هفتم داشتیم اینبار هم نتیجه ای نخواهیم گرفت. در زمان مجلس هفتم هم تمام ارگان دولت و مجلس بسیج شده بودند تا مشکل رد صلاحیتها را حل کنند که موفق نبودند. به نظر من در انتخابات مجلس دهم و بحث رایزنی با شورای نگهبان هر کسی آنچه از دستش برمی آمد انجام داده است. اما مشخص بود که به نتیجه ای نخواهد رسید.
* عده ای معتقدند که رئیس جمهور در عمل، توان لازم برای مذاکره با شورای نگهبان را نگذاشته و به سخنرانیها بسنده کرده است.
** هر کسی ممکن است در هر کاری که صورت میگیرد چنین دیدگاههایی داشته باشد، به عنوان مثال شما میتوانید بگویید که فلان فرماندار یا استاندار میتوانست چنین عملی انجام دهد ولی انجام نداد.
بگذارید یک مثال بزنم. بارها از من درباره اتفاقی که در قرچک ورامین و برهمزدن آن جلسه افتاد سوال پرسیدند که آیا شما شاکی هستید؟من هم گفتم خیر شاکی نیستم؛ برای آنکه یک جرم مشهود اتفاق افتاده و طبق قوانین و مقررات، دستگاههای متولی باید آن را دنبال کنند،زمانی هم که از من میپرسند نتیجه اتفاقات قرچک چه شد، پاسخ میدهم زمانی که من شاکی نیستم، نتایج آن را هم باید از کسانی که مسئول هستند، بپرسید. درباره پیگیری ماجرای قرچک بسیاری میگویند میشد بهتر از این عمل کرد و دوستان ما در استانداری، فرمانداری و دستگاههای متولی باید جدیتر عکسالعمل نشان میدادند تا ریشه اینگونه کارها خشکانده شود. اما عدهای هم میگویند در حد توان، آن نهادهای مسئول تلاششان را کردند هر چند نتیجه خاصی به همراه نداشت.
در جریان انتخابات و ردصلاحیتها هم همین نوع نگاهها وجود دارد. برخی میگویند دولت میتوانست بهتر عمل کند. ولی من فکر میکنم درمذاکره، قدمهایی برداشته شد اما این قدمها به نتیجهای نرسید. به عنوان کسی که بیش از 7 سال سابقه وزارت کشور داشتم، از اول هم میدانستم که مذاکرات با شورای نگهبان به نتیجهای نمیرسد.
* آیاخود شما با اعضای شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها صحبتی داشتید؟
** خیر! در مورد رد صلاحیتها صحبتی نداشتم. چون در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان یک کارگروه داشتیم و آن کارگروه مسئول گفتگو با شورای نگهبان بودند، البته آقای عارف هم با شورای نگهبان در اینباره صحبتهایی کرده است.
* در لیست اصلاحطلبان، نام اعتدالیون و حامیان دولت قرارگرفت اما در لیست علی مطهری که برخی آن لیست را هم از حامیان دولت میدانند به جز چند نفر از اصلاحطلبان، خبری از سایر اصلاحطلبان نیست و به نوعی میشود گفت لیست مطهری، لیست جداگانه ای است، اگر بنا بود، آنها لیست جدایی بدهند و نامی از اصلاحطلبان در فهرست خود نبرند، پس چرا اصلاحطلبان هم لیست جدا و غیرائتلافی ندادند؟
** لیستی که آقای مطهری و جمعی 20 نفره تشکیل دادند. لیست اصولگرایان معترضی است که در لیست اصلی اصولگرایان جای نگرفته اند و به آن لیست هم اعتراض دارند، برای همین خودشان آمده اند و یک فهرست جداگانه ارائه دادند، در واقع «لیست آقای مطهری» لیست شماره 2 اصولگرایان است و ربطی به اصلاحطلبان و اعتدالیون ندارد.
* یعنی از همان اول هم بنا نبود اصلاحطلبان یا آقای عارف در لیست صدای ملت و آقای علی مطهری قرار بگیرند؟
** اصلا «صدای ملت » ارتباطی با ما ندارد. صدای ملت لیست اصولگرایان معترض به جریان اصلی خودشان است. ممکن است چند نفر از اصلاحطلبان هم در لیست «صدای ملت» قرار گرفته باشند که میتواند دلیل آن به خاطر مسائل شخصی باشد یا اینکه هدف از قرارگرفتن آنها در "صدای ملت" به نوعی رد گم کردن باشد.
* یعنی حضور کسانی مثل الیاس حضرتی یا محمد وکیلی در «لیست آقای مطهری » به اصلاحطلب بودن آن دو نفر بر نمیگردد؟
** هیچ ربطی به اصلاحطلبان ندارد. ممکن است برای کامل کردن لیست«مطهری» دراین گروه جای گرفته باشند یا اساسا حضور این نفرات به این معنا باشد که جریان «مطهری» خود را فراجناحی معرفی کند، اما حقیقت این است که «آقای مطهری» اصولگراست. «صدای ملت» جریان وامانده از اصولگرایی است.
* اگر فرض را بر این بگیریم که لیست اصلاحطلبان به پیروزی برسد و اکثر کاندیداهای آن به مجلس راه یابند، پیش بینی شما از نقش آقای عارف در مجلس آتی چیست؟ آیا این پتانسیل را در مجلس آتی میبینید که عارف بتواند به عنوان رئیس مجلس ایفای نقش کند؟
** من یکبار پیش از این گفتم که هر کس از الان، درباره ریاست مجلس و هیئت رئیسه آن، اظهارنظر کند، معلوم میشود که هیچ اطلاعی از مجلس ندارد. اینگونه نیست که نمایندگان مجلس صرفا با نگاه حزبی بخواهند رئیس و هیئت رئیسه را انتخاب کنند. مثلا در همین مجلس اصولگرایی برخی از اصلاحطلبان رئیس کمیسیون شده اند! یعنی مجلسیان جمع بندی شان این بوده که فلان فرد اصلاحطلبی بهتر میتواند در فلان بخشی به عنوان رئیس کار کند. پس بهتر است داوری برای هیئت رئیسه مجلس، اعم از رئیس و... را به بعد از هفتم اسفند موکول کنیم.
* ترکیب مجلس آینده را چگونه پیش بینی میکنید، چند درصد مجلس اصلاحطلب خواهد بود؟
** به نظر من اینگونه که برخی فکر میکنند ترکیب آینده مجلس یک ترکیب اصلاحطلب خواهد بود، قطعا درست نیست! بالاخره وقتی تمام نیروهای شاخص جریان اصلاحطلبی رد صلاحیت شدند، نمیتوان مجلس آینده را اصلاحطلب تصور کرد و این چنین ادعاهایی، غیرواقع بینانه است ولی حتما مجلس آینده با مجلس فعلی متفاوت خواهد بود و گرایش آن به دولت نزدیکتر است و فضا برای گفتمان اصلاحطلبی هم بازتر خواهد شد.
* آیا در لیستی که اصلاحطلبان منتشر کردند، رئیس جمهور اصلاحات هم نقش داشته است؟
** به هیچ عنوان ایشان نقشی نداشتند. اتفاقا یکی از دروغ هایی که راجع به من گفته میشد، این بود که موسوی لاری گفته ایشان خواسته این 30نفر در لیست باشند. رئیس جمهور اصلاحات به هیچ عنوان وارد بحث مصادیق لیست نشده است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=28031
ش.د9405682