تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۳۴۰

(روزنامه اطلاعات ـ 1394/12/09 ـ شماره 26388 ـ صفحه 12)

سعد حريري با هواپيماي اختصاصي‌اش از عربستان پا به بيروت گذاشت، بر قبر پدر"رفيق حريري" حاضر شد و فاتحه خواند و بسان رهبر در تبعيدي که پرچم رهايي بيروت از اسارت اشغالگراني خيالي را به دست دارد در سالن کنفرانس مرکز اجتماعات بيال در وسط بيروت حاضر شد و در حالي که از شوق ديدن "همرزمان 14 مارس" به وجد آمده و اشک در چشمانش حلقه زده بود بر طبل دشمني با ايران کوبيد، شايد هنوز به او نگفته بودند که جنگ سعودي با ايران آغاز نشده و او بي‌جهت سلحشورانه شمشير عربي گداخته شده را از نيام در آورده و به روي ايران کشيده است.

با اين همه روشن بود که او اين بار بسيار آموخته تر از گذشته از رياض به بيروت بازگشته است زيرا براي اولين بار بود که "اِعراب عربي" را بهتر از هر وقتي اداء مي‌کرد و به فاعل "رفع" و به مفعول "فتحه" مي‌داد و همچون گذشته آنها را جابجا نمي‌خواند، درسي که بسياري از امراي سعودي همچون "سعد" بايد آن را فراگيرند، دقتي که حريري در "فن بيان" از پشت ميکروفون از خود بروز داد از همه جملاتش در توييتر دقيق تر بود تا ديگر به او نگويند سياستمدار عربي است که عربي هم خوب بلد نيست تا چه رسد به سياست و اداره کشورش.

شايد جورج بکاسيني "مدير تحريريه روزنامه المستقبل " اِعراب گذاري و سپس با چندين بار تکرار فن بيان را براساس متن پيشنهادي به او آموزش داده باشد چه آن که جورج به عنوان مجري برنامه، متني حماسه گونه عليه مقاومت و ايران خواند که بي شباهت با سخنان سياستمدار بازگشته از رياض نبود.

سعد چون به صف اول پيشقراولان 14 مارس رسيد همچون فرماندهي که پس از سال‌ها تبعيد به هم قطاران قديمي خود در جبهه‌هاي نبرد رسيده است همه را يک به يک در آغوش گرفت و بي هيچ استثنايي در صف حاضران بوسه‌هاي گرمي بود که رد و بدل مي‌کرد، با يکي بيشتر و با ديگري کمتر، هم قطاران نيز کم نگذاشتند و از او چون قهرمان ملي لبنان با خنده و اشک استقبال کردند، شايد برخي به ياد رفيق حريري افتاده‌اند و چشماني اشک آلود دارند و "متبسم و خندان" که فرزندش را ديده‌اند... و شايد، ديگراني که به اميد ورود "دلارهاي سعودي با چمدان‌هاي سعد" اشک شوق بر گوشه چشم دارند و سعد حريري خوشحال از ورود به بيروت سخن آغاز مي‌کند و مي‌گويد "جمله‌اي را که همه شما به خوبي با آن آشنا هستيد و در خاطر همه شما هست و هرگاه کسي در برابر لبنان بايستد من آن را مي‌گويم: قيموميت سوريه بر لبنان هرگز نتوانست شخصيت‌هايي بزرگتر از لبنان بسازد و قدرت ايران نيز هرگز نمي‌تواند رهبري بزرگتر از لبنان بسازد!سعد حريري است که سخن مي‌گويد يا عادل الجبير وزير خارجه سعودي؟ بي ترديد او سعد حريري است که يکبار در قامت فرمانده نظامي ارتش سعودي سخن مي‌گويد و يکبار در قامت سفير سعودي در لبنان.

او با خيالي راحت از لبنان و وطن گرايي لبناني سخن مي‌گويد زيرا در جيب راست کُتش شناسنامه سعودي و در جيب چپش شناسنامه فرانسوي و در جيب پيراهنش شناسنامه لبناني دارد و همين است که هرگاه براي هياهوي سياسي – رسانه‌اي يا فرار از تهديدهاي واقعي يا خيالي و حفظ جان راه به هجرت بگشايد چه به رياض رود و چه پاريس در همه حال به سوي وطن هجرت کرده است! سعد ادامه مي‌دهد: "لبنان براي همه است، نه براي گروه خاصي است و نه براي طايفه معيني و نه براي حزب خاصي است، اين را همه کساني که مصالح سياسي و مذهبي خود را بر سرنوشت کشور ترجيح داده‌اند بدانند، کساني که لبنان را ميدان هرج و مرج سلاح و مخالفت با قانون و عادي کردن خلاء رياست جمهوري کرده اند، کساني که هزاران جوان را براي جنگ در سوريه سربازگيري کرده‌اند بدانند!سعد حريري روزهايي را به ياد نمي‌آورد که در بندر طرابلس لبنان، کشتي‌هايي که به نام حمل مواد غذايي، شير خشک و پتو براي مردم جنگ زده بي پناه سوريه پهلو گرفته بودند به ناگاه حامل سلاح و موشک و نارنجک براي انقلابيون مورد حمايت سعودي شدند، آن هم تحت اشراف مرحوم وسام الحسن، رييس سابق اطلاعات لبنان و مرد امنيتي مورد اعتماد سعد حريري و خانواده، سلاح براي آنهايي که بعدها جگر از دل سربازان سوري درآوردند و درميان بهت جهانيان، جگر را با دندان تکه تکه کردند و خوردند، به کليساها و مساجد حمله کردند و شعار ريشه کني شيعه از سوريه را سردادند همان کاري که تکفيري‌ها در عراق انجام دادند و عراق را از مسيحي‌ها خالي کردند.

او فراموش کرده است که محاصره کننده‌هاي نبل و الزهراء سه سال پيش شعار مي‌دانند امروز سوريه فردا لبنان و حزب‌الله، احتمالا جورج بکاسيني از فراموشي سعد حريري استفاده کرده است و در متن سخنراني وي نياورده است که نيروهاي تکفيري سوريه در بقاع غربي چرا به دنبال انبار و زاغه مهمات موشکي مقاومت اسلامي بوده‌اند، براي اسرائيل کار مي‌کردند يا براي سرنگوني نظام در دمشق؟ جورج يادآوري نکرده است که چهار سال پيش، تکفيري هاي لبناني در طرابلس و عکار از تشکيل امارت اسلامي سني براي حمله به طايفه شيعه سخن مي‌گفتند، شايد جورج نيز از اين موضوع بي‌خبر بوده و نمي‌فهميده و نمي‌داند کوبيدن بر طبل جنگ طايفي حربه فارغ التحصيلان مدرسه فکري سعودي است نه دو طايفه کريمه سني و شيعي لبنان.

شايد هم براستي سعد سفير سعودي است و هم زمان با مواضع تنش آميز مقامات سياسي و نظامي سعودي در اعزام نيروي زميني 150 هزار نفري به سوريه، براي جدي نشان دادن مواضع خود از مونيخ تا بروکسل و تا واشنگتن به ديدار مقامات عاليرتبه نظامي و سياسي غرب و ناتو رفته‌اند و سعد هم عقبه لبناني را آماده و ديپلماسي مي‌کند.

سعد حريري ادعا کرد: لبنان هر روز از پيشرفت و استقرارش هزينه پرداخت مي‌کند و ماليات قلدري، نظامي‌گري و واکنش‌هاي غيرمسئولانه کساني را پرداخت مي‌کند که مصالح لبنان را در برابر کشورها و دولت‌هاي برادر به خطر مي‌اندازند و در راس اين دولت‌ها پادشاهي عربي سعودي است که به ياد نداريم حتي يک روز ما را اذيت کرده باشد! ما عرب هستيم و در صف اول هستيم و هرگز به کسي اجازه نمي دهيم لبنان را به دشمني با سعودي و برادران عرب ما بکشاند!

شايد بازهم جورج، ناآگاهانه فراموش کرده باشد تا براي ملايم سازي بيان "عرب گرايي" در عصر "کشتار عرب‌ها به دست عرب‌ها" چه در سوريه و چه در يمن و چه در عراق ، فراموش کرده باشد تا نامي هم از اسلام ببرد تا حداقل اين وجهه را حفط کند که عرب هم زير سايه اسلام است.

حريري به قله کلام خويش مي‌رسد و پس از اظهار روحيه عرب گرايي و تاکيد بر "حاکميت روح معنوي پادشاهي عربي سعودي بر لبنان" مدعي مي شود: "لبنان هرگز تحت هيچ شرايطي ايالتي ايراني نخواهد شد، ما عرب هستيم و عرب باقي مي‌مانيم..." افسوس که صداي حريري از بيروت "سرزمين همزيستي مسالمت آميز شيعه - سني- مسيحي" همچون صداي جاهليت عربي پيش از اسلام است که براي کشتن نوزادان دختر به داشتن پسر افتخار مي‌کرد و به راحتي حق حيات زن را در زير خروارها خاک مدفون مي‌کرد.اي کاش از اين "جبروت عربيت سعودي" نه براي آزادي فلسطين و نه براي دواي درد جنگ خانمان سوز سوريه و نه براي خاموش کردن آتش فتنه مذهبي بين شيعه سني و نه براي ساخت موشک‌هاي بالستيک لبناني براي دفاع دربرابر اسرائيل که فقط براي جمع آوري زباله از بيروت، اين سفير زيبا روي لبناني – سعودي – فرانسوي بهره مي‌برد،پيشکش باشد دلارهاي پادشاهي سعودي که به ارتش لبنان وعده داده شد و به حساب دولت لبنان واريز نشد.

معلوم نيست اين قدرت و "جبروت عربي سعودي" که حريري همچون "شواليه ارتش عربي پادشاهي سعودي" سپر دفاع از آن را در بيروت بر سينه گذاشته است کجاست تا زباله‌ها خيابان‌هاي "بيروت" پايتخت لبنان "عزيز قلب رفيق حريري" را جمع‌آوري کند. بهتر نبود سعودي و هم‌پيمانانش بجاي تهديد به بيرون کشيدن سرمايه‌هاي عربي از بانکهاي لبناني بودجه ناچيزي براي جمع آوري زباله اختصاص مي‌دادند و سعد حريري سفير نيت‌هاي حسنه سعودي در بيروت مي‌شد؟جورج بکاسيني "مدير تحريريه روزنامه المستقبل سعد حريري" و مجري همايش يازدهمين سالگرد ترور حريري در بيروت و در حضور سران 14 مارس اگر جمله‌اي را درست گفت فقط همين بود: ما آخرين روياهاي تو را (رفيق حريري) به ياد مي آوريم که از پيش طراحي ساخت بزرگترين برج عربي در بيروت ديدن ميکردي و ما اکنون غرق در طولاني ترين بحران زباله‌ها در جهان هستيم.

بکاسيني ناخواسته از آمال و آرزوهاي بساز و بفروشي خاندان حريري مي‌گويد که براي مردم لبنان جز اشغال سواحل بيروت توسط شرکت‌هاي وارث حريري و افزايش سهام شرکت خانوادگي سوليدير چيزي به ارمغان نياورده و محنتي از محنت‌هاي مردم لبنان را هرگز نکاسته است.حالا "حريري پسر" خوب آموخته است که از رياض و پاريس نمي‌شود بيروت را اداره کرد. گر ملک لبنان و نخست وزيري‌اش را مي‌خواهي سر به سوي لبنان گذار.

از طرفي،بازگشت سعد حريري به بيروت علل، اهداف و واکنش‌هاي مختلفي داشته و دارد.اگر ميزان و ملاک همه اين امور، مواضع وي در سخنراني‌اش به مناسبت يازدهمين سالگرد ترور رفيق حريري باشد:

1-وي هيچ طرح جديدي براي وحدت نظر درخصوص کانديداهاي انتخابات رياست جمهوري ندارد. وي فقط مدعي شد که آماده است به همراه نمايندگان هم حزبي‌اش به پارلمان برود و رئيس جمهوري آينده لبنان را انتخاب کند. وي به خوبي مي‌داند، چه در رياض باشد و چه در بيروت، چنين فرضي هرگز محقق نخواهد شد زيرا زماني همه نمايندگان در پارلمان جمع مي‌شوند که منجر به انتخاب رييس جمهوري توافقي شود.

وي حزب‌الله را متهم مي‌کند که در امر انتخابات و جلسه پارلمان کارشنکني مي‌کند در حالي که اگر حريري از روز اول خواستار حل و فصل داستان بوده پس چرا حدود يکسال و نيم بعد از بحران رياست جمهوري "سليمان فرنجيه" را از ميان جريان 8 مارس طرح کرده است؟ اين در حالي است که حتي در سخنراني اش به شکل رسمي از کانديداتوري وي سرباز زد و فقط تاکيد کرد که هرکس به قانون اساسي و توافق طائف ملتزم باشد مي تواند رييس جمهوري شود. معناي اين حرف اين است که او راه براي عقب نشيني از سليمان فرنجيه و توجه به سوي کانديداي جديد جستجو مي‌کند.

وي با جزم و موضعي سرسخت‌تر از گذشته تاکيد کرد که عون نه کانديدايش بوده نه قول حمايتي از او را داده است. با اين حساب وي در مقابل توافق جعجع-عون هم ايستاده است.در عين حال، با همه ادله و برهان‌هايش براي توجيه تفاهم با سليمان فرنجيه، سمير جعجع هرگز استدلال‌هاي حريري را نمي‌پذيرد و نخواهد پذيرفت، تفاهمي که باعث شد تا جعجع به سوي عون رفته و در پاسخ به اقدام حريري با او تفاهم و توافق کند.در هر حال وي هيچگونه طرح جديدي براي باز کردن گره انتخاب رييس جمهوري جديد لبنان ندارد و هيچ طرحي را از رياض نياورده است. پس آمدن و نيامدن وي در اين باره يکسان و فاقد هرگونه تاثير گذاري است.

2- حريري کلمه‌اي در باره انتخابات شورا‌هاي شهر که قرار است به زودي برگزار شود به ميان نياورد، همين طور درباره قانون جديد انتخابات پارلمان آتي نيز سخني نگفت در حالي که يکي از نقاط اختلافي بزرگ بين 8 و 14 مارس هم موضوع است. پس اينجا هم هيچ چيز جديدي در مواضع وي پيدا نمي‌شود .

3-حريري با آن که خيلي تلاش کرد که از نظر شکل ظاهري و بيان مواضع و کيفيت سخنراني چهره‌اي جديد از خود ارائه دهد اما گاف بزرگي داد که مي‌تواند بحران جديدي در بين 14 مارسي‌ها ايجاد کند. وي در اين سخنراني با حمايت ظاهري از توافق عون – جعجع تحت عنوان توافق سياسي در خانه مسيحي‌ها، خطاب به سمير جعجع که در صف اول نشسته بود، گفت:ايکاش توافق با جريان آزاد ملي لبنان خيلي قبل‌ترها انجام مي‌شد، (با خنده و خطاب به جعجع) آنگاه چقدر مي‌توانستي فايده به لبنان و مسيحي‌ها برساني".

اين موضع حريري خشم بسياري از اعضاء و هواداران حزب نيروهاي لبناني(قوات لبنانيه) را به شدت برانگيخت چرا که به اعتقاد آنها اين جمله حاکي از آن است که سمير جعجع مسئوليت تشتت و تفرقه در بين مسيحيان لبنان را به عهده داشته است. برخي از هواداران حزب المستقبل وارد گود شدند و اعلام کردند اشاره حريري به اصل مصالحه و تاخير در آن بوده و نه به جعجع.

اما سوال اين است که اگر چنين بوده پس چرا حريري خطابش و خنده‌اش مستقيم متوجه جعجع بوده است، امري که باعث تغيير چهره جعجع در اين مراسم و واکنش وي نيز شد. اين موضوع حتي باعث شد تا حزب المستقبل اطلاعيه‌اي صادر کند و ضمن رد اين برداشت‌ها بر هم پيماني جعجع – حريري تاکيد مجدد کند.اين موضع حريري نشان مي‌دهد که وي همچنان از توافق بين عون و جعجع خشمگين است و به رغم همه تلاش ظاهري در سخنراني اما در نهايت نتوانست آن را کتمان کند. با اين وجود آيا مي‌توان ادعا کرد که حريري براي حل بحران سياسي پارلمان و انتخاب رييس جمهور جديد لبنان به کشور بازگشته است؟

4- مواضع حريري مثل مواضع کسي بود که از بيروت به رياض مي‌رود و نه کسي که از رياض به بيروت بازگشته است! زيرا مواضعي بسيار خصمانه عليه طرفي بود که قرار است شريک و همراه حريري در حل بحران سياسي جاري در لبنان باشد.وي هرچه در توان داشت به حزب‌الله حمله و او را مسئول ادامه بحران عدم انتخاب رييس جمهور معرفي کرد.

حزب‌الله را به عنوان حزبي منطقه‌اي که در خدمت اهداف ايران کار مي‌کند معرفي و دخالت مقاومت اسلامي در سوريه را به شدت محکوم کرد در حالي که اکثريت مطلق مسيحيان و آزاد انديشان و ملي گرايان و علماي مستقل اهل سنت در لبنان معتقدند اگر حزب الله وارد جنگ با تکفيري‌ها در سوريه نمي‌شد اکنون بسياري از مناطق، روستاها و شهرهاي لبنان تحت حاکميت داعش و تکفيري‌ها بود .لذا روشن است که حريري با "طرح وحدت ملي" هم به لبنان بازنگشته است.

اين در حالي است که با ابتکار نبيه بري، "رييس پارلمان لبنان" گفت‌وگوهاي مستقيم حزب الله – المستقبل چند ماهي است آغاز شده است اما مواضع تند و تحريک آميز حريري کاملا برخلاف مسير و اهداف اين گفتگوها بوده است. سخنراني وي در يازدهمين سالگرد ترور حريري فرصت مناسبي بود تا با تکيه بر وحدت ملي لبنان و حل بحران‌هاي جاري اين کشور با مواضعي آرام و استقراربخش،طرحي نو در لبنان دراندازد اما هيچ گامي در اين مسير برنداشت.

5-از نگاه منطقه‌اي نيز وي حامل هيچ پيام دوستي و مودت نيز نبود زيرا ايران را به تلاش براي سيطره بر لبنان و مناطق عربي متهم کرد و با روحي حماسي گفت که اجازه نمي‌دهند تا لبنان به ايالتي(ولايتي) ايراني تبديل شود. لذا مي‌توان گفت وي همچنان که پيام آور آرامش، صلح و دوستي داخلي براي حل بحران هاي لبناني نبوده است براي حل و فصل بحرانهاي منطقه اي نيز حامل پيامي نبود.

مهمترين بخش سخنان و مواضع سعد حريري جاهايي بود که به پادشاهي سعودي و سياست‌هاي منطقه‌ايش برمي‌گشت. وي عربستان را برادري بزرگ براي لبنان قلمداد کرد و در چهارچوب ادعاهاي موسوم به "روح عربيت" با حرف‌هايي آتشين تاکيد کرد که اجازه نمي‌دهد برخي از طرف‌هاي لبناني (اشاره به حزب‌الله و نيروهاي هم پيمانش) درمقابل سعودي بايستند و لبنان را در برابر اين پادشاهي قرار دهند.

اين مواضع او که جديدترين سخنان وي در بيروت بوده است نشان مي‌دهد حريري در راستاي سياست‌هاي جديد سعودي در منطقه و از جمله احتمال اعزام نيروهاي زميني اين پادشاهي، به لبنان بازگشته است کما اين که سعد حريري نيز اعلام داشته اين بار قصد دارد مدت طولاني تري در لبنان اقامت گزيند.

از همين رو مي‌توان انتظار داشت تا تعيين تکليف نهايي طرح سعودي براي اعزام نيرو به سوريه، وي در لبنان باقي بماند و هدايت تحولات سياسي و احيانا نظامي لبنان در راستاي دفاع از سياست‌هاي سعودي در منطقه خاورميانه را به عهده بگيرد.

در همين حال،برخي منابع لبناني تاکيد کردند سعد حريري رئيس جريان المستقبل لبنان براي ايفاي ماموريت دو ماهه عربستان در بيروت به سرمي‌برد تا براي انتخاب رئيس جمهوري لبنان در جلسه آتي پارلمان اين کشور فشار بياورد.

برخي منابع در جريان هشت مارس لبنان(جريان حامي مقاومت) گفتند: سعد حريري رئيس جريان مستقبل در حال حاضر در چارچوب "ماموريت دو ماه عربستان" به وي در بيروت به سرمي برد.

اين منابع افزودند: اين ماموريت به ويژه روي انسجام بخشيدن به صفوف گروه 14 مارس لبنان براي رويارويي با حزب الله است زيرا رياض معتقد است که حزب الله به تنهايي عرصه لبنان را در اختيار دارد و بايد به سرعت با اين وضعيت برخورد کرد.از سويي برخي منابع به روزنامه الاخبار لبنان گفتند که سعد حريري به جلسه دوم ماه مارس مجلس براي انتخاب رئيس جمهوري لبنان دل بسته است.

اين روزنامه نوشت: بعد از گذشت چند ماه از اصرار جريان المستقبل بر اين مسئله که حزب الله خواهان انتخاب رئيس جمهوري نيست، سعد حريري رئيس جريان اين مطلب را از طريق دفتر اطلاع رساني منتشر کرد که "نبايد بگوييم که حزب الله خواهان انتخاب رئيس جمهوري لبنان نيست بلکه مهلت مي گيرد و مي خواهم که در راستاي مشارکتش در جلسه انتخاب رئيس جمهوري فشار بياورم.

درسايه شکست هاي عربستان در سوريه، برخي از کساني که حريري با آنها ديدار کرد، معتقدند که وي دل به توان خود براي جدا کردن مسير بحران داخلي لبنان از جنگ سوريه و امکان برگزاري جلسه مجلس براي انتخاب رئيس جمهوري در دوم ماه مارس بسته است تا اينکه هرکسي بيشترين راي نمايندگان را بياورد، در آن برنده شود. حريري به اين برداشت اتکا مي کند که مي گويد نبيه بري رئيس مجلس و وليد جنبلاط رئيس حزب ترقيخواه دروزي لبنان حد نصاب نمايندگان براي جلسه انتخاب رئيس جمهوري را تامين خواهند کرد.

برخي منابع در جريان المستقبل لبنان گفتند: حريري سليمان فرنجيه نماينده مجلس و رئيس جريان المرده لبنان را به علت غايب بودن از جلسه اخير مجلس براي انتخاب رئيس جمهوري مواخذه کرده است و حريري تلاش مي‌کند که فرنجيه را براي حضور در جلسه آتي -صرف نظر از موضع حزب‌الله – متقاعد کند. اما فرنجيه همچنان بر موضع خود اصرار مي‌وروزد که "من در جلسه انتخاب رئيس جمهوري که حزب‌الله در آن شرکت نکند، مشارکت نخواهم کرد". انتشار مي‌رود که فرنجيه با حريري ملاقاتي داشته باشد.          ادامه دارد...

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\02\02-27\20-17-14.htm&storytitle=%D3%DA%CF%20%CD%D1%ED%D1%ED%A1%20%D3%DD%ED%D1%20%D3%DA%E6%CF%ED%9D%E5%C7%20%CF%D1%20%C8%ED%D1%E6%CA

ش.د9405773