تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۸  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۰۱۴
چرايي و چگونگي توسعه آموزش زبان انگليسي در دوران پس از انقلاب
مقدمه: برخلاف تفكري كه در جامعه ما جاافتاده و تبليغاتي كه جهت تشويق به آموزش زبان انگليسي در كشور صورت مي‌گيرد كه چون زبان ارتباطي و تكنولوژي در دنيا زبان انگليسي است ما هم براي برقراري ارتباط و دستيابي به تكنولوژي برتر روز دنيا بايد اين زبان را آموزش ببينيم و از آن پيروي كنيم، بايد گفت زبان انگليسي تنها يكي از زبان‌هاي ارتباطي و تكنولوژي در دنياست و براي دستيابي به علم روز و برقراري ارتباط با مردم دنيا دليلي ندارد كه حتماً زبان انگليسي بدانيم. همانطور كه رهبري در این خصوص فرمودند:«‌اصرار بر ترويج زبان انگليسي در كشور ما يك كار ناسالم است. بله، زبان خارجي را بايد بلد بود امّا زبان خارجي كه فقط انگليسي نيست، زبان علم كه فقط انگليسي نيست. چرا زبان‌هاي ديگر را در مدارس به‌عنوان درس زبان معين نمي‌كنند؟ چه اصراري است؟ اين ميراث دوران طاغوت است، اين ميراث دوران پهلوي است.»حال چگونه است كه با وجود تقابل ايدئولوژيكي كه انقلاب اسلامي ما با دوران پهلوي داشته همچنان اين زبان حرف اول آموزش زبان‌هاي خارجه در كشورمان را مي‌زند، بحثي است كه در مقال پيش روي به بخش‌هايي از آن خواهيم پرداخت.
پایگاه بصیرت / سمانه صادقي
(روزنامه جوان - 1395/07/13 - شماره 4926 - صفحه 9)

با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 1357 ش و فروپاشي سلسله پهلوي، به دليل شرايط انقلابي حاكم بر جامعه و تقابل ايدئولوژي امام خميني با حكام پيشين ايران تاحدودي از شتاب فراگيري زبان به خصوص زبان انگليسي در كشور كاسته شد، چراكه گفتمان و معيارهاي جمهوري اسلامي در تضاد با هر آن چيزي بود كه در بلوك غرب به رهبري امريكا و شرق به رهبري شوروي تبليغ مي‌شد.

نمونه‌هايي از اين تضاد را در شعارهاي انقلابي مردم همچون«نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي ايران» مي‌توان مشاهده كرد. با توجه به فضاي انقلابي سال‌هاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي ايران مخالفت با حضور و فعاليت مؤسسات آموزشي و انتشاراتي خارجي دركشور كه اشاعه‌دهنده جهان‌بيني خارجي‌اند، كاملاً طبيعي بود اما با اين حال در صفحه نخست كتب درس انگليسي مدارس راهنمايي و دبيرستان كلامي از امام خميني جهت تشويق دانش‌‌آموزان به آموزش زبان انگليسي آورده شده بود: «پيش‌تر به زبان (خارجي) احتياج نبود، امروز احتياج است. بايد زبان‌هاي زنده دنيا جزو برنامه‌ تبليغات مدارس باشد... امروز مثل ديروز نيست كه صداي ما از ايران بيرون نمي‌رفت. امروز ما مي‌توانيم در ايران باشيم و در همه جاي دنيا با زبان ديگري تبليغ كنيم.»

به اين ترتيب، هنوز چند صباحي از استقرار نظام جمهوري اسلامي نگذشته، روند پيشين در عرصه آموزش زبان‌هاي خارجي نه تنها از سر گرفته شد، بلكه به‌رغم تمامي مشكلاتش در بسياري از دوره‌هاي زماني سرعتي دو چندان نيز يافت. در واقع در كنار عواملي چون شرايط نوين جهاني، رشد بيش از پيش ارتباطات جهاني، افزايش تعداد مدارس كه در مقاطع راهنمايي و دبيرستان تدريس زبان انگليسي در زمره برنامه‌هاي اصلي آموزشي آنها قرار داشت، گسترش روزافزون شمار دانشگاهيان و مؤسسات آموزش عالي، ادامه روند اعزام دانشجويان به خارج و توسعه مراكز آموزش زبان دولتي و خصوصي و حتي خارجي كه از پيش وجود داشت عللي ديگر همچون توسعه فراوان تكنولوژي‌هاي نوين ارتباطي از جمله ظهور ماهواره و پيدايش اينترنت نيز در گرايش ايرانيان به زبان‌هاي خارجي مؤثر بود.

نقش ستاد انقلاب فرهنگي در برگزيدن زبان انگليسي براي تدريس

با توجه به پيروزي انقلاب اسلامي و گفتمان انقلابي اسلامي امام خميني كه در تضاد با سياست‌هاي غرب بود، در سال 1359 با صدور فرماني از سوي امام ستادي تحت عنوان «ستاد انقلاب فرهنگي» تشكيل شد. در واقع اين شورا با هدف گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامي در شئون جامعه و تقويت انقلاب فرهنگي و اعتلاي فرهنگ عمومي، تزكيه محيط‌هاي علمي و فرهنگي از افكار مادي و نفي مظاهر و آثار غربزدگي از فضاي فرهنگي جامعه، تعميم سواد، تقويت و بسط روح تفكر و علم‌آموزي و تحقيق و استفاده از دستاوردها و تجارب مفيد دانش بشري براي نيل به استقلال علمي و فرهنگي، تحول دانشگاه‌ها و مدارس و مراكز فرهنگي و هنري بر اساس فرهنگ صحيح اسلامي، گسترش و تقويت هر چه بيشتر آنها براي تربيت متخصصان متعهد، اسلام‌شناسان متخصص، حفظ و احيا و معرفي آثار و مآثر اسلامي و ملي، نشر افكار و آثار فرهنگي انقلاب اسلامي و ايجاد و تحكيم روابط فرهنگي با كشورهاي ديگر به ويژه با ملل اسلامي شكل گرفت و وظيفه‌اش سياستگذاري، تدوين ضوابط و نظارت بر طرح‌هاي راهبردي كشور در زمينه‌هاي مختلف فرهنگي بود اما در نتيجه با برگزيدن زبان انگليسي به عنوان يكي از دروس اصلي و تخصصي مدارس و دانشگاه‌ها زمينه رونق، گسترش و تثبيت اين زبان خارجي را در جامعه ايجاد كردند و سبب شدند اين زبان عام‌ترين زبان خارجي مورد استفاده در ايران شود. زبانی که ترویج‌دهنده فرهنگ غرب در جامعه نیز بوده است.

هرچند در سال 1361 در پي ناهماهنگي‌هايي كه در اثر تداخل وظايف ستاد انقلاب فرهنگي و وزارت فرهنگ و آموزش عالي پيش آمد، طرحي از سوي وزير وقت تقديم هيئت دولت و پس از تصويب در دولت به‌ صورت لايحه با قيد يك فوريت تقديم مجلس شد و در نتيجه اين ستاد در 19 آذرماه 1363 طي پيام امام خميني به شوراي عالي انقلاب فرهنگي تغيير نام و كاربري داد. در پيام امام آمده است:‌‌«‌خروج از فرهنگ بدآموز غربي و نفوذ و جايگزين شدن فرهنگ آموزنده اسلامي، ملي و انقلاب فرهنگي در تمام زمينه‌ها در سطح كشور آنچنان محتاج تلاش و كوشش است كه براي تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت كشيد و با نفوذ عميق ريشه‌دار غرب مبارزه كرد...»

تثبيت و ارتقاي جايگاه يك زبان خارجه

با پيروزي انقلاب اسلامي با وجود آنكه بنا به دلايل بسيار شماري از ايرانيان به يادگيري زبان‌هاي مختلف و حتي كمتر شناخته شده روي آوردند، اما با برگزيدن زبان انگليسي به عنوان يكي از دروس اصلي مقاطع تحصيلي بعد از دوره ابتدايي، اين زبان توانست همچنان آن رونقي را كه در عصر پهلوي دوم به دست آورده بود حفظ و جايگاه خود را به عنوان عام‌ترين زبان خارجي مورد استفاده در ايران تثبيت كند و حتي ارتقا بخشد. البته برخي محققان بر اين باورند كه سياستگذاران آموزشي كشور تلاش بسياري كردند تا در مدارس زبان‌هاي ديگري همچون آلماني، روسي، فرانسوي، ايتاليايي و اسپانيايي جايگزين انگليسي شود، اما با فرض صحت اين مدعا و با وجود پاره‌اي انتقادها به كيفيت و نواقص تدريس زبان انگليسي در مدارس ايران، اين زبان همچنان به عنوان زبان خارجي اصلي و غالب در برنامه‌هاي آموزش مدارس ايران حضور مؤثر دارد. البته كساني هم كه تمايل به فراگيري ديگر زبان‌ها دارند مي‌توانند نه در تمامي مدارس بلكه در برخي مدارس خاص به يادگرفتن آنها بپردازند.

در بسياري از مدارس غيردولتي كه به جاي اخذ بودجه از دولت با دريافت شهريه از دانش‌آموزان امورات خود را مي‌گذرانند نيز زبان انگليسي به طور ويژه مورد توجه قرار گرفته است. گفتني است چون در مدارس دولتي در مقطع ابتدايي يا دبستان زبان انگليسي آموزش داده نمي‌شود، بسياري از دبستان‌هاي غيردولتي براي جذب هرچه بهتر دانش‌آموزان و با هدف به دست آوردن منفعت مادي بيشتر اقدام به برگزاري كلاس‌هاي فوق‌برنامه آموزش زبان انگليسي مي‌كنند كه اين خود در رواج بيش از پيش زبان انگليسي بسيار مؤثر بوده است. فرآيند تبليغات در آن دسته از دبستان‌هاي غيردولتي كه خود را مدرسه‌اي معرفي مي‌كنند كه امر آموزش در آن به دو زبان مختلف انجام مي‌گيرد نيز در اين راستا تأثیر بسیار دارد. شايان توجه است كه اين مهم، در دبيرستان‌هاي غيردولتي كه بر اساس برنامه آموزشي دولتي موظف به آموزش زبان انگليسي هستند، افزون بر ميزان ساعات اختصاص يافته به زبان انگليسي نمود يافته است.

از طرفي دانش‌آموزاني كه پس از فارغ‌التحصيلي از مدارس بنا دارند وارد دانشگاه شوند نيز ناگزيرند در آزمون‌ها و كنكورهايي كه براي برگزيدن دانشجويان انجام مي‌گيرد به پرسش‌هاي مرتبط با درس زبان انگليسي يا يكي ديگر از زبان‌هاي خارجي كه خود انتخاب مي‌كنند پاسخ دهند. البته به جز انگليسي، زبان عربي زبان خارجي ديگري است كه در مدارس ايران تدريس مي‌شود، چراكه طبق اصل شانزدهم قانون اساسي كشور از آنجا كه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي عربي است و ادبيات فارسي كاملاً با آن آميخته است، اين زبان بايد پس از دوره ابتدايي تا پايان دوره متوسطه در همه كلاس‌ها و همه رشته‌ها تدريس شود.

در واقع مي‌توان گفت آموزش زبان عربي در مدارس ايران مشابهت عمده‌اي با روش و روند آموزش زبان انگليسي در مدارس دارد. هرچند غير از اجباري بودن اين زبان براي كساني كه دوره ابتدايي را گذرانده‌اند، براي ورود به دانشگاه نيز اين زبان جزو موارد امتحان ورودي به شمار مي‌رود. لازم به يادآوري است زبان عربي بنا به سنت ديرين ايراني- اسلامي همواره مورد اعتناي ايرانيان بوده و تدريس اين زبان ريشه در سنت ديرين و آموزه‌هاي اسلامي دارد و تنها مختص دوران جمهوري اسلامي نيست.

رسانه‌هاي جمعي و تأثير بر توسعه زبان‌هاي خارجي

پس از برگزيدن زبان انگليسي به عنوان يكي از دروس اصلي مقاطع تحصيلي بعد از دوره ابتدايي، مي‌توان گفت انتشار مجلات و نشريات مختلف انگليسي زبان همچون ايران ديلي، تهران تايمز، كيهان اينترنشنال و شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني انگليسي زبان همچون پرس تي‌وي و سحر نيز نقش بسزايي در رونق و تثبيت اين زبان در جامعه داشته‌اند. البته نشريات، شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي به زبان‌هاي ديگر نيز دركشور فعاليت داشتند اما گستره فعاليت‌شان همچنان محدودتر از رسانه‌هاي انگليسي زبان باقي ماند.

اعزام دانشجويان به خارج عاملي مؤثر در رواج زبان‌هاي خارجي

رهسپار شدن ايرانياني كه با هدف علم‌آموزي و دانش‌آموزي به خارج از كشور مي‌رفتند، در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي نه تنها متوقف نشد بلكه به مانند روزگار پهلوي ادامه يافته و حتي در سال‌هاي اخير سرعت بيشتري پيدا كرد. حتي در سال 1358، در حالي كه هنوز يك سال از پيروزي انقلاب اسلامي سپري نشده بود، اقداماتي جهت اعزام دانشجويان به خارج انجام گرفت و در پي برگزاري امتحان، حدود هزار و 100 نفر براي اعزام برگزيده شدند. البته لازم به ذكر است تعداد دانشجوياني كه به هزينه دولت در آن روزگار رهسپار خارج از كشور شدند به علت مشكلات ارزي ناشي از جنگ تحميلي هشت ساله ايران و عراق و همچنين نگراني دولت از تأثيرات منفي احتمالي محيط خارج بر دانشجويان، بسيار كمتر از دوران پيش از انقلاب شد.

بدون در نظر گرفتن برخي تفاوت‌ها در اهداف اعزام دانشجويان در دوران پهلوي و پس از انقلاب شايد بتوان تفاوت عمده در اين زمينه را در مقصد دانشجويان مشاهده كرد. شايسته يادآوري است كه به‌ر‌غم آنكه در سال‌هاي اوليه پس از انقلاب نيز همچون روزگار پهلوي بيشترين دانشجويان روانه كشورهايي چون امريكا و بريتانيا مي‌شدند، از آن پس مقصد دانشجويان ايراني به هيچ وجه محدود به اين دو كشور يا فرانسه و آلمان نماند و بسياري از كشورهاي ديگر همچون روماني، چين، هندوستان، فيليپين، تركيه، فنلاند، سوئيس، بلژيك، استراليا، نيوزيلند، پاكستان و حتي در سال‌هاي اخير كشورهاي تازه استقلال يافته از اتحاديه جماهير شوروي همچون ارمنستان، آذربايجان و تاجيكستان را شامل شد. نياز به يادآوري اين نكته نيست كه رفت و آمد هر يك از اين دانشجويان درس خوانده در خارج تا چه اندازه توانسته است بر گستره زبان‌هاي گوناگون خارجي در ايران بيفزايد.

رشد كمي مراكز آموزش عالي عاملي مؤثر در رواج زبان‌هاي خارجي

اگرچه در پيش گرفتن سياست انقلاب فرهنگي از سوي دولت در نخستين سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي موجب شد تا دانشگاه‌ها براي بيش از دو سال تعطيل شوند، اما رشد كمي و نه كيفي دانشگاه‌ها در دوران پس از انقلاب اسلامي به راستي چشمگير بوده است و مي‌توان به جرئت ادعا كرد كه كمتر شهري در ايران امروزي وجود دارد كه داراي دست كم يك دانشگاه يا مؤسسه آموزش عالي نباشد. يكي از برجسته‌ترين نمادهاي رشد كمي دانشگاه‌ها در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي است. اين دانشگاه كه در خردادماه ماه سال 1361 ش شروع به فعاليت كرد، امروزه با توجه به صدها شعبه داخلي و چند شعبه خارجي و فضاهاي گسترده دانشگاهي و شمار بسيار دانشجويان آن، مي‌توان گفت در حال حاضر بزرگ‌ترين دانشگاه جهان به شمار مي‌آيد.

دانشگاه پيام نور كه در سال 1367 ش فعاليتش را با روش آموزش از راه دور و به صورت حضور نيمه وقت دانشجويان آغاز كرد نيز نمونه ديگري از رشد كمي تعداد دانشگاه‌ها در ايران پس از پيروزي انقلاب است. اين دانشگاه نيز مانند دانشگاه آزاد اسلامي داراي شعبه‌هاي فراوان در سراسر كشور است. بنيان نهاده شدن دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي غيردولتي بی‌شمار، به ويژه در ساليان اخير نيز نشاني ديگر بر توسعه كمي تعداد دانشگاه‌ها در ايران كنوني است. اما گسترش وسيع تعداد دانشگاه‌ها در كشور چه رابطه‌اي با رشد زبان‌هاي خارجي به ويژه انگليسي در ايران مي‌تواند داشته باشد:

1- طبق برنامه‌ريزي‌ای كه در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي صورت گرفت، تمامي دانشجويان رشته‌ها و مقاطع مختلف تحصيلي موظف شدند دست كم دو الي پنج واحد درسي تحت عناوين زبان عمومي يا زبان تخصصي انگليسي بگذرانند.

2- تشكيل گروه‌هاي مختلف زباني در بسياري از دانشگاه‌ها و برگزاري دوره‌هاي مختلف كارداني، كارشناسي، كارشناسي ارشد يا دكتراي زبان‌هاي خارجي در سطح كشور. به عنوان نمونه: دانشكده زبان‌ها و ادبيات خارجي دانشگاه تهران داراي گروه‌هاي آموزش زبان‌هاي اردو، اسپانيايي، آلماني، انگليسي، ايتاليايي، روسي، ‌فرانسوي و ژاپني است. در واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي، گروه‌هاي آموزش زبان‌هاي عربي، انگليسي، فرانسه و آلماني داير است. در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامي نيز گروه‌هاي آموزش زبان انگليسي، ايتاليايي، روسي و عربي مشغول به فعاليت است. دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس دانشگاهي كه در سال‌‌هاي نخست پيروزي انقلاب بنيان نهاده شد نيز هم‌اكنون داراي گروه‌هاي فعال آموزشي در رشته‌هاي زبان‌هاي انگليسي، فرانسوي، روسي و عربي است.

در دانشگاه علامه طباطبايي يكي ديگر از دانشگاه‌هاي پا گرفته در دوران پس از انقلاب اسلامي نيز گروه‌هاي آموزشي زبان‌هاي انگليسي، اسپانيايي، فرانسوي، روسي، چيني، عربي و تركي استانبولي وجود دارد. گفتني است بسياري از دانشگاه‌هاي كشور افزون بر تشكيل گروه‌هاي آموزش زبان‌هاي گوناگون به برپايي دوره‌هاي مختلف دانشگاهي و تأسيس مراكز آموزش آزاد زبان‌هاي مختلف دست زده‌اند. آنچه هويدا مي‌نمايد، اين مراكز نقش مؤثر و عمده‌اي در آشنايي ايرانيان با زبان‌هاي خارجي ايفا كرده‌اند.

بزرگ‌ترين و مهم‌ترين اين مراكز را بايد مركز زبان دانشگاه تهران دانست. در اين مركز كه در سال 1379 ش افتتاح شده است، هم‌اكنون دوره‌هاي مختلف زبان‌هايي چون انگليسي، فرانسوي، آلماني، روسي، ايتاليايي، يوناني، عربي، تركي، استانبولي، اسپانيايي، هلندي، گرجي، ارمني، اردو، سوئدي، پرتغالي، هندي، ژاپني، كره‌اي، چيني عبري، ويتنامي، اندونزيايي، مالايي، تايلندي، سواحي، هوسايي و ساير زبان‌ها برگزار مي‌گردد. افزون بر اين، در اين مراكز برخي زبان‌هاي باستاني همچون آرامي، پارسي، ستان، پارسي ميانه و اوستايي نيز تدريس مي‌شود.

مركز زبان‌هاي خارجي دانشگاه اصفهان مثالي ديگر از اينگونه مراكز است. در اين مركز كه نخستين مراحل تأسيس آن در دوران پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1353 ش و با هدف ارائه دروس زبان انگليسي عمومي براي تمامي دانشجويان دانشگاه اصفهان انجام گرفت، در حال حاضر كلاس‌هاي فوق برنامه زبان‌هاي انگليسي، فرانسه، ايتاليايي، عربي، چيني، اردو، روسي و غيره برگزار مي‌شود.

در اينجا بايد به پژوهشكده مطالعات ترجمه دانشگاه علامه طباطبايي كه به منظور ايجاد نهضت ترجمه و سامان بخشيدن به وضعيت ترجمه در ايران تأسيس شده است نيز اشاره كرد.

قراردادهاي دانشگاهي عاملي مؤثر در توسعه زبان‌هاي خارجي

مي‌توان گفت قراردادهاي منعقد شده ميان دانشگاه‌هاي ايران و برخي دانشگاه‌ها و مؤسسات خارجي نيز در گسترش و توسعه بيش از پيش زبان‌هاي خارجي در ايران تا حدودي مؤثر بوده است.

سخن آخر

در تأييد سخنان و توصيه‌هاي رهبري و مستندات اين پژوهش همين بس كه تا زماني كه نظام آموزشي در جمهوري اسلامي مبتني بر آموزش اجباري زبان انگليسي در مقاطع پيش دبستاني و شش ساله دبستان(مدارس غيرانتفاعي) و دو دوره سه ساله متوسطه اول، متوسطه دوم و دانشگاه باشد و دانش‌آموزان و دانشجويان ناگزير به شركت در كلاس‌هاي آموزش زبان انگليسي باشند نمي‌توان با گسترش و توسعه روزافزون زبان انگليسي در كشور مقابله كرد.

http://javanonline.ir/fa/news/815257

ش.د9502110