تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۸  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۲۰۳

(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/06/20 – شماره 10686 – صفحه 6)

اشاعه یک تصویر خلاف واقع، منفی و غیر متساهل از اسلام به منظور ترویج یک حس توام با تنفر و واداشتن ناخودآگاه مخاطبان به اتخاذ یک دیدگاه و رویکرد تعصب آمیز، جانبدارانه و تبعیض آمیز نسبت به اسلام و جوامع اسلامی، تعاریفی است که از اسلام هراسی ارائه شده است. برانگیختن حس تنفر نسبت به مسلمانان و تهدید جلوه دادن اسلام، دو عنصر اساسی در اسلام هراسی به شمار می‌رود و ممکن است دربردارنده این استنباط باشد که اسلام در سطح پایین‌تری نسبت به غرب قرار داشته و نه یک دین بلکه یک ایدئولوژی سیاسی پرخاش جو است.

اسلام هراسی و قضیه 11 سپتامبر

محافل رسانه‌ای و غیررسانه‌ای غرب با هدف مقابله با اسلام و گسترش روزافزون آن، سیاست اسلام ستیزی را با حربه اسلام هراسی در سرلوحه رویکرد تبلیغی و مواضع و تحرکات سیاسی خود قرار داده‌اند. افزون بر این، لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا سعی می‌کند ضمن تبدیل سالروز حادثه 11 سپتامبر به «نماد» اسلام ستیزی در غرب، اولا بین مسیحیان و مسلمانان تنش ایجاد شود؛ ثانیا این تنش به لایه‌های درونی‌تر مناسبات بین الادیانی این دو دین بزرگ ابراهیمی برسد. در این راستا اقدامات و برنامه ریزی‌های زیادی در عرصه‌های مختلف از جمله عرصه تاثیر گذار رسانه، کتاب، سینما، دیپلماسی و روابط بین الملل، ادیان، مکاتب فکری، اقوام و...انجام می‌دهند.

بعد از واقعه 11 سپتامبر بود که جورج بوش اعلام کرد جنگ‌های صلیبی مجددا شروع شده است. وی کشورها را به دو گروه دوست ایالات متحده و دشمن ایالات متحده تقسیم بندی کرد که «هر که با ما نیست پس بر ما است». از این روی سخن از محور شرارت کرده و کشورهای ایران، کره شمالی و سوریه را به عنوان کشورهای حامی تروریست و نقض کننده منافع دنیای آزاد و جهان غرب معرفی نمود. دو روز پس از انفجارهای 11 سپتامبر، روزنامه هرالدتریبون در مقاله‌ای به قلم «جان وینکور» نوشت که این حوادث برخورد تمدن‌های اسلامی و غرب را آشکار ساخته است.

اسلام هراسی و اسلام ستیزی توسط امپراتوری‌های خبری و رسانه‌ای نظام سلطه آنچنان ساماندهی شد که نخست‌وزیر وقت ایتالیا در اظهاراتی نسنجیده تمدن غرب را اصیل‌تر از تمدن اسلامی خواند و مسلمانان را به علت آنچه او فرودستی می‌نامید مورد تحقیر قرار داد.

در ادامه این روند، فوکویاما یک ماه پس از حادثه 11 سپتامبر در مصاحبه‌ای با روزنامه گاردین تاکید کرد که اسلام تنها نظام فرهنگی است که مدرنیته غربی را تهدید می‌کند. او تصریح کرد که آمریکا می‌تواند برای شکستن مقاومت کشورهای اسلامی در برابر مدرنیته از توان نظامی خود استفاده کند.

به گزارش سایت مشرق، در همین رابطه ویلیام کوهن، وزیر دفاع اسبق آمریکا و از استراتژیست‌های برجسته این کشور اعلام داشت جنگ آمریکا و متحدانش با اسلام، جنگ چهارم جهانی است. وی جنگ جهانی سوم را دوران جنگ سرد و به مدت 45 سال می‌داند و جنگ جهانی چهارم را هم نبرد بین تمدن غرب و اسلام معرفی می‌کند.

رهبر معظم انقلاب نیز در بیاناتی هدف غرب درباره 11 سپتامبر را اینگونه تشریح می‌کنند: «آمریکائى‌ها قضیه 20 شهریور، یعنى همان 11 سپتامبرِ چهار پنج سال قبل را بهانه‌اى قرار دادند براى اینکه مطامع خودشان را در خاورمیانه پیش ببرند. هدف اصلى آن‌ها هم این بود که بتوانند خاورمیانه‌اى درست کنند بر محور منافع اسرائیل؛ به تعبیرى که آن روز ما مى‌کردیم، خاورمیانه‌اى با پایتختى اسرائیل؛ این‌طور چیزى مورد نظرشان بود.»

معماری، ابزاری برای اسلام‌هراسی؛ بنای یادبود 11 سپتامبر

پس از برگزاری یک مسابقه برای طراحی بنای یادبود یازدهم سپتامبر، اجرای این طراحی به «مایکل آراد» از گروه معماری «هندل» به همراه گروه معماری منظر «پیتر واکر» واگذار شد. پیشنهاد طرح کلی این مجموعه توسط معمار یهودی، دانیل لیبسکیند صورت گرفت. وی طراح «موزه یهود برلین» و از جمله خادمین مطرح صهیونیست‌ها در حوزه معماری است. بدین ترتیب، در مرکز تجارت جهانی ساخت و ساز آغاز گردید و دو استخر بزرگ مربع شکل در محل فونداسیون برج‌های دوقلو ساخته شد که آبشارهایی از چهار طرف این استخر به مرکز آن سرازیر می‌شود و هدف اصلی طراحی این استخر، «بازتابش فقدان» عنوان شده است. بدین ترتیب که 2983 اسم بر روی 79 صفحه برنزی، دو استخر آبی که در محل سابق برج‌های دو قلو ساخته شده‌اند را در بر گرفته‌اند. معماران با این شیوه نام قربانیان حادثه 11سپتامبر را در معرض دید همگان قرار داده‌اند.

پس از عبور از استخر وارد ساختمان یادبود 11 سپتامبر می‌شویم. علاوه بر سالن تئاتر، موزه زیرزمینی غارمانندی تعبیه شده است. «دیوارِ چهره» قسمتی از این موزه را تشکیل می‌دهد که بر روی این دیوار چهره قربانیان به تصویر کشیده شده است. بعد از گذر از دیوارِ چهره به بخشی به نام «سرازیری بازماندگان» می‌رسیم که خاطره ترس، وحشت و فرار بازماندگان حادثه 11 سپتامبر را برای بازدیدکنندگان تداعی می‌کند.بعد از آن به «اتاق پرچم» برخورد می‌کنیم که پرچم نیمه سوخته آمریکا و پرچم رژیم اشغالگر قدس در تمام فضا به چشم می‌خورد که از آنها به عنوان پرچم یادبود استفاده شده است. در ادامه اتاقی بزرگ تعبیه شده است که در این اتاق فیلم، عکس، مجله و روزنامه کشورهای مختلف جهان را که اخبار حادثه 11 سپتامبر را انعکاس داده اند،جمع آوری شده است و البته هدف گروه معماری از طراحی این اتاق ایجاد فضایی است که بازدید کنندگان در برابر حجم گسترده‌ای از اخبار و اطلاعاتی قرارگیرند که در آنها به تحلیل و اثبات نقش مسلمانان در حادثه 11 سپتامبر پرداخته و تروریست بودن آنان را در راستای اسلام هراسی به بازدیدکنندگان القا می‌نماید.

درخت بازمانده

معماران یهودی برای فریب مردم و شاید برای انحراف افکار و تحریک عواطف، درخت گلابی‌ای را که در ماه اکتبر 2001 در میان خاکسترهای برج دوقلو برافراشته اما سوخته بود را به عنوان نماد عاطفی در معرض دید مردم قرار داده‌اند و آن را درخت بازمانده نامیدند که نشان دهنده استقامت می‌باشد.

حال آنکه، رژیم صهیونیستی و امریکا با نقشه از پیش تعیین شده به بهانه آزمایش اجساد قربانیان وپیچیده بودن تشخیص هویت آنان و در راستای پنهان کاری‌های خود اقدام به انتقال از این محل به چین نموده و هیچ گاه این اقدامات به طور کامل مورد بازرسی قرار نگرفت و اجساد قربانیان این حادثه آنقدر مخفیانه و بدون تعیین هویت دفن شد که خود، نشانه دیگری از دست داشتن دولت امریکا در این حادثه به شمار می‌رود.

داستان 11 سپتامبر و حقایقی که روز به روز روشن‌تر می‌شود

در 11 سپتامبر 2001 میلادی برج‌های دوقلوی نیویورک که روزی رکورددار بلندترین ساختمان‌های دست‌ساز بشر بود با فاصله زمانی حدود 20دقیقه مورد اصابت 2 فروند هواپیمای غول‌پیکر قرار گرفت و یکی پس از 102 دقیقه و دیگری پس از 56 دقیقه در مقابل چشم جهانیان فرو ریخت. آمریکایی‌ها احساس کردند حیثیت و هویت آنهاست که می‌سوزد و فرو می‌ریزد. در همان روزهای اول ماجرا طی یک بررسی مشخص شد که هر آمریکایی به طور متوسط 5 هزار بار این صحنه را دیده است. مردم جهان نیز به نوعی با آمریکایی‌ها احساس همدردی می‌کردند.

مسلمانان متهم اصلی این ماجرا معرفی شدند و اسلام هراسی با شتاب بیشتر دنبال شد. در این شرایط هر اقدامی از سوی دولتمردان آمریکا مشروع ارزیابی می‌شد. طرح آمریکا بلافاصله پس از این ماجرا و چند رویداد ساختگی دیگر در همان روز مثل اصابت هواپیما به پنتاگون یا سقوط هواپیمای دیگر در ایالت پنسیلوانیا آغاز شد. تسلط بر خاورمیانه در کمتر از یک ماه پس از 11 سپتامبر یعنی در 7 اکتبر 2001 در حمله به افغانستان کلید خورد و با فاصله نسبتاً کوتاهی به عراق کشید و عراق هم اشغال شد.

قرار بود تکلیف ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای محور شرارت! (عبارتی که جرج دبیلو بوش به‌ کار برد) روشن شود که به دلایل مختلف نتوانستند و علاوه بر ناکامی در مورد ایران، طرح آمریکایی‌ها در افغانستان و عراق را نیز با موانع بزرگی روبه‌رو ساخت. امروز که حرارت تبلیغات و جریان‌سازی سنگین رسانه‌ای درباره 11 سپتامبر فروکش کرده است مردم دنیا و خصوصاً شهروندان آمریکایی با شک و تردید بیشتری به این ماجرا نگاه می‌کنند. براساس آخرین نظرسنجی که در آمریکا صورت گرفته است بیش از 80 درصد مردم آمریکا روایت دولتمردان این کشور از عوامل 11 سپتامبر را قبول ندارند.

وقتی آمریکا بازی را دو به صفر می‌بازد

1)بیداری اسلامی

واقعیت امر این است که حمله پیش دستانه غرب به مسلمانان در 11 سپتامبر تبدیل به یک ضد حمله شد، آنها با حمله فیزیکی به جهان اسلام سعی کردند تا جهان اسلام را در موضع ضعف قرار دهند زیرا آنها به اشتباه تصور کردند که جهان اسلام است که اسلام را پیش می‌برد، در حالی که مسئله این است که اسلام خود به ذات خود پیش¬رونده است و جهان اسلام سال‌ها پیش خود را بازنشسته کرده است.

یکی از دلایل شکست پروژه اسلام هراسی به بهانه حادثه 11 سپتامبر، بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه می‌باشد.پیام بیداری اسلامی این است که ما دوباره برگشتیم تا دین را به عرصه زندگی فردی و اجتماعی انسان بازگردانیم. این احساس و خودآگاهی، ترکیبی از دو حالت شرمندگی و عزم بازگشت به ارزش‏های ناب و راستین گذشته دارد. شرمندگی در برابر عزتی که زمانی آن را در اختیار داشته و امروز مسلمین، فاقد آن‌اند و دوم،بازگشت به اسلام به این معنا که عقب افتادگی ما ناشی از دور شدن از اسلام است. اگر بخواهیم دو عنصرشرمندگی و بازگشت را در یک عبارت، جمع‏بندی کنیم، می‏گوییم معنا و پیام بیداری اسلامی این است که به اسلام با همه جامعیت آن و با همه ابعادش بازگردیم تا عزت گذشته خویش را باز یابیم و یا به عزت بر باد رفته خویش دست یابیم.

بنابراین بیداری اسلامی منافع غربیان و طرح‌هایی که برای چپاول منابع اسلامی داشتند را به خطر انداخته است، بدون شک اسرائیل یک پایگاه پیشرفته برای غربیان به شمار می‌رود؛ بنابراین وقتی منافع اسرائیل به خطر بیفتد در واقع منافع غرب مورد تهدید قرار می‌گیرد.

و البته موج بیداری اسلامی کاری کرد که دشمنان اسرائیل بیشتر شدند و ناراحتی‌های جهان اسلام از اسرائیل را بیشتر به نمایش گذاشت، برای تونس که پایگاه صهیونیزم بود چه اتفاقی افتاد و مصر که روزی اسرائیل با حضور مبارک و اعیان او قدرتی داشت، امروز ضد اسرائیل شده است و بدون شک همه اینها منافع غربیان را به خطر می‌اندازد و مزدورانی که سالها غربیان را در جهان اسلام پشتیبانی می‌کردند و خون ملتها را می‌مکیدند یکی پس از دیگری ساقط شدند و روزی خواهد رسید که اسرائیل از صحنه روزگار محو خواهد شد.

2) گرایش به اسلام در اروپا و آمریکا

مجریان حادثه 11 سپتامبر با خیالی خام به این نتیجه رسیده بودند که این حادثه، تیرِ خلاصی بر موج اسلام خواهی در غرب خواهد بود و باید فاتحه اسلام را خواند. این گروه از این موضوع غافل بودند که اسلام تنها دینی است که اکنون در مقابل بشر به عنوان راه سعادت قرار دارد. تعارضات فراوانی در درون ادیان تحریف شده گذشته وجود دارد. علاوه بر آن دین متکامل اسلام تطبیق کامل و شگفتی با فطرت و روح و جسم انسان دارد.

توجه بی‌اندازه اسلام به مفاهیمی چون عدالت و مقابله با ظلم و تاکید بر مکارم اخلاقی و احکام دقیق آن در موضوع حقوق، آن را به پناهگاهی امن برای بشر فرسوده که جانش از نابسامانی‌ها و بی‌عدالتی‌های قانونی در دنیا به لب رسیده، مبدل کرده است.

در سرشماری اخیر در آمریکا مشخص شد که سالانه 100هزار نفر در این کشور به دین اسلام می‌گروند. موسسه تحقیقاتی و پژوهشی فیث‌ماترز اعلام کرده است که تعداد کسانی که در انگلیس در 10 سال گذشته به اسلام گرایش پیدا کرده اند، 100هزار نفر می‌باشند که بیشتر آنان را زنان تشکیل می‌دهند. در این میان، تعداد دختران جوان 20 تا 30 ساله و دارای تحصیلات دانشگاهی که به دین اسلام گرویده‌اند، چشمگیرتر است.

روزنامه «تایمز» لندن سال گذشته در گزارشی اعلام کرد: تعداد افرادی که در انگلیس به دین اسلام روی می‌آورند، روز به روز افزایش می‌یابد. این درحالی است که تعداد مسیحیان این کشور که هر هفته به کلیسا رهسپار می‌شوند، 2درصد کاهش می‌یابد. در این میان تعداد زنان مسلمانی که برای ادای نماز به مسجد جامع لندن می‌روند، دو سوم تعداد مسلمانان این شهر است که بیشتر آنان کمتر از 30 سال سن دارند.

روزنامه کریستین ساینس مانیتور می‌نویسد: شمار افرادی که در آمریکا به اسلام می‌گروند روزافزون است و این رقم در میان اسپانیایی زبانان مقیم آمریکا 30 درصد افزایش نشان می‌دهد. جمعیت کسانی که در ده سال اخیر درآمریکا به زبان لاتین سخن می‌گویند و به دین اسلام مشرف شده‌اند به 200هزار نفر می‌رسند.

روزنامه سان سنتیال نیز در این باره می‌گوید: تعداد دختران بین 18 تا 30 سال که در ایالت فلوریدا با حجاب و روسری مشاهده می‌شوند نسبت به یک دهه گذشته افزایش چشمگیری داشته است. نتایج یک بررسی جدید در ترکیه نشان می‌دهد در چهار سال اخیر، تعداد بانوان با حجاب در این کشور، چهار برابر افزایش یافته است.

مرکز مطالعات اسلامی اسپانیا در آمار جدید از مسلمان شدن 256 زن اسپانیایی در دو سال گذشته خبر داده است. این مرکز تاکید کرده است که اولین علت گرایش زنان به اسلام، مواجه شدن با افراد مسلمان و جذب رفتار و آداب آن‌ها است.

آمار منتشره پایگاه اینترنتی گروه تحقیقاتی «آیجی» در مرکز نیویورک بیانگر آن است که نسل جدید دختران جوان نیویورکی برخلاف نسل‌های قبلی علاقه چندانی به خودنمایی و پوشیدن لباس‌های بدن‌نما ندارند و مردم به پوشیدگی بیشتر روی آورده‌اند. علت اصلی این امر بی‌بند و باری است که در چند سال اخیر رایج شده بود و اکنون در عکس‌العمل به آن، گرایش به پوشیدگی بیشتر در میان دختران جوان و نوجوان اوج می‌گیرد. همچنین افزایش تغییر آیین به اسلام در فرانسه به چالشی بزرگ برای دولت سکولار این کشور تبدیل شده است.

آیا این تلاش مذبوحانه نشان از ضعف و ترس آنان نیست؟! چرا که آنچه تاکنون اتفاق افتاده برخلاف آن چیزی است که رژیم صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی بعد از اجرای نمایش 11 سپتامبر در ذهن می‌پروراندند و موج بیداری اسلامی و اسلام گرایی روز افزون زنان و مردان امریکایی و اروپایی کابوس هر لحظه آنان گشته و مدتی است که در بهت و حیرت بسر می‌برند. و برای جبران این برآشفتگی به طراحی بناهای یادبود بی‌هویت و بی‌سند روی آورده‌اند. غافل از اینکه، خدایی هست که یاری دهنده اهل ایمان بر روی زمین است.

http://jomhourieslami.net/?newsid=105580

ش.د9502288