* حسن روحانی در کجای بازی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد؟به نظر شما آیا جریان اصلاحات به همان شکل که در سال۹۲ از آقای روحانی حمایت کرد در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ نیز حمایت می کند؟
** به نظر من اصلاح طلبان در مقابل آقای روحانی کاندیدا معرفی نخواهند کرد.شرایط سیاسی کشور به شکلی است که با تجربه انتخابات سال ۹۴ مجلس، معرفی کاندیدای مستقل از طرف اصلاح طلبان در نهایت به نتیجه نخواهد رسید.در سال۹۲ اصلاح طلبان بدون هیچ قید و شرطی از آقای روحانی حمایت کردند و تنها انتظاری که از آقای روحانی داشتند این بود که کشور را در مسیر صحیحی مدیریت کند تا شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و وضعیت زندگی مردم بهتر از گذشته شود.هدف اصلی جریان اصلاحات، تحقق منافع ملی، شرایط بهتر جامعه و بهبود زندگی مردم است. به همین دلیل هر فردی اعم از اصلاح طلب و یا اصولگرا که بتواند کشور را به صورت عقلایی مدیریت کند و در مسیر اصلاح امور و حل مشکلات مردم حرکت نماید، مورد حمایت اصلاح طلبان قرار خواهد گرفت. آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی هستند واین مسأله از ابتدا برای اصلاح طلبان محرز و مشخص بود.
در نتیجه این نکته که آقای روحانی در طول سه سال گذشته به صورت علنی عنوان نکردند که با جریان اصلاحات مرتبط هستند مسأله ای کاملا طبیعی است و جای هیچ گونه گلایه و شکایتی وجود ندارد.عملکرد آقای روحانی در سه سال گذشته در راستای منافع ملی و حفظ حقوق مردم بوده و همین مسأله برای حمایت اصلاح طلبان و سایر جریان های معتدل کشور از آقای روحانی در انتخابات آینده کافی است.به نظر من کلیت مسیر دولت آقای روحانی منطقی و مبتنی بر عقلانیت بوده است، ضمن اینکه باید با توقعات جهان سومی به دولت نگاه کرد، بدیهی است این دولت هم مثل تمامی دولتهای قبلی دچار نقصان و نوسانهایی در مسیر حرکت خود بود که غیر طبیعی نیست! نکته دیگر اینکه دولت آقای روحانی بیشتر از هر دولتی و از جمله دولت اصلاحات با مشکلات پیچیده ای در زمینه مسائل داخلی و خارجی مواجه بوده است. با این وجود آقای روحانی موفق شده با کمک خرد جمعی بخشی از این مشکلات را از سر راه بردارد و کشور را به یک ثبات نسبی قابل قبولی برساند.
* دولت آقای روحانی حرکت ایجابی چشمگیری در مسائل اقتصادی و سیاسی نداشته که آثار آن به صورت محسوس توسط افکار عمومی احساس شود. این در حالی است که انتخاب مدیران به خصوص در استانها با نارضایتیهای حامیان آقای روحانی همراه بوده است. از سوی دیگر دولت آقای روحانی در توجیه افکار عمومی در زمینه عملکرد خود عمل قابل قبولی نداشته است. به نظر شما این مسائل در پایگاه رأی آقای روحانی در سال۹۶ تردید ایجاد نمی کند؟
** آقای روحانی در شرایطی مدیریت کشور را به دست گرفتند که کشور در وضعیت بحرانی قرار داشت و با چالشهای جدی اقتصادی و سیاسی روبه رو بود. زمانی که آقای روحانی روی کار آمدند صادرات نفت به زیر یک میلیون بشکه در روز رسیده بود و این رقم روز به روز در حال کاهش بود. از سوی دیگر کشور براثر تحریم ها در انزوای بین المللی قرار گرفته بود و روابط تجاری ایران با کشورهای جهان یا انجام نمی شد و یا اینکه به صورت ناقص انجام میگرفت. در سال۹۲ خزانه دولت به صورت کلی خالی شده بود به شکلی که وضعیت به جایی رسیده بود که دولت توانایی پرداخت حقوق کارکنان خود را نداشت و به عنوان مثال در مردادماه۹۲ مجبور شد با استقراض از بانک مرکزی حقوق کارکنان خود را پرداخت کند. به همین دلیل باید وضعیت کشور را که آقای روحانی از دولت قبل تحویل گرفته، مورد بررسی دقیق قرار بدهیم تا متوجه شویم اگر همان رویکرد دولت قبل ادامه پیدا می کرد کشور امروز در چه وضعیتی قرار داشت و آیا چیزی باقی می ماند که سر سفرههای مردم برود.
نمونه بارز این مساله کشور ونزوئلا است که اگر دولت روحانی نیز همان رویکرد دولت گذشته را ادامه میداد، در شرایط کنونی با تورم بالای صددرصد مواجه شده بود. ونزوئلا بدون تحریم های بین المللی با تورم ۴۰۰ درصد مواجه است! دولت روحانی موفق شده در سه سال گذشته تورمی که در تیر و مرداد سال۹۲ نزدیک به۴۰ درصد بود را مهار کند و به تورم تک رقمی برساند. بدون شک اگر تورم۴۰ درصدی در سال۹۲ درسال۹۳ نیز ادامه پیدا می کرد کشور با تورم سرسامآوری مواجه می شد. نکته دیگر اینکه دولت موفق شده از بالا رفتن تصاعدی قیمت و ارز و کالاهای اساسی جلوگیری کند و اجازه ندهد نوسان شدید قیمتها، آرامش وبرنامهریزی اقتصادی خانواده ها را به هم بزند. از سوی دیگر دولت تا اجرایی شدن برجام یعنی بهمن۹۴ همچنان با تحریم های بین المللی مواجه بوده است.
در نتیجه دولتی که موفق شده با این حجم از مشکلات کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارد،این دولت نمره قابل قبولی دارد. با این وجود بنده معتقدم دولت اگر چیزی به سفره مردم اضافه نکرده، در این مدت چیزی هم از آن کم نکرده است. اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که در یک کشور با بحران سیاسی و اقتصادی هیچگاه نمی توان یک وضعیت بحرانی را به یک باره به یک وضعیت مطلوب تبدیل کرد. این کار از نظر علمی امکانپذیر نیست. همین که دولت موفق شده وضعیت بحرانی گذشته را کنترل کند و کشور را به مسیر صحیح و منطقی هدایت کند اقدام ارزشمندی است. ما ۳۷ سال دچار تورم دورقمی بودیم. با این وجود دولت آقای روحانی موفق شده در یک شرایط پیچیده، تورم کشور را به تورم یک رقمی برساند.
بدون شک اگر این اقدام در دولت احمدی نژاد صورت میگرفت«جشن ملی» اعلام می کردند، اما چون این اتفاق در دولت آقای روحانی رخ داده برخی این مساله را کتمان می کنند و حاضر نیستند این موفقیت ملی را بپذیرند. بنا گزارش صندوق بین الملل پول ایران در سال ۲۰۱۵ مازاد حساب جاری ۱/۲ تولید ناخالص داخلی و در سال ۲۰۱۶ آن را به ۲/۴ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش داده و پیشبینی صندوق برای سال ۲۰۱۷ نیز معادل ۳/۳ درصد تولید ناخالص داخلی را پیشبینی نموده است، این درحالی است که اکثر کشورهای صادرکننده نفت در تراز حساب جاری با کسری معادل ۶/۴ درصد تولید ناخالص خود مواجه بودهاند. متاسفیم که درکشور بسیاری دوست ندارند بخش پر لیوان را ببینند!
* دستاوردهای دولت آقای روحانی برای نخبگان جامعه قابل تحلیل و پذیرش است.آیا تودههای مردم نیز می توانند این وضعیت را تحلیل کنند؟ درصورتی که این اتفاق رخ ندهد این احتمال وجود دارد که حمایت تودهها از آقای روحانی با مشکلات جدی مواجه شود؟
** دولت در طول سه سال گذشته در زمینه توجیه و اقناع افکار عمومی درباره عملکرد بخش های مختلف دستگاه اجرایی ضعیف عمل کرده است. با این وجود به نظر من دلیل اصلی این مسأله حجم گسترده مشکلات کشور و همچنین موانع و سنگ اندازی هایی است که برخی در مسیر حرکت دولت دائما" ایجاد می کنند. دولت در دو سال و چند ماه نخست خود به اشکال مختلف با سنگاندازیهای مجلس نهم روبه رو بود که با دولت اصطکاک زیادی داشتند و وزرا را به بهانه های مختلف مورد سوالهای متعدد قرار میدادند. واقعا میتوان علیه هیچ کدام از دولت های پس از انقلاب مانند دولت آقای روحانی بحران آفرینی صورت نگرفته است.فشارها به این دولت حتی از دولت اصلاحات نیز بیشتر بوده است.
دولت اصلاحات تنها از دیدگاه سیاسی مورد فشار و هجمه قرار می گرفت این در حالی است که این دولت هم از دیدگاه سیاسی و هم بهلحاظ مسائل اقتصادی مورد فشار قرار گرفته است.کسانی که در هشت سال دولت قبل از رانتهای گسترده برخوردار بودند و منافع خود را در تشنج با دنیا می دیدند با سیاست های اعتدالی دولت آقای روحانی دچار خسران و ضررهای زیادی شدند. به همین دلیل برای حفظ منافع خود تلاش می کنند دستاوردهای این دولت را به روشهای مختلف و از تریبونهای متعدد را زیر سوال ببرند.در دولت احمدی نژاد رانتهای گستردهای به برخی افراد خاص تعلق گرفت که در صد ساله اخیر سابقه نداشته است.
توافق برجام با تصمیم همه ارکان نظام یعنی بعد از تصویب شورای امنیت ملی و تصویب مقام رهبری صورت گرفته است، اما دلواپسان فقط علیه دولت هجمه میکنند، اشکالات دولت آقای روحانی همین جاست که در تشریح و توضیح نوع برخوردهای منفی که باعث کند شدن حرکت کشور میشوند، برای افکار عمومی کم توضیح میدهد، ایشان باید هر دو هفته یکبار با مردم صحبت کند، اگر دولت موفق شود دستاوردهای مثبت خود را برای توده مردم کاملا بشکافد، پایگاه اجتماعی حامی دولت در انتخابات ۹۶ دچار تردید نخواهد شد.
* آیا تیم رسانهای دولت در ماههای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری قادر خواهد بود افکار عمومی را به سمت آقای روحانی معطوف کند؟
** به نظر من آقای روحانی به همان اندازه که باید به تیم رسانهای خود جان تازهای بدهد باید مراقب تیم تبلیغاتی و جنگ روانی مخالفان دولت باشد. در شرایط کنونی به نظر می رسد تیم تبلیغاتی مخالفان دولت به دلیل تریبونهای متعددی که دارند تلاش میکنند علاوه بر اینکه نقاط ضعف دولت را بزرگ جلوه دهند به دنبال این است که نقاط قوت دولت آقای روحانی را نیز به عنوان نقطه ضعف به افکار عمومی معرفی نمایند.در برخی اوقات مشاهده می شود که اغلب تریبون های نماز جمعه علیه برجام یا معیشت مردم سخن می گویند. در چند ماه گذشته ببینید چه جنجالی روی کنسرتها در کشور ایجاد شده است، هر روز یک استان در این مورد سعی میکند تریبونها را تحتالشعاع قرار دهد یا مسابقه فوتبال در روز تاسوعا!
قبلا هم روز تاسوعا مسابقه فوتبال برگزار شد، چه مشکلی پیش آمد که امروز این همه روی آن جنجال میشود، تا کی باید مسائل فرعی جای مسائل اصلی این کشور در تریبونها، فکر مردم را به خود مشغول نموده و باعث بیاعتباری کشور شد، البته آنها به بیاعتباری کشور توجه ندارند، بلکه رویکرد داخلی یعنی بیاعتبار کردن دولت مورد نظر است تا انتخابات ۹۶ این مساله ادامه دارد! چرا زمانی که سیاست های اشتباه دولت گذشته باعث تحریم های خسارت بار گسترده بین المللی و رانتهای وحشتناک شد و تورم به ۴۰ درصد رسید هیچ کس نسبت به حفظ بیت المال و وضعیت معیشت مردم نگران نشد؟تغییر وضعیت بحرانی کشور به وضعیتی قابل قبول نیازمند کار سخت و طاقت فرسا بوده است. مطمئنا" «شعبده بازی» و «جادوگری» نبوده که دولت بتواند با آن وضعیت کشور را تغییر داده باشد.
دولت تلاشهای زیادی داشته که موفق شده کشور را دوباره در مسیر صحیح قرار بدهد.ضرباتی که دولت احمدی نژاد از نظر روابط بینالملل، ایرانهراسی و در داخل بهمدیریت و کارشناسی کشور زده به شکلی نیست که در چهارسال و یا یک دوره ریاست جمهوری کاملا قابل ترمیم و بازسازی باشد، و لی این دولت بهطور نسبی سعی در ترمیم آن نموده است، به جای همیاری و همکاری با آنها، تهاجم یکپارچه به عمل میآید! مشکل دیگر در ایران برداشت اشتباهی است که از تفکیک قوا صورت گرفته است. تفکیک قوا به این معنا نیست که قوای سهگانه با هر استراتژی که تمایل داشتند، عمل کنند. تفکیک قوا به معنای استقلال در درون قوه ولی اقدام در چارچوب یک استراتژی واحدی است که نظام سیاسی کشور تدوین میکند و هر سه قوا باید پیروی نموده و عمل نمایند. این در حالی است که قوای سهگانه در ایران تنها در گفتار با هم اشتراک نظر دارند، اما در رفتار و عمل واقعی هر کدام راه خود را میروند و از یک استراتژی واحد تبعیت نمیکنند و این هم یکی از مشکلاتی است که عملا جلوی راه توسعه کشور را میگیرد، ولی قوه مجریه باید پاسخگوی آن باشد!
* روی کار آمدن یک رئیس جمهور جدید در سال۹۶ با توجه به حضور ایران در مرحله پسا برجام و خطرات منطقه ای و جهانی یک فرصت محسوب می شود و یا یک خطر؟
** روی کار آمدن رئیس جمهور جدید به جز آقای روحانی مطمئنا" برای کشور یک خطر نیست، ولی با شناخت از کاندیداهای که احتمال مطرح شدن آنها میرود، اگر شخص جدیدی رئیس جمهور شود که با روند فعلی در اداره کشور و سیاست خارجی و تعامل بینالمللی موافق نباشد، وضعیت پیچیده می شود و تا ایشان بخواهد دیدگاههای خود را عملیاتی کند دو تا سه سال طول می کشد. در نتیجه کشور با شرایط جدیدی مواجه می شود که زیاد مطلوب نخواهد بود. باید توجه کرد که بعد از برجام فرصت مناسبی برای کشور ایجاد شده است، دوباره تولید و صادرات نفت به سقف گذشته خود رسیده و تعاملات بین المللی جای تقابل را گرفته است، برای اولین بار وصول مالیات در درآمد کشور بیش از درآمد نفت و گاز شده است، در سال ۲۰۱۴ میلادی ۳۶ درصد فارغ التحصیلان دانشگاهها در رشته مهندسی بودند و ایران از این نظر در مقام پنجم جهان قرار گرفته است، ۹۸ درصد جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال باسواد هستند، اینها همه یعنی یک فرصت جدید برای حرکت جدید در کشور که نباید به راحتی از دست برود.
* چرا اصولگرایان تلاش می کنند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مسیر خود را از تندروهای اصولگرا جدا کنند و بیشتر به حسن روحانی نزدیک شوند؟
** این مسأله در سه ماه اخیر و به خصوص در دیدگاه های آقای باهنر و آقای مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز وجود داشته است، اما به نظر می رسد در دو هفته اخیر و بعد از حذف آقای احمدینژاد از انتخابات پیش رو، موضع اصولگرایان تغییر کرده است. به نظر من در دیدگاه اصولگرایان با شرایط جدید یک چرخش جدی به وجود آمده و آنها از تمایل به حمایت از روحانی به سمت دیگری در حال حرکت هستند و باید تحولات جدید آنها مورد توجه صاحبنظران و فعالان سیاسی باشد.
* پرونده برخی از فعالان سیاسی اصلاح طلب و از جمله شما در شرایط کنونی دوباره به جریان افتاده است؟ جزئیات دیدار فعالان سیاسی اصلاح طلب به آیت ا... هاشمی چه بود؟
** پرونده هفت فعال سیاسی اصلاح طلب که فعلا یکجا مطرح شده است، کاملا به صورت تفکیک شده و منفرد در دو، سه سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته و هیچ ارتباطی با هم نداشتند، با این وجود دلیل این مساله که پرونده آنها به یکباره با هم تجمیع و به این صورت مطرح شده است برای خود بنده و دیگر دوستان نیز جای سوال دارد. ضمن این که برای ما هیچ احضاریهای ارسال نشده و به همه ما به صورت تلفنی اطلاع دادند که باید با هم در یک زمان در دادگاه انقلاب حاضر شویم.ما نیز در یک جلسه حاضر شدیم و درآنجا تفهیم اتهام به عمل آمد، آنجا به ما اعلام کردند که از فردا خودتان یا وکیلتان میتوانید مراجعه و پرونده را مطالعه نمایید، ولی وقتی دوستان مراجعه کردند، از در اختیار گذاشتن پرونده به آنها خودداری کردند و بعد از پیگیری فعلا اجازه دادند وکلا فقط پرونده را مطالعه نمایند، به همین دلیل نیز تصمیم گرفتیم آنچه اتفاق میافتد را به اطلاع مسئولان از جمله آیتا... هاشمیرفسنجانی وآقای دکتر جهانگیری معاون اول و نمایندگان مجلس برسانیم. در دیدارها نیز ما تنها گزارش خود را از روند و نحوه رسیدگی به پرونده ها به آنها ارائه دادیم.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/166117
ش.د9502522